عکس‌های به یادماندنی از جنبش اعتراضات مدنی آمریکا

9

فرانک مجیدی: پنجاه سال پیش، اعتراضات گسترده‌ی دستیابی به حقوق مدنی برابر توسط سیاه‌پوستان آمریکا، گام بلندی بود که به واسطه‌ی شکست‌های بسیار پیشین برداشته‌شد. طبق قانونی که در سال 1964 مورد تصویب قرار گرفت، تبعیض بر اساس نژاد، رنگ، مذهب، جنسیت و یا اصالت ممنوع شد، با این‌حال تبعیض، در انحای مختلف در بطن جامعه دیده می‌شد. تظاهرکنندگان در رستوران‌ها و کافه‌ها دست به اعتراض می‌زدند. مدارس سفیدپوستان در شهرهای کوچک شروع به ادغام شدن کردند و در شهرهای بزرگ، اتوبوس دانش‌آموزان سیاه و سفید مشترک شد. در جنوب، نژادرستان شروع به حمله به معترضین و ایستگاه‌های پلیس کردند. در پایان سال، دکتر «مارتین لوترکینگ» برای تلاش‌های دامنه‌دار خود در تغییر صلح‌امیز و ایستادگی در برابر خشونت، جایزه‌ی صلح نوبل را دریافت نمود و سال پرالتهاب 1964 اندکی منجر به آرامش گردید. در این پست، تصاویری از ماجراهای رخ‌داده برای مبارزه در برابر تبعیض نژادی را با یکدیگر می‌بینیم.

1- زنی در دیکس‌مور و در محل اعتراضات توسط پلیس به سوی ون منتقل می‌شود. پلیس گفته‌بود افرادی را که متفرق نمی‌شوند، دستگیر خواهد کرد.

7-7-2014 6-38-36 AM

2- لیندن جانسن، رئیس‌جمهور آمریکا، در حال سخن گفتن با مارتین لوترکینگ در کاخ سفید. از سمت چپ، روی ویلکینز، جیمز فارمر و در سمت راست لوترکینگ، ویتنی یانگ دیده می‌شوند. نگاه سرشار از بی‌اعتمادی همراهان دکتر لوترکینگ جالب‌توجه است.

7-7-2014 6-39-04 AM

3- دکتر لوترکینگ، معترضان جوان را در فلوریدا همراهی می‌کند.

7-7-2014 6-40-24 AM

4- چند تن از اعضای فرقه‌ی کوکلوس کلان در حال حمل پلاکاردی با نوشته‌ای پرنفرت: لطفاً بیرون بمانید! این‌جا سیاهان و سفیدها مخلوط می‌شوند!

7-7-2014 6-41-00 AM

5- آیوری وارد 43 ساله در اتومبیل خود نشسته‌است. اتومبیل او توسط مردان سفیدپوستی در یک کامیون حدف گلوله قرار گرفت.

7-7-2014 6-41-30 AM

6- پس از تظاهرات، در اطراف رستوران مُنسن به نیایش نشسته‌اند.

7-7-2014 6-42-00 AM

7- رستورانی تازه‌تأسیس در آتلانتا. حضور سیاه‌پوست‌ها و سفیدها در عکس و در کنار هم، جالب‌توجه است.

7-7-2014 6-42-28 AM

8- معترض ناشناسی، تلاش می‌کند از خود در برابر حمله‌ی یک سفیدپوست در برابر رستورانی در نشویل حفاظت نماید.

7-7-2014 6-42-56 AM

9- معترضان در خیابان‌های مریلند، در شرایطی دست به تظاهرات زده‌اند که در شب پیش‌تر، درگیری‌هایی همراه با خشونت میان پلیس و آنان صورت گرفته‌بود.

7-7-2014 6-43-25 AM

10- نیروهای گارد ملی، معترضان در حال نیایش را محاصره کرده‌است.

7-7-2014 6-43-54 AM

11- افسر پلیس در حال حمل دختری جوان. پلیس 54 معترض را در رستوران تولسا در اوکلاهما دستگیر گرده‌است.

7-7-2014 6-44-20 AM

12- ِجی. بی. استونر، یک نژادپرست در آتلانتا، در حال سخنرانی در جمع نژادپرسی که در یک محل فروش سابق بردگان گرد هم آمده‌اند. مردی پشت‌سر او، این نوشته را در دست داد: Kill civil rights Bill!

7-7-2014 6-44-51 AM

13- اندرو یانگ، کنار شیشه‌عقب ماشین پلیس در حال سخن گفتن با لوترکینگ است. او به زندان سنت آگوستین بازگردانده می‌شود.

7-7-2014 6-45-18 AM

14- پلیس در نیویورک با معترضین درگیر شده‌است. جالب آن که تظاهرکنندگان سفیدپوست هستند!

