اسمارتفون های آینده چگونه خواهند بود؟

علی ارغوان: همانطور که میدانید هر چندسال یکبار در دنیای اسمارتفون ها یک انقلاب بزرگ روی میدهد که این صنعت را به طور کلی تحتالشعاع قرار میدهد و فصل تازهای را شروع میکند. این انقلاب ممکن است تحولی در رابط کاربری گوشی مانند عرضه نسل اول آیفون و یا تحول صفحه نمایش گوشی و عرضه پنل های اچدی و سهبعدی باشد. در این مقاله میخواهیم پیشبینیهایی در مورد تحولات نسل آینده اسمارتفون ها داشته باشیم و با توجه به شایعات و علاقهمندیهایمان این گجتهای دوست داشتنی را در آینده قلم بزنیم.
طبق قانون مور پیشبینی میشود که هر پنج سال یکبار یک تحول در صنعت الکترونیک، گجتهای مختلف را حدوداً ده برابر سریعتر از گذشته کند. اگر به نمودار بالا نگاه کنید این سیر تقریبی را در آیفون و مکبوکهای اپل مشاهده میکنید. طبق این نمودار در سال 2017 شاهد انقلابی خواهیم بود و اسمارتفون ها در آن زمان بسیار پیشرفته تر از حالا خواهند بود. منظور ما از تحول اینبار یک پردازنده چندین هسته ای چندین گیگاهرتزی، یا دوربین فلان مگاپیکسلی و وضوح 4K در یک اسمارتفون نیست؛ اینها را هر کسی میتواند برای سال 2017 پیشبینی کند. منظور ما تحولات عظیمتری هستند که نحوه کاربری اسمارتفونها را دگرگون کنند و مشکلات استفاده امروزه از اسمارتفون ها را حل کنند.
صفحه نمایش با اندازه دلخواه!
پیش از این در مطلبی در یک پزشک به مزایا و معایب یک اسمارتفون غول آسا با صفحه نمایش بزرگ پرداختیم و سلیقههای مختلف را بررسی کردیم. اما اگر دوست داشته باشید برای تماشای فیلمها و بازی کردن از یک صفحه نمایش بزرگ لذت ببرید و برای کار کردن در محیط گوشی و تایپ کردن اندازه دلخواهتان را داشته باشید چطور؟ چگونه می توان یک صفحه نمایش بزرگ را در یک گوشی کوچک جای داد؟
حتماً درباره صفحه نمایشهای انعطافپذیری خواندهاید که اخیراً سامسونگ آنها را به نمایش گذاشته و قصد دارد تا پایان سال 2014 چندین مدل با صفحه نمایش واقعاً انعطاف پذیر وارد بازار کند. مدلهای اولیه ممکن است چندین مفید و کارآمد به نظر نرسند اما اگر اسمارتفونی را در سال 2017 شاهد باشیم که بتوانید با کشیدن از دو طرف اندازه صفحه نمایش را تغییر دهید میتوانیم آن را یکی از بزرگترین انقلابهای صنعت موبایل بنامیم. به این ترتیب به راحتی میتوانید بر طبق میل خود در شرایط متفاوت بهترین کاربری را داشته باشید و هیچگاه از اندازه آن شکایت نداشته باشید و حتی در صورت لزوم آن را به عنوان یک ساعت مچی به دور مچتان بپیچید!
انتقال حس بافت های مختلف
پیش از این در مقالهای در یک پزشک در مورد طراحی اسکیئومورفی رابط کاربری iOS اپل برایتان نوشته بودیم و گفتیم که این سبک طراحی روی نمایش محیط کاربری به شکل اشکال فیزیکی واقعی تأکید دارد. تصور کنید که هنگامی که انگشت خود را روی قسمتهای قهوهای رنگ اپلیکیشن تقویم آیفون میکشید بافت چرم را احساس کنید! آیا تجربهای لذت بخش تر هم وجود دارد؟
اگر صفحه نمایشهای اسمارتفونهای آینده چنین قابلیتی را پیدا کنند رابط کاربری و بازیها و اپلیکیشنهای دیگر تحول عظیمی پیدا خواهند کرد و تمها دیگر تنها برای تغییر رنگ کاربرد نخواهند داشت. با عوض کردن والپیپر گوشی میتوانید هر روز حس متفاوتی را هنگام آنلاک کردن گوشیتان داشته باشید.
