ورای پیسی

این روزها با گوشیهای هوشمند، انجام دادن هر کاری ممکن است، طوری که حتی میتوان به فضا هم دسترسی داشت! سال پیش شخصی ساکن بروکلین، به نام «لوک گیسبوهلر» به کمک پسرش، یک دوربین با وضوح بالا را با یک آیفون در یک جعبه محافظ گذاشت و با یک بالون هواشناسی به ارتفاع هشتاد کیلومتری فرستاد، بالون به لایه استراتوسفر رسید و سرانجام منفجر شد، اما جعبه با کمک یک چتر نجات، فرود آمد.
با استفاده از رصد GPS آیفون، آقای گیسبوهلر، جعبه را پیدا کرد و فیلم مأموریت فضایی شخصیاش را پیدا کرد که در آن کروی بودن زمین به خوبی مشخص بود.
نتیجه کار این دو را میتوانید در اینجا ببینید.
اما آیفون و دیگر گوشیهای هوشمند، روی زمین هم سودمند هستند. امکان نصب اپلیکیشنها، کاربریهایی به موبایل میدهد که آدم فکرش را هم نمیتواند بکند. به تازگی بر اساس آمارهای منتشر شده، مشخص شده است که از هر 4 فرد بالغ بریتانیایی، یکی از گوشیهای هوشمند استفاده میکند و در امریکا هم بیشتر خریدهای گوشیها، دیگر گوشیهای هوشمند هستند و نه گوشیهای ساده. گوشیهای هوشمند در نقاط مختلف دنیا، بازارهای خود را پیدا میکنند، مثلا در اندونزی، گوشیهای بلکبری به شدت مورد استقبال طبقه متوسط مردم قرار گرفته است.
از زمانی که اپل، آیپد را معرفی کرد، شرکتهای رقیب زیادی هم علاقهمند شدند که تبلت خودشان را بسازند و وارد بازار کنند، مثلا شرکت «ریم»، پلیبوک را ساخت، سامسونگ، گلکسی تب را روانه بازار کرد، سونی هم دست به کار ساخت تبلت شد و به تازگی هم نگاههای زیادی متوجه «فایر» شرکت آمازون شده است.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
گوشیهای هوشمند مدتها است که وارد زندگی نوجوانها و بزرگسالان شدهاند و تبلتها هم میکوشند که همین جایگاه را در زندگی روزمره مردم به دست آورند.
اوضاع به گونهای شده است که عرصه بر کامپیوترهای شخصی یا پیسیها تنگ شده است و برآورد میشود که در سال 2011، مجموع فروش گوشیهای خوشمند و تبلتها، بیشتر از پیسی شود.
انقلاب موبایل
چیزهایی که در بالا به آنها اشاره شد، نقطه عطقی در فناوری شخصی به وجود میآورند. در سه دهه پیش، پیسیها در شکلهای مختلف خود، ابزار اصلی رایانش مردم بودند. بدون شک، پیسیها، نخستین ماشینهایی بودند که نیروی کامپیوتر را برای عامه مردم به ارمغان آوردند، توانایی تولید خلاقه آنها را تقویت کردند و به آنها امکان دسترسی به اینترنت و سرویسهایش را دادند، اما حالا با محبوبیت گوشیهای هوشمند و تبلتها به قول استیو جابز مرحوم، ما واقعا وارد دوره پس از پیسی شدهایم.
البته پیسیها محو نخواهند شد. تخمین زده میشود که همین امسال بین 350 تا 360 میلون عدد پیسی فروخته شود و فروش آنها به میزان اندکی رشد کند. پیسیها با داشتن کیبوردها و صفحات نمایش بزرگ، هنوز برای بسیاری از کارها ایدهآل هستند، مثلا برای نوشتن مقاله، هیچ چیزی بهتر از یک پیسی نیست.
این را هم باید در نظر داشت که پیسیها همچنان به تکامل خود در جهت ارزانتر و سبکتر شدن ادامه خواهند داد، طوری که اگر مشتری اخبار فناوری باشید، لابد این روزها به کرات به اصلاح «اولترابوک»ها که به معنی لپتاپهای بسیار سبک با ضخامت کم هستند، برخوردهاید.
اما باید اذعان کرد که دیگر عرصه بر پیسیهای دارای تراشههای اینتل که ویندوز بر آنها نصب است و اصطلاحا به آنها «وینتل» Wintel گفته میشود، تنگ شده است. حتما این خبر را نشنیدهاید که شرکت HP که بزرگترین شرکت فروشنده پیسی بود، تصمیم گرفته که کسیب و کار پیسی را کنار بگذارد و بر فناوریهای نوین دیگری، بیشتر در زمینه نرمافزاری تمرکز کند.
