کتاب و کتابخوانی در قاب عکس – قسمت یازدهم
با یک هفته تأخیر، این هفته قسمت دیگری از سری پستهای مربوط به عکسهای کتاب و کتابخوانی را با هم خواهیم خواند:
صدیقه هاشمی، عکس جالبی برای ما فرستاده است با عنوان «شهردار خلاق»، این ابتکار جالب در بوگوتا پایتخت کلمبیا پیاده شده تا مردم را به مطالعه تشویق کند. دهها کتابخانه کیوسک مانند که در پارکها و ایستگاههای اتوبوس توسط شهرداری راهاندازی شدهاند به شهروندان فرصت خواندن حداقل چند خط روزنامه یا کتاب را در روز میدهند.
محسن پور رمضانی، دو عکس برای ما فرستاده است، توضیحات کامل او را در مورد این دو عکس میتوانید در وبلاگش بخوانید، اما به صورت خلاصه این دو عکس مربوط میشوند به کتابفروشی در خیابان پورسینا: «اولین چیزی که در این کتاب فروشی نظرم را جلب کرد، چیدمانِ نامنظم کتابها بود.
بعد که دقیقتر به کتابها نگاه کردم، به نظرم رسید که کتابها بر اساس سلیقه انتخاب شدهاند و اثری از کتابهای زرد و عامه پسند در کتاب فروشی نیست.
صاحب کتاب فروشی مرد دوست داشتنی و نازنینی است. از آن آدمهایی که کتاب را به چشم یک کالای تجاری نمیبیند و بیشتر عمرشان را صرفِ کتاب و کتاب خوانی کردهاند. اسمش «منوچهر پیشوا» است. با کمی جستجو در اینترنت فهمیدم که تخصصش در شاهنامه پژوهی است. یکی از کارهای خوبی که در این کتاب فروشی انجام میشود، امانت دادن کتابهاست.»
علی قاسمی این عکس را در مهر ماه سال جاری در جنگلهای نوشهر گرفته است:
مصطفی این عکس را از کتابفروشیای در نوشاتل سوئیس گرفته و برای ما فرستاده است:
کاربری به نام dmftery این عکس را ساعت هشت شب از آقایی کتابخوان در مترو گرفته:
دوست دیگری هم عکس دیگری به این توضیحات برای ما ارسال کرده است:
“این تصویر، کتابخانه کوچک درمانگاه شهرداری در منطقه 5 تهران -اتوبان اشرفی اصفهانی بالاتر از میدان آریاشهر(فلکه دوم صادقیه) است.
این قفسه که بیشتر کتابهای داخل آن، از مرحوم مطهری، چند کتاب تفسیر قرآن آیت ا… طالقانی، یکی دو مجله و چند کتاب دیگر بود، روبروی صندوق و پشت اتاق پذیرش قرار دارد و مراجعین می توانند زمان انتظار خود را با نشستن بر روی صندلیهای درمانگاه و خواندن کتاب سپری کنند، با توجه به اینکه ریتم پذیرش و نوبتدهی به حاضرین به کندی صورت می پذیرد، بهتر بود که کتابهای سبکتر و کم حجم تری نیز در این قفسه کوچک جا داده می شد، تا حداقل کودکان مریض احوال و بی حوصله که برای بیماری خود یا همراه پدر و مادرشان باید محیط آنجا را تحمل کنند ،سرگرم کتابخوانی میشدند.
متاسفانه مجال تهیه تصاویر بیشتر و بهتر نبود، از عزیزان ساکن این محله و کسانی که به این محل رفت و آمد دارند، اگر شخصی کتابی دارد که خوانده است یا به هر دلیل به آن نیازی ندارد، می تواند از این طریق در اختیار دیگران قرار دهد و تصاویر بهتر و گزارش کاملتری تهیه کند و برای “یک پزشک” ارسال کند.با آرزوی موفقیت حلقه ی دوستان “یک پزشک”
امیدوارم عکسی جا نینداخته باشم. شما هم میتوانید در صورت تمایل، عکسهای خود را در مورد کتاب و کتابخوانی برای من ارسال کنید. نشانی ایمیل من alirezamajidi در جی میل.
خیالت تخت کسی از این پست استقبالی نخواهد کرد.
سلام. چند وقت پیش برایتان یک عکس با موضوع کتابخوانی فرستادم. نمیدانم هنوز نوبتش نرسیده یا اینکه لابلای عکسهایتان فراموش شده.
سلام, الان ان عکس را پیدا کردم، حتما هفته بعد ازش استفاده میکنم.
دکتر جان ممنون
دیدن این پست ها به آدم روحیه میده
فقط یه انتقاد از آقای قاسمی دارم
چرا وقتی رفتید تو این طبیعت زیبا و از آرامش و سکوتش واسه کتاب خوندن و از هوای سالمش استفاده میکند قلیون هم با خودتون میبرید؟
من قبلا هم یک گزارش در مورد ایده های کتابخوانی داشتم، بد نیست یه سری بزنید دکتر!
http://tenjeh.ir/?p=86
:)،با تشکر
وبلاگتان برقرار