دکتر یوزف منگله و شهر دوقلوهای چشم‌آبی با موهای بلوند!

در یک شهر کوچک کشاورزی در برزیل به نام «کاندیدو گودوی» Candido Godoi آمار دوقلویی‌زایی بسیار بالاست، از هر 5 حاملگی در این شهر، یکی منجر به دوقلوزایی می‌شود، آن هم دوقلوهایی با چشمان آبی و موهای بلوند!

به طور معمول از هر 80 زن حامله، یکی جنین‌های دوقلو دارد. میزان بالای حاملگی‌های دوقلو در کاندیدو گودوی، سال‌ها پزشکان و دانشمندان را کنجکاو کرده بود که پاسخی برای توجیه، پیدا کنند، اما کسی که بعد از سال‌ها، ادعای یافتن پاسخ را دارد، یک دانشمند علوم زیستی یا یک پزشک نیست، بلکه یک مورخ است!

یک مورخ آرژانتینی به نام خوزه کاماراسا در کتابی با عنوان «منگله: فرشته مرگ در آمریکای جنوبی»، ادعای جالبی مطرح کرده است.

ساکنان این شهر، شخصی با نام «رودولف ویس» را به یاد می‌آورند که در سال‌های دهه 1960، به شهر آنها آمده بود، او ابتدا خود را یک دامپزشک معرفی کرده بود و به درمان گاوهای دامداران شهر می‌پرداخت، مثلا گاوهای آنها را علیه سل مایه‌کوبی‌ می‌کرد، اما بعد از مدتی او خدمات پزشکی هم برای ساکنان شهر انجام می‌داد، زنان باردار را ویزیت می‌کرد و به آنها دارو و ترکیبات مختلفی می‌داد. او حتی در گفتگو با ساکنان محلی صحبت از تلقیح مصنوعی می‌کرد، چیزی که در آن سال‌ها معمول نبود. از همین زمان بود که میزان دوقلوزایی در این شهر ناگهان افزایش یافت.

این شخص چه کسی بود؟ چرا درست مقارن با دیدار او از شهر، میزان دوقلوزایی به طرز غیرقابل توجیهی افزایش پیدا کرد؟!

بررسی‌های این تاریخ‌دان نشان می دهد که رودولف ویس، نام مستعار دکتر یوزف منگله Josef Mengele، پزشک جنایتکار نازی بود!

یوزف منگله (16 مارس 1911، 7 فوریه 1979)، پزشک و افسر اس‌اس آلمان نازی در اردوگاه آشویتس بود. لقب او «فرشته مرگ» بود، چرا که وقتی زندانی‌های به اردوگاه آورده می‌شدند، تحت نظارت او بود که معین می‌شد، چه کسی باید به اتاق گاز فرستاده شود، چه کسی باید به کار اجباری برود و یا روی چه کسانی باید آزمایشات بی‌رحمانه انسانی انجام شود.

منگله، در 16 مارس سال 1911 در گونزبرگ آلمان به دنیا آمد. در سال 1943 او جانشین پزشک دیگری در اردوگاه مرگ آشویتس شد. اردوگاه مشهور آشویتس در 280 کیلومتری جنوب ورشو، جایی است که در آن هزاران یهودی در طی جنگ جهانی در اتاق‌های گاز کشته شدند. در 24 می سال 1943 او افسر پزشک اردوگاه آشویتس شد.

دکتر یوزف منگله
دکتر یوزف منگله

به مدت21 ماه، منگله با روپوش و دستان سپیدی که او را ملقب به فرشته سفید هم کرده بود، جنایت‌های متعددی در این اردوگاه انجام داد. در مورد او اقدامات او در آشویتس چیزهای زیادی می‌گویند:

