نگاهی متفاوت به «شکاف جنسیتی»
این یک حقیقت است که تعداد مردان شاغل در فناوری به طرز قابل توجهی از زنان بیشتر است. کاوشهایی که به منظور پیدا کردن علت این نابرابری انجام میشود، غالبا انگشت اتهام را به سوی تبعیض جنسیتی در شرکتها، کلاسهای درسی مناسبتر برای مردان یا تفاوت استعداد ذاتی مردان و زنان میگیرند.
با اینکه امروزه خانمها نیمی از نیروی کار را تشکیل می دهند، تنها کسری از مشاغل پردرآمد و با کیفیت را به خود اختصاص میدهند. فقط 20 درصد مهندسان، یک سوم شیمیدانها ویک چهارم حرفهایهای کامپیوتر و ریاضیات زن هستند.
طی دهه گذشته تحقیقات زیادی در مورد این شکاف جنسیتی انجام شده است، دو تحقیقی که نتایج آنها به تازگی به وسیله دانمشندان جامعهشناس و اقتصاددان منتشر شده است، نتایج تکاندهنده و قابل تأملی در این زمینه دربر داشتهاند.
به طور خلاصه دانشمندان متوجه شدهاند که توجیه اصلی این شکاف، ترجیحات خود خانمهاست. البته پژوهشگران منکر تبعیض جنسیتی و فشار فرهنگی نیستند و نیز به درستی نمیدانند که چرا خانمها اینگونه رفتار میکنند.
تحقیق اول: جاشوآ رزنبلوم Joshua Rosenbloom، اقتصاددان دانشگاه کانزاس، از چند سال پیش در برنامهای که به وسیله «بنیاد ملی علوم» به منظور ریشهیابی تبعیض جنسیتی برنامهریزی شده بود، شرکت داشته است. مؤسسه آنها سالانه 19 میلیون دلار خرج این تحقیق میکند.
رزنبلوم با اینکه مخالفتی با هدف نهایی این برنامه یعنی برابری جنسیتی ندارد، اما معتقد است که دولت پول زیادی را خرج کاری کرده که به درستی علل و عوامل آن را شناسایی نکرده است.
رزنبلوم به منظور شناسایی علل ایجاد شکاف جنسیتی، در یک تحقیق، چند صد متخصص فناوری اطلاعات، یعنی همان کاری که در آن زنان بسیار از مردان عقبتر هستند، مورد بررسی قرار داد، در عین حال او چند صد نفر را در مشاغلی که بین زنها و مردها تفاوت زیادی وجود ندارد، انتخاب کرد و مطالعهای روی آنها هم انجام داد. در این مطالعه از مردان و زنان در مورد سابقه خانوادگی، زمینه تحصیلی و علایق شغلیشان سوال میشد.
نتایج تحقیق او تکاندهنده بودند، توانایی مردان و زنان نبود که باعث تفاوت آنها در گرفتن کارها میشد، فشار کاری و وقتی که زنان باید صرف خانواده میکردند، عامل مؤثر نبود، عامل اصلی تفاوت علایق زنان و مردان و ارزشگذاری متفاوتی بود که آنها برای حرف مختلف قائل بودند.
رزنبلوم و همکارانش در تحقیق خود از یک پرسشنامه استاندارد تعیین شخصیت استفاده کردند. آنها با بررسی پرسشنامهها دریافتند، که کسانی که بیشتر مایل به دستکاری ماشینها هستند، دوست دارند، جذب مشاغل آیتی شوند و کسانی که بیشتر علاقمند کار با دیگران هستند، احتمال کمتری دارد، وارد آیتی بشوند. مردان به وضوح بیشتر از زنان در دسته اول قرار میگرفتند.
ترجیح شخصی
این تحقیق نشان داد که مهمترین عمل منفرد متمایز کننده بین مردان و زنان در رسیدن به مشاغل آیتی، ترجیح شخصی Personal preference است. نتایج این تحقیق که در شماره آینده مجله Economic Psychology به چاپ خواهد رسید، تخمین میِزند که «ترجیح شخصی» مسئول دو سوم شکاف بین مردان و زنان است.
