نابینایی و بورخس

4

شمار زیادی از بزرگان و مشاهیر دنیا در طول عمرشان نابینا شده‌اند، یا اصلا از بدو تولد نابینا بوده‌اند:

باخ در اواخر عمرش نابینا شد، بوچلی و ری چالز -خوانندگان خوش‌صدای مورد علاقه‌ام- در کودکی و نوجوانی نابینا شدند، گالیئو گالیله، دانشمندی که چشمان نابینای کلیسا یارای پذیرش دانشش را نداشت- در 72 سالگی از بس که با لنز تماسی به خورشید نگریست، نابینا شد، جیمز جویس هم در اواخر عمرش قادر به دیدن نبود.

جوزف پولیترز -روزنامه‌نگاری که روزنامه‌نگاری نوین را به آمریکاییان معرفی کرد و او را به واسطه جایزه معروف پولیتزر می‌شناسیم- در 43 سالگی به خاطر جداشدگی شبکیه نابینا شد. حتی گفته می‌شود که هومر -شاعر حماسه‌سرای نامی- هم نابینا بوده است.

من هر بار که یکی از داستان‌های کوتاه را بورخس را می‌خواندم، از خودم می‌پرسیدم که مردی با این شم نویسندگی و این گستره بی‌انتهای معلومات ادبی، چطور توانسته با نابینایی خود کنار بیاید؟

جالب است بدانید که بسیاری از صاحب‌نظران عقیده دارند، نابینایی، نه‌تنها مانعی بر سر راه بورخس نشد، بلکه عاملی شد برای تقویت قوه خیال‌پردازی او.

کتاب «با بورخس» که نشر ماهی با ترجمه کیوان باجغلی در 64 صفحه -صرف‌نظر از نمایه- منتشر کرده است، پاسخی شد برای این سؤال من.

بورخس

از مقدمه کتاب:

دم‌دمای غروب یکی از روزهای سال 1964 در بوئنس آیرس، پیرمردی نابینا وارد کتابفروشی مورد علاقه‌اش به اسم پیگمالیون می‌شود و بعد از خرید دو جلد کتاب به پسر نوجوانی که در انجا کار می‌کند، می‌گوید اگر فرصت دارد هفته‌ای چند روز به آپارتمان او بیاید و برایش کتاب بخواند. پسر نوجوان پیشنهاد پیرمرد نابینا را می‌پذیرد و به مدت چهار سال (1964- 1968) وظیفه کتاب‌خوانی برای یکی از غریب‌ترین اذهان روزگار ما را برعهده می‌گیرد. آن پیرمرد شصت و پنج ساله خورخه لوئیس بورخس نام داشت و آن نوجوان شانزده ساله آلبرتو مانگوئل، نوجوانی که در مقام چشمان بروخس، تجربه یگانه سفر به جهان ادبیات را، در معیت و هدایت پیرمرد، از سرگذراند. آلبرتو مانگوئل (متولد 1948) جستارنویس، رمان‌نویس و مترجم آرژانتینی‌تبار و انگلیسی‌زبان، گرچه در برخی از آثارش همچون تاریخ خواندن (1996) و کتابخانه در شب (2006) به جلسات کتابخوانی‌اش برای بورخس اشاراتی می‌کند، منتها در متن کتاب «با بورخس»، خاطراتش با بورخس را به تفصیل و در قالب روایتی جستارگونه به نگارش درمی‌آورد، روایتی در دو برش زمانی حال (به شیوه فلش بک) و ماضی که در ظاهر متن نیز با دو نوع فونت از هم متمایز می‌شوند.


«حافظه‌ام مرا به شامگاهی می‌برد … در بوئنوس آیرس. او را می‌بینم، چراغ گاز را می‌بینم، می توانم دستم را به قفسه‌ها برسانم. دقیقا می‌دانم هزار و یک شب برتون و فتح پرو پرسکات را در کجای آن قفسه‌ها پیدا کنم، هر چند دیگر آن کتابخانه وجود ندارد.»
خورخه لوئیس بروخس، این صناعت شعر


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

ربات‌هایی که در دنیای سینما و تخیل دوستشان داشتیم یا در مواردی از آنها می‌ترسیدیم!