– مشهور است که او در قسمت کودکان اردوگاه، روی دیوار خطی افقی به بلندی حدود 150 تا 156 سانتیمتر کشیده بود. او کودکانی را که بلندی سرشان زیر این خط بود، به اتاق گاز می‌فرستاد.
– زمانی که در یک از آسایشگاه‌های اردوگاه تیفوس شایع شد، او دستور داد که همه 750 زن مقیم کشته شوند.
– منگله از زندانیان برای آزمایشات پزشکی و ژنتیکی استفاده می‌کرد. او به آزمایش روی دوقلوهای یکسان علاقه زیادی داشت. این دوقلوها در آسایشگاه‌های ویژه‌ای اسکان داده می‌شدند. او یک پزشک اطفال یهودی به نام برتولد اپشتین را هم برای کمک استخدام کرده بود.
– منگله به مطالعه روی بیماری«نوما» که  یک بیماری التهابی مخاط لثه و دهان است، علاقه داشت. البته نه به منظور پیدا کرد راهی برای درمان آن، بلکه برای اثبات اینکه این بیماری خاص افراد نژاد پست است! این بیماری که می‌تواند منجر به گانگرن بافت نرم دهان شود، در افرادی رخ می‌دهد که دچار سوء تغذیه شدید و یا ضعف سیستم ایمنی هستند.
– منگله به مطالعه ناهنجاری‌های ژنتیکی علاقه زیادی داشت. یک خانواده رومانیایی یهودی که به علل ارثی کوتاه‌قامت بودند و از طریق نواختن موسیقی و برقراری تورهای نمایشی در نقاط مختلف اروپا، امرار معاش می‌کردند، از جمله افراد نگون‌بختی بودند که مورد علاقه او بودند. البته این خانواده به نام خانواده «اویتس» سرانجام نجات پیدا کردند.
– تشریح شیرخواران، اخته کردن پسران و مردان بدون بیهوشی، دادن شوک الکتریکی به زنان برای آزمایش مقاومت آنها، از جمله کارهای وحشتناکی است که منگله انجام داده بود.
– نقل شده است که او گروهی از راهبه‌های یهودی را با تابش اشعه ایکس، نازا کرد. این کار منجر به بروز زخم‌های وحشتناکی روی بدن آنها شد.
– عوض کردن رنگ چشم با تزریق داروهایی به چشم، قطع کردن اندام‌ها و جراحی‌های وحشتناک مثل به هم دوختن دو کودک دوقلو برای ایجاد یک دوقلوی به هم چسبیده، هم از جمله کارهایی است که در آشویتس انجام می‌داد.
– سوژه‌های آزمایشات منگله بهتر تغذیه می‌شدند و بهتر اسکان داده می‌شدند، منگله خود را به کودکانی که برای آزمایشات برمی‌گزید، تحت نام «عمو منگله» معرفی می‌کرد و به آنها شیرینی می‌داد.

هیچ کس اعتقاد ندارد که آزمایشت وحشتناک او واقعا جنبه علمی داشته باشند و بسیاری تصور می‌کنند که این آزمایشات تنها ناشی از جنون و حس سرمستی او از اعمال قدرت بودند.

سرانجام در ژانویه سال 1945، اردوگاه آشویتس منحل شد، مدت کوتاهی منگله به اردوگاه‌های دیگر رفت. بعد از مرگ هیتلر و سقوط آلمان نازی، او مدتی هم به یک واحد پزشکی پیوست. او به مدت 4 سال از جولای سال 1945 تا می 1949، در دهکده کوچکی نزدیک روزنهایم باواریا به عنوان یک کارگر مزرعه زندگی کرد تا اینکه توسط تشکیلات اودسا ODESSA به آرژانتین فرستاده شد. شبکه اودسا متشکل از افسرهای سابق آلمان نازی، برای پناه دادن و فراری دادن افسران نازی ایجاد شده بود.

گرچه نام او در صدر جنایتکاران جنگی ثبت شده بود، اما همسرش -ایرینه- و خانواده‌اش ادعا کردند که او مرده است و متفقین هم به این جمع‌بندی رسیدند که او دیگر زنده نیست.

در سال 1958 نشانه‌هایی از زنده بودن او به دست آمد، موساد رو او را تا پاراگوئه گرفت ولی موفق به پیدا کردنش نشد.

در بوینس آیرس او نخست به عنوان یک کارگر ساختمانی کار می کرد، اما به زودی آلمانی‌های صاحب قدرت به او کمک کردند و توانست از خانواده‌اش پول دریافت کند. بعد از مدتی او باز هم کارهای غیرقانونی پزشکی را از سر گرفت و در زمینه سقط جنین فعالیت کرد، حتی یک بار هم به دنبال مرگ یکی از بیمارانش بازداشت شد.

به زودی او آلمانی‌های دیگر مقیم آرژانتین را شناخت. وضعیت مالی‌اش بهتر شد و 50 درصد سهام یک شرکت دارویی را خرید. در همین سال او از همسرش جدا شد و با بیوه برادرش ازدواج کرد.

