چگونه اعتیاد به اینترنت سیمکشی مغزمان را تغییر میدهد!

تأثیری که استفاده درازمدت از اینترنت روی نحوه تفکر، تمرکز و پردازش مغزهای ما میگذارد، موضوعی است که سالهاست دانشمندان را به خود مشغول کرده است و باعث بحث و جدلهای بسیار شده است.
در یک پزشک برای نمونه میتوانید 2 مقاله زیر را در این زمینه بخوانید:
– چگونه مغزهایمان معتاد گوگل، توییتر و SMS میشوند؟
– چگونه یک نرمافزار خوب میتواند ما را احمق کند؟
حالا دیگر مدتها از زمانی که بچهها و نوجوانان، به صورت معمول هر روز ساعات زیادی از روز به اینترنت اختصاص میدهند، میگذرد. اینترنت جزئی از زندگی آنهاست و مبدل به یک عادت و فراتر از آن اعتیاد شده است و آنها قسمتی از سالهای حساسی را که در آن شخصیتشان شکل میگیرد، صرف وبگردی میکنند.
گرچه تعریف اعتیاد آنلاین در میان پژوهشگران مختلف متفاوت است، اما یک تحقیق تازه نشان داده است که استفاده افراطی از اینترنت واقعا به صورت فیزیکی مغزهای ما را تغییر میدهد و مدارهای نورونی ما را دستخوش دگرگونی میسازد. نتایج این تحقیق در شماره سوم ژوئن مجله PLoS ONE منتشر شده است.
اعتیاد را به صورت ساده میتوان بیماری مغزی تعریف کرد که در صورت درگیر کردن شخصی باعث میشود وی به صورت وسواسگونه از چیزی استفاده کند یا دست به کاری بزند، در حالی که این کار تأثیر بدی روی سلامت و موقعیت و عملکرد اجتماعی وی دارد.
علیرغم کارهایی که در زمینه اعتیاد به اینترنت انجام شده است، هنوز پژوهشگران حتی در تعریف این اعتیاد هم با هم هماهنگ نیستند. مثلا راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات ذهنی یا DSM که مرجع معتبر پژوهشگران برای تعریف و تشخیص اختلالات روانپزشکی است، این اعتیاد را به درستی تعریف نکرده است. بیشتر پژوهشگران هنوز از پرسشنامهای هشت سؤالی برای تشخیص اعتیاد اینترنتی اشخاص استفاده میکنند. این پرسشنامه در سال 1998 توسط کیمبرلی یانگ تنظیم شده است و در آن سؤالاتی از این دست وجود دارد: آیا از اینترنت به منزله وسیلهای برای فرار از مشکلات یا تخفیف اضطراب استفاده میکنید؟ آیا به خاطر اینترنت از رابطه با یک نفر یا یک موقعیت شغلی، تحصیلی یا حرفهای خوب صرفنظر کردهاید؟
اما چین به عنوان کشوری که مطابق آمارها 24 میلیون معتاد به اینترنت دارد، منتظر تعریف شدن این اختلال نمانده است و سعی کرده است، تحقیقاتی عملی در این زمینه انجام دهد.
تخمین زده میشود که تنها 5 تا 10 درصد آمریکاییها به اینترنت معتاد باشند، در حالی که درصد معتادان اینترنتی چین خیلی بالاست. دلایل مختلفی برای بالا بودن اعتیاد اینترنتی در چین ذکر شده است. اولین دلیل را در دسترس بودن اینترنت ارزان قیمت و فراگیر بودن کافینتها در سطح شهرها میدانند. اما بعضیها ژرفتر به قضیه نگاه میکنند، آنها معتقدند که در جامعهای که مردم مجبورند هر روز 10 ساعت کار کنند و شش روز از هفته سر کار باشند، اینترنت تنها مجرای گریز از فشار کار طاقتفرساست. شاید بازیهای آنلاینی که به یک کارگر سختکوش چینی امکان میدهند در عالم رؤیا قهرمان شود و یک امپراطوری بسازد، تنها دلخوشی یک چینی باشد. در حقیقت میزان وابستگی به بازیهای آنلاین در میان چینیها آنمقدر بالاست که بر اساس خبر جالبی که به تازگی منتشر شده است، زندانبانان یک زندان، محبوسین را مجبور میکردند، هر روز ساعات زیادی بازی کنند، تا با به دست آوردن طلای مجازی و به فروش رساندن آن، مبلغی از آن آنها کنند!
