شیکاگو میخواهد هوشمندترین شهر دنیا باشد
برت گلداشتاین (Brett Goldstein) مدیر ارشد اطلاعاتی شیکاگو اساسا اعتقاد دارد که رمز دستیابی به شهری هوشمندتر و پاسخگوتر در یافتن رابطه و معنای نهفته میان حجم عظیم دادههایی است که شهرها در مورد خودشان جمعآوری میکنند.
گلداشتاین در گفتوگو با سایت Mashable میگوید: «من اعتقاد دارم که شهر درواقع یک اکوسیستم است، این صحبت آنطور هم که مردم میگویند حرف جدیدی نیست. من همچنین معتقدم در هر اکوسیستمی، تعدادی اکوسیستم کوچکتر و همسایگیهای مختلف نیز وجود دارند. و با درک این موضوع که اتفاقات چگونه رخ داده، به پیش میروند و تغییر مییابند میتوانیم به تصمیمگیریهای هوشمندانهتری دست یابیم. ما به سمتی میرویم که بیشتر از درمان و واکنش به پیشگیری بپردازیم.»
گلداشتاین درگیر رهبری برنامه توسعه «پلتفرم تحلیلی شیکاگوی هوشمند» یا SmartChicago Analytics Platform است. یک پنل کنترل مرکزی که مقامات شیکاگو را قادر میسازد به حجم عظیم دادههایی که بخشها و ارگانهای مختلف مدیریتی درباره شهر جمعآوری میکنند دسترسی داشته باشد. هسته اصلی این پلتفرم یک ایده نوآورانه است: یافتن بیدرنگ الگوهای مهم در میان کوه دادههای در حال جمعآوری. ایده پلتفرم شیکاگوی هوشمند، یکی از بیست ایدهای است که برای به دست آوردن جایزه بزرگ 5 میلیون دلاری و 4 جایزه 1 میلیون دلاری به رقابت خواهند پرداخت. این جوایز در راستای مسابقات «چالش شهرداران» توسط بنیاد بشردوستانه Bloomberg Philantropies به برندگان اهدا خواهد شد. هدف این رقابتها «تحریک شهرهای آمریکا برای خلق ایدههای نوآورانهای است که مشکلات اصلی شهرها را برطرف کرده و به ایجاد زندگی بهتری در آنها کمک میکنند.» اما فایده واقعی چنین سیستم تشخیص الگوی بیدرنگی برای مقامات یک شهر چیست؟
گلداشتاین میگوید: «فرض کنیم که برای مثال شهر ظرف چند ساعت آینده با بارش شدید باران روبرو خواهد شد. بخشهای مشخصی از شهر در شرایط خاص با سیل مواجه خواهند شد. حال تصور کنید که قادر باشید سوابق تمام اقدامات مسئولان در واکنش به چنین جریانی را در کنار تمام دادههای آبوهوایی و در ترکیب با دادههای فصلی مشاهده کنید و به این قدرت پیشبینی برسید که مثلا در فلان روز فلان ماه، تحت چنین شرایطی چه بخشهایی از شهر با مشکل روبرو خواهد شد.»
او میافزاید: «دو موضوع در اینجا بلافاصله مفید واقع میشود. نخست اینکه میدانید نیروهایتان را در کدام بخشها مستقر کنید تا سریعتر واکنش نشان دهند و مفیدتر واقع شوند. در عین حال همزمان با مدل کردن این شرایط، شما میتوانید تعیین کنید که سرمایهگذاریهای زیرساختیتان در کدام نواحی باید انجام شوند. جوهر این پروژه استفاده از تمام این اطلاعات و انجام انتخابی هوشمندانه و به موقع است. اما در عین حال میتوان آن را ترکیبی از برنامهریزیهای تاکتیکی و استراتژیک دانست.»
گلداشتاین همچنین معتقد است که پلتفرم شیکاگوی هوشمند میتواند هزینه مقامات شهری را نیز کاهش دهد. مثلا انجام کل سرویسهای 311 (تماسهایی که بر خلاف 911 اضطراری نیستند) را بر عهده بگیرد.
گلداشتاین میگود: «اگر ما نحوه اجرا و ارایه خدماتمان به شهروندان را بهبود ببخشیم، کارآمدتر خواهیم بود و هزینههایمان کاهش خواهد یافت. هرینهها حتما کاهش مییابد. اگر به حرفی که در مورد پیشگیری به جای واکنش زدم برگردیم، متوجه خواهید شد که چگونه تعداد تماسهای 311 را کم خواهیم کرد.»
در حالی که گلداشتاین به دنبال ربودن جایزه نخست 5 میلیون دلاری است تا از آن برای گسترش پلتفرماش استفاده کند، اما اولویت اصلی او به اشتراک گذاشتن این نوآوری با سایر شهرها است.
