مجله اپلیکیشنی یک پزشک : داستانی تخیلی به بهانه Flappy Bird
حتما شماهم یکبار که شده بازی Flappy Bird را برروی گجت خودتان بازی کردهاید و حتی اگر چنین کاریرا انجام نداده باشید، ازاخبار و حواشی آن که مدتی پیش گردوخاکی بهپا کردهبود اطلاع دارید. بهشخص برای این بازی اهمیت خاصی قائلم و دلیلم هم کاملا مشخص است، این بازی بهخوبی از فرش به عرش رسیدن، تقلید و تاثیراتی که یک اپلیکیشن میتواند برروی سازنده آن بگذارد را نشان میدهد و برای کسانی که میخواهند وارد دنیای اپلیکیشنها شوند، میتواند بهترین الگو باشد. باما باشید.
توضیحاتی در باب داستان
پیش از شروع، باید توضیحاتی را در مورد این داستان بدهم. این داستان، کاملا تخیلی بوده و بههیچ وجه به داستان اصلی بازی ارتباطی ندارد. هدف از این داستان هم نگاهی ریزبینانه به طراحی یک اپلیکیشن، ایدهپردازی، تبلیغات، تاثیرات روانی و مالی آن برای توسعهدهنده یا توسعهدهندگان و در نهایت معرفیشدن یک اپلیکیشن است.
بازی Flappy Bird هم از این جهت انتخاب شدهاست که توسعهدهنده آن با داشتن فرصتهای فراوانی برای کسب درامد، بهخاطر هیاهوهای فراوان و فراتر از حد تحمل، مجبور به خارج کردن بازی از استورها شد. پس هدف ما بههیچوجه تمرکز برروی بازی Flappy Bird نیست و میخواهیم به ابعاد کلی ساخت یک اپلیکیشن بپردازیم.
همهچیز از یک ایده شروع شد
روزی آفتابی بود و من درحال رفتن به محل کارم بودم. درراه به ناگهان چشمم به دو نوجوان افتاد که در حال بازی با اسمارتفونشان بودند و آنچنان در بازی فرو رفته بودند که ازسر کنجکاوی تصمیم گرفتم نزدیکتر بروم و کمی آنهارا تماشا کنم. البته باید توضیح بدهم که من یک توسعهدهنده اپلیکیشن موبایل هستم و بررسی رفتار افراد هنگام کار با گجتهایشان، درسهای زیادیرا به من میآموزد.
خلاصه که بعد از چند دقیقه تماشای آن دو نوجوان که مشغول بازی یک گیم بسیار ساده و پیشپا افتاده بودند، به این نتیجه رسیدم که شاید دستگاهها از لحاظ سختافزاری پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند و بازیها بیشتر به واقعیت نزدیک شدهاند اما مردم حتی جوانان تشنه به گرافیکهای سنگین هرازگاهی دوست دارند که مورد چالش قرار بگیرند تا به تماشای یک فیلم به اسم بازی بپردازند.
درآن لحظه ایدهای به سرم زد که من هم بازیای طراحی کنم که هرچند گرافیکی ساده دارد اما بهشدت چالش برانگیز باشد و ازآنجایی که اینروزها بازیهای رکوردزنی بسیار محبوب شدهاند، بخش اصلی آن رکورد زدن و رقابت با سایرین باشد. بازی Angry Birds در این مورد بازی خوبی بود اما آنچنان چالش برانگیز نبود و بهسادگی میشد مراحل آنرا رد کرد، اما بازی نوینی بود و بههمین دلیل بسیار فراگیر شدهبود.
از طرفی بازی سوپرماریو هم بود که با گرافیکی ساده به شهرتی رسیدهبود که هر استودیوبازی سازیای آروزی آنرا داشته باشد. این دوبازی را مورد ارزیابی قرار دادم و متوجه شدم که سادگی و خلاقیت میتوانند سنگبنای کار من باشند. از طرفی هم دلم نمیخواست که بازی من ساده باشد و هرکسی رکوردهای میلیونی بزند.
پس به این نتیجه رسیدم که باید بازیای طراحی کنم که ساده و جدید باشد و از طرفی هم شدیدا چالش برانگیز به حدی که گیمر ساعتها وقت بگذراند تا بتواند رکوردی مورد قبول بزند.
