تحلیل نازیبایی ساعت اپل- ساعت اپل، فرصتی طلایی که اپل به خاطر محدود شدن خلاقیتاش از دست داد

این روزها، روزها خوبی برای طرفداران اپل نیست و در همان ابتدای این مقاله باید بگویم که برخلاف چیزی که شاید برخی از شماها تصور نویسنده این سطور هیچ قراردادی برای حمایت همیشگی و «فن» بودن اپل نبسته است و میخواهم از این پست استفاده کنم و از اپل و جانی آیو و مدیریت تیم کوک، انتقادهایی کنم.
مشکل وبلاگنویسهای فناوری در ایران
وبلاگنویسهای ایرانی، از لحاظ بازتاب اخبار فناوری، مشکل خاصی ندارند. شاید دو سه سالی بشود که آنها سرعت عمل بسیار خوبی پیدا کردهاند و از نظر ادبیات نگارشی هم موفقتر بودهاند و از نظر تکنیکهای مدیریت رسانهای خود را بسیار تقویت کردهاند.
مشکل عمده در این دو محور است:
۱- کمتر پیش میآید که شخصا در مورد یک سرویس اینترنتی یا یک گجت اظهار نظر شخصی بکنند، مقایسه کنند و پیشنهاد بدهند.
۲- کمتر پیش میآید که فناوریها و حواشی را در خدمت به انسان و در رابطه با ارتقای ذهن و کاراییهای ما تفسیر کنند، آیندهبین باشند و فارغ از نظر وبلاگهای معتبر انگلیسی، خود دست به نقد و آفرینش یک مقاله بزنند.
بله! ما وبلاگنویسیهای فناوری خیلی کم پیش میآید که شخصا به اخبار دست اول دست پیدا کنیم، بودجهمان خیلی محدود است، عوامل لازم را نداریم، مثلا نمیتوانیم وقتی به CES رفتیم، در یک گروه ۷-۸ نفری برویم و با تقسیم کار همه رویدادها را بازتاب دهیم و تفسیر کنیم. اما از همین جا با همین اینترنت حلزونی محدود هم هنوز گاهی میتوانیم کارهایی بکنیم و نظریهپردازی کنیم!
البته یکی از مشکلات پیش پای ما وبلاگنویسهای فناوری هراس از بازتابهای و تعاملات منفی برخی از کاربران ماست. همین امر باعث میشود که هنگام نقد پدیدهها، رویدادها و محصولات فناوری، ما همیشه محافظهکارانه عمل کنیم و دست به عصا راه برویم و در انتخاب کلمات و جملات خود احتیاط بیش از حد کنیم و به جای ارائه نظریات شخصیمان، سعی کنیم نظرات بلاگرهای دیگر را منعکس کنیم.
به عبارت دیگر ما واهمه داریم که در صورت اشتباه در ارزیابی با فرضا یک پست تکانهای به سختی تنبیه شویم و فرضا از ما سؤال شود که شما در مقام یک آدم غیرمتخصص در امور فناوری، چطور میآیید و از یک شرکت بزرگ با آن همه ذهنها خلاق و مهندسان باسابقه انتقاد می کنید!
با این همه وقتی این چند روزه مقالهای مناسبی پیدا نکردم که در آن تحلیل شده باشد که «چرا» ساعت اپل یا اصولا همه ساعتهای هوشمندی که تا به حال ساخته شدهاند، زیبا نشدهاند، تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم و مقالهای بنویسم.
وقتی شنیدیم که از جانی آیو روایت شده است که ساعت اپل، کار و کاسبی ساعتسازان سوئیسی را به مخاطره خواهد انداخت، بسیار خشنود شدیم. چون هیجان داشتیم این ساعت جدید را که قرار است هنر و زیبایی و یک محصول کارای فناوری پوشیدنی را با هم بیامیزد، ببینیم.
خوشحالی ما نه به خاطر موفقیت یک برند و شرکت، بلکه به خاطر معرفی یک رده محصول جدید بود. ما دوست داشتیم که همان تجربه آیپد تکرار شود، طوری که با ورود اپل به بازار، ناگهان «رده تبلت» پا گرفت و مطرح شد. ما دوست داشتیم که از این به بعد، در کنار، گوشیها و تبلتها، ساعتهای هوشمند را ببینیم. آن هم نه به عنوان اسباببازیهای عجیب، بلکه به عنوان ابزارهایی که زندگی ما را تغییر خواهند داد و راههای جدیدی برای ارتباط سریعتر و آنیتر و رفاه بیشتر ما فراهم آورند.
ساعت اپل با چه ذهنیتی میتوانست موفق باشد؟
به گمان من گروه طراحی اپل و جانی آیو، در حل مسئله غامض ساعتهای هوشمند موفق نبودند، گرچه بارقههایی از ابتکار در طرح آنها به چشم میخورد، اما آنها در آستانه دروازههای پیروزی متوقف شدند. ممکن است آنها در نسخه دوم ساعت خود، موفق شوند، فقط به شرطی که نگاهی نو به آنها تزریق شود.
اپل در دو صورت میتوانست یک ساعت هوشمند زیبا بسازد: ۱- المنتهایی زیباییشناسانه قبلی در ساعتهای مچی را یک به یک شناسایی کند و آنها را با کمی تغییر در قالبی دیجیتال بازآفرینی کند. ۲- خود، مفاهیم زیباییشناسانه جدید خلق کند.
اما واقعا کار دوم از عهده یک شرکت فناوری برنمیآید، بلکه در صلاحیت طراحان مد و زیبایی و متخصصان طراحان صنعتی شرکتهای بزرگی است که دهههای طولانی در این راه تلاش کردهاند. تازه، آنها هم به آرامی روندها و مدها و سلیقههای را تغییر میدهند و کمتر پیش میآید مثلا در طراحی لباس و کیف و کفش و زیورآلات، ناگهان یک مفهوم کاملا تازه بیافرینند.
پس:
مشکل شماره یک اپل، ارزیابی نادرست از زیباییشناسی ساعتهای کلاسیک و ندانستن ذائقه مردم بود. سالهاست که ساعتسازان معتبر از امگا و رولکس گرفته تا تیسوت و سیکو، طبق فرمول کلی امتحان پسدادهای ساعت مچی میسازند.
۱- کاربران فقط به ساعتهای با صفحه دایرهای روی خوش نشان میدهند:
آیا ساعت کلاسیک موفق و زیبایی دیدهاید که صفحه دایرهای نداشته باشد. انسانها از نظر زیباییشناختی انحنا و سطوح گرد را به خطوط راست و زوایای تیز ترجیح میدهند. اپل نمیتواند این حس فطری زیباییشناختی را تغییر بدهد.
بله! مشکلات تکنیکی همیشه وجود دارند، اما مگر موتو ۳۶۰ همین مشکل را نداشت. آیا برای شرکت بزرگی مثل اپل، برطرف کردن این مشکل بعد از ۲ سال کار دشواری بود.
