دژاوو یا آشناپنداری چیست؟ چرا آن را حس میکنیم و چه انواعی دارد؟

در این پست یک اصطلاح و حالت جالب در روانشناسی و روانپزشکی را توضیح میدهم و درباره اشاراتی که در طول تاریخ به آن در ادبیات ، موسیقی و سینما شده است، مینویسم:
دژاوو Déjà vu یک اصطلاح فرانسوی است که «قبلا دیده شده» یا بهتر از آن آشناپنداری معنی کرده و ترجمه کردهاند، به آن پاراآمنزیا paramnesia هم میگویند. (پارا معنی موازی میدهد و قسمت دوم یعنی mnimi معنی حافظه)
دژاوو حالتی است که در آن شخص احساس میکند ، چیزی را که الان در حال رخ دادن است ، قبلا تجربه کرده است.
این اصطلاح را روانشناس فرانسوی به نام «امیل بویراک» (1851–1917) در کتابش با عنوان «آینده دانش روانشناسی» برای نخستین به کار برد.
شخصی که دژاوو را ترجبه میکند یک احساس آشنایی عجیب با چیزی که در حال رخ دادن است ، احساس میکند ، گویی قبلا آن صحنه را در خواب دیده است ، حتی گاهی یک حس قوی به او میگوید که آن حادثه واقعا قبلا در برههای از زمان برایش رخ داده است.
دژاوو چیز غیرشایعی نیست ، در مطالعاتی که انجام شده است ، 70 درصد افراد گفتهاند که دستکم یک بار دژاوو داشتهاند.
ردپاهایی از اشارات نویسندگان را به دژاوو میتوان در آثارشان یافت. اخیرا پژوهشگران توانستهاند با هیپنوتیزم ، حالاتی شبیه دژاوو در اشخاص مورد آزمایش ایجاد کنند.
انواع مختلفی دژاوو:
Déjà vécu:
Déjà vécu معمولا «قبلا زندگی شده» ترجمه میشود و به معنی آن است که شخص تصور میکند بازهای از زمان را که فعلا میگذراند ، قبلا با همه جزئیات تجربه کرده است.
در یادداشتهای چارلز دیکنز به این نوشتهها در مورد Déjà vécu برمیخوریم:
«همه ، حس و حالی را تجربه کردهایم که گاهی سراغ ما میآید ، که در آن حس میکنیم آنچه را در حال گفتن و یا انجام دادنش هستیم ، قبلا در زمان دوری گفتهایم و انجام دادهایم ، یا اینکه محیط اطرافمان را با همان چهرهها ، اشیا و شرایط قبلا تجربه کردهایم ، و یا اینکه میدانیم بعد از یک سخن ، چه حرفی خواهیم زد ، چرا که آن حرفها را به یاد میآوریم!»
Déjà senti
Déjà senti را میتوان «قبلا حس شده» ترجمه کرد ، بر خلاف Déjà vécu در Déjà senti حس و حال تجربه قبلی شرایط ، فقط به صورت موقت در یک شخص حس میشود.
نخستین بار دکتر John Hughlings Jackson درسال 1989 در یادداشت های پزشکیاش در مورد یک شخص مبتلا به صرع قسمت گیجگاهی مغز temporal lobe or psychomotor epilepsy ، این حالت را توضیح داده است. با گذشت مدتی حتی در حد چند دقیقه از تجربه چنین حالتی ، دیگر آن اشخاص همان حس و حال قبلی را در مورد اتفاق افتادن قبلی حوادث و تجربیاتشان نخواهند داشت.
Déjà visité
Déjà visité را «قبلا ملاقات شده» ترجمه میکنند. این حالت شایع نیست و در آن شخص برای مثال میتواند راهش را در شهر یا محلی که قبلا به آن نرفته است ، پیدا کند. Déjà visité با Déjà vécu از این لحاظ تفاوت دارد که در آن شخص در موردجزئیات جغرافیایی و مشخصات سه بعدی محل جدید ، صحبت میکند.
به احتمال زیاد در این مورد قبلا در روزنامهها و صفحات حوادث مجلهها چیزهایی خواندهاید و متحیر مانده اید که این حرفها راست هستند یا دروغ. بعضیها رؤیاها ، تناسخ و یا سفرهای روح در خارج بدن را توجیه آن میدانند ولی پژوهشگران خواندن جزئیات دقیق جغرافیایی یک محل را توجیهکننده آن میدانند.
سر والتر اسکات خالق اثر مشهور ایوانهو ، در رمان گای مانرینگ به Déjà visité اشاره کرده است.
پژوهشهای علمی
پژوهشهای نوروفیزیولوژی و رونشناسی ، دژاوو را یک حالت «پیشآگهی» و یا «غیبگویی» نمیدانند ، بلکه آن را یک اختلال حافظه و ناشی از تداخل حافظه کوتاهمدت و بلندمدت ارزیابی میکنند.
