شش گجتی که جلوتر از زمان خود بودند
همیشه عدهای هستند که راهها را آماده میکنند تا دیگران از طریق این راهها به موفقیت برسند. این موضوع درباره هر چیزی که به نوع بشر مربوط میشود صادق است و شاید بیشتر از همه در دنیای فناوری نمود داشته باشد. جایی که بسیاری از ایدههای ناب و ارزشمند فدا میشوند تا بعدتر محصولاتی بر پایه آنها و تنها اندکی کاملتر دنیا را تسخیر کنند. در ادامه شش نمونه از این فناوریها را معرفی خواهیم کرد.
1- گلسترون (Glasstron) سونی:
آیا شما هم آن دورانی را به یاد دارید که فکر میکردیم، همه روزی یکی از هدستهای واقعیت مجازی را خواهیم پوشید؟ گلسترون سونی دو نمایشگر داشت که از طریق آن میتوانستید به تماشای تلویزیون بنشینید. این دستگاه با اتصالات معمول RCA به دستگاههای پخش کننده متصل میشد. اما مشکل این بود که مردم دوست ندارند (به واسطه اتصال کابلی) برای مدتی طولانی در فضایی کوچک زندانی بمانند. علاوه بر آن به سرعت تحملشان را از دست داده و بیمار میشدند. مشکلی که به نظر میرسد با عینکهای گوگل وجود نداشته باشد.
2- مسیجپد (Message Pad) مدل 2000 و 2100:
پروژه نیوتن اپل احتمالا مشهورترین شکست این شرکت در تاریخ فعالیتاش باشد. به این دستگاه لقب بدترین ابزار کامپیوتری تاریخ را دادهاند. دستگاهی که میتوانست دستنوشتههای شما را به متن کامپیوتری تبدیل کند. عرضه اولیه دستگاه بسیار افتضاح بود و زمانی که شرکت فهمید که چگونه میتواند باگهای فناوری آن را اصلاح کند، نیوتن آنقدر واکنشهای منفی برانگیخته بود که دیگر نمیتوانست موفق باشد. اما نیوتن احتمالا باید نیای تلفنهای هوشمند کنونی باشد.
3- تلویزیون MSN:
مرور وب کاری است که مستلزم توجه و فهالیت بیشتر است و به اصطلاح Lean Forward نامیده میشود، درمقابل تماشای تلویزیون فعالیتی است که فقط شامل مصرف محتوا است و به اصطلاح Lean Backward نامیده میشود. از طریق MSN TV میتوانستید به وب متصل شوید، ایمیلهایتان را چک کنید و حتی ویدیوهای آنلاین را ببینید. این دستگاه به دورهای پیش از اتصالات HDMI و اتصالات باندپهن خانگی و حتی پیش از روترهای بیسیم مربوط میشود. اما ترکیب تلویزیون و وب چیزی بود که اندکی بعدتر و به شیوهای کمی متفاوت به موفقیت میرسید.
4- تشخیص گفتار NaturallySpeaking:
نرمافزار NaturallySpeaking محصول Dragon حدود سال 1997 به بازار عرضه شد و کاربران ویندوز را مجبور میکرد فرآیندی طولانی را برای نصب و آموزش نرمافزار با صدای خودشان طی کنند تا این نرمافزار بتواند صدای کاربر را تشخیص دهد. مردم به ابزاری نیاز داشتند که به این پروسه طولانی آموزش احتیاجی نداشته باشد؛ کاری که Siri اپل اکنون بدون هیچ آموزشی انجام میدهد.
5- پالم پایلوت (PalmPilot):
پالم پایلوت در سال 1997 به بازار عرضه شد. میتوانست اپهایی را برای یادداشتبرداری، تنظیم قرارهای ملاقات و مرتبط کردن تماسهای کاری افراد اجرا کند. و حتی یک قابلیت ویژه داشت؛ که میتوانست برای سینک کردن اطلاعات به کامپیوتر شما متصل شود! همان کاری که دراپباکس این روزها انجام میدهد، با این تفاوت که پالم پایلوت در آن زمان سینک اینترنتی نداشت، فایلها بسیار کوچک بودند و هیچ کدام از کارها به صورت خودکار انجام نمیشدند.
6- پولاویژن (Polavision) پولاروید:
پولاویژن که ابزاری برای مشاهده ویدیو بود توسط پولاروید در سال 1977عرضه شد. مشکل چه بود؟ تنها با دوربینهای پولاروید کار میکرد و ویدیوها در آن تیره به نظر میرسیدند و در بیشتر اوقات قابل تماشا نبودند. شرکتهای تولید تجهیزات صوتی تصویری در دهه 80 میلادی، براساس همین ایده دوربینهایی را عرضه کردند که میتوانستند ویدیو را مستقیما روی نوار ذخیره کنند.
(منبع)
فن بوی های اپل با لحنی اعتراض آمیز : “پس آیفون چی ؟” !!
سلام آقای دکتر
در مورد شماره 4 می خاستم اشاره کنم که برنامه ای که اپل بعنوان siri معرفی کرده در حقیقت همان برنامه dragon هست که قبلا ارائه شده با کمی ارتقاء کیفیت. البته این خبر بصورت رسمی منتظر نشده است اما با جستجو در خبرهای مربوط به هر کدام از این برنامه می توانید این اطلاعات را استخراج کنید.
سیرى عمدتاً توسط شرکت Nuance ساخته شده و توسعه داده میشه و موتور تشخیص گفتار اون برپایه dragon هست.
با تشکر از این مطلب خواندنی و جالب.
باید ذکر کنم که Siri کلا پدیدهی خاص و جدیدی نیست و پیش از شرکت اپل، بسیاری دیگر برنامههای مشابهای ساخته بودند. کلا مطرح شدن Siri بیشتر بر پایه تبلیغات گسترده اپل بوده و هست.
راستی خیلی خوب و مناسب بود که بر این 6 مورد، اولین تلفن هوشمند لمسی جهان را هم که توسط HTC ساخته شده بود اضافه میکردید. متاسفانه الان حضور ذهن ندارم و نام مدل اون تلفن را به خاطر نمیارم. ولی واقعا جایش خالی بود. به قول خود اچ تی سی، اون تلفن هوشمند را زمانی ساخته بودند که حتی هنوز واژهی “تلفن هوشمند” ساخته نشده بود!
ذهن خلاق انسان حد و مرز ندارد اما متاسفانه بعضی وقتها خیلی جلوتر از زمان بودن هم چندان خوب نیست، این مرزی است که باور عمومی در برابر خلاقیت ایجاد می کند
جالب بود