با این کار مسلما، فضاهای مفیدی به خاطر دایرهای شدن ساعت از دست میرفت، اما ما اصلا در یک ساعت به صورت پیشفرض با فضای محدود سر و کار داریم و باید سعیمان باشد همه چیز را در فضای محدود تعریف کنیم.
۲- باز یک ساعت کلاسیک را با دقت نگاه کنید. چه چیز دیگری ساعت مچی شما را زیبا کرده است؟
عقربههای مختلف، علایم روی صفحه، تکان خوردن عقربهها و جلوهها نور و سایه خفیفی که با تکان خوردن عقربهها ایجاد میشود.
مسلما در یک ساعت هوشمند، دیگر نیازی به اجازی مکانیکی و عقربهها نیست، بلکه باید با شیوههای مختلف این جلوهها را شبیهسازی کرد.
ساعت اپل گرچه جلوههای متنوعی برای بازسازی جلوه مکانیکی دارد، اما چندان موفق نبوده است. به فضای آزاردهندهای مشکی بین در گوشهها نگاه کنید. این فضا به خاطر دایرهای نبودن صفحه نمایش ایجاد شده است.
مشکل بعدی این است که طبق فلسفه جدید طراحی فلت که در ذهن جانی آیو دیگر نهادینه شده است، او دیگر علاقه برای بازسازی دیجیتال رویدادهای مکانیکی در محصولات اپل ندارد، اصطلاحا که اسکئومورفیسم را به کنار نهاده است.
اما اتفاقا بسیار خوب بود که در ساعت اپل، لااقل در بعضی جاها از اسکئومورفیسم استفاده میشد. برای مثال ترتیبی داده میشد که هنگام حرکت عقربهها، جلوههایی ظریف و دقیق از سایه در کنار و پشت عقربهها ایجاد میشد.
حتی میشد از جلوه پارالاکس هم استفاده کرد، طوری که وقتی کاربر ساعت را کمی تکان میدهد، صفحه ساعت کمی تغییر پیدا کند.
۳- اما واقعا با همین دو کار ساعت اپل موفق میشد، مسلما خیر!
فرض کنید که اپل چیزی شبیه موتو ۳۶۰ میساخت:
فرض کنید که اصلا ساعت اپل این طوری بود:
آیا ما ساعت زیبایی داشتیم؟
ابدا!
هنوز چیزهای کلیدی دیگری باقی ماندهاند.
برای این کار شما باز هم باید یک ساعت مچی شیک را در دست خودتان بگیرید و از خودتان بپرسید، واقعا چه چیزها و اجزایی این ساعت را زیبا و خواستنی کرده است؟
همان طور که در یک گوشی، کیفیت بدنه و نوع طراحی لبه، حاشیه و پشت گوشی برای ما مهم است، در یک ساعت هم مسلما این امر بسیار اهمیت دارد.
خب، به این ساعتهای تیسوت نگاه کنید:
بله! حاشیه صفحه نمایش، همان قسمتی که در گوشیهای موبایل اهمیت خاصی ندارند و اصطلاحا به آن bezel گفته میشود.
طبق روندی که هماکنون در گوشیهای هوشمند به جریان افتاده این bezel چیزی مزاحم است و حتی برخی برای عریض کردن صفحه نمایش، سعی میکنند آن را به کلی حذف کنند.
اما نه! این bezel اتفاقا چیزی است که اگر در یک ساعت هوشمند به آن اهمیت ندهید، کلی ضرر میکنید!
این قسمت حاشیه با یک شیب ملایم و جلوه فلزی که ایجاد میکند، ساعت را بسیار زیبا میکند.
شاید اپل به فکر ساخت این قسمت در طراحیهای اولیه بوده است، اما احتمالا خیلی زود طراحان با خود فکر کردهاند:
اوه! صفحه نمایش را که دایرهای کردیم و کلی از اندازه صفحه نمایش به همین خاطر کم شد، حالا به خاطر این bezel بیاییم و باز هم کلی فضای مفید دیگر را حرام کنیم؟!
اپل باید با این امر کنار میآمد که اصولا در یک ساعت هوشمند، این محدودیت اندازه صفحه نمایش وجود دارد و کل فرایند را را باید بر همین اساس انجام دهد، اپل باید ایمان میآورد که در همان دایره محدود با قطر ۳.۵ سانتیمتر باید همه کارهایش را انجام بدهد.
حالا این سؤال پیش میآید که فرض کنید که این bezel را ساختیم و ساعت هم زیبا میشد، عملا به نظر این قسمت، یک قسمت مکانیکی بدون کارایی در یک ساعت «هوشمند» نمیشد؟ آخر چطور انتظار دارید که ما یک ساعت مدرن هوشمند داشته باشیم، و بعد بیاییم و اجزایی مکانیکی را در آن تعبیه کنیم که به هیچ کاری نیایند.
پاسخ در این است که اتفاقا اپل باید برای این بخش «عملکرد» هم ایجاد میکرد!
چطور؟
به باور من، رابط کاربری اپل برای ساعت هوشمندش، هوشمندیهای خوبی دارد. مشکل اصلی این بود که نمیشد با همان رابط کاربری گوشی و تبلت، با یک صفحه نمایش محدود ارتباط برقرار کرد. به همین خاطر اپل gestureهای جدید را معرفی کرد و یک پیچ یا اصطلاحا digital crown هم معرفی کرد که با آن میشود مثلا در یک نقشه زوم کرد و تا حدی نقش دکمه هوم را بازی میکند.
اما اپل فقط با کمی ابتکار بیشتر، میتوانست رابط کاربریاش را ارتقای بیشتری بدهد و یک رابط کاربری کاراتر معرفی کند و برای تعامل با گوشی از همین قسمت bezel استفاده کند.
برای این کار من موقع نوشتن این مطلب، ساعتم را برداشتم و با خودم تخیل کردم که این ساعت، ساعت هوشمند اپل است. انگشتهایم را روی قسمت حاشیه گذاشتم و با خودم فکر کردم که چه میشد، اگر برای این قسمت هم اعمال لمسی معرفی میشد؟
بله باز هم مشکلات تکنیکی ممکن بود وجود داشته باشند، اما باز هم برای مهندسان اپل آن هم در ۲ سال زمان کار روی این پروژه این چیز مشکلی نبود.
تصور کنید که اپل لمس یک انگشتی و دوانگشتی برای این قسمت معرفی میکرد:
– در هنگام لمس دوانگشتی، یعنی وقتی مثل همین تصویر بالا انگشت شست و اشاره خود را روی bezel گذاردهاید، میتوانید مثلا دو انگشت را به صورت دایرهای به سمت راست بگردانید، چیزی شبیه گرداندن فرمان خودرو به سمت راست.