طراحیهای اولیه
سریع به محل کارم برگشتم و شروع به طراحی یا اسکچکشی کردم. ساعتهای بسیاری را صرف طراحی کردم چرا که تا رسیدن به طرح موردعلاقهام، بههیچوجه از طراحی نمونههای اولیه نمیترسیدم. همانطورهم که اطلاع دارید، قدم اول برای ساخت و توسعه یک اپ، طراحی آن است که شرکتها و توسعهدهندههای مختلف ساعتهای بسیاری را صرف اینکار میکنند و بهسرعت طرحی را برای شروع انتخاب نمیکنند.
در اولین قدم، طرحهای بسیاری برای شخصیت یا شخصیتهای اصلی بازی کشیدم و از طرحهای انسان مانند تا اشکال متفاوت حیوانات را امتحان کردم. در آخر بهاین نتیجه رسیدم که پرندهای ساده همچون شخصیت ماریو میتواند هسته بازی منرا تشکیل بدهد و با کشیدن طرحهای مختلف به شخصیتی رسیدم که امروز آنرا مشاهده میکنید.
پساز آن شروع به طراحی محیط و فضای بازی کردم. هدف من تلفیقی از سوپرماریو و محیطی بسیار سختتر و چالش برانگیرتر بود. اما همه اینها باید ساده میماندند و بههیچوجه نباید موارد اضافیای از قبیل شخصیتهای منفی و دستگاههای کشنده وجودمیداشت. با گذاشتن همه اینها کنار هم به محیطی ساده اما بسیار سخت که از لولههایی سبزرنگ تشکیل میشد رسیدم.
با گذاشتن پرنده و این مخیط ساده اما چالش برانگیر کنارهم به طراحی اولیهای رسیدم که با وقت گذاشتن و بررسیهای متفاوت، به محصولی نهایی دست پیدا کردم که شما آنرا بازی کردید و احتمالا هنوز هم دارید بازی میکنید. طراحیای بسیار ساده که از یک پرنده و فضا تشکیل میشود و شما با تپ کردن مکرر در صفحهنمایش باید پرندهمان را از میان موانع عبور دهید. اینطوری بود که Flappy Bird شکلگرفت و در استورها قرار گرفت.
چرا بازی من اینقدر معروف شد؟
سوال جالبیست. راستش را که بخواهید، هنوزم نمیدانم چرا این بازی انقدر پرهیاهو و معروف شد. تنها هدف من، ارائهی بازیای ساده بود که امثالش چه در استور گجتهایی مثل اسمارتفونها چهدر کنسولهای بازی بیشمارند. شاید دلیل اصلی معروف شدن این بازی، چالش برانگیز بودن بیشاز حد آن بود بهقدری که مشابه آن، آنچنان زیاد نبود. اما خودم براین باورم که دلیل اصلی این سروصدا به شبکههای اجتماعی برمیگردد که مانور زیادی برروی بازی دادند.
Now, when I say ‘worst smartphone game,’ I don’t mean objectively bad, lacking in quality, or all around worthless. I mean ‘worst’ in the way that Netflix NFLX +0.65% is the worst thing that happened to your reading habits, or Seamless the worst thing that happened to your diet. Flappy Bird is simply just the worst — the worst thing to happen to everything and anything you’re doing at any given moment- cnet
به خصوص شبکههایی همچون فیسبوک که مردم رکوردهایشان را به نمایش میگذاشتند و دیگرانرا به بازی دعوت میکردند. از طرفی هم فیلمهای خلاقانه یوتیوب باعث شدند که مردم یکبارهم که شده آنرا بازی کنند تا دلیل ساخت این همه فیلمرا بفهمند. بههرحال این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که دیگر کنترلی برروی آن نبود و از رسانه های دیجیتالی تا روزنامهها شدهبودند Flappy Bird!
درآمد و دیگر هیچ
هدف هرکسی کسب درامد است و دروغ چرا، از خدایم هم بود که بهچنین درامدی برسم. پس چرا بازی را استورها خارج کردم؟ فشار و فشا و فشار! روزانه 50 هزار دلار درامدیست که همه آرزوی آنرا دارند اما این درامد برای من کافی نبود، من دوست داشتم که آرامش داشته باشم و به زندگیام ادامه دهم. از طرفی هم مرا متهم به کارهایی میکردند، برای مثال میگفتند که من ازراههایی برای معروف کردن و بالا بردن بازیام استفاده کردهام.