در سال 1960 سازمان موساد، موفق شد آیشمن را در آرژانتین دستگیر کند، این موضع ترس منگله را بیشتر کرد و او مجددا فرار کرد. در سال 1962 او از ترس اینکه دستگیر شود، آرژانتین را به مقصد پارگوئه ترک کرد، در این زمان او یک گذرنامه با نام منگله خوزه داشت.

شهر موبلوند‌ها و چشم‌ آبی‌های دوقلو!

خوزه کاماراسا، مورخ آرژانتینی که در ابتدای این پست، به نام او اشاره شد، بعد از مصاحبه‌ها با ده‌ها نفر از ساکنان شهر کاندیدو گودوی به این نتیجه رسید که منگله این شهر را مبدل به آزمایشگاه دیگری کرده بود. او سال‌ها بعد از مرگ هیتلر، باز هم به دنبال ایده ایجاد نژاد برتر خالص آریایی و افزایش میزان زاد و ولد در این نژاد به اصطلاح برتر بود.

دوقلوزایی به حدی در این شهر بالاست که تابلوی خوشامدگویی شهر هم به این موضوع اشاره دارد: جامعه کشاورزی و شهر دوقلوها!

سال‌ها تغییر محل اقامت و جابجایی در کشورهای برزیل، آرژانتین و پاراگوئه، منگله را افسرده و تحریک‌پذیر کرده بود. در آخرین سال‌های زندگی‌اش او در یک خانه ییلاقی در نزدیکی سائو پائولو زندگی می‌کرد.  تا اینکه در هفتم فوریه سال 1979، او که وضعیت پزشکی خوبی هم نداشت، در حال شنا به صورت تصادفی غرق شد و به اعتقاد برخی‌ها بعد از سکته، غرق شد. کسی چه می‌داند! او با نام «ولفگانگ گرهارد» به خاک سپرده شد.

خانه منگله در پاراگوئه

تازه 6 سال بعد از مرگ او بود، که هویت که کشف شد. در سال 1985، پلیس آلمان به خانه «هانس سدلهایمر»، یکی از دوستان نزدیک منگله، حمله کرد. با بررسی نامه‌ها و اسناد و نشانی‌ها، محل اقامت منگله پیدا شد، نبش قبر انجام شد و متخصصان هویت او را تأیید کردند.

در 17 سپتامبر 2007، برای نخستین بار عکس‌هایی از دکتر منگله در اردوگاه آشویتس به دست آمد.

منبع: تلگراف و ویکی‌پدیا

71 دیدگاه

    1. فاشیست که واسه ایتالیا بوده. دکتر منگل آلمانی بوده. توی حزب نازی بوده. مشهور ترین دکترهای نازی بوده.

  1. هیتلر هیتلر هیتلر !!!
    افرادش را به اندازه ای معتقد کرده بود که حتی پس از مرگش نیز اعتقاد خود را از دست نداده بودند و این از خصلت های هیتلر بود.
    او با خصلت های یک انسان آشنایی داشت و میدانست که:
    انسان در اثر تکرار کلمات، ناخودآگاه دچار تغییر میشود و این را در سربازان نازی به وفور میتوان یافت ولی به چه قیمتی؟

  2. من که آخر نفهمیدم این دکتره به دوقلو زایی چه ربطی داشت؟
    جناب مورخ نگفتن که چطور این دکتر باعث شده ساکنان ین دهکده دوقلو زا شوند؟!
    برفرض که ا دادن داروهای خاصی به ساکنان آن دوره (دهه ۷۰) که خودش ساکن بوده باعث شده دوقلوها بیشتر بشن.
    اما چطوره که بعد از سال از مرگش هنوز هم دوقلوهای زیادی آنجا متولد میشن؟
    لابد ژن ها رو تغییر داده! اونم اونجا بدون امکانات آزمایشگاهی…
    شما که خودت پزشکی این چیزا رو باور میکنی؟!

      1. @shahmehdi,
        این ویدئو را نگاه کنید. اتفاق مشابهی در یک دهکده در هند.
        http://news.nationalgeographic.com/news/2008/09/080911-twins-video-ap.html
        به نظر من نویسنده باهوش مقاله (یا به قول دیگر یک مورخ آرژانتینی به نام خوزه کاماراسا) تونسته با وصل کردن دو چیز بی ربط یک داستان جذاب سر هم کنه و یک کتاب پرفروش چاپ کنه. فکر کنم تا دیر نشده باید برم منم کتابم را بنویسم ….

