از قهرمانان پارا المپیک، الگوهای ملی بسازیم
اگر به پیرامون خود نگاه کنید که میبینید که خیلی از ماها، در طول زندگی خود رفتار و نگرش درستی نسبت به ناتوانان جسمی و ذهنی نداشتهایم، طوری که گاه به جای اینکه یاور آنها باشیم با نگاههای ترحمآمیز بیمورد یا بدتر از آن تحقیر، باعث آزارشان شدهایم.
هر کدام ما از با جستجو در خاطرات خود، موارد متعددی را به یاد میآوریم، شخصا به یاد میآوریم پسری مبتلا به فلج اطفال شدید را که هر روز صبح با دشوار فراوان، مسافتی طولانی را برای رسیدن به مدرسه طی میکرد، خیلیها در مسیر به محض دیدن او روی برمیگرداندند، اما برای من تلاش هر روزه او جالب بود.
البته در جامعه هم برخوردهای خوب را میتوانیم ببینیم و هر برخوردهای بد را. یکی از موارد خوبی که این چند وقت میبینم، شوهری است که همسرش را که تنش به شدت سوخته، برای دریافت مسکن به بیمارستان میآورد. هر دو جوان هستند و روستایی و زن هم زیبا است و گرچه سوختگی زیباییاش را کم کرده و گاه با اضطراب با چادر دستهایش را پنهان میکند، اما خوشبختانه سالم است و خطری تهدیدش نمیکند، این چند بار که آمدهاند، دیدن عشق و علاقه آنها به هم برایم جالب است.
از موضوعی که میخواهم مطرحش کنم، منحرف نشوم:
اگر به جدول بازیهای پارا المپیک نگاه کنید، میبینید که تا حالا ایران با 9 طلا، 6 نقره و 6 برنز در رده یازدهم دنیا ایستاده است. مثل رقابتهای المپیک، عملکرد ورزشکاران پارا المپیک ما هم عالی بوده است، ما به تلاش و همت بیمانند آنها به صورت خاص و به روحیه و سعی همه ورزشکاران پارا المپیک به طور عام آفرین میگوییم.
شما حتی اگر این رقابتها را دنبال نکرده باشید، بعید میدانم با مراجعه به گالری عکسی در اینجا با دیدن عکسهای ورزشکاران احساساتی نشوید.
پیش از این چند بار، زمانی که داستانهای جدال بیماران را با بیماریشان در «یک پزشک» برایتان نقل کرده بودم، برایتان نوشته بودم که مطبوعات و رسانههای غربی، به صورت نظاممند با روایت این داستانها به صورت متعهدانه اهدافی را دنبال میکنند، آنها میخواهند با چهره کردن و رسانهای کردن داستان بیماری بیماران گمنام، از آنها الگویی برای بردباری، رفتار و عکسالعمل خردمندانه در هنگام مواجهه با بیماریهای غیرمترقبه و بهبود نظام بهداشت و درمان کشورشان بسازند، چیزی که در رسانههای ایران کمتر به چشم میخورد.
ورزشکاران پارا المپیک ایران، به تدریج به میهن باز خواهند گشت، در هیاهوی مدالها و استقبالها و بهرهبرداری از پیروزیها و عکسهای دستجمعی، آیا رسانههای ما تلاش خواهند کرد به صورت مشابهی از هر مدالآور ایران، یک الگو بسازند؟
مهم این است که این کار به صورت متعهدانه، با پرهیز از شعارزدگی، هدفمند و با قالبی درست انجام شود. میشود چند عکس گرفت و یک مصاحبه شتابزده انجام داد، آما آیا روزنامهنگاران ما میتوانند با برقرار کردن یک رابطه درست، ورزشکاران را واردار کنند از غم و محنتهای زمان معلولیت و شکوه ارادهشان برای ما بگویند؟
قهرمانان پارا المپیک نهتنها الگو و مشوقی برای دیگر معلولان و ناتوانان باشند، بلکه در سطحی دیگر میتوانند به کل جامعه ایران توانی مضاعف بدهند.
در پایان این ویدئوی جالب را که از امروز در یوتیوب دیدم تقدیم شما میکنم: ویدئوی دختری چینی که بدون داشتن انگشت در یک دست به زیبایی پیانو مینوازد.
اینها معلول نیستند، اینها تواناتر از ما هستن. انسانهایی که اجازه ندادند کمبود عضو مانع از رسیدنشون به هدف بشه. حالا این هدف ورزش، عشق، تحصیل یا هر چیز دیگه که هست باشه…
وجود چنین انسانهایی برای جامعه ما ایرانیها باعث افتخاره
به سلامتی همشون 🙂
سلام
متشکرم از توجه شما!
حقیقتا امسال توجه مردم و صدا و سیما بیشتر شده به نمایندگان شجاع ملت!
به خدا آنها شجاعترین ورزشکاران هر ملتی هستند چون بر نفس و جسم هر دو غلبه کردند!
من هم معلولیت دارم ولی گاهی نمیتوانم خودم را حتی در آینه ببینم و….!!!
10 در صد مردم ایران معلولیت دارند و این کم نیست!! پس باید به افتخار آفرینان وطن افتخار کنیم!
واقعا که این ورزشکاران موفق روی هر چی آدم سالم هست و کم کردن
آفرین به همتشون
ممنون آقای مجیدی!
شاید زمان به خود اومدن فرا رسیده باشه… حق با شماست. صحبت از کم کردن روی آدمهای سالم نیست. صحبت از تواناتر بودن یا ضعف داشتن نیست. ببینید دوستان قضیه فراتر از این چیزهاست و به رویارویی سالم بودن و معلولیت داشتن ختم نمیشه!
آقای مجیدی راست میگه باید الگو گرفت… اونها برای رسیدن به این مرحله باید به چند چیز میرسیدند مثل صبر، مداومت، پشتکار، شناخت توانایی ها و استعادها و خیلی فاکتورهای دیگه. بحث شناخت توانایی های انسان بودن هست و من فکر نمیکنم صرفا با قطع بودن دست من یا نابینا بودنم انسانیت من خدشه دار بشه!
گاهی پدرم واسم از جانبازی میگفت که با دوتا استخونی که از مچش بیرون زده می نوشت. ساده نیست… هست؟!
عالی بود… واقعاً حیف است اگر چنین فرصتی از دست برود… بی تعارف خیلی بیشتر از مدال گرفتن این عزیزان شاد و مغرور میشوم…
یشدت پیشنهاد میکنم که دیدن این ویدیو را هم از دست ندهید… بار اول که دیدمش براحتی اشک مرا درآورد
http://www.youtube.com/watch?v=k-uAvM6ZTLc
پیروز و برقرار باشید
دمه همشون گرم ادم به حالشون قبطه میخوره،ماها که سالمیم باید از دیدن اینا خجالت بکشیم که چقدر ناآمیدانه زندگی میکنیم