7-7-2014 6-45-44 AM

15- گروهی از تظاهرکنندگان خروج از استخر یک متل را رد کرده‌اند و مردی در حال شیرجه زدن، برای ساختن آن‌ها از استخر است.

7-7-2014 6-46-12 AM

16- جیمز براک، مدیر هتل، در حال ریختن اسید داخل استخری که معترضین سیاه‌پوست و سفیدپوست در آن هستند.

7-7-2014 6-47-03 AM

17- دکتر لوترکینگ، شاد از این‌که سنای آمریکا قانون حقوق مدنی را گذرانده‌است، علامت پیروزی نشان می دهد.

7-7-2014 6-47-30 AM

18- یک استخر عمومی در ایلینویز، تحت فشار نژادپرست‌ها خصوصی شده‌است.

7-7-2014 6-47-57 AM

19- آتش‌نشان‌های نیویورک در حضور پلیس، جریان فشار قوی آب را به سوی معترضین گشوده‌اند. درگیری‌ها در خیابان روچستر چندین روز به طول انجامید.

7-7-2014 6-48-25 AM

20- یک نیروی پلیس، در تقلا برای دستگیری یک معترض در خیابان روچستر زمین خورده‌است.

7-7-2014 6-48-52 AM

21- آغاز درگیری‌ها بین سیاه‌پوستان خیابان روچستر و پلیس. زنی در برابر خانه‌ی خود ایستاده و آتش‌نشان‌ها به درون خانه‌اش که محل تجمع معترضین است، آب گشوده‌اند.

7-7-2014 6-49-20 AM

22- یک معترض دستگیرشده در حیابان روچستر.

7-7-2014 6-49-48 AM

23- سه معترض کارگری مفقودشده. از چپ: مایکل شوورنر 24 ساله، جیمز چِینی 21 ساله و اندرو گودمن 20 ساله. بعداً مشخص شد که آن‌ها توسط اعضای کوکلوس کلان سوزانده شده‌اند.

7-7-2014 6-50-15 AM

24- اتومبیل پلیس در حال بردن اتومبیل یک فعال حقوق مدنی که ناپدید شد، در فیلادلفیا. اتومبیل او به‌شدت سوخته است.

7-7-2014 6-50-43 AM

25- در میدان سرباز شیکاگو و در حضور جمع مشتاقی، نزدیک به 70هزار تن! از این تجمع، به عنوان «سپیده‌ی امیدی برای سیاه‌پوستان» یاد شده.

7-7-2014 6-51-12 AM

26- جیمز پاول 15 ساله توسط یک افسر پلیس نیویورکی، تامس گیلیگَن، مورد هدف گلوله قرار گرفت و کشته‌شد. معترضان در خیابان هارلم تصویری از گیلگن را در دست داند و خواستار محاکمه عادلانه او هستند. این درگیری‌ها، یک کشته، 118 زحمی و بیش از 450 دستگیری به دنبال داشت.

7-7-2014 6-51-41 AM

27- پلیس در خیابان هارلم در تلاش است که تجمع ایجادشده را متفرق سازد.

7-7-2014 6-52-17 AM

28- روز دوم جولای 1964. رئیس‌جمهور لیندن جانسن در حال امضای قانون حقوق مدنی در اتاق شرقی کاخ سفید است.

7-7-2014 6-52-44 AM

29- در روز سوم جولای و به مناسبت امضای قانون حقوق مدنی، جانسن با لوترکینگ دست می‌دهد و به سمتش، خودنویس‌هایی را گرفته که این قانون با آن‌ها امضا شده‌اند.

7-7-2014 6-53-12 AM

30- پلیس، با نژادپرستانی که مانع از شنای سیاه‌پوستان در ساحل سنت آگوستین فلوریدا شده‌اند، درگیر شده‌است.

7-7-2014 6-53-38 AM

31- سفیدپوستان به گروهی از سیاهان در ساحل سنت‌آگوستین حمله کرده‌اند.

7-7-2014 6-54-07 AM

32- حضور سنگین پلیس در ساحل سنت‌آگوستین، پس از درگیری‌ها.

7-7-2014 6-54-50 AM

33- مردی به‌خاطر این‌که از نزدیکی یک باشگاه دوری نکرده، مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفته‌است.

7-7-2014 7-02-54 AM

34- خیابان پانزدهم در فیلادلفیا پس از درگیری با معترضین، به این شکل در آمده‌است. در درگیری‌ها، دست‌کم 50 تن زحمی شدند که 27 تن از آن‌ها، نیروهای پلیس بودند.

7-7-2014 7-03-19 AM

35- کارگران در حال جابجا کردن صندوق دریافت پول، از یک مغازه‌ی آسیب‌دیده به‌خاطر درگیری‌های شدید در فیلادلفیای شمالی.