گوشیهای هوشمند و تبلتها، تنها چیزهایی نیستند که بازار پیسی را راکد کردهاند، ابزارهای دیگری مثل ایکس باکس مایکروسافت که امکان ارتباط بین گیمرها را هم میدهد و همچنین تلویزیونهای هوشمندی که به اینترنت متصل میشوند، هر یک به نحوی بازار را تحت تذثیر قرار میدهند.
گرچه برای ما کاربران ایرانی خیلی از چیزها به مانند دیگر کاربران این دهکده جهانی، ملموس نیست، اما باید به این نکته توجه داشت که ما وارد دورهای شدهاید که در آن مردم نیاز به ارتباط مستمر و همیشگی، از همه جا به اینترنت دارند، آنها برای خرید و یا چک کردن دائم وضعیت خود و دوستانشان در شبکههای اجتماعی نیاز گجتهای پرتابلی دارند که به سادگی به آنها امکان وبگردی بدهد.
در اینجا بد نیست که به نموداری که در آن به زیبایی، رشد گجتها مشخص شده است، توجه کنید.
همان طور که در بالا میبینید، فروش تبلتها و گوشیها به شدت در حال افزایش است، طوری که برآورد میشود در سال 2020، 10 میلیارد موبایل متصل به اینترنت در دست کاربران باشد.
در قسمت میانی نمودار هم کاملا مشخص است که میزان استفاده از گوشیها هوشمند، بیشتر از گوشیها ساده شده است و در همه مناطق از هند و چین گرفته تا فرانسه و آمریکا، فروش گوشیها ساده، کاهش یافته و بر فروش گوشیهای هوشمند افزوده شده است.
در قسمت زیر نمودار، هم درصد دسترسی مردم در چند کشور دنیا به اینترنت موبایل پهنباند مشخص شده است. بر این اساس ژاپنیها و کرهایها، میزان دسترسی بسیار بالایی دارند. این آمار واقعا برای ما قابل تأمل هستند.
اهمیت روزافزون مصرفکنندهها
اما نکته جالب دیگر این است که انقلاب تبلتها و گوشیها باعث تحولی در گرایش فناوری به سوی مصرفکننده نهایی و مردم عادی شده است. در دوره پیسی، فناوریها در تشکیلات بزرگ نظامی، مؤسسات تحقیقاتی بزرگ و صنابع بزرگ شکل میگرفتند و در گام اول بیشتر برای مصرفکنندگان و شرکتهای بزرگ بهنیه میشدند. مثلا اینترنت در ابتدا، توسط وزارت دفاع آمریکا به وجود آمده بود و توسعه پیدا کرده بود، اما در یک دهه گذشته، این مردم عادی هستند که اهمیت یافتهاند و فناوری نخست مناسب نیازمندی و کاربری آنها طراحی میشود.
ارتشها و دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی با صرف هزینه زیاد در امور پژوهشی، به فناوریهایی دست پیدا میکنند که حاصل آن مورد استفاده عامه مردم قرار میگیرد. عواید زیادی که فناوریهای مناسب برای مردم عادی، برای شرکتها در بر دارد، آنها را تشویق میکند که هر چه بیشتر در این زمینه فعالیت کنند. مثلا فروش 8 میلیون دستگاه کینکت در عرض تنها 60 روز که رکورد محسوب میشود، مسلما مایکروسافت را تشویق میکند که هر چه بیشتر فناوریهای مناسب برای کاربران عادی، آماده کند.
از سوی دیگر دسترسی مردم به فناوریها هم بسیار ارزانتر از پیش شده است. حالا در بسیاری از نقاط دنیا با عقد یک قرارداد با یک شرکت ارتباطی، میتوان یک گوشی هوشمند خوب را فقط با صد دلار به چنگ آورد. مثال دیگر کیندل است: در سال 2007، اگر کسی کیندل می خواست، میبایست 399 دلار پرداخت میکرد، اما حالا میتواند با 79 دلار یک کیندل داشته باشد، در سال 1980، برای داشتن فضایی برای ذخیره یک گیگ اطلاعات باید دویست هزار دلار صرف میشد! اما حالا یک هارد یک ترابایتی، فقط 100 دلار قیمت دارد.
گجتهای شخصی کارکنان، مختلکننده کار شرکتها یا یاور آنها؟!