با این تکنولوژی لبههای کلیدها در صفحه کلید مجازی قابل حس خواهد بود و به این ترتیب اشتباهات تایپی کاهش یافته و سرعت تایپ به صورت قابل توجهی بالا میرود. این قابلیت همچنین کمک شایانی به افراد کمبینا یا نابینا خواهد کرد و آنها را قادر خواهد ساخت تا بالاخره بتوانند از یک اسمارتفون استفاده کنند.
در نهایت میتوانیم با اطمینان بگوییم که یکی از بهترین ویژگیهایی که میتواند به اسمارتفون های آینده بیاید همین صفحههای لمسی با انتقال حس است. برای اطلاعات بیشتر میتوانید این ویدئوی مصاحبه CNet با شرکت Senseg یکی از سرمایهگذاران اصلی این ایده را مشاهده کنید.
خوانایی صفحه نمایش در هر شرایطی
خوانایی صفحه نمایش در محیط باز و زیر نور آفتاب از زمان عرضه گوشیهای با صفحه نمایش رنگی یکی از مشکلات عمده محسوب میشده است که هنوز هم پیشرفت زیادی در این زمینه حاصل نشده است. صفحه نمایش های E-Ink موجود در کتابخوانهای الکترونیکی بهترین نوع برای خواندن کتابها و خوانایی در نور هستند در حالیکه صفحههای السیدی برای محیطهای تاریکتر و کارهایی مانند تماشای فیلم، وبگردی، بازی و اپلیکیشنهای مختلف مناسبتر هستند.
اما چاره چیست؟ نوکیا در گوشی جدید خود لومیا 920 با بهبود فناوری Clear Black خود خوانایی در نور آفتاب را تا حدی بهبود بخشیده است اما هنوز فاصله زیادی با E-Ink باقیست. اخیراً صفحه نمایشهایی با نام Transflective LCD ها مطرح شدهاند که از تلفیق دو کلمه Transmissive به معنای انتقال دهنده و Reflective به معنای بازتاب دهنده تشکیل شده است. در این نوع صفحه نمایشها که تلفیقی از E-Ink ها و LCDها محسوب میشود در نور کافی صفحه نمایش بدون هیچ نور پسزمینه یا بکلایتی تنها نور را بازتاب میدهد با وجود اینکه زمان پاسخگویی مناسبی دارد و رنگها را هم بدون مشکل نمایش میدهد؛ اما در محیطهای تاریک نور پسزمینه فعال شده و بهترین حالت برای شرایط موجود فراهم می شود در حالیکه کمترین مصرف انرژی را نیز دارند.
منبع جدیدی از انرژی
اسمارتفونهای امروزی نسبت به گوشیهای بدون سیستمعامل قدیمی یا اصطلاحاً Dumb-Phoneها تقریباً از همه جنبهها پیشرفت داشتهاند به جز یک مورد: باتری. وقتی هر روز به محض رسیدن به خانه به دنبال شارژر میگردم در حالیکه پدرم چند روزی را با گوشی نوکیا 6300 خود بدون دغدغه سر میکند بیشتر به اهمیت یک منبع جدید انرژی برای باتری پی می برم؛ داستان وقتی آزاردهندهتر می شود که پدرم اختلاف قیمت یک میلیون تومانی گوشیهایمان را یادآور میشود!
مشخص است که باتری های نیکل-کادمیومی یا لیتیوم-یونی رایج دیگر آنطور که باید و شاید جوابگوی گجت های پرقدرت امروزی نیست تا جایی که شرکتی مانند اچتیسی رسماً اعلام میکند که عمر شارژ را فدای باریکی گوشی کرده است. اپل چندی پیش پتنتی را ثبت کرد که مشخص میکرد قصد دارد در آینده از باتری های هیدروژنی در محصولات خود استفاده کند. گفته میشود این نوع باتری که قرار است در آیفون، آیپد و مکبوکها به کار رود بتواند تا روزها یا هفتهها دوام بیاورد و این همان چیزی است که کاربران پرمصرفی مانند من منتظرش بودهاند. هنوز مشخص نیست که این فناوری چه زمانی به دست ما میرسد اما میتوان تقریباً مطمئن بود که تا سال 2017 فکری به حال مصرف بالای گجتهایمان شده باشد.