این نتیجهگیری ممکن است یک کلیشه سنتی به نظر برسد، ولی یک حقیقت مسلم است، به عبارت دیگر زنان خود انتخاب میکنند که دور از آیتی باشند. به زبان علوم اجتماعی میتوان گفت که انسانها، غیرهمگن هستند و اگر منوی یکسانی به همه آنها داده شود، آنها انتخابهای متفاوتی خواهند داشت و درفرصتهای برابر، انتخابهای یکسانی نخواهند داشت.
خودگزینی یا self-selection میتواند چالشی برای فمینیستها محسوب شود، چرا که میگوید خانمها، خود مسئول شکاف جنسیتی هستند.
مطالعه دوم: 30 سال پیش تحقیق جالب دیگری شروع شد، در این تحقیق دانشآموزان دختر و پسر بااستعداد در زمینه ریاضیات که موفق به گرفتن جایزه هم شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند و محققان روند تحصیلی و شغلی آنها را در طی سالهای بعد مورد پیگیری قرار دادند.
مردان و زنان این تحقیق تفاوتی از نظر نمرات تحصیلی نداشتند، ولی وقتی نوبت به پیشههای انتخابی آنها میرسید، تفاوت معنیداری آشکار میشد. در حالی که استعداد و سطح نمرات آنها یکسان بود و عامل دلسردکنندهای هم پیش روی زنان نبود، خانمها بیشتر تمایل داشتند وارد پزشکی و علوم زیستی و علوم اجتماعی شوند، در حالی که مردان بیشتری وارد دانش فیزیک میشدند. به عبارت دیگر مردان دوست داشتند با مواد غیرزنده کار کنند، در حالی که زنان علاقه داشتند با مواد زنده کار کنند.
یافته دیگر تحقیق این بود که احتمال اینکه زنان با استعداد در ریاضیات، مهارتهای زبانی بهتری داشته باشند، نسبت به آقایان بیشتر است. چنین مهارت زبانیای به خانمها اجازه می دهد که طیف انتخاب بیشتری نسبت به مردان داشته باشند، یعنی در عین حال که میتوانند دانشمند شوند، میتوانند در مشاغی مثل معلمی و وکالت هم موفقیت کسب کنند.
نتایج این دو تحقیق نشان می دهد که حتی در دنیایی که به مردان و زنان آزادانه اجازه انتخاب داده میشود، انتخابها متفاوت است
«سوزان پینکر»، روانشناس و ستوننویس روزنامه Toronto Globe and Mail، در کتاب بحثبرانگیزش به نام «مردان و زنان و شکاف واقعی جنسیتی»، به همین تحقیقات اشاره دارد. او با استفاده از اطلاعاتی که از منابع مختلف به دست آورده است، به این نتیجه پارادوکسیکال رسیده است که در کشورهایی که زنان آزادی انتخاب حرفه بیشتری دارند، شکاف جنسیتی واضحتر است. این موضوع در کشورهایی مثل آمریکا، نروژ، سوئیس، انگلستان و کانادا که زنان ثبات اقتصادی بیشتری دارند و از قوانین محافظتکننده بهتری برخوردارند، نمایان است. در حالی که در فیلیپین، تایلند و روسیه شمار زنان فیزیکدان 30 تا 35 درصد است، در کانادا، ژاپن و آلمان تنها 5 درصد دانمشندان فیزیک، زن هستند.
این مطلب بسیارمتناقض به نظر میرسد، چرا که انتظار داریم در فرصتهای برابر، زنان مثل مردان انتخاب کنند، اما عملا این فرصتهای برابر، به زنان آزادی انتخاب بیشتری میدهد که منجر به شکاف جنسیتی بیشتر میشود.
سؤالی که در این مرحله مطرح میشود این است که چرا زنان چنین انتخابی میکنند؟
زنان دوست ندارند که برای بودن در مشاغل پردرآمد، گرفتار ساعات طولانی کار شوند. حتی آنهایی که درگیر مشاغل وقتگیر میشوند، مشاغلی را انتحاب میکنند، که در صورت تمایل به وقفه و مرخصی یکی دو ساله ضربهای به موقعیت شغلی آنها وارد نکند، پیداست که علوم انسانی و مثلا فلسفه اجازه چنین وقفهای را میدهند ولی در مشاغل مهندسی و آیتی که هر روز شاهد تحولی هستند، چنین چیزی میسر نیست.