بسیاری از کارکنان گجتهای شخصی خود را سر کار میآورند و با آنها در حین کار وبگردی میکنند، سابق بر این شرکتها سیاست تنبیهی را علیه این کارکنان اعمال میکردند، اما مدتی است که آنها تصمیم به تجدید نظر در این سیاست گرفتهاند، حالا دیگر شرکتها و ادارات متوجه شدهاند که وبگردی و ارتباط مستمر کارکنانشان با هم ممکن است منتهی به تولید محصولات بهتری توسط آنها هم بشود. در چرخشی دیگر، شرکتها با ایجاد فروشگاههای اپلیکیشن اختصاصی خود، ترتیبی دادهاند که از گجتهای کارکنانشان در جهت ارتقای سطح کاری و بهرهوری بیشتر استفاده شود، مثلا بیمارستانها، پرستاران را مجهز به گوشیها هوشمند دارای اپهای اختصاصی کردهاند یا اپهای مخصوص هدایت هواپیماهای کوچک بیسرنشین در اختیار سربازها قرار گرفته است.
سخن پایانی: ایران در دوره بعد از پیسی
مقاله بالا ترجمه آزادی از این مقاله economist بود. در اینجا باید این سؤال را مطرح کنم که جایگاه ایران را در دوره پس از پیسی چطور ارزیابی میکنید و اصلا گمان میکنید که چه زمانی ایران به معنی واقعی کلمه وارد این دوره خواهد شد.
آیا تصور میکنید که استقبال از گوشیهای هوشمند در ایران قابل مقایسه با فرنگ است یا همچنان کاربرها به زیبایی و مگاپیکسلهای دوربین بیشتر اهمیت میدهند.
آیا نصب بیدردسر اپها برای یک کاربر عادی امکانپذیر است. آیا از لحاظ اقتصادی خرید یک تبلت و استفاده بهینه از آن برای یک فرد عادی امکانپذیر است؟
در سطحی بالاتر آیا دانشگاهیان و استادان ما، میتوانند به صورت خوبی از گجتهای پرتابل استفاده کنند؟
شاید با خوندن این مطلب به این موضوع توجه کنیم که خب ما در ایران خیلی مشکلات داریم و خیلی از زیر ساخت ها نیست و خیلی مشکلات دیگه که اصلا مقصر هم ما نیستیم. اما متاسفانه خیلی از ما کاربران اصلا مشکلاتی که خودمون سر راه پیشرفت قرار می دیم رو نمی بینیم! در واقع خیلی از عدم پیشرفت ها بخاطر عقب افتادگی خود ما است! جامعه ای که دانشجویان و اهالی علمش هنوز برای ریزه کاری ها عادت ندارن به سمت گوگل برن و از با گرفتن شماره تلفن فرد وارد تر مشکل خودشون رو حل می کنن و یا دانشجویان کامپیوتر و اصلا به طور کل دانشجویان اون هم از طبقه مرفح تفاوت تبلت و ایپد رو نمی دونن و یا وقتی بهشون گفته میشه که همچین وسیله ای ممکنه نیاز بشه میگن ما چه استفاده از اینترنت داریم و یا استادی که میگه من هفته ای یکبار به میلم سر می زنم و و و و …. مطمئنا خیلی طول خواهد کشید که اصلا مفهوم Post pc رو درک کنه چه برسه به استفاده ! حالا تازه امکانات کم رو در نظر نگرفتیم! هزینه بالای استفاده از این ابزار هم خیلی در خرید و استفاده تاثیر داره ،در آمریکا یک خانواده متوسط می تونه نه خیلی راحت اما مناسب از این امکانات استفاده کنه اما اینجا اینطور نیست و دوره زمانی استفاده از یک تلفن هوشمند گاها به سه یا چهار سال میرسه ! فک می کنم اگر هزینه خیلی بالاتر نبود ( مثلا ایپد دو یا سه برابر قیمت اصل نبود ) خیلی امید بیشتری میشد داشت حتی با زیر ساخت ضعیف ! ولی فکر می کنم حتی اگر تو قسمت هزینه هم مشکلی نداشته باشیم همچنان مشکل بی سوادی آزار دهنده باشه!
