Departed
با لطف یکی از دوستان departed را دیدم
، نظرم را در مورد این فیلم میخواستم چند روز پیش بنویسم ولی این روزها نظر دادن و
اظهار نظر هم گاهی سخت و دشوار میشود. آخر جرأت میخواهد در شرایطی که همه
وبلاگهای فارسیزبان و این همه رسانه و روزنامه غربی به
ستایش این فیلم و جناب اسکورسیزی پرداختهاند و در شرایطی که جناب اسکورسیزی گلدن
گلاب را هم به کلکسیون افتخارات خود اضافه کرده است ، آدمی شهامت نوشتن این را
داشته باشد که فیلم خوبی بود ولی شاهکار نبود!
بله ، آقا! فیلم خوبی بود ولی شاهکار نبود. ببینید من در ذهن ، از
یک فیلم گانگستری و با به عبارت سادهتر "دزد و پلیس" ، انتظاراتی دارم ، توقع دارم یک
سری خصوصیات خاصی را در آن پیدا کنم.
به باور من فیلم میتوانست با رعایت یکسری مسائل از رده یک فیلم
خوب درآید و به یک شاهکار تبدیل شود ، جای سکانسهای فیزیکی تعقیب و گریز در این
فیلم خالی بود ، صحنههای شلیک مستقیم به سر و یا تعقیب و گریز سالیوان و کاستیگان
با بازیگری دیکاپریو و دیمن ، جذابیت فیلمهای همرده گانگستری را نداشت ، من وقتی
فیلم را ندیده بودم ، انتظار دیدن سکانسهای شاهکاری مثل تعقیب و گریز آل پاچینو و
رابرت دنیرو را در فرودگاه در فیلم heat داشتم ولی تا آخر فیلم صحنه فیزیکی
برجستهای ندیدم.
مسئله قابل اعتنای دیگر ناآگاهی ما از گذشته کاراکترهای اصلی
فیلم است ، یکی دو فلشبک یا نقل قول از گذشته کاستلو ، کاستیگان و سالیوان ،
میتوانست فیلم را خیلی بهتر کند. اینطوری آدم میتواند خیلی راحتتر خودش را در
قالب شخصیتهای فیلم بگذارد و پا به پای آنها برود. در پدرخوانده آدم دلش برای دون
ویتو خون میشود و برای مایکل ، جوان تحصیلکردهای که ناخواسته مجبور شد وظیفه
محافظت و بقای یک خانواده مافیایی را به دوش بکشد ، تأسف میخورد.
ولی راستش تا اخر فیلم هر بلایی سر سه کاراکتر اصلی فیلم میآمد ، ککم هم نمیگزید.
شخصیت کاستلو که عجیب و غریب بود ، کاستیگان و سالیوان هم که در آنی بزرگ شده بودند
و هیچ حس همذاتپنداریای در من زنده نمیکردند.
در عین حال دیدن فیلم ناخودآگاه ما را به یاد فیلمهای دیگری
مثل "رفقای خوب" و به اعتقاد من در یکی دو سکانس
"استعداد آقای ریپلی" ، میانداخت ، همین مسئله باعث میشد که انتظار داشته
باشیم فیلم همه نقاط قوت این فیلمها را شامل باشد.
یکی از نمرات منفی که میشود به این فیلم داد ، پرداخته نشدن
خوب مثلث عشقی به وجود آمده بود ، اگر نسخه اوریجینال فیلم را ندیده بودم فکر
میکردم ، حتما صحنه ها کوتاه شده است ، من که فکر میکنم اسکورسیزی بسیار ماهرانهتر میتوانست به این جنبه فیلم بپردازد.