7-7-2014 7-03-48 AM

36- مدرسه‌ی ابتدایی رُزوود، سابقاً تنها برای دانش‌آموزان سفیدپوست بود و اکنون، دو دانش‌آموز سفیدپوست مدرسه ورود سیاه‌پوستان را به آن‌جا به نظاره نشست‌اند.

7-7-2014 7-04-16 AM

37- پلیس در نیوجرسی با یک معترض در برابر یک کلوپ درگیر شده‌است.

7-7-2014 7-04-46 AM

38- زنی ناشناس در نیوجرسی در حال مشاجره با افسر پلیس.

7-7-2014 7-05-14 AM

39- یک معترض سیاه‌پوست در جرسی از ناحیه‌ی گردن مورد هدف گلوله قرار گرفته‌است. او لوییس میشل نام داشت و با گروهی از جوانا، در حال نظارت بر یک پروژه ساختمان‌سازی بود که از سوی پلیس مظنون تشخیص داده‌شد.

7-7-2014 7-05-44 AM

40- تظاهرکنندگان بر سر پلیس که از آن‌ها خواسته مقابل سالن شهر در نیویورک تجمع نکنند، فریاد می‌کشند. آن‌ها به مشترک شدن مدارس معترض هستند.

7-7-2014 7-06-14 AM

41- دکتر مارتین لوترکینگ، روز دهم دسامبر 1964، در شهر اسلوی نروژ، جایزه صلح نوبل از دستان گونار جان، رئیس کمیته‌ی نوبل، دریافت می‌کند. لوترکینگ 35 ساله، جوان‌ترین فردی بود که به این افتخار نایل شد. او در این مراسم چنین یاد شد: «مردی که هرگز امید خود را از مبارزه‌ی غیرمسلحانه‌ای که به راه انداخته قطع نکرده، کسی که به‌خاطر این امید رنج کشیده، کسی که برای بسیاری از اتهامات زندانی شده، کسی که خانه‌اش هدف حملات بمب‌گذاری قرار گرفته، کسی که زندگی خود و خانواده‌اش تهدید شده، کسی که به رغم این‌ها هرگز تردیدی به خود راه نداده!»

7-7-2014 7-06-44 AM

منبع


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

اگر قرار بود ابرقهرمان‌ها، لباس‌های قرن نوزدهمی می‌پوشیدند

ما عادت کرده‌ایم ابرقهرمان‌ها را در لباس‌های امروز ببینیم و فیلم‌های زیادی هم که بر مبنای کامیک‌بوک‌ها ساخته شده، این تصور را در ذهن ما تشدید کرده‌اند.اما اگر قرار بود همین ابرقهرمان‌ها لباس‌های قرن نوزذهمی می‌پوشیدند، چه می‌شد؟…

زره نمادین فلزی پیچیده‌ برای گربه‌ها و موش‌ها – کار یک هنرمند باذوق!

دشمنی بین گربه‌ها و موش‌ها به قدمت تاریخ است. اگر قرار بود آنها مثل آدمیان در برابر هم صف‌آرایی کنند چه چیزهایی برای این نبرد می‌ساختند؟کار یک هنرمند کانادایی تقریباً در همین سمت و سو است. جف دی بوئر با الهام از فرهنگ‌های باستانی و…

وقتی با اشعه ایکس از اشیای عادی عکس بگیرید؛ شگفت‌زده می‌شوید! کاری که آندری دومان کرد

مجموعه عکس‌های اشعه ایکس می‌توانند اشیاء روزمره را به روشی باورنکردنی و منحصر به فرد نشان دهند.آندری دومان، عکاس تجاری، حدود یک سال است که این کار را می‌کند. زمانی که دومان کاری را برای مشتریان انجام نمی‌دهد، دوست دارد پروژه‌های شخصی را…

توهم کوتارد: آنهایی که تصور می‌کنند مدتهاست مرده‌اند!

«می‌اندیشم پس هستم»  Cogito, ergo sum با این حال همه کسانی که می‌اندیشند با این باور دکارت موافق نیستند.محتوای تفکر برخی از افراد مبتلا به یک اختلال عصبی روانپزشکی نادر، معروف به سندرم کوتارد، به جای اینکه به حس بودن منجر شود، به احساس…

۸ خودروی جذاب تاریخی که توسط طراحان ایتالیایی بازطراحی و جاودانه شدند

ایتالیا خانه‌های طراحی معروفی دارد. Pininfarina ،Bertone ،Touring ،Giugiaro و Vignale برخی از مهم‌ترین نام‌های طراحی خودرو هستند.در این خانه‌های طراحی، همه‌چیز از جمله خودرو طراحی می‌شود. چه خودروهایی که تجاری و قابل تولید باشند؛ چه…

عکس‌هایی از حوادث ناگوار که با کمی «احتیاط» و عقل قابل پیشگیری‌اند

گاهی ما در کارهایمان به اصطلاح از خلاقیت استفاده می‌کنیم یا سعی می‌کنیم کاری را بدون اینکه وسایل لازمش را داشته باشیم با چیزهای بی‌ربط، در زمان کم، تمام کنیم. خب راستش گاهی شانس می‌آوریم و پز می‌دهیم که خلاقیت داشته‌ایم، اما خیلی وقت‌ها…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
9 نظرات
  1. مهران می گوید

    یکی از زیباترین جنبش های تاریخ بشر؛ برای برابری!