فناوری شارژ بیسیم نیز که اخیراً در گوشیهایی مانند گلکسی اس 3 یا لومیا 920 به معرض نمایش گذاشته شده است هنوز فاصله زیادی با آنچه که من آن را جذاب و مفید بدانم دارد. شاید روزی برسد که به محض رسیدن در اتاق گجتهایتان شروع به شارژ کند و وقتی اکثر اماکن عمومی، فروشگاهها، کتابخانهها و ادارات به این فناوری مجهز شوند نگرانی کمتری از این بابت داشته باشیم.
اما حالا که صحبت از شارژ بیسیم شد بگذارید یک پروژه جدید را در کیکاستارتر برایتان معرفی کنم؛ این پروژه در حقیقت ساخت یک کیف اسمارتفون است که میتواند به صورت بیسیم در هر جایی گوشی شما را شارژ کند. بدین ترتیب در طول روز هیچگاه شارژ کم نیاورید و نیازی به شارژرهای مزاحم و وقتگیر نیز نداشته باشید. ویدئوی این محصول را میتوانید در اینجا ببینید.
واقعیت افزوده
واقعیت افزوده یا Augmented Reality حداقل برای من یکی از جذابترین ویژگیهایی است که کاربردهای متنوعش می تواند مفید و سرگرم کننده باشد. نوکیا در گوشی لومیا 920 از یک کاربرد جذاب این تکنولوژی برای مسیریابی استفاده کرده است؛ به این ترتیب که وقتی در برنامه مسیریاب هستید کافیست گوشی را بالا بیاورید تا دوربین روشن شود و بر روی صفحه تمامی اطلاعات لازم و نزدیکترین راهها را مشاهده کنید.
حالا فرض کنید فناوری پیشرفته تشخیص چهره با واقعیت افزوده ترکیب شود و شما بتوانید به راحتی اطلاعات پروفایل اطرافیانتان را تنها با گرفتن گوشی در مقابل چهرهشان مشاهده کنید.
یک کاربرد جذاب دیگر این قابلیت میتواند در بازیهای اول شخص باشد. تصور کنید که ابتدا با استفاده از GPS نقشهای از خانه و اتاقها را به بازی بدهید و سپس بازی با پردازشهای مختلف خانهتان را به یک میدان جنگ تبدیل کند و شما بتوانید از دریچه دوربین و صفحه نمایش گوشی دشمنان را ببینید و به آنها شلیک کنید!
سنسورهای جدید، قابلیتهای جدید
امروزه مرتباً در مورد ضررهای استفاده زیاد از تلفن همراه و آثار مخرب اشعهها میشنویم اما شاید در آیندهای نزدیک اسمارتفونها به سلامت انسانها کمک کنند. زیست سنجی یا Biometrics یک ویژگی است که میتواند در آینده دمای بدن، فشار خون، قندخون، ضربان قلب شما را اندازه بگیرد و همواره در مورد سلامتیتان هشدارها یا نکاتی را به شما گوشزد کند. به این ترتیب با همراه شدن با سنسورهای دیگری مانند سنجش میزان کربن دی اکسید، فشارهوا و … و همچنین ارتباط آسان و سریع با پزشک، اسمارتفون شما به یک پزشک جیبی برایتان تبدیل خواهد شد.
یک سنسور پرکاربرد دیگر میتواند موقعیت یاب درون ساختمانی باشد. وقتی به یک بیمارستان یا ساختمان اداری بزرگ وارد میشوید چه خوب است سنسورهایی در گوشی شما اطلاعات را از ساختمان دریافت کنند و شما را به راحتی و دقت به اتاق مورد نظرتان هدایت کنند.
هر چیزی که فکرش را بکنید
از آنجایی که درمورد پنج سال آینده اظهار نظر میکنیم میتوانیم بگوییم با سرعت پیشرفت امروزه فناوری مواردی که ذکر شد چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد. با حل شدن مشکلاتی مانند عمر شارژ، اندازه گوشی و خوانایی صفحه نمایش میتوانیم به چیزهایی فکر کنیم که تا پیش از این رؤیایی بیش نبوده و در فیلمهای علمی تخیلی با حسرت به آنها نگاه کرده ایم.