دژاوو و ارتباط با بیماریهای روانپزشکی
یک همبسنگی بین احاسس دژاوو و بیماریهایی روانپزشکی مانند روانگسیختگی (شیزوفرنی) و اضطراب وجود دارد. احتمال رخ دادن دژاوو در افرادی که این اختلالات را دارند ، بیشتر است.
در افرادی که صرع قسمت گیجگاهی کغز دارند ، دژاوو بیشتر از همه دیده میشود. همین مطلب باعث شده بعضی از محققان ، دژاوو را کلا به خاطر تخلیههای عصبی غیرطبیعی بدانند.
مصرف بعضی از داروها میتواند ، باعث شود احتمال دژاوو بالا برود. در سال 2001 مورد یک بیمار مبتلا به آنفلوآنزا گزارش شد که برای تخفیف علایمش به وی آمانتادین و phenylpropanolamine تجویز شده بود و متعلقب آن ، حالتی شبیه دژاوو در شخص ایجاد شده بود به طوری که در وسط دوره درمان فکر میکرد ، قبلا یک دوره درمان را به اتمام رسانده است.
داروهایی که باعث افزایش دوپامین در مغز بشوند میتواند احتمال دژاوو را افزایش دهند.
دژاوو و توجیههای غیرعلمی
پاره ای دژاوو را مرتبط با رؤیاها میدانند ، آنها معتقدند از آنجا که بیشتر خوابها صبح روز بعد به یاد آورده نمیشوند ، بعضی از آنها به حافظه بلندمدت منتقل میشوند و بعدها در شرایط واقعی مشابه ، شخص سایهای از رؤیاها را به یاد میآورد و تصور میکند آنها وقایع را قبلا تجربه کرده است.
اما برخی هم دژاوو را به کلی با تناسخ ربط میدهند. معتقدان به تناسخ باور دارند که روح آدمی بارها کالبدهای مختلفی را تجربه میکند و وقتی انسان میمیرد ، روحش در کالبد دیگری ، تجسد پیدا میکند. بنابراین دژاوو ناشی از به یاد آوردن حوادثی است که ورح در کالبد دیگر گذرانده است.
دژاوو و سینما
اشارات زیادی به دژاوو در سریالها و فیلمهای مشهور شده است ، از میان آنها مشهورترینشان اینها هستند:
در فیلم کلاسیک درخشش The Shining متصدی هتل -جک- یک صحنه دژاوو دارد.
در فیلم ماتریکس ، کاراکتر «نئو» وقتی گربهای را دو بار میبیند ، «ترینیتی» به وی توضیح میدهد که وی یک دژاوو داشته است و دژاوو ناشی از یک اشتباه در ماتریکس است و هنگامی اتفاق میافند که ماشینها چیزی را تغییر میدهند.
دژاوو همچنین عنوان فیلمی از تونی اسکات در سال 2006 با بازی دنزل واشنگتن است که در مورد مسافرت زمانی است.
(تریلر فیلم)
دژاوو و موسیقی :
خوانندگان زیادی ترانه های با عنوان یا مضمون دژاوو داشته اند:
گروه مشهور Iron Maiden در آلبوم Somewhere In Time ترانهای با این مضمون دارد.
بیونسه Beyoncé Knowles در سال 2006 ، ترانه ای با نام دژاوو خوانده است.
گروه Ace of Base در آلبوم The Bridge در سال 1995 ترانه ای با نام My Déjà Vu دارد.
جان فوگرتی هم ترانه ای به نام دژاوو نوشته و خوانده است.
در آلبوم This is Where I came in گروه مشهور بی جیز ، ترانهای با نام دژاوو دارد.
یک گروه راک نیوزیلندی به نام Deja Voodoo وجود دارد.
دژاوو ادبیات:
مارسل پروست در شاهکار ادبیاش « در جستجوی زمان از دست رفته» ، در توصیف زندگی راوی داستان ، چهار لحظه دژاوو را شرح میدهد ، در طی این لحظات راوی قسمت زیادی از حافظه از دست رفته اش را به دست میآورد.
استفان کینگ هم داستان کوتاهی در مورد تجربه هراسانگیز دژاوو دارد.
در فصل پنجم لمونی اسنیکت ، به دژاوو اشاره شده است.
ممنون از مطلب جالبتون. من چون خودم بارها دژاوو رو تجربه کرده بودم ، چند سال پیش در اینترنت دنبال مطالبی براش گشتم اما متاسفانه چون املای فرانسوی این کلمه رو نمی دونستم از مترادف نه چندان درست precognition استفاده کردم که نتایج چندان مفیدی به دنبال نداشت. مطلب شما کمک بزرگی به من کرد. یادمه اون زمان جایی خونده بودم که دژاوو زمانی رخ می ده که داده های گرفته شده از محیط قبل از رفتن به حافظه ی کوتاه مدت ، در میانه ی راه سری به حافظه ی بلند مدت فرد می زنن (!) به هر حال! موفق باشین.