متعاقب این عمل اپل میتوانست برای این gesture اعمالی تعریف کند، مثلا با این عمل میشد صفحات اپلکیشن را جلو عقب کرد یا توییتها و پیامکها را یک به یک دید.
حالا اپل میتوانست برای همین قسمت لمس یک انگشتی هم معرفی کند. کافی بود که کاربر انگشت خود را روی قسمت حاشیه بگذارد و کمی بالا و پایین ببرد یا تپ کند.
حالا ممکن است بگویید، وقتی که خود صفحه نمایش ساعت اپل لمسی است، چرا باید اعمال لمسی برای قسمت حاشیه هم تعریف کنیم؟
پاسخ این است که ساعت اپل کوچک است و وقتی شما انگشت روی آن مینهید، عملا فضای خیلی زیادی را دیگر نمیبینید. شما با یک تبلت یا گوشی که صفحه نمایش بزرگ دارند، طرف نیستید، مثل این میماند که شما هنگام کار با یک تبلت کف دست را رویش بگذارید!
به این ترتیب من معتقدم برای یک ساعت هوشمند، وجود یک قسمت bezel که به زیبایی طراحی شده باشد و عملکرد لمسی هم داشته باشد، ضروری است.
مشکلات تکنیکی را هم میشد با سادگی رفع کرد، اینها چیزهایی حاشیهای هستند.
۴- بعد از قسمت مغفول حاشیه میرسیم به قسمت پیچها:
پیچها واقعا یکی از قسمتهایی هستند که ساعتها مچی را زیبا میکنند، خوشبختانه اپل یک digital crown برای ساعت هوشمند خود معرفی کرده است که هم زیباست و هم کارا.
اما اگر قسمت bezel را با آن عملکردها به رسمیت بشناسیم، تعریف عملکرد برای این قسمت کمی دشوار بشود. اما به هر حال در هماهنگی با سیستم عامل و رابط کاربری میشود این قسمت را حفظ کرد و اعمالی هم برای آن تعریف کرد.
۵- قسمت دیگری که در همه ساعتهای مچی موفق وجود دارد و در ساعتهای هوشمند تا به حال به آنها توجه نشده است، چیست؟
این قسمت، قسمتی است که من نمیدانم اصطلاحا به آن چیز میگویند، اما من اسمش را یال میگذارم!
کلا از نظر زیباییشناسی همان طور که گفتیم انسانها به انحناها علاقه دارند. چرا خط نستعلیق زیباست، به خاطر همین انحناهای زیبا، به خاطر اینکه بعد از هر گردی و هر قسمت توپری، یک قسمت باریک داریم که به نرمی به هم تبدیل میشوند.
در طراحیها هم باید به این نکته توجه داشت.
اگر صفحهدایرهای ساعت هوشمند شما، ناگهان و بدون تأمل به یک بند ساعت بچسبد، گذر ناگهانی از صفحه ساعت هوشمند به بند ساعت که از هر نظر ممکن است متفاوت باشد، ترکیب زیبایی ایجاد نمیکند، شما ناگهان دو جزء را در کنار هم میبینید که از نظر جنس و بافت و بازتاب نور با هم متفاوتند.
اما این قسمت یال کمک میکند که صفحه نمایش به نرمی به بند ساعت بچسبد.
این قسمت با تراشها و سطوح مختلف و بازتابهای فلزی نور، میتواند یک ساعت را بسیار زیبا کند.
نکته: حتی میشود برای این ۴ یال به زیرکی عملکرد سختافزاری معرفی کرد!
من به چیز فکر میکنم؟!
به ۴ باتری کوچک در درون این یالها که بتوانند ماندگاری شارژ باتری را از یک روز به ۲ روز افزایش دهند! در طراحی عادی، شما باید یک ساعت دایرهای داشته باشید که به بند ساعت بچسبند. اندازه خود ساعت را که نمیتوانید زیاد بزرگ بگیرید، ضخامتاش را هم همین طور. اما این قسمت یالها در حکم افزونهای هستند که هم ساعت را زیبا میکنند و هم میشود از آن استفادههایی کرد.
بله مشکلات طراحی صنعتی قالب پیشبینی هستند. قابل پیشبینی است که مداری که بخواهد جریان را به این ۴ قسمت انتقال بدهد، پیچیدگی خاص خود را خواهد داشت. اما برای اپل با آن همه سرمایه و آن همه مهندس، باز هم این کار دشواری نیست.
۶- مشکل بعدی ساعت اپل این بود که قسمت اصلی ساعت، دارای نسخههای مردانه و زنانه نبود.
چطور میتوانید قدم به دنیای مُد بگذارید و از رقابت با ساعتسازان سوئیسی حرف بزنید، وقتی ساعت شما نسخه مردانه و زنانه ندارد؟!
آیا از بندهای ساعت اپل میتوانم خُرده بگیرم؟ نه چندان! اپل دستکم در این قسمت خیلی خوب عمل کرده است، اما مسلما اگر قرار بود، طرح بالا پیاده شود، بندهای ساعتاش را باید نوع دیگری طراحی میکرد.
دست آخر اینکه به نظر میرسد ذهنیت طراحی جانی آیو و گروهش، آنچنان که تصور میکردیم خلاق نیست و برخلاف آن ویدئوی زیبایی که در آغاز همایش اپل دیدیم، «نگاه متفاوت» و لااقل نگاه هوشمندانهای که بتواند قادر به تقلید و بازآفرینی زیباییهای کلاسیک در یک محصول دیجیتال باشد، فعلا از کاپرتینو رخت برسته است.
اپل ممکن است با گرفتن بازخورد، سال بعد، هم ساعت هوشمندش را اصلاح کند و هم زشتیهای آیفون ۶ در قسمت پشت را بزداید، اما فرق است بین شرکتی که که سابق بر این میتوانست، حتی پیش از خود مردم متوجه سلیقهها و نیازهای نهانی شود و شرکتی که حالا دست به آزمون و خطا میزند و «بازار» برایش تکلیف تعیین میکند.
با وجود همه این انتقادها معتقدم که ساعت اپل بعد از ورود به بازار به خاطر رابط کاربری و عملکردهایش و اپهایی که توسعهدهندگان برای آن خواهند ساخت، موفقترین ساعت هوشمند بازار خواهد شد، اما مسلما فاصله زیادی برای تبدیل شدن به یک «پدیده» خواهد داشت.
عجب مطلب کامل و خوبی بود. خیلی عالی به همه جزئیات پرداخته بودید دکتر.
ممنون
بسیار نیکو بود این مطلب . باشد که از این پس مطالب فناوری را با تحلیل های شما بخوانیم .
در این مورد خاص میشد روح انسانی و نگاه ایرانی را در مطلب یافت . واقعا لذت بردم .