اگه ما ایرانیها درک درستی از مفهوم گوشی هوشمند و اینکه کاربردش مهمتر از زیباییشه داشتیم نوکیا اینهمه تو ایران پرفروش نمی شد،در ضمن نه اپل و نه گوگل (به دلایلی)ما ایرانیها رو به عنوان کاربرهای گوشیهای هوشمند به رسمیت نمی شناسند مگرنه حداقل امکان دسترسی به اپلیکیشن های رایگان رو به ماها می دادند.نبود شبکه 3g هم مشکل دیگر ماست ،بدون این شبکه خیلی از خدمات گوشی های هوشمند برای ما بی معنیه،خلاصه بگم آقای دکتر،ما هنوز تا رسیدن به دوره پس از پی سی کلی کار داریم
دوست دارم از شما به عنوان یک پزشک سوال کنم: چه چیزی باعث میشه یک نفر بتونه در مدتی اندک این همه غلط املایی داشته باشه؟
شک ندارم کاهش یا افزایش یک مواد خاص در بدن باعث این پدیده شده میشه.
بعید نیست پس از مدت کوتاهی، وبلاگ دوست داشتنی یک-پزشک به وبلاگ پر از غلط املایی مشهور بشه، و در یک وبلاگ دیگه در موردش مطلب بنویسند!
و من هم به عنوان نویسنده این مقاله بسیار تمایل دارم که شاهد کامنتهایی با ارزش افزوده برای مقاله اصلی باشم، کامنتهایی که در مورد موضوع مقاله بحث کنن و مثلا بیان کنند که دوره بعد از پیسی چطور دورهای خواهد بود و گجتهای پرتابل همیشه متصل به اینترنت چه نغییر در جامعه ایجاد میکنند. بدیهی است نوشتن یک مقاله با حدود 1350 کلمه در فرصت کوتاه و با این مشغله کار آسانی نیست و من خالی از اشتباه نیستم و چنین ادعایی هم ندارم. به علاوه هر وبلاگنویسی مختار است در وبلاگش در مورد هر موضوعی بنویسد، حتی اگر جیز بیاهمیتی باشد مثل غلطهای املایی یک وبلاگنویس ساده!
بسیار مایلم خوانندهها به روح و مراد مقاله بیشتر از قالب و عکسها و اغلاط احتمالی توجه داشته باشند. بعد از نوشتن مقالههای معمولا یکی دو بار میخوانمشان، منتها سرعت کارم بالاست و همین باعث میشود بعضی از اشتباهات را متوجه نشوم.
حرف و گفت و صوت را برهم زنم تا که بی این هر سه با تو دم زنم
جناب مجیدی به عنوان یک پیشنهاد شاید بد نباشه که متن پستهاتون رو قبل از ارسال در نرم افزار Word با افزونه ویراستیار یا نرم افزارهای مشابه یکبار چک کنید اینطوری هم به راحتی غلطهای املائی و نقطه گذاری تصحیح می شوند و هم وقتتان گرفته نمی شود.
به نظر من مشکل از اینجا ناشی میشه که تو ایران مردم به این دیوایس ها به صورت خیلی سطحی نگاه میکنن و داشتن زیبایی، کلاس! و چند تا بازی و فوقش دو سه تا نزم افزار هک با بلوتوث براشون کافیه حالا چه نوکیا بخرن چه آیفون. نبود بستر مناسب برای اینترنت هم مزید علت هست اما از یه طرف دیگه مشکل تو اینترنت هم باز به کابران برمیگرده. وقتی دانش آموزان از ویکی پدیا فقط کپی کردن مقالات رو برای به اصطلاح تحقیقات دانش آموزی در مدرسه یاد میگیرن و دبیرها در مدارس این به اصطلاح تقیقات رو قبول می کنن و بعد همین دانش آموزان میان و دانشجو میشن و کار به پایان نامه و … میرسه نهایتا وضعیت خیلی ازین متفاوت تر نخواهد بود. علت هم به نظر من از همون ابتدا به خاطر ضعف نظام آموزشیه که توش به جای تلاش برای شکوفا شدن استعدادها و نحوه استفاده از امکانات موجود فقط به سری مطالب کلیشه ای آموزش داده میشه. برای مثال ما در مورد همین پی سی ها و گجت های پورتبل چه آموزشی تو مدرسه ها و حتی دانشگاه ها داریم؟
نمیدونم وقعن ولی این سازمان رگولاتوری … داره جلوی پیشرفته کشور رو میگیره.از اون قانونای … گرفته تا این که اومدن اسپانسر یه برنامه ی تلویزیونی شدن که کاراشون رو توجیه کنن.راست می گه بنده خدا زیر ساخت زیر ساخت زیر ساخت.اگه از اول با فناوری پیش میرفتیم الان این وضعه مون نمیشد که امارات بیاد کابل های اینترنت را بخره و ما اینجا اینترنت لاک پشتی و ذغالی یا هرکوفتی که میخواید اسمشا بزارید،باشه.واقعن هرگجتی که شما بخرید تو ایران یه چیزیش(امکانات) کار نمی کنه.از اون پی سی گرفته تا اون موبایل های ارزون قیمتون.والا!