  3. سلام.
    من سال گذشته راجع به منگل در «همشهری جوان» مطالب جالبی خوندم. این آدم خیلی بیش از اونکه اینجا گفته شده جنایت پزشکی انجام می داده و فکر کنم واقعاً روانی بوده!!!
    به من هم سر بزنید دوستان….

  4. واقعاً خیلی دردناکه
    فکر کنم این جور آدما از یه نوع بیماری روانی رنج می برن و دوست دارن همه رو در نهایت بی رحمی آزار بدن

  5. بسیار عالی. خیلی جالب بود. در مورد این کاراش کمی از ویکی پدیا قبلا خونده بودم.
    متنت هم کلمات کلیدی جالبی داشت که ازش اطلاع نداشتم و از گوگل پرسیدم. ممنون.

  6. سلام خدمت آقای دکتر این مطلب بسیار عالی بود ممنون از زحماتی که می کشید در واقع تمام مطالبی که شما پست میکنید عالی هستند کارتون فوق العاده است میخواستم ازتون تشکر کنم موفق و سلامت باشید
    ماری
    بلژیک

  7. سلام؛
    البته نژادپرستی بد است ولی اصلاح نژاد تنها راه نجات بشر از بیماری های ارثی و ژنتیکی است که به سرعت در حال گسترش در جهان می باشند. در واقع بشر باید خیلی زود به خود بجنبد و گر نه دیر می شود و کار به مراحل خطرناکی می رسد.
    با تشکر

  8. تلفظ صحیح نامش یوزف منگله است.این مصاحبه هم تا حدی مرتبط با نوشته تان است.
    http://www.zamaaneh.com/friday/2008/09/post_144.html

  9. از زندگی این آدم می‌شه فیلم درست کرد الیته اگر تا به حال ساخته نشده باشه!
    جالبه که آدم پزشک باشه و به این که یک بیماری مخصوص نژادپرست‌ها باشه اعتقاد داشته باشه!

  10. چه جلاد وحشتناکی…! مثلاً این بنده خدا می خواسته روند 20 ساله پیشرفت پزشکی کنونی را یک ساله بپیماید!

  11. واقعا مطلب تکان دهنده ای بود.وفتی یه همچین چیزی رو خوندم بازم خدارو شکر کردم که حکومت نازی از هم پاشید!!!

    1. اگر حکومت نازی ها از هم نپاشیده بود الان آمریکا و انگلیسی نبود که ایران رو تحریم کنه…
      وضع ما خیلی بهتر بود…بهتر میتونستیم از کشور خارج بشیم و در کل خیلی از کثافت های واقعی به سزای اعمالشون رسیده بودن و حالا اینقدر گنده نمیشدن که ما هر روز کوچیکتر بشیم و هر روز وضعمون بدتر بشه…به هر حال مقداری از بدبختی ما به خاطر فشار آمریکاست…
      هیتلر با ما بود…ما آریایی هستیم…اون هم آریایی بود…
      بعد هم تو نمیخواد خدا رو شکر کنی نازی ها از هم پاشید…برو دعا کن (…)

      1. ما آریایی هستیم هیتلر هم آریایی بود؟! اولا شما که صددرصد عربی! از وجناتت کاملا پیداس.
        دوما که برو یه دفعه به یه آلمانی بگو آریای اونوقت واکنشش رو که دیدی باز بیا از این افاضات کن.
        بدبختی ما از چیست و کجاست؟ فهمیدنش خیلی سخت نیست . قفط کافیه یه کم به شیوه قضاوت خوتت و آدمهای اطرافت نگاه کنی اونوقت می فهمی.

    2. من عرب نیستم..(…)
      بعدشم هیتلر آریایی نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      تو واقعا اینه فکرت؟؟؟؟؟؟
      پس من با تو حرفی ندارم (…)

  12. از انجاکه قبلا برزیل خالی از سکنه بوده و کسانی که بعد ها به انجا رفتند اوروپایی ها بودند.در برزیل شهرهایی که زیرنظر المانها بوده ادم ها معمولا با موهای بولوند و چشمان ابی هستند..به این دلیل انها بعدها در انجا ماندند…شاید اقای منگل هم در یکی از شهرهایی که المانها بودند این کارهارا انجام داده…
    گذشته از این ها می خواستم بدانم او چه کارهایی دقیقا انجام داده تا اکثرا دوقلو بزایند..