قرار نیست اپل همیشه برنده میدون باشه باید بعضی اوقات باخت داد تا بعد پیروز شد. اپل مسلما به این شکست ها نیاز داره
تقریبا با تمام تحلیل موافقم. همه نواقصی که گفتید را به اضافه ضخامت نسبتا زیاد این ساعت که کنار هم بگذارید زیبایی چندانی نخواهد داشت. از اپل انتظار نداشتم. ولی از حق نگذریم که آیفون ۶ بسیار زیباست. خط قسمت پشت هم نسبتا سلیقه ای است. بعضی ها می پسندند.
در فیلم استیو جابز، موقع اخراج جابز، رییس هیئت مدیره حرف خوبی به او زد، گفت: “استیو، تو آینده ی مکینتاش را فروختی و سطح انتظارات را از اون بالا بردی، ولی هنوز یک چهارم اونرا هم تولید نکرده ای!”
با شایعاتی که از iWatch می شنیدیم، به نظر میرسه همین اتفاق دوباره برای اپل رخ داد. مردم انتظارات بالایی از این شرکت داشتند و همین که چند سال طول کشید تا اپل ساعتش را معرفی کنه، همه فکر میکردند از لحاظ طراحی، رابط کاربری، امکانات، عمر باتری و … با یک “پدیده جادویی” روبرو هستیم. در عمل دیدیم که اینطور نبود و جادوی اپل، پس از دوران جابز، از بین رفته.
در مورد سبک طراحی اسکئومورفیسم که جابز به اون علاقه داشت، معتقدم این جهش به سبک فلت شدن، احتمالا بخاطر برنامه ریزی طولانی مدت برای ارائه نمایشگرهای شفاف هستش. مثلا تبلت هایی که مثل شیشه بتوان پشت آنرا دید مسلما با طراحی فلت، بهتر همخوانی دارند. اما با اتفاقات چند سال اخیر اپل، این مورد غیرمحتمل است و بیشتر به نظر میرسه تیم کوک و جانی آیو، مغرور از ثروت افسانه ای اپل که جابز به یادگار گذاشت، قدرت آینده نگری و به اصطلاح Vision خود را از دست داده و سعی میکنند با دوری از منش جابز، نام خودشان را به عنوان اسطوره های دوران پست-جابز (!) مطرح کنند. این را دقیقا میشود از حرکات ناسنجیده و فکرنشده شان فهمید.
زمانی جابز گفت: “به نظرم برند فقط یک چیز است: اعتماد”. امروزه با اپلی که شاهدش هستیم، این اعتماد از مشتری سلب شده. چرا که مانند کمپانی های دیگه (سامسونگ،…) که مشتری را پس از خرید رها میکنند، اپل هم از ارائه آپدیت برای دستگاههای قدیمی امتناع ورزیده و حتی اگر هم آپدیت ارائه شود، فاقد بسیاری امکانات جدید خواهد بود.
بنابراین اینکه در خبرها آمده احتمالا آیفون ۵ و ۵S سال بعد دیگر تولید نشوند، به معنای یک چیز است: “خریداران دو سال گذشته ی اپل، به مثابه موش آزمایشگاهی آن بوده اند”. و متاسفانه این حقیقتی تلخ است.
در مورد ساعت میشود گفت اپل نوآوری به خصوصی ارائه نکرده و حتی عمر باتری را هم افزایش نداده و بدتر از همه، انحصارطلبی اپل باعث شده فقط با آیفون کار کند!
ببخشید که طولانی شد، ولی حرفهایی بود که باید زده میشد. به هر حال، من آیفون ۴S و آیپد ۴ خودم را نگه میدارم، به عنوان یادگارهایی از دوران طلایی جابز که احتمالا ۱۰ سال بعد (وقتی دوباره اپل در معرض ورشکستگی قرار گرفت) دوباره باز خواهد گشت، اما در قالب یک فرد دیگر!
موافقم. به نکات خوبی اشاره کردین
عالی بود آفرین
دوست من شما توانایی وبلاگ نویس شدن دارید.
درود.
همین چند روز پیش مطلبی در مورد ترس منتشر کردین 😉 نقدتون بجا بود، به نظرم طراحان مد بیشتر روی رنگبندی و دستبند ها توجه کردند تا خود ساعت. حتی شاید میشد بخشی از مدار و حتی باتری رو وارد قسمت بند کرد (اگر بند ها فلزی بودند).
ساعت خودتونم خیلی زیباست 😀
مطلب خیلی خوبی بود.
قبول دارم که moto360 (که از بین ساعت هایی که معرفی شده نگاه زیباشناسی بهتری داشته) هم هنوز تا یک ساعت دیجیتال راه زیادی داره، مثلا عدم وجود gps در moto360 یا apple watch که اگر این دو بود، عملا یه وسیله ورزشی خیلی خوب به شمار میرفتند و آنقدر به گوشی متکی نبودند.
به قول شما میشد از یال ها استفاده بهتری کرد. مثلا چند سلول خورشیدی در اونها جای میگرفت.
قبول کنیم که با رفتن جابز اون سخت گیری هایی که اپل رو زیبا کرده بود تا حدودی از بین رفته و جانی آیو و تیم کوک راحت تر به هر درخواست مردم و بازار تمایل نشون میدن.
از نظر من طراحی ساعت اپل خیلی نوآورانه است. ذهنیت طراحان اپل از اصول مینیمالیستی تبعیت می کند. بنابراین نباید از اپل انتظار داشت در طراحی ساعت دیجیتال خود، اصول زیبایی شناختی ساعت های آنالوگ را دنبال کند.
شخصا از هیچ کدام از محصولات اپل استفاده نمی کنم. ولی طراحی ساعت اپل از نظر من مجذوب کننده است که این را هم مدیون سادگی و ظرافت طراحی و یکپارچگی است.
مطلبتون بسیار بسیار عالی بود. و باهاتون موافقم چون اگه یه فرد غیرحرفه ای متوجه این مسائل میشه پس اپل که یک تیم فوق متخصص از طراحان و مهندسان داره باید حتماً متوجه این مسائل می شد.
با آقای بهنام و امین هم موافقم.
سلام آقای مجیدی ،
ذات و درون مایه یک شرکت را نمی توان به یک باره تغییر دار ،همین طور که یک انسان نمی توانند درون خود را در مدت زمان کمی عوض کند.
مثلا سامسونگ را نگاه کنید و طراحی های نه چندان جالبش را ببینید !
بیشتر افراد معتقد هستند که طراحی مناسبی ندارند ولی هنوز بعد از بیرون دادم ۵ گلگسی هنوز تغییر خاصی تو طراحی نتوانسته اند بدهند.
به همین خاطره که مایکروسافت نوکیا رو خرید چون دید نمی شه تو یک بازه کم دید طراحی و طرز فکر را عوض کرد.
با اون قسمتی که در مورد نقد و این دست مسایل بود کاملا هم عقیده هستم .
توی وب فارسی مطالبی که خود نویسنده تولید کرده باشه خیلی خیلی کم است. بیشتر مطالب برگرفته از سایت های خارجی و یا کپی از سایت های دیگه ، در واقع یک مطلب مشابه رو به زبان نویسنده های مختلف در جاهای مختلف می بینیم !