خب، آیا شما چنین کاریرا انجام دادید؟ اصلا میتوانستید پولتان را بگیرید و کاری به حرفهای بقیه نداشته باشید ! من …پ.ن نویسنده : برروی این قسمت از داستان خوب فکر کنید و خودتان آنرا پرکنید. آیا شما بر این باورید که پول خوب کافیست و نباید به حرف رسانهها و مردم توجه کرد؟ یا عقیده دارید که اینطوری نیست و با داشتن درامدی خوب، رسانهها و گفتههای منفی میتوانند آرامش روحیتان را برهم زنند؟
داستان این روزهای استور من و شما
داستان بالا مختصری از ساخت یک اپ تا معرفی شدن آن بود، بقیه تصمیمگیری آن با شما! اما داستان را که کنار بگذاریم، میرسیم به حالو روز این روز اپاستورهایمان. فرقیم اصلا ندارد، اندرویدی باشید یا وینفونی و به خصوص iOS ای، نصف اپهای موجود در استورهایمان شده فلانی بیرد و گلوله و مایلی سایروس پرنده و جغد و جادوگر و شایدم روزی خود من!
خوب الان سوال اصلی، که چی؟ داستان Flappy Bird به من هیچچیز هم اگر نیاموخته باشد، این نکتهرا بارها به من گوشزد میکند که موفقیت، انقلاب نیست بلکه تکمیل کردن راه بقیهست. Flappy Bird برای خود انقلابی بود اما از طرفی هم تکمیل کننده و دنبالهرو بازیهایی همچون سوپرماریو بود چرا که بازیکن وقتی Flappy Bird را میدید ناخوداگاه به یاد ماریو میافتاد و علاقهمند میشد که بازی را امتحان کند.
به شخص تا لحظهای که Flappy Bird را بازی نکردهبودم، اصلا اطلاعاتی راجع به چالشبرانگیز بودن آن نداشتم و فقط به خاطر محیط آن دانلودش کردم. همه اینها و به خصوص داستان را که کنار هم بگذاریم، میبینیم که توسعهدهندهها این روزها باهوشتر شدهاند. آنها از عطش کاربران اطلاع دارند و میدانند که کنار رفتن Flappy Bird یک فرصت طلایی است، پس با کمی تغییر دادن شخصیت و محیط بازی و صدالبته اضافه کردن آپشنهای جدید، راههای جدیدی را برای کسبدرامد بوجود آوردهاند.
ما همیشه دم از خلاقیت و ابتکار میزنیم اما داستان بازیFlappy Bird و سیل عظیم بازیهای مشابه، به من آموخت که گاهی هم نباید خودمان را از پا بیندازیم تا به ایدهای ناب و جدید برسیم، بلکه باید از شهرت بقیه و ابتکار آنها استفاده کنیم (کپی نه!)، گزینههای خودمان را اضافه کنیم و محصولی بهتر را ارائه بدهیم چرا که اینروزها گویا دیگر همهچیز وجود دارد فقط بهتر از آن وجود ندارد.
منبع تصویر اصلی : (+)
منبع مطالب این مطلب کجا هست؟
با سلام
از شما به خاطر مطلب بسیار خوبتان تشکر میکنم
بازی جالبی بود حرص آدم رو در می آورد
من به دلیل نداشتن اسمارت فون نسخه پیاده سازی شده با متلب رو بازی می کردم
برای اون سوال آخر هم ربط به خصوصیات شخص داره
اگه من بودم حتما یه چند ماه دیگه ادامه می دادم
این بازی رو توی سبک flappy bird و توی یک هفته ساختیم و رایگان منتشر کردیم.
امیدوارم بازی کنین و لذت ببرین 🙂
http://mahigoligame.ir
سلام
از مطلب خوبتون متشکرم
راستی که وسوسه برانگیز است، میدونین روزی 50 هزار دلار یعنی چی؟
دکتر مجیدی عزیز برای من که در زمینه برنامه نویسی صفر صفرم باید برای دولوپر شدن از کجا شروع کنم؟
خیلی جالبه و شاید جای تاسفه که وقتی توو بازار سرچ میکنی این بازیو، کلی نتیجه میاد براش!!! یعنی همه دنبال کپی کردنن. حداقل روو اسمش یه کم خلاقیت بذارن بد نیس :دی