  13. سلام دکتر

    چجوری باعث افزایش میزان دوقلوزایی شده ؟؟؟

    واقعا جالبه . چیکار کرده ؟

  14. بسیار عالی بود.
    استفاده کردیم. فقط اگه مدرکی بود که نشون میداد چطوری این کارها رو کرده خیلی جالب تر میشد.
    راستی چرا لینک های دلیشس رو برداشتی؟

  15. سلام دکتر خیلی جالب بود. لطفا در مورد اینکه چه آزمایش هایی انجام داده بود و چطور تونسته بود ژن دوقلو زایی رو افزایش بده هم توضیح بدید.

  16. جناب دکتر مزیدی.. من نمیدونم این ربطی داره یا نه ولی تو ایران هم نزدیک بوشهر و اونطرفها یک روستای کوچکی هست که اهالی اون همه موهای بور و چشمهای آبی دارند…پوستهای آفتاب سوخته ای دارند که معلومه سفید پوست اند…خیلی هم خوشکلند.. من یادمه سالها پیش توی شهر منچستر تو یه سوپرمارکت یه پیرمرد رو دیدم که همین مشخصات رو داشت و بزحمت انگلیسی صحبت میکرد..وقتی ازش پرسیدم گفت اهل یکی از روستاهای اطراف بوشهرم..اسمش یادم نیست ولی پیرمرد بسیار ساده و صادقی بود؛ وقتی پرسیدم گفت تو روستای ما همه همین شکلی هستیم..خیلی خوشکل و اروپائی…محال بود حدس بزنی ایرانیه… می گفت حتی زن های ما هم موبور و چشم آبی هستن و نسل در نسل اینجوری بودیم…همینجوری یادم اومد این خاطره رو گفتم برات بنویسم. نیکو ـ لندن

    1. @نیکو,
      من مقیم شهر بوشهرم.این روستا ها که شما میگین اکثرآ توی شهرستان ها دشتی هستند و محدودی شهرستان دشتستان.من شنیدم انگلیس ها و کلآ استعمار گرا که به جنوب میومدن بهد مدتی ساکن میشدن با بومی ها ازدواج میکردن و در واقع نژادی که شما ازشون صحبت میکند اروپایی هستند.

  17. چقدر مطلب جالبی بود! هم دردناک هم عمیق! برای من کمی الهام بخش!
    اما او چطور این کار را میکرده؟ آیا این یک کشف پزشکی است دکتر؟ یا اینکه داروهایی برای افزایش احتمال دوقلوزایی اون هم تا این حد چیز جدیدی نیستند؟!

  18. تصویر اون خانواده کوتاه قد! واقعا جالبند و دوست داشتنی! و گویا تنها خانواده‌ای هستند که زنده از آشویتس بیرون آمده!
    http://www.dymaxionweb.com/kulturedrome/archives/002713.html

  19. Ba salam,
    rastesh in matn mano yade yeki az asare Milan Kondera mindazeh be name “Mihmanie Khodahafezi” ya “Waltz e Khodahafezi” ke dar un yek pezeshk be shahri koohestani mireh va unja kare tebabat ro anjam mideh be khosoos dar zamineye nazai, va bad az chand sal tedade koodakani ke besyar shabihe iun boodand be sheddat afzayesh peida mikoneh, va kam kam masoolin motevajjehe in eghdamesh mishand, va un in eghdamesh ro gami dar jahate bagha va javedanegi tojih mikoneh.
    mamnoon az matnha va khabar haye besyar jalebi ke tu Web sitetun mizarin,
    Raheleh

  20. (…)
    مطلب جالبی بود. فقط اینکه اگه این قضیه صحت داشته باشه، یعنی منگل موفق به تغییر ژنتیکی تو اهالی منطقه شده؟

  21. اگه واقعا تونسته همچین تغییر ژنیتیکی رو در اون زمان انجام بده در عین دیوانه بودن نابغه هم بوده.

  22. میگن تاریخ رو قوم فاتح مینویسه!