همبن طور مطالبی که به نقد بپردازد خیلی نادر است.
البته این بخش کوچکی از ماجراست ، برای یک بلاگ نویس و بلاگ هیچ چیز بد تر از نداشتن کامنت نامناسب نیست ، همان مشکل در نوشتن مطلب در کامنت ها هم هست. بیشتر کاربران در نوشته تامل نمی کنند و و فقط می خوانند و از خود در مورد مطلب هیچ سوالی نمی کنند !
به همین دلیل است که بیشتر شاهد کامنت هایی از این دست هستیم:
مطلب خوبی بود.
عالی بود.
دستتون درد نکنه.
اپل فلان . مایکروسافت فلان . و ……
البته می توان آن را یکی از دلیل کم بودن کامنت ها دانست.
خود شما وقتی کامنت ها را می خوانید که تایید کنید ، چه قدر مشتاق دیدن یک کامنت جالب و نکته دار هستید در میان دها کامنت ؟
زمان تعیین کننده همه چیزه نه نقد شما و من به شخصه از طرح ساعت اپل خوشم
خودم تبلت ایپد اپل وگوشی زد ٢ سونی دارم و اگه یه روز بخوام ساعت بخرم این ساعت مدل اسپرتشو میگیرم و واقعا از ظاهرش خوشم میاد سلیقه با سلیقه فرق داره مجید جان دلبندم خوشت نمیاد برو یه ساعت دیگه بگیر کسی زورت نکرده این ساعت بخری
نمی خوای نخر. ما ایرانیا نمیدونم چیه فکر میکنیم باید همه با ما هم عقیده باشند؟؟؟!
دقیقا منظور از مطلب اول نقدشون افرادی مثل شما بودن…اصلا انگار تا حالا با مفهوم نقد آشنا نشدین
عقیده ی شما هم در جای خودش محترم.
اما خونسردی خودتون رو هم حفظ کنید!
ندیدن چهره دلیل بر این نیست اینقدر باز صحبت کنید دوست من.
فضای این سایت خیلی پاک و محترم است. اینجا دیجیاتو نیست که همه با چوب تو سر هم بزنند.
لطفا رعایت کنید.
واقعا خندم میگیره از حرفات!
اومدی با بی احترامی میگی :«ما ایرانیا نمیدونم چیه فکر میکنیم باید همه با ما هم عقیده باشند؟؟؟!»
خودت تحمل نظرات مخالف رو نداری! این جمله رو باید در مورد خودت بنویسی نه نویسنده مطلب!
خوب مگه کسی جلوتو گرفته واسه خرید ساعت؟ برو بخر آقاجان برو صدتا بخر!
جالب بود اما از نظر من ساعت اپل به هیچ وجه زیبا نبود و موفق هم نخواهد بود. ساعت موتورولا شانس بیشتری برای موفقیت دارد.
عالی بود…بخصوص با این قضیه گرد بودن صفحه ساعت…معروفترین و گرونقیمترین ساعتای دنیا مال رولکس هستن و من لااقل تا حالا بجز ساعت گرد ساعتی ندیم که این کمپانی بسازه…ای کاش یه مقدار بیشتر خلاقیت داشتن
رولکس نه معروفترین و نه گرونترین ساعتای دنیا رو نمیسازه، لطفا کمی در اینترنت جستجو کنید.
مشکل اپل ساعتش نیس. نو آوری به کنار ، وقتی اون دوربین پشت گوشی رو دیدم بیشتر شبیه این بود که اپل خودش خواسته خودش رو دست بندازه ! واقعا حد نهایی اپل این بود که بیاد سایز گوشی رو افزایش بده ؟! اینکه هر دفعه بیاد بگه مثلا تعداد پیکسل افزایش پیدا کرده این که نشد نو آوری ؟ مشکلات اپل خیلی جدی تر از ساعتش هست.
علی رغم اینکه ساعت اپل آنچنان جذاب نیست، ولی به نظرم طراحی خوبی داره.
نظر خودم رو به نقدهای شما میگم :
۱. طراحی خوب، باید متناسب با کاربرد باشه و اپل هم این مورد رو به خوبی رعایت میکنه. طراحی ساعت کلاسیک به شکل دایره متناسب با کاربرد ساعت هست. فاصله یکسان مرکز ساعت با اعداد و خطوط دقیقه، خوانش ساعت رو راحتتر میکنه. اما محور قرار دادن چنین مسالهای برای طراحی گجتی که قرار نیست “فقط ساعت” باشه ممکنه نتیجه مناسبی نداشته باشه.
این رو هم در نظر بگیرید که اکثر المانهای طراحی شده در گجتهای امروزی مستطیل شکل هستن. کاربران عمدتا به طراحی ویندوز محور عادت دارن. تغییر ناگهانی این عادت کمی گیجکننده است. اندروید هم هنوز با صفحه گرد Moto 360 متناسب نیست. در دموهای این ساعت کاملا مشخصه تعداد زیادی از بخشها صرفا برای صفحات مستطیل شکل طراحی شدن.
به علاوه، چرا تمایل فطری به انحنا نسبت به خطوط راست باید لزوما منتج به گرد بودن ساعت بشه؟ پس چرا گوشیهای موبایل گرد نیستن؟ (:
۲. با مورد دوم موافقم. البته تا حدی مربوط به سلیقه افراد هست به همین خاطر اسکینهای متنوع و شخصیسازی شده میتونه این موارد رو برطرف کنه.
۳. بله، با وجود حاشیه، ساعت اپل به ساعت کلاسیک شبیه میشه ولی فکر نمیکنم اصلا هدف این باشه. عدم وجود عناصر زائد (Austerity) یکی از مهمترین ارکان طراحی در اپل هست. وقتی به حاشیه نیاز نیست، چرا اصلا باید وجود داشته باشه که بخوایم برای اون “عملکردی” در نظر بگیریم؟
۴. واقعا Digital Crown حرفی واسه گفتن نمیذاره!
۵. شخصا مشکلی با بخش یال یا Lug ساعت اپل ندارم! خیلی از ساعتهای دیجیتال با بند فلزی با توجه به عدم نیاز به این بیرون زدگی، این شاسی رو به زیر ساعت منتقل کردن. در اصل این قسمت از ساعت فقط کار اتصال بند به بدنه رو انجام میده که ساعت اپل هم به خوبی از پس این موضوع براومده! بنابراین این بخش زائد هم حذف شده و دیگه مورد جاسازی باتری هم منتفی هست.