من خودم به عنوان یک نویسنده کوچک جامعه مجازی ایران بر خلاف نظر اون دوست عزیزی که شماتت کرده بابت تعدادی غلط املایی و انشایی معتقدم املای نانوشته غلط نداره!!!! شما بیا بنویس و بیست بگیر!
به لحاظ روانشناختی ثابت شده که خود نویسنده به خصوص در زمان نگارش نمی تونه غلط گیری کامل کنه چون ذهن شرطی میشه
برای همین همیشه نسخه خوانی به کسی جز نویسنده واگذار می شود اما یک وبلاگنویس تک و تنها که علاوه بر هزار مشغله روزانه افکارشو میخواد روی کاغذ دیجیتال بیاره محدودیتهای کار زیاد هست
وبلاگنویس حقوق بگیر کار دیگری است و وبلاگونویسی شغلش نیست و برخلاف برخی افراد اتفاقاً با دردسرهای زیادی در زندگی خودشون روبرو هستند
به نظرم برای شما که این همه زحمت می کشین، حیفه که غلط های املایی متن رو تحت تاثیر قرار بدن. حالا هر چه قدر هم که بگیم محتوا مهمه و باید به اون بیش تر توجه کرد و باعث تاسفه که بعضی ها به غلط ها توجه می کنن، باز هم یک واقعیته که یک غلط املایی ذهن رو منحرف می کنه. البته قبول دارم که درمورد بعضی افراد بیش تر منحرف می کنه. اما به هر حال چیزیه که متن رو، کم یا زیاد، تحت تاثیر قرار می ده.
من ضمن احترام به شما، پیشنهاد می کنم کمی بیش تر در مورد غلط های املایی توجه نشون بدین. نه به خاطر ساکت کردن دیگران، بلکه به خاطر موثرتر کردن متن های وبلاگ تون.
خب به نظر من از خیلی از امکانت یک گوشی ساده(مثل ویدیو کال) با سیستم عامل سیمبین ورژن 3 رو هم نمیشه استفاده کرد چه برسه بره فراتر از اون و بلک بری و تبلت ویندوز موبایل و آندورید
چی بگم به میگن جهان سومی
به دنیای گوشی های جهان سومی با قاب کریستالی جهان سومی خوش آمدید!
مهمترین موانع به نظرم کمبود اپلیکیشنها و سرویس های ایرانی و نبود اتصال دائم و پر سرعت اینترنت هست. همه بلد نیستن از آمازون خرید کنن و یا از last.fm موزیک گوش بدن. اما با نرم افزارهای ایرانی ساده و اینترنت ارزان و سریع گروههای بیشتری از مردم جلب میشوند.
چند وقت پیش میخواستم نرم افزار بانک پارسیان دانلود کنم متوجه شدم فقط ورژن جاوا تولید کردند. یعنی ios و اندروید و ویندوز فون هیچ. فقط این بانک هم نبود. چند تا دیگه هم چک کردم همه جاوا بودن!
به نظر من اگر تبت ها از نظر سخت افزاری ئیش رفت کنند (که در حال ئیشرفت هستند) و از اپل تبعیت نکنند و به فکر ارایه جایگزین برا ipad نباشند و نوآوری به خرج بدن می تونن کاربرای بیشتری جذب کنند و همچنین به نظرم اگه دست آدم تو انتخواب سیستم عامل برای تبلتش مثل pc باز باشه اونوقت خیلی بهتر می شه.
الآن هستن بعضی تبلتها مثل viewsonic viewtab 10 که دوال بوت آندروید و ویندوز 7 دارند که من ویندوز رو برداشتم و لینوکس ریختم. پردازندش اینتله 1.6 هست و 5-6 ساعت با باطری کار می کنه.
در مورد غلط املایی چون آقای مجیدی ویراستار ندارند نمی تونن قلط ها رو بگیرن چون خود آدم معمولا تو متن خودش ایراد ئیدا نمی کنه من خودم همیشه وقتی چیزی می نویسم می دم به یکی از دوستان ویرایش می کنه تا غلط نداشته باشه. حالا از یه وبلاگ چه انتظاری دارید که تک نفره غلط نداشته باشه و ثانیا مگه شما کل مقاله رو متوجه نشدی حالا دو تا غلط هم وجود داشته باشه برای یک وبلاگ با دو نویسنده که عملا یکیش بیشتر فعاله چه انتظاراتی دارید.