    بخش بسیار بزرگی از داستان ها و روایت های جنگ جهانی دوم حاصل دروغ سرایی متفقین بر علیه نازی ها بوده!
    چیزی که در این بین وجود داره اینه که تمامی این داستان ها و خاطرات مثلآ واقعی !!! جنگ جهانی دوم یک چیز رو میخواد به مخاطب القا کنه :

    المان و حزب نازی یک نیروی بسیار نیرومند و مقتدر و فوق العاده پیشرفته و در عین حال بسیار نژادپرست و جنایتکار بودند اما…؟

    متفقین بسیار سعی در مافوق بشری نشان دادن نیروها و استعدادهای المان نازی رو داشتند تا در واقع با بزرگ نمایی ارتش و ساختار سیاسی ، اجتماعی و تکنولوژیک المان به خودشون بزرگی و ابهت ببخشند چرا توانسته بودند این نیروی عظیم اهریمنی رو شکست بدند!
    و این پیام رو به مردم و دولت های دنیا برسونند که المان با اون قدرت افسانه ای موفق به شکست متفقین (غرب و به خصوص امریکا) نشد ، شما که دیگر جای خود…!!!!!!!!!!!

    اگر به فیلم های هالیوودی با مضمون جنگ جهانی که بعد از جنگ دوم ساخته شدند نگاهی بندازید به روشنی متوجه این بزرگ نمایی خواهید شد که در پایان همه این فیلم ها با وارد شدن کماندوهای ایلات!!متحده به جنگ (Super commandos یا Super Army ) ورق جنگ به نفع متفقین برمیگرده و بیننده شاهد شجاعت و جنگاوری بی حد و حصر کماندوهای امریکایی میشه که در غالب فرشته صلح وارد میشن و دنیا رو از چنگال المان نازی نجات میدن و بیننده غربی و به خصوص امریکایی با دیدن این صحنه ها ذوق مرگ میشه و بسیار مغرور از اینکه یک امریکاییه !! و به این ترتیب هم فروش گیشه ها تضمینه و هم اینکه داستان های سراسر دروغ رو به اسم واقعیت و در راستای سیاست هاشون به خورد مردم دنیا دادن!

    تمامی تلاش ها برای دستگیری و اعدام فوری سران و افسران نازی پس از جنگ تنها به منظور جلوگیری از افشاء حقایق و اسرار جنگ بود.
    جالبه که هنوز هم پس از گذشت 60 سال از جنگ جستجو همچنان ادامه داره به خصوص از طرف موساد !؟

  23. شاید جناب دکتر در طول دوران طبابت با زیرکی و جلب نظر بانوان جوان اقدام به … !!!

    احتمالآ پس از مرگ ایشون بایستی میزان تولد کودکان با شکل و شمایل اریایی کاهش بسیار محسوسی پیدا کنه!

  24. سلام
    فیلم نزاده (unborn) را دیده اید؟ مربوط به دوقلوهاست سراغ آشویتس و دکتر منگل هم میروند به نظر شما انتشار همزمان این مطلب و فیلم علتی نداره؟

  25. جناب دکتر با تشکر از شما لطفا در مورد فاکتور دوقلوزایی کمی توضیح دهید .چطوری اتفاق افتاده حتی بعد از مرگ این دکتر؟؟؟؟

  26. من البته در مورد این داستان خاص اطلاعی ندارم اما چون دیدم این سوال در مورد رابطهء منگله و شیوع دوقلو زایی در این شهر چند دفعه مطرح شده، خواستم بگم قضیه به احتمال زیاد بر عکس بوده: شاید ساکنان این شهر به هر علتی (ژنتیکی یا محیط) مستعد دوقلوزایی با مشخصات ذکر شده بودند و منگله با خبردار شدن ازاین قضیه برای یافتن علت (و احتمالا با این توهم که کفش این راز کلید خلق اتوپیای آریایی (!) رو به دست اون می ده) راهی و ساکن اون شهر شده…
    کلا دوقلو زایی بیشتر علت ژنتیکی داره و البته اخیرا هم با رواج داروهای کمک به بارداری، شیوع اون زیاد شده، ولی هیچ دلیلی وجود نداره فکر کنیم منگله اصلا روحش از چیزی مانند ژن و دی ان آ خبر داشته یا به داروهای بارداری (مثل کلومیفن) دسترسی داشته و تازه اگه از دارویی هم استفاده می کرده، اثر می بایست بعد از مرگش از بین می رفته…
    آخر سر هم اینکه تاریخ پزشکی از این جور داستانهای وحشتناک کم نداره… حتی بعد از جنایات نازی ها، تحقیقات غیر اخلاقی پزشکی ادامه پیدا کرد (مثل قضیهء سیاهپوستان مبتلا به سیفیلیس در تاسکگی آلاباما و…) که در نهایت، منجر به صدور بیانیهء هلسینکی در مورد تحقیقات پزشکی شد.