ضمن اینکه من مجددا ارتباطی بین برتری زیباشناسانه منحنی بر خطوط راست و وجود Lug نمیبینم. چیزی که در ارتباط بند با کیس کمی توی چشم میاد، متفاوت بودن جنس و رنگ بند نسبت به بدنه هست. در عکسهایی که از ساعت اپل با بند فلزی منتشر شده، به نظرم این هماهنگی -کمرنگ شدن مرز بند و بدنه- به خوبی برقرار شده. همونطوری که احتمالا در ویدئوی معرفی آیفون ۶ مشاهده کردید، محو کردن مرز بین صفحه و بدنه مد نظر طراحان بوده.
۶. به نظر این ساعت “برای همه” طراحی شده. با وجود امکان تغییر بند و اسکین، فکر میکنم به اندازه کافی و بسته به سلیقه هر شخص، میشه تفاوت ایجاد کرد.
فکر میکنم بیشتر مواردی که مطرح کردید، کاملا سلیقهای و شخصی بودن. قابل درک هست که بخش زیادی از مردم با ساعتهای عقربهای بند چرمی خاطره دارن. طبیعی هم هست که از اپل انتظار بازسازی همون تجریبات رو داشته باشن. ولی چیزی که در طراحی این ساعت لحاظ شده، بیشتر نیازهای آینده هست. میدونید که بخش مهمی از بازار اپل رو نوجوانان/جوانان تشکیل میدن. گروهی که احتمالا تجربه بستن ساعت با اون فرم کلاسیک رو ندارن. بنابراین احتمالا با نبودن سایهی عقربه راحتتر میتونن کنار بیان (:
ممنون بابت این مطلب جناب مجیدی. همونطور که بهدرستی اشاره کردید، توی حوزه تکنولوژی ترجمه زیاده ولی کمتر نقد و تحلیل و تجربه نوشته میشه.
شایان عزیز، واقعا عالی نوشتی.
منطق نوشتاریت درست مثل دکتر مجیدی بود، بی غرض.
بسیار عالی بود
تا حد خیلی زیادی موافق بودم
سلام دکتر
اگر در صحبتهای بعدی من جسارتی میبینید لطفا من رو ببخشید:
در جواب ۱:
رادو و خیلی برندهای دیگه ساعت های غیر دایره ای هم دارند که زیبا هستند:
http://www.rado.com/en/mens-watches/family/r-x/subfamily/r55.html
همین الان رادو ساعت های هوشمندی دارد که قسمت bezel آنها تاچ هستند و کارهایی برای ساعت انجام می دهد و اینکار تعریف یک سری عملیات برای اپل واقعا کاری ندارد.
به نظرم مقاله ی خیلی خوبتون یه ضعفی هم داره اینکه در مورد بند ساعت ها اصلا هیچ صحبتی نکردین و همونطور که می دونید بند در ساعتها یه موضوع کلیدی و خیلی مهمه و یکی از تبلیغات اپل هم برای ساعتش مانور بیش از حد !!! روی تنوع بند ها بود.
به علاوه ورژن واچ ادیشن مخصوصا رنگ طلایی اش به نظر میاد که مختص خانوم ها طراحی شده!
به نظر من در شرکتی به بزرگی اپل دقیقا به تمام چیزهایی که شما گفتین فکر کردند و به خیلی چیزهای دیگری هم فکر کرده اند که شما و من اصلا بهش توجهی نداشتیم.
ولی نکته اینجاست که :
آیفون ۵ که معرفی شد من خودم اول گفتم اگر جابز بود اصلا نمی گذاشت که آیفون این شکلی بشه و به نظر من ۴ طراحی بهتری داشت.
بعد ها فهمیدم که طراحی آیفون ۵ و مخصوصا ۵ اس خیلی بهتر از ۴ ه و خیلی خوش دست تره و استفاده ازش هم راحت تره.
نکته ای که من در طراحی های اپل دیدم اینه که اونها در صنعت مد و مخصوصا طراحی خیلی جلوتر از ماها هستند.
و معمولا ما با یک فاز تاخیر به این نتیجه می رسیم که طراحی اونها چقدر از نظر زیبا شناختی خوب بوده.
همه ی اینها رو گفتم نه از این جهت که حرفهای شمارو رد کنم:
من خودم هم از ساعت اپل خوشم نیومد و تصمیمم اینه که این ساعت رو نخرم تا ورژن های بعدی این ساعت بیاد:
ولی اینکه واقعا اپل خوب عمل کرده یا نه رو باید از فروش این ساعت مشخص کنیم و برای قضاوت در مورد خوب بودن ساعت برای عموم مردم شاید زود باشه.
شاید اپل چیزی رو طراحی کرده که بقیه ی ساعتها باید اینطور می بودند!
ممنون از مقاله ی خوب و جامعتون!
خیلی عالی بود و همچنین شایان عزیز،
پس از معرفی ایپد یکی از کسانی که ان را یک شکست بزرگ برای اپل پیش بینی می کردند اقای گیتس بود و البته گذشت زمان نشان داد که اپل از او جلوتر فکر می کرد.
ایفون ۱ که نویسنده از ان تعریف کرده روزهای اول ورود به ایران عمدتا مسخره می شد و حتی در وبلاگی ان را با یک تکه سنگ مقایسه کرده بودند.
بنده مشکلی با طراحی ساعت اپل ندارم. مشکل من کلا با هوشمند و دیجیتالی شدن ساعتهاست.
اگه قرار باشه ابزارهای پوشیدنی تغییر مثبتی تو زندگی ما داشته باشن، فکر میکنم عینکهای هوشمند شانس بیشتری برای این کار دارن
درود
مقاله ی کامل و فوق العاده ای بود ، سپاس .
جدای از مطلبتون همین که جرات میکنید یه برند بزرگ رو نقد کنید خودش کار بزرگیه. ممکنه وبلاگ های خارجی محصولات رو نقد کنن ولی من به عنوان یه ایرانی وقتی اون نقد رو میبیم همیشه تو پس زمینه ذهنم دارم که “از کجا معلوم از اون شرکت پول نگرفته باشه؟” ولی در مورد وبلاگ های ایرانی این قضیه کمرنگ تره.
واقعا شما یکی از برترین های وبلاگ نویسی پارسی هستید !
واقعا احسنت !!! چه ذهن خلاقی دارید ..
موفق باشید !
این چنین عقل و درایت که توراست/تو وزیری یا شهی؟ بر گوی راست
دکتر مجیدی.
عالی بود. لطفا پستهای انتقادی و تحیلی رو ادامه بدهید.
درمورد هر محصولی که خواستید.
ما لذت میبریم از خوندنشون.
با توجه به عادت همیگشی مخاطبان تکنولوژی به صفحات مستطیل محور، در کنار محدودیت های طراحی صنعتی حال حاضر و وجود سلایق مختلف، انتخاب قاب مربعی برای این ساعت آنچنان هم بد نیست… چرا که تیم طراحی نرم افزاری، تمایل ذاتی انسان به خطوط منحنی رو با نسخه جدید سیستم عامل (آیکون ها و انیمیشن ها) کاملا مدنظر قرار داده…
این یعنی تعادلی بین سلیقه، محدودیت و طراحی در دو بعد سخت افزار و نرم افزار، که خب جانی ایو مدیریت هر دو بخش رو بر عهده داره
عالی
واقعا خسته نباشید!