او میگوید: «من یک آدم اپنسورس هستم. ما این پلتفرم را به شیوهای اپنسورس میسازیم. محتویات آن بر روی Github قرار خواهد گرفت. هدف اصلی قابل گسترش کردن این پروژه است. سایر شهرها لازم نیست هزینههای سنگین خرید نرمافزارهای اختصاصی (شیوه معمول مقامات دولتی برای تهیه نرمافزار) را پرداخت کنند. جایی که برای چنین پروژهای باید ردیف بودجه سنگینی داشته باشید. تازه باید سسیتمهای قدیمی را تعویض کنید و این هم پروژهای چندین ساله است.»
آنچه گلداشتاین در حال معماری کردنش است؛ و البته قبلا در مقیاسی کوچکتر آن را پیاده کرده است، ترکیب و خوراندن آن به سیستمها و امکانات کنونی و موجود است. به این ترتیب هر شهر دیگری میتواند از سیستمی مشابه بهرهمند شود. اپنسورس بودن و Github آن را قابل توسعه و میکنند و مستند کردن تمام مراحل کار بخشی از فرآیندی است که آنها در پیش گرفتهاند.
گلداشتاین گفته است که نسخههای آلفا و بتای این پلتفرم بین 12 تا 18 ماه دیگر آماده خواهند بود. برندگان «چالش شهرداران» براساس دیدگاههای ارایه شده توسط ایدههایشان، پتانسیل اثرگذاری بر اجتماع، قابلیت استفاده در سایر شهرها و کیفیت پیادهسازی آن ایدهها انتخاب خواهند شد و به نظر میرسد که طرح گلداشتاین باید جزو یکی از برندگان باشد. هم اکنون نیز استارتآپی با نام Smart Chicago شکل گرفته است که به نظر میرسد برای مدیریت همین پلتفرم تاسیس شده باشد.
منبع (+)
پینوشت: گرچه ما راه درازی تا رسیدن به چنان شهرهای هوشمندی در پیش داریم، اما به نظر شما چگونه میتوانیم با استفاده از فناوری کیفیت زندگی شهری را بهبود ببخشیم؟
مثلا به جای اینکه صبح ساعت 7.30 پاشیم بریم بیمارستان برامون کلاس بذارن، یه استاد فیلم تدریسش رو از قبل آماده کنه و به دانشجو ها بده و برن خونه فیلم رو ببینن و بعد فردا یه کلاس درس نیم ساعته داشته باشیم که case base باشه 🙂
خداروشکر این سیستم رو از دوره ما تو بیمارستان مفید راه انداختن و خیلی عالیه.
دوست عزیز با فیلم دیدن که ادم دکتر نمیشه!!!!!
مثلا 100 ساعت فیلم اموزش پرواز و ببینی بعد با نیم ساعت عملی که دیگه خلبان نمیشی!!!
اگرم بشی اونجوری که باید باشی نیستی…
برنامه ریزی با استفاده حداکثری از اطلاعات، رمز افشا شده همچین پروژه هایی هست. دسترسی به اطلاعات مذکور در عصر حاضر کار چندان دشواری نیست، ولی هنر استفاده از این اطلاعات، نزد هرکسی یافت نمی شود.
گرچه ما راه درازی تا رسیدن به چنان شهرهای هوشمندی در پیش داریم، اما به نظر شما چگونه میتوانیم با استفاده از فناوری کیفیت زندگی شهری را بهبود ببخشیم؟
_ سوالی بس چالش برانگیز حداقل در مورد شهرهای ایران … !
شعار اپل واقعا درخور سایت شماست … 🙂 😉
کلید یک شهر هوشمند در استفاده از فناوری نیست. بلکه در تهیه و مصرف اطلاعات است.
فناوری می تواند به ما در جهت مدیریت اطلاعات کمک کند اما به خودی خود کامل کننده این هدف نیست.
هم اکنون در تمامی شهرهای کشور حجم بسیار زیادی از اطلاعات نهفته است. هر دستگاه دولتی، هر ارگان و هر شرکتی خواسته و ناخواسته به تولید اطلاعاتی می پردازد که تنها به دلیل عدم توانایی ما در نگهداری و پردازش آنها از دست می روند.
بزرگترین چالشی که هم اکنون در این زمینه در ایران وجود دارد، دیدگاه پروژه ای داشتن به امور است. هر ارگان و سازمان بدون در نظر گرفتن تاثیر رفتار خود بر کلیت شهر و سایرین، فعالیت می کند و نتیجه آن چیزی نیست جز یک مجموعه رفتارهای متناقض در بستر شهر.
اگر بتوان یک مدل ریاضی جهت پردازش و ایجاد رابطه مابین اطلاعات متفاوتی که هر سازمان تولید می کند به دست آورد به سادگی اطلاعات تولید شده در سطح هر شهر قابلیت مصرف را خواهند داشت.
من هم با شما موافقم که کلید شهر هوشمند، فناوری نیست بلکه اطلاعات است. نکته این جاست که دیگر تنها به مدد فناوری است که می توان همه این سرریز اطلاعات را مدیریت کرد.