بیماری مشاهیر : گریز تجزیهای آگاتا کریستی
در هفتان لینک جالبی در مورد آگاتا کریستی گذاشته شده بود و پیشنهاد ترجمه مقاله داده شده بود.
خوب ، ترجمه کلمه به کلمه خیلی زمانگیر است و از سوی دیگر تجربه نشان داده که یک متن بلند در اینترنت هیچگاه چنان که باید و شاید ، خوانده نمیشود.
موضوع از این قرار است که آگاتاکریستی ، نویسنده بزرگ آثار جنایی ، در سال 1926 ، 11 روز عجیب و غریب را طی کرده است. (خودمانیم این انگلیسیها با آن خبرنگاران کنجکاوشان هم دیگر شورش را درآوردهاند ، پرونده آدم مرده را هم بیرون آوردهاند.)
شخصی به نام اندرو نورمن با تحقیقاتی که انجام داده ، مدعی شده آگاتاکریستی در آن 11 روز دچار یک اختلال روانپزشکی به نام “گریز تجزیهای” یا fugue state شده است.
شرح ماجرا به این صورت بوده است که روزی آگاتا کریستی بدون علت خاصی از خانه بیرون زده و هیچ نشانی از خودش باقی نگذاشته است ، در مدت 11 روز شایعاتی در مورد سرونوشت آگاتاکریستی در نشریات منتشر شد ، از جمله اینکه خودش را غرق کرده و یا اینکه به علت خیانت شوهرش فرار کرده است. اخبار مربوط به گم شدن کریستی به صفحات نیویورک تایمز هم رسیده بود.
کریستی سرانجام پیدا شد ولی در وضعیتی که ماجرا را بیشتر مغشوش میکرد : تنها ، و در شرایطی که از اسم مستعار استفاده میکرد. آن موقع دو تئوری در مورد کریستی وجود داشت ، یکی اینکه تصادف کرده و از دست رفتن حافظهاش به این علت بوده و دیگری اینکه همه این کارها برای برهم زدن نقشه شوهرش برای گذراندن تعطیلات با خدمتکار خانگیشان بوده!
اما حالا آقای نورمن در کتاب جدیدش میگوید که اختبار کردن نام جدید از سوی کریستی -ترزا نیل- و ناتوانی کریستی در شناسایی عکسهای خودش در روزنامهها و پذیرش یک هویت جدید ، همه و همه نشاندهنده یک نوع فراموشی روانزاد پس از یک دوره افسردگی هستند.
به گفته نورمن ، کریستی بعدها در اتوبیوگرافی خود در قالب شخصی به نام “سلیا” ، حالت آن دورانش را شرح داده است.
کریستی در سال 1928 از شوهر اولش طلاق گرفت و با یک باستان شناس ازدواج کرد.
اینها چیزهایی بودند که در سایت گاردین در این مورد نوشته شده بود ، اما توضیح مختصری درباره “گریز تجزیهای”:
بر طبق معیارهای DSM-IV ، گزیز تجزیهای یا Dissociative Fugue با این موارد خودش را نشان میدهد:
– مسافرت غیرمنتظره و ناگهانی از خانه یا از محل کار معمول شخص با ناتوانی در به یاد آوردن گذشته
– پریشانی در مورد هویت شخصی یا تصور داشتن هویتی جدید
– یا پریشانی و آسیبپذیری قابل توجه
Merck Manual ، گریز تجزیهای را اینطور تعریف میکند: یک یا چند حمله فراموشی که در ان شخص از به یاد آوردن همه یا قسمتی از گذشته خود ناتوان است ، به همراه فراموش کردن اطلاعات مورد به هویت و یا اختیار کردن هویت جدید و یا مسافرت غیرمنظره و باهدف از خانه
و در جای دیگر گریز تجزیهای اینطور تعریف شده است: ناتوانی در به یاد آوردن اطلاعات شخصی ، که معمولا بعد از تروما و یا حوادث موجب استرس ، اتفاق میافتد و آنقدر گسترده است که با فراموشی معمولی نمیتواند توجیه شود.
شیوع : تخمین زده میشود که 0.2 درصد جمعیت ، گریز تجزیهای را تجربه میکنند ، البته بعد از حوادث استرسآمیزی مانند جنگ شیوع این اختلال بیشتر میشود.
اما غالبا به افرادی که دچار این اختلال میشوند ، برچسب “تظاهر از روی عمد” malingering زده میشود. گریز تجزیهای معمولا تنها قسمتی از حافظه را که شامل اطلاعات شخصی است ، درگیر میکند و برای مثال حافظه مربوط به دانش شخص را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
مثل بسیاری از اختلالات روانپزشکی دیگر در مورد این “گریز تجزیهای” هم فیلمهایی ساخته شده است که در این صفحه ویکیپدیا به آنها اشاره شده است.
سری هم به سایت آگاتاکریستی با طراحی جالب و قابل توجه بزنید.
آگاتا کریستی در ویکیپدیا
دوست عزیز از این که لینکی را که داده بودم ترجمه کردی ممنون.
دوست عزیز کاشکی میشد از بیماری ما ایرانیها که هویت جمعی و ملیمونو 30 ساله ! که فراموش کردیم ، صحبت میکردی و اینو با یکی از اون بیماریهای عجیب غریبی که میشناسید سنخیت میدادید!
سلام. دکتر جان تازگیا اشتباه چاپی تون زیاد شده.
دقت بیشتری بفرمایید. ممنون.
پاسخ : سعی میکنم. شما به بزرگواری خودتان ببخشید.
مکانیزم چنین اختلالی چیست؟
با سلام ، همواره از کودکی پزشکان را انسانهایی تک بعدی و محصور در چارچوب مطب یا بیمارستان می پنداشتم ، البته بعدها آشنایی با دوستی پزشک ( دکتر حسین آزادی ) این گمان کمی تخفیف پیدا کردوبا آشنا شدن با سایت شما کاملا تعدیل شد و در خاتمه نقل قولی از پزشک دهکده کافکا و ختم کلام. ((ای بیماران شاد باشید ، پزشک را در رختخواب شما خوابانده اند ))