بهترین وبلاگ ایرانی هستید و با این همه محدودیت بهتر از خیلی از سایت های خارجی عمل می کنید!
اول از همه یک نکته رو بگم که چرا تا الان هیچ مقاله ی تحلیلی برای ساعت اپل نبوده. چون هنوز به طور کامل عرضه نشده و کامل تجربه نشده.
به نظر من ساعت اپل زیباست ولی تو طراحی بهترین نیست و فکر کنم تقریبا بقیه نیز با من هم عقیده باشند که موتو ۳۶۰ ( یا به قول جان گروبر موتو ۲۷۰ ) در حال حاضر زیباترین ساعت هوشمند هست. البته که برای تصمیم گیری بهتر باید هر دو را از نزدیک دید.
ولی یک مسئله ی مهم هست و آن کارایی دستگاه هست که در لینک زیر کاملا این موضوع مقایسه شده است.
http://arstechnica.com/apple/2014/09/smartwatch-wars-the-apple-watch-versus-android-wear-in-screenshots/
اپل ساعت را کلا به دلیل آوردن کارایی های جدید ساخت. جمله ای که حتما شنیده اید : جوانان امروز ساعت به دست ندارند زیرا ساعت ها وسیله ای با یک کارایی هستند. اپل ساعت را ساخت تا دیگر کسی به این بهانه بدون ساعت نباشد. برای زیبایی ساعت های زیادی هستند که شما هم از آن ها نام بردید ولی آیا آن ها غیر از نشان دادن زمان، تاریخ و تایمر، قابلیت دیگری دارند؟ نه! پس فضایی نیز نیاز ندارند ولی ساعت اپل از ابتدا برای کارایی ساخته شده و نمایشگر گرد هرچه زیبا باشد کارایی را چندین برابر کم می کند! برای همین کارایی هست که شما هم معتقدید که اپل بیشترین فروش را خواهد داشت.
در مورد یال اگر به عکس هایی که خودتان گذاشته اید توجه کنید، عکس دوم بسیار زیباتر از عکس اول هست و دلیلش یکپارچه بودن فلز است برخلاف عکس دوم که دو تکه فلز مانند محافظی برای چرم هستند ( شخصا من هیچ وقت از این مدل طراحی خوشم نیومد ). حال اگر به ساعت اپل نگاه کنید، این تغییر عرض در بند های مختلف، متفاوت است به طوری که بعضی بند ها این طراحی را ندارند ولی در بند تمام فلزی این مسئله دیده می شود.
باید اقرار کنم مدل رابط کاربری پیشنهادی شما بسیار جالب است و من مطمئن هستم اپل این روش را آزمایش کرده است زیرا بر این که کار با Digital Crown روش درست است تاکید زیادی داشته و این نشان از تحقیق زیاد بر روش ارتباط انسان با ساعت است. به علاوه Digital Crown روشی آشناتر و تا حدودی راحت تر از چرخاندن انگشت است که ممکن است بعضی مواقع جلوی نمایشگر بیاید ویا هنگام کار با نمایشگر دست تماس ناخواسته داشته باشد ( البته اپل برای این مسئله قبلا چاره اندیشیده و در iPhone و iPad Mini استفاده شده است )
حاشیه یا Bezel هم اگر از نمایشگر کم کند که صفحه کوچک می شود و مشکل کارایی پیش می آید و اگر در اطراف نمایشگر باشد، ساعت خیلی بزرگ می شود.
بزرگترین مشکل اپل این است که ساعت از ابتدا در دسته بندی محصولات زیبایی بوده و صدها سال است که طراحان بر روی آن کار کرده اند و از لحاظ زیبایی به بهترین حالت ممکن رسانده اند. ولی برعکس بقیه محصولات اپل صرفا تکنولوژیکی بوده اند و قبل از اپل در بازار نبوده اند و اپل توانست استاندارد تعریف کند و در این کار بسیار موفق بود.
اگر تاریخ بخواهد دوباره تکرار شود ( مانند iPhone و iPad ) سال دیگر طراحی ساعت عوض می شود و در نسخه ی چهارم ( iPhone 4 و iPad Air ) به کمال می رسد.(iPad نسل ۴ و ۳ در اصل یک دستگاه هستند )
اگر من بخواهم یک ایراد از اپل واچ بگیرم که این هم میدونم به خاطر عمر باطری هست و چاره ی دیگری نداشت:
استفاده از صفحه ی AMOLED است که در نتیجه باعث می شود استفاده از رنگ سیاه بالا برود و برخلاف ظاهر iOS و OS X که حس و حال روشن دارند، ساعت حس و حال تیره و سیاه مثل اندروید و ویندوزفون دارد که برای من اصلا دلچسب نیست!
استفاده از صفحه AMOLED رو من فقط در شایعات دیدم و پس از معرفی ساعت در هیچ جا ندیدم اشاره ای به این موضوع شود ولی از روی UI این نتیجه گیری را کردم!
( در صفحه ی AMOLED رنگ سیاه باطری را کمتر مصرف می کند )
خیلی عالی بود….
ممنون
دکتر آلارم ساعتتون نشون میده سحرخیز نیستید
متاسفانه جابز رفت و اپل هم مُرد
من در ساعت G Watch R ال جی، هم صفحه ی دایره ای، هم حاشیه، هم دکمه ی فیزیکی و هم یال را دیدم، مانند ساعت های مچی کلاسیک. نظر شما چیست؟
دوستان. نکته ایکه نظرم میرسد اینستکه زمانی است که به دلیل کمبود ویا نبود تکنولوژی مناسب ویا عدم وجود امکانات مناسب در این مقطع زمانی نتوان دست به خلاقیت مناسب زد ودر واقع خلاقیت با بن بست مواجه میشود. اگر توجه بفرمایید امسال شرکت اپل با رهبری کوک میبایستی امتحان بزرگی را به سرمایه گذاران و سهامداران پس میداد و از این لحاظ سخت تحت فشار بود . یکی از مزایای اخلاقی جابز این بود که به این فشارهای جانبی توجه زیادی نمیکرد وفقط به نوع و کیفیت تولیدتوجه خاص داشت وشناخت عجیبی در زمان مناسب معرفی یک محصول داشت.واگر میدید که دراین زمان این نوآوری بازخورد مناسبی ندارد هرگز دست به اقدام نمیزد. کما اینکه میبیند در معرفی تبلت با وجودیکه پیشگام نبوده وقبل از وی ماکروسافت اولین نمونه از آن را ساخته بود ولی در زمان نامناسب معرفی نمود و شکست خورد .ولی جابز درزمان مناسب وبا اطلاع از بلوغ مناسب تکنولوژی درآن زمان بار دیگر محصولی با نوآوری جدید به دنیا معرفی کردبطوریکه خیلی ها اپل را پیشرو در ساخت اولین تبلت میدانند…!