مثلاً صفحه نمایش های سهبعدی را در نظر بگیرید که چندین سانتیمتر خارج از صفحه، محیطی قابل تعامل را ایجاد میکنند و یا یک رابط کاربری مبنی بر صوت کاملاً هوشمند که تمامی فرمانهای شما را بشناسد و به سرعت آنها را اجرا کند، چیزی که فاصله زیادی با اپلیکیشنهای تقریباً بیمصرف Siri و S Voice داشته باشد.
نظر شما چیست؟ از اسمارتفون های آینده چه انتظاراتی دارید؟
این نوشتهها را هم بخوانید
مطلب جالبی بود. ممنون
جالب بود
تشکر
اگه یه تحول توی تامین منابع انرژی اسمارت فون ها رخ بده عالیه
شارژ کردن ها کلن دردسر شده :)
خیلی جالبه مخصوصا اگر واقیعت افزود وارد بازی ها بشه .
دستتون درد نکنه.
جالب بود …! ممنون !
ممنون واقعا لذت بردم
چند وقتی نبودید آقای ارغوان
چه اصراری در فیزیکی و در معرض دید بودن اسمارتفون هست؟ بیاید یکم پا رو فراتر بگذاریم. امروزه شاهد تحقیقاتی هستیم که بوسیله اون میشه تمامی حواس رو مستقیماً به مغز ارسال، و یا فرامین رو از اون دریافت کرد. چرا گجتی رو تصور نمیکنیم که تصاویرش در مغز ما ظاهر میشه (حتی برای افراد نابینا)؟ یا صدا با هر لول بلندی یا کیفیت، بدون محدودیت و نیاز به سیستم شنوایی انسان بصورت جهت دار مستقیماً در خود مغز شنیده بشه؟! دیگه محدودیتی در واسطه های ورود اطلاعات و رابط کاربری نیست، نیاز به باتری حجیم و خاصی هم جهت صفحه نمایش و اسپیکر و… نیست. اگر روزی این تحقیقات به اون نقطه برسه دیگه واسط های گرافیکی فیزیکی موجود از رده خارج خواهد شد.
نکته دوم اینکه قانون مور تا جایی جوابگو هست که علم فیزیک الکترونیک قادر به کوچک کردن ترانزیستور ها باشه، وقتی ابعاد یک ترانزیستور رو نشه از چند اتم کوچکتر کرد، حتی اگر ابر رسانا هم بلخره با قیمت مناسب و توجیه اقتصادی ساخته بشه، قانون مور متوقف خواهد شد. این اتفاق به زودی خواهد افتاد و در آینده شاهد تثبیت و محدودیت فرکانس کلاک خواهیم بود!
سلام. ببخشید میشه در مورد انتقال امواج صوتی مستقیما به درون مغز و بدون استفاده از سیستم شنوایی توضیح بدین؟ یامنبع معرفی کنید؟
آخه من چند وقتیه خیلی جدی مشغول مطالعه روی تحقیقات قبلی در این زمینه هستم ولی چیزی که گفتین را ندیدم!
سلام بهنام عزیز
چند ماه پیش یک مستند از کانال نشنال جئوگرافیک دیده بودم که چند درصد بینایی رو توسط کار گذاشتن الکترودهایی درون مغز، به یک نابینا بخشیده بودند. همچنین در مورد صوت هم بحثهایی توی این مستند شده بود. موارد مشابهی هم در مورد ساخت اعضای روباتیک مانند بازوی روباتیک که توسط همین الکترودها کنترل میشن در وب فراوان یافت میشه. وقتی اخباری در این سطح منتشر میشه، حتم بدونید تکنولوژی پیشترفته تر از اون هم وجود خواهد داشت، حالا به دلایل ممانعت بعضی از سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و… (که تا مدتی تکنولوژی برتر رو در انحصار خودشون میدونن) تنها مجاز به انتشار همین حد از اطلاعات بودند که ما دیدیم…
البته اگر سریال فرینج (fringe) رو دیده باشید، دکتر والتر با تزریق حجم زیادی از “ال اس دی” و اتصال تعداد بیشماری الکترود به سر مورد آزمایشش، قادر بود اون فرد رو به فضایی درون ضمیر ناخودآگاهش انتقال بده که اون فرد تمامی واسطههای فیزیکی و حسی رو تجربه میکرد. البته زیاد جدی نگیرید، به قول معروف اینا همش فیلمه! ولی آیا این روزها شاهد به حقیقت پیوستن فیلمهای علمی تخیلی گذشته نیستسم؟ ;)
ببخشید که زیاد کامنت میذارم
در مورد کیف مخصوص و شارژ بی سیم یا کلاً تکنولوژی شارژ بی سیم که توسط نوکیا هم نمایش داده شد، این نکته لازم به ذکره که کیف یا پد مذکور خودش قبلاً باید شارژ شده باشه.