شاید تمرکز بر «خود انتخابی»، موجب منحرف شدن ذهن فمینیستها و جامعهشناسان از یک سوال اصلی تر شود، جامعه چگونه باعث نقشپذیری جنسیتی میشود؟
منبع: بوستون گلاب
سلام
فکر می کنم این نابرابری خیلی زود
تصحیح بشه
زیاد نگران نباشید
تبعیض شخص نباید ترجیح شخص باشه؟ ممنون بابت ترجمه
بوستون گلوب دکتر جان
جالبه. واقعاً درسته. مخصوصا اینکه جاهایی که فشار اقتصادی و فرهنگی بیشتره, تعداد فیزیکدان و مهندس و ریاضیدان زن بیشتره.
همه نحقیقاتشون حرف مفته ؛ واقعیت بهره هوشی خانومهاست که خیلی کمتر از مرداست همه ما تو محیط خانواده ؛ محیط کار ؛ جامعه و همه جا میتونیم این تفاوت سطح هوشی رو احساس کنیم (البته اگه بدون تعصب و با دید باز نگاه کنیم).
این اصلا چیزپیچیده ای نیست … اولا امروزه دیگه معمولا خانومها نه کار خونه انجام میدن نه براشون مهمه و در حالیکه مردها مشغول انجام کارهای اصلی و مهم زندگی روزمره هستن ؛ زنها ساعتها وقتشونو جلول آینه میگذرونن تا مثلا فلان خط گوشه ابروی چپشونو فلان رنگ کنن و ….. خوب این بی عقلی نباشه پس چیه ؟؟؟ شما حتی تو محیط دانشگاه و سایر مراکز علمی هم میتونین این تغییر خصوصیات رفتاری رو ببینید البته خودشون مقصر نیستن ؛ خصلتشون اینه.
خوب ایران هم با تغییر پذیرش دختر ها توی دانشگاه این مشکل رو دامن زده.
من با نظر جواد موافقم اگه مرد و زن برابر بودند یه اینشتاینی ادیسونی فردوسی چاپلین هیچکاک هدایت از توشون در میومد برین تو اینترنت سرچ کنین از ۱۰۰ انسان تاثیر گذار در تاریخ ۹۹ نفر مرد هستند یعنی زن = ماشین زایمان همین و بس
این آقای جواد با این کامنتشون بهره هوشی شون رو واقعا نشون دادند!
و واقعا ثابت کردن که چقدر بهره هوشیشون بالاست!
ایشون مطمئنا این تحقیقات رو در جایی ثبت کردند؟ به همت شمسی خانوم؟!
این جمع بستن افراد و اینطور سطحی قضاوت کردن آخر بی انصافیه!!
تحقیق قابل استنادی نیست.
در پاسخ به جناب سام وان باید بگم که اگه همین به قول ایشون ماشین های زایمان نبودند،انیشتن ها و فردوسی ها و ادیسون ها و باقی افراد تاثیر گذار هیچوقت به دنیا نمی اومدند…
مقاله بسیار زیبا و بیطرفانه ای بود.مانند اکثر مقالاتی که برای ترجمه انتخاب میکنید.به عنوان یک فمینیست که هم دنیای کار ایران رو تجربه کرده و هم محیط کار آلمانی رو، میتونم بگم با مطالب این مقاله کاملا موافق هستم.