اسکورسیزی در این فیلم میخواسته فیلمی درباره خرده فرهنگ
ایرلندی موجود در جامعه آمریکا بسازد ، در مصاحبهای هم که با وی انجام شده و در
اینجا میتوانید ترجمهاش را بخوانید ، مسائل جالبی را مطرح کرده
است ، ولی سؤال من این است که شما بعد از دیدن این فیلم تصویری از اقلیت ایرلندی
جامعه آمریکا ساختید؟ به جز نقل قول هایی که بر ایرلندی بودن شخصیتهای اصلی
تأکید داشت ، "ایرلندی" بودن اهمیت دیگری داشت؟ البته شاید دقت من در این مورد کم
بوده و احتیاج باشد که فیلم را یک بار دیگر ببینم ، که متأسفانه فرصت چنین کارهایی
را ندارم.
نمیدانم واقعا اسکورسیزی با این فیلم میتواند در برابر
بابل
بایستد یا نه. فیلم اپیزودیک "الخاندرو گونزالس ایناریتو" و یا "ایستوود"ی که همیشه داوران اسکار، لطف خاص به
کارهایش دارند ، شاید یک بار دیگر دست اسکورسیزی را از جایزه کوتاه کنند.
این دوره و زمانه باب شده که فیلمهای "سرراست" با داستانی قابل فهم برای مخاطب
هنری تلقی نشوند ، حتی بعضی از منتقدان کارهای "ایناریتو" را با آن روایت غیرخطی و
"فلشبک اندر فلشبک"اش را کارهایی برای آزار مخاطب عام و جلب توجه منقدان تأثیرگذار
ارزیابی میکنند و به همین علت پیشبینی توفیق یا عدم توفیق یک فیلم در محافل عام و
خاص دشوار شده است.
البته در این یادداشت نقاط منفی به زعم خودم را نوشتم و فیلم
واقعا نقط برجسته زیادی دارد که دوستان در پستهای متعدد به آن اشاره کردهاند.
لینکهای مرتبط:
وبلاگ فنهای فیلم departed
پوستر فیلمهای مارتین اسکورسیزی
ساندترک فیلم
departed در ویکیپدیا
مجموعهای بسیار جالب از نظرات و نقدهای روزنامه
و مجلات تخصصی فیلم درباره فیلم departed
کاملاً موافقم؛ حداقل بازگشت آلمادوار بهتر از این فیلم بود؛ بابل و دختران رویایی را هنوز ندیدم ولی فکر نمیکنم آنها بدتر این فیلم باشند.
تعریف ملت هم از فیلم (به عقیده من) بیشتر حالت جو گرفتگی داشته! حتی پوسترهای این فیلم هم قشنگ نبود!
خب، اینطور که شما نوشتهاید، با رعایت این کلیشهها، دپارتد حتی فیلم خوب هم که نمیشد! آنچه در دپارتد تحسینبرانگیز است، تکرار مکررات ماجرای آدم بده و آدم خوبه نیست. یک نگاه کوتاه به مچپوینت آلن بیاندازید: قرار نیست در جایگاه قاضی بنشینیم و قاتل را مجازات کنیم. قاتل آن داستان مجازات نمیشود، حداقل در برابر چشمهای ما. دپارتد هم قرار نیست به عنوان یک فیلم پلیسی کلیشهای با تعقیب و گریزها و کلیشههای مشابه فیلمپلیسی ما را ارضا کند. به زعم من شما تمام نقاط قوت این فیلم را نکتهی منفی دانستهاید. البته سلیقهی شماست. من هم دستکم یک سال است وبلاگ خوب شما را میخوانم و کامنتی ننوشتهام تابهحال. اما خب، لینک هفتان به یک نقد بردی میدهد که آدم را وسوسه میکند نقد را نقد کند. بههرحال، دپارتد خوب و تحسینبرانگیز شده، چون دور از انتظار است. فیلم پلیسیایست راجع به عدالت. آن هم نه عدالت اجتماعی. فیلمی راجع به فقدان عدالت فردی (در واقع راجع به یک توهم. مچپوینت را برای همین مثال زدم. تصور میشود عدالتی هست. اما مچپوینت کاملا رادیکال، و دپارتد کمی محافظهکارانهتر وجودش را به چالش میکشند. مچپوینت نفیاش میکند و دپارتد آن را کاملا زیر سوال میبرد و اگر آن شلیک گلولهی صحنهی پایانی نبود (که البته آن هم خارج از قانون بود) این عدالت را نفی میکرد.) خب… من هرچه فکر میکنم میبینیم این تم و تمهای همراه، قرار نبوده نفس من بیننده را از هیجان شلیک گلولهها و خرد شدن ماشینها و پنهانکاریهای سه ضلع مثلث عاشقانه بند بیاورد. دپارتد من بیننده را میخکوب کرد، چون هر لحظه منتظر اجرای این عدالتی بودم که اجرا نشد. چو.ن دپارتد یک فیلم پلیسی معمولی با ماجراهای عاشقانهی جیمز باندی نبود. بههرحال من با شما مخالفام. شاید دپارتد شاهکار نباشد، اما دلایلاش اینها نیست. اسکورسیزی ماهرانه به خیلی از مسائل نپرداخته و این امتیاز اسکورسیزی بودن اوست.