و به نظر من شارژ بی سیم از فاصله چند میلیمتری تحول خاصی به حساب نمیاد. اگر بشه گجت رو در فاصله چند متری از منبع تغذیه اصلی شارژ کرد هنر به حساب میاد ;) کاری که مخترع با استعداد ایرانی آقای “رامین علیپور” چند سال پیش انجام شده که به گفته ایشون قادر به انتقال انرژی به فاصله 100 متر هست (؟!) ولی چرا و چگونه هنوز شاهد ظهور این تکنولوژی نیستیم جای بحث زیادی داره!…
خدمت شما عرض کنم که چنین اختراعی نه توسط رامین علیپور و نه کسی دیگه ای هنوز ساخته نشده. بنده پس از صحبت با رامین علیپور و کسانی که در این پروژه درگیر بودن اعلام میکنم که نه این دستگاه ساخته شده و نه اینکه هیچ شرکت خارجی اون رو خریده. متاسفانه هر چند وقت یکبار توی کشور ما یک اختراع که اصلا ساخته نشده رسانه ای میشه و حتی در مواردی مثل رامین علیپور منجر به دریافت جایزه مخترع میهمان از جشنواره خوارزمی میشه.
ممنون از توجهتون دوست عزیز
اتفاقاً برای خودم هم جای تعجب داشت که چطور میشه 100 متر موج الکترومغناطیس رو با شدت القای زیاد اون هم بدون یک آنتن یا القاگر بزرگ انتقال داد، استناد من هم به همون اخبار و مطالب منتشر شده در سال 84 بود. نظرتون رو جلب میکنم به “(؟!)” در کامنتم.
جالبه بدونید وقتی جناب مخترع شارژر موبایل بیسیم با برد ۱۰۰ متر با کلی افراد کنجکاو روبرو شد مجبور شد یه چیزی برای نمایش درست کنه و از اونجایی که ساخت چنین چیزی در توانش نبود به یکی از بهترین طراحان الکترونیک آنالوگ در ایران مراجعه کرد و سفارش پروژه رو داد. بعد از ۳ ماه کار یک دستگاه فرستنده با آنتنی در ابعاد ۲ در ۲ متر مربع ساخت که در بیشینه فاصله ۱۰ متر و اون هم در یک جهت خاص توسط یک گیرنده با ۲ آنتن کشویی ۱ متری فقط میتونست انرژی لازم برای روشن کردن ۱ دیود نورانی رو تامین کنه. لازمه بدونید که آقای طراح به جناب مخترع میگفت که اگر خواستی این دستگاه رو روشن و تست کنی کسی نباید مدت طولانی کنار فرستنده باشه وگرنه براش بسیار خطرناکه!
از نظر فیزیکی وقتی شما در فاصله ۱۰ سانتی متری یک فرستنده توانی در حدود ۱ وات دریافت میکنید اگر این فاصله به ۱ متر برسه توان دریافتی شما تقریبا هزار برابر کم میشه.
این موضوعه که باعث شده انتقال بیسیم انرژی الکتریکی بیشتر با محدودیتهای فیزیکی روبه رو باشه تا با محدودیتهای تکنولوژی.
اگه بصورت یک چیپ داخل بدن نصب بشه، مشکل انرژی حل میشه. اطلاعات هم مثل ترمیناتور داخل چشم دیده میشه. یا اطلاعات از طریق تبادل بیسیم به یک عینک ارسال تا دیده بشه.
دیگه نه کی برد می خواد، نه باطری. با کنترل ذهنی هم روشن و خاموش میشه و هم بقیه دستورات رو میگیره.
از بدن هم برای ذخیره اطلاعات استفاده میشه.(یکبار مطلبی خوندم که دانشمندا دنبال همین قضیه بودن)
اگه همینجوری پیش بره، آدما همه میشن ترمیناتور :)