منم با جواد موافقم. حقیقت تلخه…
خاک تو سر ما ادما که وقتمونو به تفاوت های زن و مرد و ضعف و برتری یکی بر دیگری می گذرونیم اگه هر که تو این دنیا دنبال کار خودش . علاقه خودش بود این قدر گروهای بی پایه اساس نداشتیم . این قدر ادم علاف نداشتیم بشینن تفاوتاشونو بررسی کنند این تفاوت ها رو خدا به هر گروهی داده و اگر اونا رو بشناسم لازو به کوبوندن همدیگه نداریم
دوست عزیز
حرف شما درباره انتخاب شاید درست باشه. اما ما فاکتوری داریم به نام آموزش پیشینی که ذهن کودک رو از همون اول جنسیتی بار می آره. وقتی هنوز بین اسباب بازی های دخترونه و پسرونه فرق هست چه انتظاری داری وقتی این کودکان بزرگ شدن، انتخابای متعادلی داشته باشن؟ به نظر من نه زنها مقصرن نه مردها؛ این نظامهای اجتماعین که کم و زیاد هنوز مردسالارن و در همه جای دنیا باید برای تغییر اونها هنوز باید مبارزه کردغ علاوه بر اینکه هر کس به عنوان یک فرد هم باید سعی کنه. این دو جبهه مبارزه هردو به یه اندازه مفیدن و نباید یکیشون رو نادیده گرفت در تحلیل
ممنون برای انتخاب این مقاله…
موفق باشین
خیلی شعف برانگیز بود
باید بگم که کتاب خانم پینکر خیلی کتاب بیخودی هست.
به عنوان زنی که در رشته آی تی و در سطح دکترا درس می خواند اول باید به دو نفری که در مورد کم بودن ضریب هوشی زنان صحبت کردند بگم که اکثر همکلاسی های من مرد هستند و اکثر اونها از نظر هوشی جلوی من و دوستم که ایشون هم زن هست لنگ می اندازند. در نتیجه اگر می خواهید که برای خودتون پپسی باز کنید مانعی نداره ولی حداقل به خودتون دروغ نگین.
زنهای مخترع و دانشمند هم داشتیم با وجود این که همه چیز به جز بچه داری و خانه داری برای زنها ممنوع بود. دلم می خواست ببینم انیشتن چکار می کرد اگر پدر و مادرش در خانه زندانی اش می کردند به خاطر علاقه اش به ریاضی. این هم یک مثال از زنی که شما احتمالا نمی شناسید:
Gertrude Elion produced drugs for herpes, leukemia, malaria, gout and immune disorders. She developed immune suppressants to overcome rejection of donated organs in transplant surgery. Her work with George Hitchings led to the development of the AIDS drug AZT
look it up:
http://myhero.com/myhero/hero.asp?hero=gertrudebelion
http://nobelprizes.com/nobel/women.html
http://www.agnesscott.edu/Lriddle/women/alpha.htm
من با نظر جواد مخالفم . تو انسان های بزرگ دنیا بانویی ارزشمند به نام مادر ترزا داریم که یک دنیا رو سعادتمند کرده . حتما از نظر ذهنی تفاوت های بین مرد و زن هست اما نه به اون شکل . نتیجه این تحقیقات هم به نظرم درسته و منطقی می اد و انتخاب خود زن ها عامل مهمیه
این خیلی مشخص و واضح است که تفاوتهای ساختاری بین زنان و مردان وجود دارد و فمینیسم عملا بر علیه ذات زنان قیام کرده است. زنان حق انتخاب آزادانه دارند و باید آزادانه انتخاب کنند، اما فمینیستها اغلب و به طور ناخودآگاه مرد بودن را ملاک گرفتهاند و زنان را با درجهی مرد بودنشان مقایسه میکنند که نتیجه مشخص است، مردان همیشه برترند. اگر نوع تفکر اصلاح شود و مردان و زنان را در همهی زمینهها یکسان در نظر نگیریم( که نیستند و مکمل هستند) همه چیز حل خواهد شد.
متاسفم که میخوام این رو بگم:خیلی از دنیا بی خبرید چرا که:امروز بیش از75%کارمندان سازمان ها زن ها هستند و تنها نگهبان و آبدارچی آنجا مرد هست.حضور بیش از حد زن ها بر سر کارها داره کم کم عواقب جبران نا پذیری در جامعه بوجود می آورد،از یک طرف پسران جوان وقتی به سن 25سالگی می رسند از والدین خود تقاضای زن گرفتن می کنند حتی آنها را برای خواستگاری رفتن تحت فشار می گذارند در حالیکه دختران اینطور نیستند!البته تنها راهش تغییر قانون خواستگاری رفتن هست یعنی دختران به پسران!