باز ممنون به خاطر مطالب همیشه خواندنیتان. 🙂
سرخوش باشید و پیروز امیدوارم.
من چون از این فیلم خیلی خوشم اومده بود با یه توپ پر رو لینک مطلب کلیک کردم تا بیام و انتقاد کنم که دیدیم چقدر خوب نوشتی و نکات بسیار جالبی رو اشاره کردی
salam
man hamishe matalebetono mikhonam va sitetono mibinam hamishe jaleb va noe.ama darbareye khodeton chizi pida nakardam mishe dar morede khodetonam yekami bishtar bedonam.movafagh bashid
sanam
من کاملا با نظر شما موافقم. به نظر من این فلم اصلا فلم نبود. حیف وقت ما که روی این مزخرف ضایع شد.
به این همه تعریف و تمجید هم نمی ارزید.
خیلی تعصبی نوشتی.فیلم خوبی نبود ولی فیلم بدی هم نبود.بابل داره ازاحساسات آدما سو استفاده میکنه ولی این نه.من در کل خوشم اومد.بهترین فیلم اسکورسیزی نبود ولی خب…
man be tore etefaghi be weblogetun residam rastesh yek fozuli mahz bud chon ke paye computere pedaram neshastam wa ishan faramush karde bud bad az raftanesh safehaye ghabli ra pak kone shayad ham mikhaste bargarde wa edame bekhundan bede..beharhal in ziad mohem nist..mamolan matalebe khlie jalebi minewisid wali baraye hamin nemitunam kamelan motawajeh besham ke zede in film astid…man nemikham shomaro morde enteghad gharar bedam…wali benazare man shoma be tore sathi be in film negah kardin…shoma az in film entezare sahnehaye polici dashtid wa in filmra jozwe filmhaye gangesteri gharar midid? man kheli delam mikhahad bedunam ke koja shoma khandid ke in film gangsteri bayad bashe? in film jozwe genre thriller has!!! wa benazare man age sahnehaye taghibi wa polici az in bishtar mibud mara az matlabe asli ke scorsese mikhad beresune monharef mikard wa unmoghe filme gangsteri mishod! wa in filme az nazare khode scorsese ham hich rabetei ba irlandiha nadarad…ama az shakhse shoma hich etelai nadaram wa nemidanam koja zendegi mikonid walihata inja dar amrica ham sakhtane filme siyasi ke koli taane be sazmane jasusi amrica mizanad ziad matlub wa bi khatar nist. in film ra nabayad sathi bardasht kard bekhatere hamine ke shayad baziha dar in welog in film ra khub peyda nakardan wali tamae amricayiha wa dustane man in film ra shahkar midanand chon ke dar poshte in film ighadr maanaye ejtemai wa siyasi wa hata asheghane darad ke oscar nayaftan in film ra mitawan amdan wa dastur dadeshodeh danest!
webloge kheli jalebi darid ta baad!