حرفه: آیندهنگری – معرفی کتاب فیزیک آینده
امپراتوریهای آینده، امپراتوریهای ذهن خواهند بود.
وینستن چرچیل
دیروز مصادف بود، با صد و چهارمین سال پا گرفتن یکی از عجیبترین مشاغل دنیا: آیندهنگری!
در بیست فوریه سال 1909، فیلیپو توماسو مارینتی که یک شاعر ایتالیایی علاقهمند به فناوری بود، در صفحه اول روزنامه فیگارو مقالهای در مورد آیندهنگری با عنوان «پایهگذاری و بیانیه آیندهنگری» منتشر کرد.
این بیانیه در آن واحد، هم جنبهای توأم با آنارشیسم داشت و هم الهامآفرین بود. مارینتی از عصر جدیدی در این مقاله خبر میداد که در آن فناوری و توسعه حمل و نقل، طلیعهدار آیندهای نامشخص همراه با نوآوری و تغییرات اجتماعی جداییافکنانه هستند.
مارینتی یکی از حامیان دیکتاتور وقت ایتالیا -بنیتو موسولینی- بود و در مقالهاش جنگ را ستود و آن را تنها شیوه پاککننده زمین قلمداد کرد.
آن مقاله با همه حاشیههایش، آغازی شد بر حرفه آیندهنگری، حرفهای که از آن هم در اتاقهای فکر واشنگتن استقبال میشود و هم در «سیلیکون ولی».
شاید باورتان نشود، اما اگر به LinkedIn بروید، میبینید که بیش از 4300 نفر با افتخار در پروفایل خود، آیندهنگری را به عنوان بخشی از کار کنونی یا آینده خود معرفی میکنند. در توییتر هم بیشتر از 3200 نفر هم خود را آیندهنگر میدانند.
از آیندهنگرها در همه جا استقبال میشود، در اینتل، در گوگل یا در مایکروسافت. آنها مشاورین مدیران در زمینه آیتی، تبلیغات و بازاریابی هستند.
بیش از نیمی از آیندهنگرهای حرفهای، مشاورین رسانههای اجتماعی هستند و به طور همزمان در زمینه «مدیریت تغییرات» هم خدمت میکنند.
برای اینکه تبدیل به یک آیندهنگر شوید، نیازی نیست که تحصیلات رسمی خاصی داشته باشید، چرا که تنها 4 درصد آیندهنگرها، به صورت رسمی تحصیلاتی در این زمینه دارند. در واقع آینده برای آیندهنگرها آنقدر ملموس و شفاف و عینی است که نیازی به آموختن چیزی در این زمینه ندارند.
یکی از معروفترین آیندهنگرهای آمریکایی را احتمالا میشناسید: آلوین تافلر. او در دهه 1970، کتابی با عنوان سقوط جامعه فراصنعتی نوشت، چیزی که بعدا جامعه اطلاعاتی خوانده شد. کتاب حاوی رهنمودهایی برای کسانی بود که میخواستند خود را با سرریز اطلاعات و انقلاب دیجیتالتطابق بدهند، دو مفهومی که هر دو توسط تافلر پایهگذاری شد.
البته ما همان طور که آیندهبینهای موفقی مثل تافلر داریم، آیندهبینها هم داریم که کاملا ناموفق هستند، مثلا «کن اولسن»، در سال 1977 نوشته بود: «هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی بخواهد در خانهاش یک کامپوتر داشته باشد.» آینده کاملا خلاف این را ثابت کرد.
شاید مشهورترین آیندهنگر کنونی، ری کورزویل باشد، چندی پیش او به استخدام گوگل درآمد، او پشبینی کرده است که در سال 2045 نزدیکی انسان و فناوری تا به آنجا پیش خواهد رفت که منجر به ادغام و یکی شدن انسان و فناوری شود، چنین دنیای یک میلیارد بار هوشمندتر از دنیای کنونی خواهد بود!
ژول ورن در سال 1863، بلندپروازانهترین پروژه خود را آغاز کرد. او داستانی پیشگویانه به نام پاریس در سده بیستم نوشت و در آن از تمام توان استعداد عظیم خود برای پیشبینی کردن سده پیش رو استفاده کرد. بدبختانه دستنوشته او در غبار زمان ناپدید شد، تا آنکه نوشته او از سر اتفاق در صندوقچهای پیدا شد که تقریبا در 130 سال گذشته قفل مانده بود. این کتاب در سال 1994 چاپ شد و پرفروش شد.
در سال 1863، هنوز پادشاهان و امپراتورها فرومانرویایی میکردند و کشاورزان فقیر به کار طاقتفرسا در کشتزارها میپرداختند. آمریکا درگیر جنگ داخلی خانمانسوزی بود که تقریبا کشور را دوپاره کرده بود و توان بخار شروع به زیر و رو کردن دنیا کرده بود.
اما ژول ورن پیشبینی کرده بود که پاریس در سال 1960، دارای آسمانخراشهای شیشهای، تهویه مطبوع، تلویزیون، آسانسورها، قطارهای پرسرعت، خودروهای بنزینسوز، ماشینهای فاکس و حتی چیزی شبیه به اینترنت خواهد بود.
ژول ورن، پیش از این کتاب، در سال 1965، کتاب از زمین به ماه را نوشته بود، که در آن با ذکر جزئیاتی سفر انسان به ماه را که عملا صد سال بعد در سال 1969 عملی شد، پیشبینی کرده بود. او با دقت اندازه کپسول فضایی را تنها در حد چند درصد، مکان پایگاه پرتاب را در فلوریدا که تنها کمی دروتر از محل پرتاب وقاعی یعنی کیپ کاناورال بود را حدس زده بود. چیزهای دیگری مانند تعداد فضانوردان، مدتزمان سفر، بیوزنی و فرود پایانی در اقیانوس هم درست بود. تنها اشتباه او سوخت باروت موشک بود، ولی باید در نظر داشت که موشکهای با سوخت مایع تا 70 سال بعد از زمان نوشته شدن کتاب، اختراع نشده بودند.