  27. من تازه کتاب برای بار دوم کتاب پسران برزیلی را خواندم. همان کتابی که در مورد منگل و همانند سازیهای هیتلر توسط وی بود. به نظرم می رسید نویسنده بخشی از واقعیت ( وجود پزشکی نازی به نام منگل) را با افسانه مخلوط کرده است. اما ظاهرا یا نویسنده قبل از این مورخ از واقعیت خبر داشته و از این دهکده بازدید کرده و یا آنکه … نمی دانم. به هر حال جریان خیلی جالب است.

  28. کاش او امروز بود و این آزمایشات را بر روی یهودی ها و اسراییلی های امروز انجام می داد.

  29. شما دکتری و از یه نظر نگاه میکنی به قضیه و من یک شهروند ایرانی که به همه چیز شکاکم !

    این نوشته را در سایت تلگراف دیدم !! آخرین بار 23 ژانویه امسال بروزرسانی شده و داخلش راجع به هولوکاست و مظلومیت ملت اسرائیل آورده شده !! خیلی بیشتر از اینی که به مساله شهر دوقلوها پرداخته بشه !!

    خوب این ذهن شما را به کدام سمت میکشونه ؟؟
    به این سمت که 20 روز همه دنیا صداشون درآمد و گفتن چرا غزه ای ها را میکشین و اونا مجبور شدن جنگ را متوقف کنن !!- حالا هم باید یک جوری کار خودشون را توجیح کنن !!
    چه راهی بهتر از نوشتن داستانهای هیجان انگیز با چاشنی انساندوستانه !

    آقا !! امپراتوری رسانه که میگن دست صهیونیستهاست همینه دیگه !

    من جای شما بودم راجع به اینجور مسائلی که مطرح کردنش باعث قوت گرفتن بعضیها و ضرر بعضی دیگه میشد ، تجدید نظر میکردم

  30. من که نفهمیدم، دکتر منگل چه ربطی به دوقلو زایی مردم این دهکده داره.
    در ضمن همون طور که بعضی ها توی کامنت ها نیز نوشتن، مسائل مربوط به نازی ها را باید مستند دنبال کرد چون بزرگنمایی در این زمینه بسیار زیاد است( همون قضیه هژمونی آمریکا و غرب).

  31. سلام آقای دکتر
    از شما واقعا بعیده یه همچین مقاله ای رو ترجمه کردن بدون دقت در محتوای اون! اونم از یه منبع انگلیسی!!! اون دهکده یه بهانه بیشتر نیست ، این انگلیسی ها می خوان توی این وضعیت که تمام دنیا داره به جنایات اسرائیل فکر می کنه اذهان عمومی رو به مظلومیت یهودی ها و هولوکاست و اتاق های گاز بکشونه…
    تازه اگه این اتفاقات واقعی هم باشن، مطرح کردنشون توی این وضعیت کمک به اسرائیله. تقاضا دارم اون بخش هایی که مربوط به شکنجه ها میشه رو یه تجدید نظر بفرمایید.

    1. @webmaster,
      حتما میدم جناب (…) مطالب اضافه رو حذف کرده و اقای (…)مفسر سینما واقعیتهای تاریخی رو به اون اضافه کنند
      ممنون از امر به معروف

  32. به نظر من بسیاری از موارد غیر عادی مثل منگل باید پیش بیاد تا جهان به اونجایی که باید برسه، برسه

    1. اگه از این موارد غیر عادی دوباره پیش بیاد و شما هم جزو کسانی که مورد آزمایش قرار میگیرن باشین به هچین تفکری ادامه میدین

  33. کارش بسیار بسیار عالی بوده! هر چی میکشیم از یهودی هاست! اگر آلمان های نازی موفق میشدن خیلی خیلی به نفع ما ایرانی ها بود.