چندین مطالعه استفاده افراطی از اینترنت را با افسردگی، عملکرد ضعیف درسی، افزایش تحریک پذیری و اشتیاق غیر طبیعی برای آنلاین شدن، مرتبط میدانند.
با این مقدمه طولانی میرسیم به شرح پژوهش جدیدی در مورد اعتیاد اینترنتی. در این پژوهش سعی شده است که نشان داده بشود، اینترنت واقعا میتواند ساختار فیزیکی مغز ما را تغییر بدهد و تغییراتی که در نتیجه آن ایجاد میشود، منحصر به تغییرات عملکردی نیست.
در این تحقیق، پژوهشگران 18 دانشجوی چینی را که 10 ساعت در روز و دستکم شش روز هفته مشغول اینترنت و بازیهای آنلاین بودند انتخاب کردند و سعی کردند با انجام MRI روی مغز آنها و مقایسه آن با مغز 18 جوانی که کمتر از 2 ساعت در روز وارد اینترنت میشدند، تغییرات ساختمانی مغز را جستجو کنند.
پژوهشگران دریافتند که واقعا تغییراتی در نتیجه استفاده از اینترنت در مغزها ایجاد میشود، یکی از آنها کاهش ماده خاکستری قشر مغز در بعضی از نواحی به میزان 10 تا 20 درصد بود. کورتکس مغز در قسمت پیشپیشانی خلفی جانبی، قسمت سینگولیت دمی قدامی rostral anterior cingulate cortex، ناحیه حرکتی ضمیمهای و قسمتهایی از مخچه این میزان کوچک شدن را نشان میداد. این کوچک شدن را میتوان با کاهش نیروی مهاری که برای اجتناب از اعمال نادرست لازم است و همچنین کاهش خودآگاهی افراد از اهدافشان در ارتباط دانست.
اما سؤال این است که این کاهش حجم ماده خاکستری، واقعا یک تغییر بد است یا یک تغییر واکنشی برای سازگاری با کاری که از مغز کشیده میشود؟ برخی از محققان اعتقاد دارند که همان طور که یک ورزشکار متناسب با نوع ورزشش برخی از عضلاتش را پرورش میدهد و بر حجم آن میافزاید و در مقابل روی برخی از آنها که به کارش نمیآید، کار نمیکند، این تغییرات، بیشتر واکنشی هستند و نمیتوان آنها را بد قلمداد کرد.
در سال 2006 هم مغز رانندگان تاکسی لندن با مغز رانندگان اتوبوس این شهر مقایسه شده بود و معلوم شده بود که چگالی ماده خاکستری در هیپوکامپ خلفی – منطقهای که در راهبری و ایجاد یک نقشه درونی در ذهن و حافظه مهم است- در قیاس با مغز رانندگان اتوبوس بیشتر است. در حالی که رانندگان تاکسی لندن باید یک شبکه لابیرنتی و پیچیده متشکل از 15 هزار خیابان را بدانند، رانندگان اتوبوس باید مسیر مشخص و سرراستی را طی کنند و طبیعی است که مغز رانندگان تاکسی باید متناسب با کارشان، سازگاری لازم را پیدا کند.
اما تغییرات مغز معتادان اینترنتی، منحصر به ماده خاکستری نیست و تغییراتی هم در ماده سفید آنها پیدا شده است. ماده سفید مغز، قسمتهای مختلف مغز را به هم مربوط میکند. بر اساس تحقیق انجامشده، مشخص شد که ماده سفید در شیار پیرامون هیپوکامپ راست معتادان اینترنتی افزایش یافته است، این قسمت در تشکیل حافظه و بازیابی آن نقش دارد و طبیعی است که در وبگردانی که به صورت موقت نیازمند به حافظه سپردن و بازیابی اطلاعات هستند، افزایش داشته باشد.
از سوی دیگر ماده سفید، بازوی خلفی کپسول داخلی چپ که در اعمال شناختی و اجرایی نقش دارد، در مغز معتادان اینترنتی ماده سفید نسبت به بقیه جاها کاهش نشان میداد. این تغییر را میتوان با کاهش نیروی تصمیمگیری این افراد، مرتبط کرد.
البته مسلما برای بررسی دقیقتر تغییرات ساختاری و عملکردی اینترنت روی مغزهایمان نیاز به تحقیقات بیشتری داریم، تحقیقاتی که روی افراد بیشتری با کارها و عادات آنلاین مختلف انجام شوند.