من با یه نظر عارفانه موافقم که می گه همه ما قبل از اینکه بیایم به این دنیا ، توی یه باغی با هم بودیم ….. اما الان همه چیز یادمون رفته ….. اگه غیر از این بود چرا من باید یه گیاه رو یه خروس رو ببینم و از دیدنش شاد بشم …. شاد می شم چون یه آشنای قدیمی رو می بینم….. شاید دژاوو یه بیماری روانی نباشه .. .شاید برداشتن سانسورهای قوی ذهنی و ناخودآگاه هست … از اونچه که قبلا دیدیم
منم فیلمو دیدم ولی این همه سابقه ازش در آوردن واقعن هنره
D:
مرسی پزشک عزیز، من چند بار تا حالا به این کلمه برخورده بودم و همیشه این سوال واسم پیش میومد که یعنی چی!
راستی یه سوال. من با گوگل ریدر اینجا رو میخونم، و با فایر فاکس 2.
ولی توی پست هایی از شما که کلمات فارسی و اینگلیسی همزمان وجود دارند، فرمت راست به چپ فید به هم میخوره، این مشکل رو مثلا با وبلاگ عصرونه ندارم. چی کار کنم. ممنون میشم جواب بدین.
در این نوشته توضیح مبسوط درباره فیلم دجاوو نوشته ام :
http://roozbeh.net/goftar/2007/04/deja_vu.html
با سلام خدمت شما و تشکر از مطالب مفیدتان. چون من سواد چندانی ندارم، میشه بفرمائید، این نوع لینکهای حاوی ویدئو و نرم افزار یوتیوب را چگونه آپلود می فرمایید در وبلاگتان!
مرسی از توضیحات کاملت راجع به اسم وبلاگ من!
اطلاعات جالبی بود.
ممنون
من چندین بار داشتم، در گذشته البته خیلی بیشتر اتفاق می افتاد.
سلام
بعضی وقتا پیش میاد که یه مسئله ای ذهن آدمو به خودش مشغول میکنه ولی وقت نمی کنه که یه search در موردش داشته باشه…
دژاوو واسه من از اون جور مسئله ها بود!
مرسی که با اطلاعاتت کمکم کردی
موفق باشی
mishe lotfan ye tozihe kuchik bedin in form e nazar khahi ro chejuri gozoshtin.
man be source safhatun ye negah andakhtam amma motevajjeh nashodam,
be nazaram miad bayad ye ghalebe amade bashe.
age tozih bedin kolli mamnun misham
سلام . متن بسیار استادانه ای بود . راستی در دین اسلام به این حالت رویای صادقه می گویند . لطفاً در این مورد بیشتر مطلب بنویسید .با تشکر فراوان ، خواننده همیشگی مطالب عالی شما
مطلب بسیار جالبی بود و دانستنش برام مهم بود، با اجازتون متن شعر Dejavu کار شAce of Base رو می زارم واسه بقیه
My deja vu..you’re my obsession
my deja vu everything is up to you
If you do want me you know where to search
We’ll get the magic back again
My deja vu everything is up to you
If you do want me you know where to search
I wanna see you dancing naked
I wanna see you touch the moon
But when I try to reach your fingers
You just vanish into air
I wanna feel you with my senses
‘Cause I’m almost sure the texture
of your skin
is gonna tell me who you are
My deja vu you’re my obsession
My deja vu it’s always you
My deja vu…
I wanna hold you like I used to
I wanna feel you in my blood
I wonder why I do confess this
To myself all the time
I know the time is working against us
But I’ll long for you the rest of my whole life
Like a prisoner of hope
My deja vu you’re my obsession
My deja vu it’s always you
I have tried to get to know you
To get you off my mind
It feels like going back in time
And snap, I see your figure once again
My deja vu everything is up to you
If you do want me you know where to search
My deja vu you’re my obsession
My deja vu it’s always you
My deja vu you’re my obsession…
دکتر خیلی ممنون .کارت عالیه !
متن بسیار جالبی بود ، همیشه این حالت را به عنوان پاراآمنزیا می شناختم ، در فیلم ماتریکس هم به این لغت برخوردم ولی به دنبال معنی نگشتم . مرسی خیلی کامل بود
عجب اطلاعات جانبی جالبی در مورد دژاوو دادید….دستتون درد نکنه……….
سلام و خسته نباشین
ممنون از اطلاعات جالبتون من خودم داشتم بارها و خیلی هارم دیدم که گفتن این تجربه رو داشتن و لی فک نمی کردم یک حالت خاص یا چیزی اینطوری باشه من تناسخش رو بیشتر دوس دارم
مرسییییییییییییییی