    ممنونم خانم مجیدی..

  2. reza می گوید

    They have a dream

  3. ایلا می گوید

    خیلی ممنون عالی بود ای کاش هیچوقت امیدمونو از دست ندیم

  4. zanyar می گوید

    حال کردم با پستتون. عالی بود.

  5. محمد حسن می گوید

    مرسی

  6. زینب می گوید

    خیلی خوب و زیبا بود. مبارزه برای احقاق حقوق برابر در طول تاریخ همیشه جذاب و پر از درس بوده و هست.

  7. علی می گوید

    بسیار زیبا! قدرتی که در جنبش های مدنی و همبستگی مردم هست در هیچ چیز دیگری نیست.

    یک نکته : در تصویر 4 از واژه Negro استفاده شده که بار معنایی بی ادبانه تری نسبت به سیاهان دارد. گویا از ابتدا این واژه مترادف سیاه بوده اما در گذر زمان و بخصوص دوران برده داری و جنگ داخلی آمریکا معنای متفاوتی همراه با بار تمسخر و تحقیر گرفته است. جایی خواندم ، اما دقیق نمیدانم کجت، که استفاده از واژه میتواند فرد را در معرض اتهام نژاد پرستی در دادگاه آمریکا قرار دهد.

    http://en.wikipedia.org/wiki/Negro

  8. شهرام می گوید

    چهار شمع بودند که به آرامی میسوختند .سکوت طوری بر فضای اتاق خیمه زده بود که به وضوح میشد صدای درد دلشان را با یکدیگر شنید .

    شمع اول گفت : من «آرامش» هستم …!

    هیچ کس نمیتواند از نور من محافظت کند ، بهر حال فکر کنم باید بروم ، چون هیچ دلیلی برای ماندن و بیش از این سوختن نمیبینم …

    رفته رفته شعله اش کم نور و کم نور تر شد تا اینکه بطور کامل از بین رفت ( خاموش شد ) .

    شمع دوم گفت : من «ایمان» هستم ..

    گمان نکنم تا مدت زیادی بمانم ، وقت رفتنم فرا رسیده و هیچ دلیلی برای بیشتر از این بودنم باقی نمانده من دیگر برای هیچ کس ارزشی ندارم .

    تا صحبتهایش تمام شد ، نسیمی به آرامی وزید و شمع دوم را خاموش کرد .

    شمع سوم با غم زیادی شروع به صحبت کرد : من «عشق» هستم ..

    دیگر قدرتی برای ماندن ندارم ، دیگر کسی به من اهمیت نمیدهد و مردم قدر مرا نمیدانند و فراموش کردند که عشق از همه کس به آنها نزدیک تر است .

    بیشتر منتظر نماند و دوام نیاورد ، نورش کاملا از بین رفت و مانند شمعهای قبلی خاموش گشت .

    ناگهان کودکی وارد اتاق شد و سه شمع اول را خاموش شده دید

    با گریه و اندوه زیادی گفت : ای شمع ها ! ای شمع ها‌ ! چرا شعله تان خاموش شد و نورتان از بین رفت؟ باید تا ابد روشن بمانید و همه جا را نورانی کنید .. شما را بخدا روشن شوید .. نروید .

    .
    کودک همچنان به اشک ریختن و گفتگو با شمع های خاموش ادامه میداد و التماس میکرد
    در آن هنگام بود که شمع چهارم شروع به حرف زدن کرد و گفت :

    نترس کوچولوی من ، تا وقتی که من هستم و وجود دارم میتوانم آن سه شمع را روشن کنم و تا همیشه پر نور نگهشان دارم .. زیرا من «امید» هستم .

    کودک داستان ما با اشتیاق و شتاب فراوانی شمع چهارم را به دست گرفت و با شعله اش سه شمع خاموش شده را دوباره روشن کرد

    آره .. «امید» رو هیچ وقت نباید از زندگیمون برونیم

    هر کدوم از ما با کمک «امید» میتونیم از «عشق» و «ایمان» و «آرامش»ما ن را دل و در زندگیمان برای همیشه نگهداری کنیم.

  9. ماه بیگم می گوید

    با تشکر
    جمله ی عکس شماره 15 برای من مقداری نامفهوم بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5