منبع: ساینتفیک امریکن
شما نوشتید که “تخمین زده میشود که تنها ۵ تا ۱۰ درصد آمریکاییها به اینترنت معتاد باشند، در حالی که درصد معتادان اینترنتی چین خیلی بالاست” اما بالا ترش گفتید که 24 میلیون چینی ها معتاد به اینترنتن 24 میلیون از یک میلیار دو نیم اگر درصد بگیریم فکر کنم یک چیزی حدود یک و نیم درصد بشه بعد یک و نیم درصد یک جمعیت بیشتر میشه یا ده درصد جمعیت یک کشور؟!! البته این زمانی درسته که مقیاس نسبت درصد جمعیت کشور باشه نه خوده جمعیت کلی.
پس با این حساب کار ما تا حد زیادی ساختست!
در مورد بخش اول مقاله جمعیت امریکا 360 میلیون نفر هست 10 درصد این جمعیت می شه 36 میلیون نفر که از چینی ها بیشتر 5 درصد هم می شه 18 میلیون نفر
حالا جمعیت چین بیشتر از 1300 میلیون نفر هست 24 میلیون نفر کمتر از دو درصد این جمعیت رو نشون می ده بر عکس چیزی که تو مقاله گفت اعتیاد امریکایی ها خیلی بیشتر از چینی ها
در هر دو مورد منظور حمعیت جوان دو کشور بوده. طبق آماری که به درصد داده درصد اعتیاد در جوانان چینی بیشتر از جوانان امریکایی است. فردا صبح تصحیح میکنم. جای خوشوقتی است مطالب یک پزشک را بعضی از خوانندگان با دقت میخونن.
;)
آیا امکان رشد محسوس مغز بعد از مثلا بیست سالگی وجود داره؟ مثلا میزان هوش رو افزایش بدیم. حالا از راهی که میشه.
آیا با این مباحثی که در مقالهتون گفتین، توجیه نابغهگی برخی افراد رو میشه کرد؟ غیر از ارث چی باعث میشه کسی نابعه(سیمپیچی مغزش سازگارتر با هدفش هست) بشه؟
دکتر ما هم مطالب رو میخونیم اما متوجه منظورتون میشم ووومنظورم نتیجست..
با سلام
نمی دانم اصلا کامنت بگذارم یا نه ؟ چون که دکتر جان با اینکه وب سایت پر محتوایی دارید کمتر پیش میاید در گفتگو ها شرکت کنید و نظر خود را در کامنت ها بیان کنید
من درست قسمت آخر مقاله را درست نفهمیدم که می گوید :
ماده سفید در شیار پیرامون هیپوکامپ راست معتادان اینترنتی افزایش یافته است، این قسمت در تشکیل حافظه و بازیابی آن نقش دارد و طبیعی است که در وبگردانی که به صورت موقت نیازمند به حافظه سپردن و بازیابی اطلاعات هستند، افزایش داشته باشد.
از سوی دیگر ماده سفید، بازوی خلفی کپسول داخلی چپ که در اعمال شناختی و اجرایی نقش دارد، در مغز معتادان اینترنتی ماده سفید نسبت به بقیه جاها کاهش نشان میداد. این تغییر را میتوان با کاهش نیروی تصمیمگیری این افراد، مرتبط کرد.
در این جا صحبت از حافظه موقت ( کوتاه مدت ) شده آیا تاثیراتی هم که ممکن است روی حافظه بلند مدت پیش بیاید را هم بررسی کرده ؟ و یا مقاله ای در این ضمینه وجود دارد ؟
نه، لااقل من چنین بررسی را ندیدهام.
حالا که ما شبه معتاد هستیم باید چکار کنیم؟ اگه به زندگی عادی برگردیم مغزمون هم به حالت اولش برخواهد گشت؟
سلام
من که بدون اینترنت نمیتونم زندگی کنم :)
حالا نمیدونم تو سربازی طاقت میارم یا نه :D
در این که اعتیاد در هیچ چیز البته به جز کتاب خوندن و به نظر من تا حدی وبگردی بد است تقریبا تردیدی نیست!
بنده با وجود وقتی که در اختیار اینترنت می گذارم،ولی هیچ موقع سعی کرده ام وابسته آن نشوم و بر رفتارم تاثیر بگذارد،البته روشن است که اگر این تاثیر مثبت باشد چقدر خوب است ولی به هر حال فکر می کنم استفاده بیش از حد از اینترنت باعث کاهش روابط انسانی و اجتماعی می شود و ممکن است این وابستگی شدید به راحتی قابل درمان نباشد.
همیشه یادمان باشد که”پیشگیری بهتر از درمان است.”
منتظر تحقیقات جدید و بالطبع نتایج آن هستم.
شاد و موفق باشید!