  34. دکتر جان نژادی به نام آریا وجود ندارد آلمانی ها هم آریایی نیستند ژرمن هستند مبحث آریایک دروغ بزرگ تاریخ برای اجحاف بر من ترک و شمای شمالی است حقیقت این است که در دنیا فقط یک نژاد وجود دارد آنهم نژاد بشری است

  35. جناب حمید رضا ایرام متشکل از صد ها ملیت است کار هیتلر اصلا به نفع ما ترک ها با جمعیت 40 درصد ی در ایران نیست جدیدا هم که وزیر امور خارجه در آنکارا به کثرت جمعیت ترک ها در ایران اعتراف کرد هیچ مشابهتی بین من و شما با آلمانی ها نیست نه در ظاهر و نه در تفکر
    چرا که فارس های اصیلتری هستند که در افغانستان زندگی می کنند و در سال 2012 هنوز کشور های زیادی در آنجا برای مبارزه با بدویت ارتش و نیرو دارند

  36. با سلام من دانشجوی ‍ژنتیک هستم و این اواخر داشتم درباره هوش و استعداد و کلا کار هایی که با مغز رابطه دارن مطالعاتی انجام میدادم ،طی این سه ماهه اطلاعات قابل قبولی رو جمعاوری کردم و به نتایج خاصی درمورد پردازش اطلاعات در مغز رسیدم اما هنوز تو اول راهم قرار دارم … من اکثر متن هایی که دوستان نوشتند رو خوندم اما خیلی برام جالبه که بخواهیم بواسطه یک نژاد یا یک داستانی (که فقط به اخلاق اشاره کرده) و هیچ اطلاعات علمی به خواننده نداده بحث و جدل کنیم و اینطور موضع بگیریم . بهتره از هر اطلاعاتی که به ما میرسد در زمینه کاری و زندگی خود استفاده کنیم تا ضرر نکنیم و خوبه گاهی خودمونرو جای طرف در داستان بذاریم و احساس او را درک کنیم و اگر شما در شرایط منگله که پر از قدرت و شهوت و نژاد پرستی و… بودید چه میکردید??? . اگر میشد اطلاعات جزعی کارهای منگله رو در اختیار داشت بهتر بود اما صد در صد او کسی نبوده که حوصله کتاب نوشتن رو داشته باشه و علم حاصل شده از اون فقط بدرد خودش میخورد و اگرهم اطلاعاتی بجای بماند صد در صد به ما نمیرسید چون سازمان های امنیتی ای که در آن زمان به آلمان مسلط شدند اجازه افشای اطلاعات رو نمیدن و این داستان باید برای ما تنها یک داستان تاریخی که از آینده خبر می آورد باشد , ولی من در طی تحقیقاتم از راهی وارد این بحث ها شدم که برای خیلی ها تعجب آور است . من منگله را یک انسان باهوش و مبتکری دیدم . و هدفم از نوشتن این همه متن داشتن نگاه درست و کاربردی به مساعل و اتفاقات مختلف بوده . و بهتر است که از بهانه جویی برای شکست هایمان بپرهیزیم تا به موفقیت برسیم .

    با آرزوی موفقیت برای همه تلاشگران در راه درست

  37. واقعا متاسفم برای کسانی ک کارش رو تایید میکن!! این افرادهم مثل منگله روانی و جانی هستن…اگه واسه علم بوده این بلا سره خودشونم بیاد خوششون میاد؟
    آزمایشات منگله هیچ کمکی به علم نکرده و فقط بخاطر روانی و جنایتکار بودنش بوده ک از زجر کشیدن افراد لذت میبرده

  38. سلام.دوستان بیایید خودمون رو جای هیتلر بگذاریم در اون زمان یکی کمونیست ها و یکی آمریکا امپریالیستی در حال قدرت گرفتن بودن و کاملا عقیده داشتن که باید کل جهان رو با نظر خودشون یکی کنند مثلا شوروی به چین و کره صادر شد و آمریکا هم به انگلیس و فرانسه در میان هیتلر باید یکی از این دو رو قبول می کرد یا میجنگید چه بسا که خود کشور ایران هم به وسیله شوروی و انگلیس در حال جداسازی بودن قرار داد 1919 خب می بینید این دو قدرت در حال گرفتن جهان بودن و آلمان جنگ رو انتخاب کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا