نشر الکترونیک کتاب:خدمت یا خیانت
مدتی است در مورد حذف کردن کامل کتابخانه وبلاگم مرددم. از یک طرف با تشویق بعضی دوستان مواجه میشوم واز سوی دیگر در تاثیرگذاری و خالی بودن این کار از اشکال دچار شک شدهام.
در نهایت به این نتیجه رسیدم که بهتر است از خوانندگان وبلاگم هم کمک بخواهم و نظر آنها را جویا شوم.پس یک نظرخواهی ترتیب دادهام که تکلیفم را مشخص کند.فعلا لینک دانلود یکی دو کار را برمیدارم و در مرحله بعد بسته به رای شما تصمیمگیری میکنم.در صورتی که نظر دیگری دارید، کامنت بگذارید.
گزینه 1: مهم نیست شما چگونه استدلال کنید و اهمیت ندارد که کار شما کمکی به کتابخوانی جماعت پای اینترنت بکند یا نه، در هر صورت تا زمانی که اجازه مولف ، مترجم و موسسه انتشاراتی را نداشته باشید، حق قرار دادن کتابها را به صورت کامل و یا جزئی روی وب ندارید، حتی کتابهایی که مدتها تجدید چاپ نشدهاند.کپیرایت باید رعایت شود، هرچند تکلیف آن در ایران مشخص نیست.راستش من با صحیتی که با دوستان کردهام به همین گزینه متمایل شدهام.
گزینه 2: اگر کتاب مدتهاست که تجدید چاپ نشده و امید انتشار مجدد آن نمیرود، این کار نه تنها بد نیست بلکه اقدامی است شایسته.
گزینه 3: بالاخره کاری را که گوگل با کتابخانههای بزرگ انگلیسی شروع کرده و فرانسه در پروژه گوتنبرگ مدتها قبل آغازیده، باید به نوعی در ایران هم شروع کرد. در این میان وبلاگنویسها با کارهای هرچند اندک خود،میتوانند جرقه آغاز کار باشند.وبلاگ کتابهای فارسی رایگان نمونه درخشانی از همکاری عده زیادی از کتاب دوستان ایرانی است و کمک زیادی به اشاعه فرهنگ کتابخوانی در ایران کرده است. در مورد کپیرایت هم با توجه به اینکه عملا دانلود کتابهای الکترونیک خدشهای به فروش آنها وارد نمیکند و با توجه به اینکه مشتاقان کتاب در شمار زیادی از شهرهای ایران از دسترسی به کتابهای ارزشمند محرومند و همچنین با در نظر گرفتن پارسیزبانان خارج کشور ، مسئلهای وجود ندارد.
گزینه 4: نشر الکترونیک کتابها باید شروع شود، اما وبلاگها مکان مناسبی برای این کار نیستند. دولتها و یاNGO ها باید به کمک بیایند.تا هم رضایت نویسندگان و مترجمان جلب شود و هم کار به صورت حرفهای تری انجام شود.
گزینه 5: هیچ امیدی به شروع این حرکت حتی به صورت جزئی در ایران نیست.شما هم به خودتان دردسر ندهید. تا زمانی که ادیبان و نویسندگان و فرهیختگان ایرانی به اینترنت به عنوان یک موجود بیگانه مینگرند و حاضر نیستند با مخاطب عام از این کانال جذاب ارتباط برقرار کنند و یگانه راه برقراری رابطه با مردم را کتاب و مجله میدانند، اقداماتی از این دست بیفایده است.شما هم سعی کنید در امور دیگر فرهنگی فعالیت کنید.
Thanx for your nice blog ,I think you are doing a great job ,here . all posts and links are interesting .thanx again
علیرضای عزیز
همانطور که برات نوشتم در پایین آن مطلب، باید تکتک ما کپیرایت را رعایت کنیم. با انجام اینکار، عاقبت روزی قانون خواهد شد. برای نمونه همین ترجمهی دریابندری که گذاشته بودی، از مرگ همینگوی هفتاد سال نگذشته هنوز. خب از طرفی دریابندری هم قانون فوق را رعایت نکرده. اگر مصر هستی به انجام این کار، حداقل باید موافقت و اجازهی مترجم را داشته باشی.
هدفت را میدانم ترویج کتابخوانیست و این خیلی خوب ست. میتوانی از کتابهای دیگری استفاده کنی که این مشکل را ندارند.
سلام
واقعا حیف این کتاب نیست که لینک دانلود آن را بر داشتی
وقتی ناشرا یک کتاب را چاپ نمی کنند گناه خواننده چیه
اصلا بحث کپی رایت و این حرف ها نیست. شما حتی می توانید این طور استدلال کنید که من کتاب را به دوستانم که مشتاق خواندن کتاب هستند می دهم تا آنها هم استفاده کنند. مگر این کتاب هایی که شما در وبلاگ قرار می دهید توسط چند نفر خوانده می شوند !؟ مطمئن باشید که آنقدر نیستند که بتواند صدمه ی مالی به ناشر وارد کند یا باعث ناراحتی نویسنده شود.
در ضمن مطالبی هم که خودتان در گزینه ی 3 مطرح کردید کاملا درست است.
به نظر من شما که نفع مالی از این قضیه نمیبرید. مثل این میماند که شما کتاب های کتابخانه شخصیتان را در اختیار دیگران قرار بدهید.
مدتهاست که به دنبال یک نسخه کامل از کتاب وداع با اسله ی همینگوی هستم ولی نمی توانم نه بصورت الکترونیکی بدستش بیاورم و نه خود کتاب را .
با درود
ابتدا باید عرض کنم که هیچ کس در ایران برای خواندن یک کتاب وقت خود را پای کامپوترش صرف نمی کند تا نسخه اینترنتی آن برای ناشرین و نویسنده یا مترجم مزاحمت ایجاد کند > فایده این نسخ این است که امکان دسترسی و استفاده از متون این کتابها برای محققین و جستجو در متون آنها ساده تر خواهد بود و گامیست برای اشاعه فرهنگ کتابخانه ی مجازی
با ایجاد چنین مراکزی دسترسی به منابع گوناگون را برای علاقه مندانی که از آنها محرومند (به هر دلیل ) فراهم می آورید
سپاس از زحمات شما
ادب و هنر را نه میتوان در پستو نگاه داشت، و نباید آن را فروخت. یکی از بزرگترین مشکلات جامعهی بشری، عدم دسترسی آسان و رایگان به دانش، ونیز فرهنگ است. پروژههایی مانند ویکیپدیا را ببینید. آنها میخواهند به طور قانونی این کار را بکنند. wikipedia.org را ببینید.
اما باید با copyright و نیز patent -و به نظر من trademark هم- مبارزه کرد. باید برای آنها حدی قائل شد. پابرجا بودن حق کپی آن هم بعد از ۲۰ سال از مرگ نویسنده، ثبت کردن بدیهیات به عنوان اختراع و خسارت گرفتن از دیگران به خاطر حفظ حق اختراع…
به کجا میرویم؟ در ایران که مترجمین خود به حق کپی پایبند نیستند، چرا ما کاسهی داغتر از آش باشیم؟
با سلام آیا این حق همه انسانها نیست که از اندیشه همدیگر استفاده کنند ؟ اصلا کسی این کتابها را save می کند که زمینه ای برای ایجاد اندیشه در خود احساس می کند . واقعا برای وبلاگت متاسفم
کاری که شما اینجا انجام میدید بسیار عالیه ولی به نظر من هم کپی رایت باید رعایت بشه. البته برای اینکار باید محدودیت هایی باشه که استفاده از این همه کتاب و مطلب عالی غیر ممکن نشه.
این اتفاقیه که اخیرا” برای من افتاده .من برای استفاده از یک سری کتاب online باید حدود 4000 دلار پرداخت کنم!!!! این مبلغ اجباریه که باید برای استفاده از اون website خاص و اون انتشارات خاص به مدت یک سال پرداخت کنم. راه حل دیگه ای ندارم جز استفاده نکردن.
salam
بعضی از پستهای قبلیات را دیدم. مطمئن نیستم اما خیلیهایشان به صورت حاشیهای یا حتی بیشتر از شمول کپیرایت خارجاند (از مرگ نویسنده به اندازهی کافی گذشته است). قوانین ترجمه و کپیرایت را نمیدانم (میشود از مسوولین پروژهی گوتنبرگ پرسید مثلا) اما فکر نکنم زنده بودن مترجم باعث ادامهی کپیرایت شود. در نتیجه اگر آقای دریابندری چیزی را مثلا از داستایوفسکی (مثلا!) ترجمه کند، احتمالا مشموول کپیرایت نخواهد بود.
جدا از این، به نظرم باید بیشتر راجع به این موضوع حرف زد. نظر شخصیی من این بود که کسای که در ایران زندگی میکند حق دارد کپیرایت خارجی را رعایت نکند. یعنی من بدون ذرهای عذاب وجدان نرمافزارهای مفت خریداری میکردم و کتابهای خارجی را کپی میکردم. در مورد کتابهای داخلی البته هیچوقت چنین نیازی به وجود نمیآمد. نوار و …ی داخلی را نیز معمولا خریداری میکردم.
در واقع من اینگونه مساله را توجیه میکنم که اگر دیگران باعث شدند کشور ما ضعیف و زیر خط فقر باشد، دلیلی ندارد به استانداردهای اقتصادیشان پایبند باشم (توضیح بیشتری میطلبد. اما فکر کنم ایدهی کلی مشخص باشد.)
باز هم باید بیشتر صحبت کرد …