اما آیا چنین پیشبینیها یکسره ناشی از توان تخیلی ژول ورن بودند؟ نه! او پیوسته به سراغ دانشمندان میرفت و از آنها در مورد دوراندیشیهایشان برای آینده سؤال میکرد. او بایگانی بزرگی از خلاصهنویسی دستاوردهای بزرگ علمی زمان خودش گرد آورده بود.
لئوناردو داوینچی هم یکی از آیندهنگرهای مشهور بود، در اواخر دده 1400 او نمودارهای زیبا و دقیقی از ماشینهای پرنده میکشید، طرحهایی از چتر نجات، هلیکوپتر، گلایدر و حتی هواپیما! تنها چیزی که او کم داشت یک موتور بود، چیزی که تا 400 سال بعد اختراع نشد.
در مقابل این آیندهنگرها ما اشخاصی با دیدگاههای کاملا اشتباه را هم داشتیم، مثلا در سال 1899، چارلز اچ دیول، یکی از مقامات اداره ثبت اختراعات آمریکا گفته بود که «هر چیز را که بتوان اختراع کرد، قبلا اختراع شده است.»
در سال 1927 هم هنری ام وارنز یکی از بنیانگذاران شرکت وارنر در دوران فیلمهای صامت گفته بود «کی دلش میخواد هنرپیشهها حرف بزنن؟»
تامس واتسن -رئیس هیئت مدیره IBM- در سال 1943 گفته بود «فکر میکنم بازار جهانی ظرفیت پنج کامپیوتر را داشته باشد.»
در سال 1903، درست یک هفته پیش از پرواز موفق براردان رایت، نشریه تایمز نوشته بود که ماشینهای پرنده جز هدر دادن وقت، چیزی نیستند.
در سال 1920، همین نشریه به دانشمند موشکی پیشگام –رابرت گودارد– تاخته بود و کار او را احمقانه دانسته بود، چون تصور میکرد نمیشود موشکها را در خلأ به حرکت درآورد. 49 سال بعد زمانی فرود فضانوردان آپولو 11، این نشریه محترمانه عقبنشینی کرد و پوزش خواست!
یکی از ارزشمندترین کتابهایی که خوشبختانه به زبان فارسی هم ترجمه شده است و میتواند فهم خوبی از آینده در عرصههای مختلف از کامپیوتر، هوش مصنوعی و پزشکی تا نانوتکنولوژی، انرژی و سفرهای فضایی و حتی کل بشریت به دست بدهد، کتاب فیزیک آینده است.
این کتاب را میچیو کاکو نوشته است و رامین رامبد آن را ترجمه کرده است.
ناشر کتاب انتشارات مازیار است، این کتاب 480 صفحه دارد و قیمتاش 14 هزار تومان است.
خرید آنلاین کتاب:
فروشگاه آدینه
سایت جیحون
آیا افرادی از قبیل نوستر آداموس هم در زمره آینده نگر ها قرار میگیره یا نه؟به نظر من هرکسی می تونه آینده رو پیش بینی کنه
اگه پیشبینی شما درست از آب دربیاد که شما تبدیل میشید به یک آینده نگر و اگر هم غلط باشه که آب از آب تکون نمی خوده چونه کسی از شما انتظار نداره که آینده رو درست پیشبینی کنید
پست جذابی بود… ممنونم آقای دکتر… در مورد کتاب آقای کاکو هم باید بگم که دو سال پیش یک ترجمه مزخرف از یکی از بهترین آثار ایشون خوندم و همون موقع هم یه پستی راجع به نحوه نابود کردن یک کتاب خوب نوشتم (http://www.masoudz.com/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) ، خوشبختانه ترجمه این کتاب جدید (فیزیک آینده) خیلی بهتر از قبلیها هست… اصل کتاب رو پارسال خونده بودم و وقتی چند جای مختلف کتاب رو تو کتابفروشی چک کردم دیدم بنده خدا حقیقتاً زحمت کشیده و کلی با تحقیق ترجمه کرده… به همه دوستان پیشنهاد میکنم کتاب رو بخونند…
دکتر مجیدی سلام
با تشکر از سایت خوبتون و بخش بسیار خوب کتاب سایتتون 🙂
راستش الان که قیمت کتاب رو در آدینه بوک دیدم
170000 ریال بود
دوستان عزیز
کسی که همیشه در حرفه اش به آینده آن حرفه توجه دارد آینده گرای رشته خودش است.
کسی که در باره آینده هر مقوله ای به تحقیق علمی می پردازد آینده پژوه است
که این کلمه در مواجهه به آینده تکنولوژی و در بعد سازمان به آینده نگار تعبیر و تنزیل می شود.
لذا،
شما می توانید آینده گرا باشید
و اگر میخواهید آینده پژوهی کنید باید اصول علمی اش را بررسی و فرابگیرید.
برای اطلاعات بیشتر
fs91.blogfa.com
در مورد کتاب معرفی شده، کمی محتاط باشید
من کتاب را نخونده ام، ولی به آن اکتفا نکنید و به آن محدود نشوید. لااقل معرفی کننده بیشتر توضیح بدهد
با سلام اگر برایتان ممکن است لطفا دانلود کتاب معجزه شکرگزاری برای کامپبوتر را نشان بدهید
با احترام و تشکر