انسان‌ها همیشه از تحولات تازه می‌ترسند و از زمانی که تخیل آدم ماشینی ایجاد شد، ترس از این توده‌های آهنی هم ایجاد شد. شخصیت ربات‌ها در ابتدا در داستان‌ها خیلی سطحی و بیشتر هراس‌‌انگیز بود، اما بعدا ربات‌ها دارای شخصیت شدند تا جایی که حتی…

عکس‌های قبل و بعد بی‌نظیر تاریخی: بناها و مناظر در گذر زمان

عکس‌های قبل و بعد همیشه علاقه‌مند زیادی دارند. مدتهاست که در اینترنت عکس‌های قبل و بعد افرادی که رژیم لاغری اختیار می‌کنند یا بدنسازی می‌کنند یا جراحی زیبایی می‌کنند، منتشر می‌شود و محبوبیت زیادی هم دارند.اما در سطحی ژرف‌تر، بیایید…

کسانی که توهم خاص و عجیبی دارند: ما از ستاره‌های دیگر آمده‌ایم و فرازمینی هستیم! پدیده Starseed

ممکن است خیلی احمقانه به نظر برسد. اما افرادی هستند که معتقدند از سایر سیارات به زمین آمده‌اند تا به شفای سیاره زمین کمک کنند و بشریت را به «عصر طلایی» هدایت کنند و به دوره‌ای از خوشبختی، شکوفایی و موفقیت برسانند!جستجوی اینترنتی این…

دستمال‌های پارچه‌ای برای پنهان کردن نقشه فرار در زمان جنگ جهانی دوم

جورجینا کنیوندر جنگ جهانی دوم، نقشه‌های سرّی روی دستمال‌های جیبی چاپ می‌شد تا نیروهای متّفقین در پشت خطوط دشمن بتوانند از آنها استفاده کنند. گرامی داشتن دستمال‌های پارچه‌ای کهنه پدر ‌همسرم شاید به نظر کاری ناخوشایند باشد اما در دل آنها…

۱۱ رخدادی که تاریخ دنیا را تغییر دادند به روایت میدجرنی

گرچه از اکثر این وقایع تاریخی عکسها و فیلم‌های زیادی وجود دارد، اما می‌خواهیم با میدجرنی آنها را بازسازی کنیم. شاید تمرینی شود برای بازافرینی رخدادهایی که از آنها عکسی گرفته نشده یا عکاسی در زمان آنها اصلا اختراع نشده بود.شروع جنگ جهانی…

10 شهید دنیای فناوری!

هر کدام از ابزارها و دستگاه‌هایی که ما در زندگی عادی خود از آنها استفاده می‌کنیم، ثمره تلاش‌های بی‌وقفه دانشمندان و افراد زیادی بوده‌اند. اگر فداکاری، ریسک‌پذیری، شهامت و ماجراجویی این افراد نبود، ما هیچ کدام از این فناوری‌ها و ابزارها را…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
4 نظرات
  1. س.ط می گوید

    درک کلمات، یعنی بی آنکه با چشم هایت لمس کرده باشی شان، برای ما که با چشم های باز به جهان می نگریم، دور از تصور است. آنقدر حتی عادت کرده ایم به تماشا کردن که، اگر از ما بخواهند با ساعتی چشم بر بستن، به توصیف عالم بپردازیم، بسیارانمان از بیان واقعیت ساده ی پیرامونمان نیز، ناتوان خواهیم بود. حال چگونه است که ایشان به راستگان ترین حد ممکن، دنیای ما را اینجور درست و درمان به رخ می کشانند که گاه می شود گفت از ما چشم تر هستند در برابر رخداده های این دنیای مرموز.

  2. سلام می گوید

    سلام جالب بود حتما کتاب را تهیه خواهم کرد
    اما از رودکی بزرگ ایران نگفتی که ایشان را نیز نابینا کردند

  3. aireza می گوید

    مانند رودکی خودمان

  4. محمد می گوید

    . همیشه فکر می کردم می توان یافت و آسود. می توان فهمید و آرام گرفت. اما نه همه شور است وشیدایی. ترس است و اضطراب. بی هیچ فشاری در حال انفجاری. انفجاری که تو را تکه تکه می کند و باد ترا با خود می برد. اما تو دوباره جمع می شوی و این بار تمام دنیا را در خود داری. سنگینِ سبکی، بی قرارِ آرام، چشمانت می خندد و قلبت خونریزی می کند.
    و چون پادشاه وِ شاعر، بورخس که دو تن بودند. تو یک تن می شوی. پادشاهِ شاعری که خنجر می کشی و نام نمادینت را قربانی می کنی تا آواره ای باشی، پادشاه خویشتن.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.