به نظرم شرکت های موفقی دراین سطح در برهه ای از زمان با بن بست مواجه میشوند چون: ۱- سطح توقع را به یکباره بالا برده اند ۲- نوآوری فقط منحصر به یک شرکت نیست بلکه یک موج ویک مجموعه ای از خلاقیت دیگر شرکت ها را میطلبد تا یک محصول مناسب تولید شود. به نظرم شرکتهایی مثل اپل و…. منتظر جهش فنی در بخشهایی مثل نانو تکنولوژی وبکار گیری آن توسط شرکتهای مثل اینتل و… میباشند تا دراین زمینه بتوانند به آن چیزی که ما اسمش را میگذاریم “خلاقیت و نوآوری ” بیایند.
مثلا بنده تصور میکنم آیا میشود کریستال مایع را در شرایط صنعتی قالب ریزی کرد و بصورت شفاف وهمانند شیشه استفاده نمود. ویا آیا روزی میتوانیم با نانو تکنولوژی رادر ساخت بردهای الکترونیکی طراحی نماییم . دراینصورت تصور بفرمایید اندازه همین مبایل چگونه خواهد بود. پس بنابراین هم اکنون با این رکود تکنولوژیکی مواجه هستیم که شاهد محصولاتی یکنواخت وبا اندکی تغییر در این زمینه مواجه هستیم.
نخستین رده از هر محصولی که نباید کامل باشه، باید جا برای تکامل و بهتر شدن در نسخههای بعدی رو هم داشته باشه.
نقد خوبی بود.
آقا ما نفهمیدیم بلافاصله بعد از «فراموش شده در قضاوت ها»، این مقاله را می نویسید. دچار تضاد شدم. بگذریم. تمام حرفهای شما صحیح و نشانه خلاقیت و قدرت تخیل عالی هست. دوست ندارم این را بگم ولی کاش طراحان اپل هم بیشتر از این خلاقیت استفاده می کردند. اما باید دیدمون را به اپل عوض کنیم. ساعت اپل شاید از نظر طراحی یک معجزه نبود(هرچند که واقعا خوبه) اما از نظر فنی عالی و بی نظیر بود. خیلی دقیق و باهدف خاص ساخته شده. سری ۶ آیفون هم همین شرایط را دارد. خیلی ها طراحیش را دوست نداشتند با اون خط های مزاحم پشتش اما از نظر فنی، قدرت پردازش و گرافیک واقعا بی نظیر بود. توسعه دهنده ها هنوز وقت نکرده بودند با قدرت ۵s خودشون را تطبیق بدهند که این یکی اومد.
فکر می کنم اپل را دیگر باید به چشم بیشتر خلاق فنی نگاه کنیم تا طراحی اون موقع همه چیز درست میشه
چه تحلیل کاملی همه ی جزئیات درباره ی ساعت های هوشمند اپلو شرح داده بود.
ممنون
ممنون از نقد بجاتون
منم شخصا ساعت اپل به دلم ننشت. امیدوارم در نسل بعدی ، به بلوغ برسه
پیشنهاد می کنم این مقاله رو که یه منتقد حرفه ای ساعت نوشته هم بخونید…
خیلی خوب زیبایی ها و ایرادات ساعت اپل رو به عنوان یک ساعت و بدون توجه به بعد نرم افزاری و قابلیت های اضافی دیجیتالش مورد بررسی قرار داده. ضمن اینکه سعی کرده جایگاه و تاثیرش بر بازار ساعت های سنتی رو هم تحلیل کنه:
http://www.hodinkee.com/blog/hodinkee-apple-watch-review
و البته عکس های خیلی زیادی هم از خود ساعت در مراسم معرفی گرفته که ارزش دیدن رو داره
مطلب جامع و خوبی بود. لذت بردم
ممنونم به خاطر مطلب متفاوتتان. ولی بنظرم این مواری که فرمودید لزوما به کمک اپل نمیومد. این مثل این هست که ما یه گوشی داریم (مثلا ایفون ۳ که اول معرفی شد) بعد بیایم تمام گوشی های دیگه رو با همین مقایسه کنیم که گوشی فلان شرکت خوب نشد چون مثل ایفون ۳ حاشیه نداشت یا بدنش مثل فلان مورد نشد و… دقیقا مطابق همین مثالی هست که شما برای ساعتهای کلاسیک زدید.
این مثال رو هم میشد همون موقع برای گوشی های هوشمند زد با اینکه خیلی کارایی داشتن نسبت به گوشی های معمولی اما بسیار متفاوت طراحی شده بودند و به خوبی هم فروش رفتند و کاملا جایگزین شدند.
برای ساعت هم دقیقا همین موضوع صدق میکنه، ساعتهای جدید کارایی خیلی خوبی دارن نسبت به ساعتهای کلاسیک و طراحی کاملا متفاوت … من به شخصه با اینکه اصلا از این ساعت اپل خوشم نیومد ولی بنظرم با استقبال خیلی خوبی مواجه میشه. زمان ثابت میکنه 🙂
جزو معدود پست هایی بود که علاوه بر متن کامنت های با ارزشی هم داشت. با این وجود با این قسمت هایی که گفتید اپل با توجه به مهندسان و زمانی که در اختیار داشته باید مثلا فلان چیز را هم در طراحی لحاظ میکرد ساده کردن بیش از حد مسالهست. شاید واقعا در برخی موارد محدودیت هایی وجود داشته که فعلا راه حلی برای اونها پیدا نکردند. البته ایده هایی که مطرح کردید در نوع خودش جالب بود.
جا داشت تشکر بکنم از نوشتن این مطلب:
تشکر (:
خیلی عالی بود
و با این قسمت از مطلبتون واقعاً موفقم و به زیبایی بیان کردید:
” اما فرق است بین شرکتی که که سابق بر این میتوانست، حتی پیش از خود مردم متوجه سلیقهها و نیازهای نهانی شود و شرکتی که حالا دست به آزمون و خطا میزند و «بازار» برایش تکلیف تعیین میکند.”
مقالتون خیلی خوب بود، منم موافقم که ساعت باید گرد باشه، اصولا ساعت های گرد هم دیر از مد می افتند هم اینکه زیبا تره، به نظر منم واقعا وقتی برای طراحی عقربه ها و کلا جلوه ساعت گونه اپل واچ نگذاشتن، فقط یه نکته اونم اینکه اپل واچ در دو سایز اومده که خوب هدفش مچ های کوچیک و بزرگ مثل خانمها و آقایون بوده، اما خوب اصولا یه گجت دیجیتال زیاد جایی برای کاستومایز زنونه مردونه نداره به نظرم، اما اصولا به نظر من کلا ایده ساعت دیجیتال زیاد جذاب نیست و فکر نمی کنم خیلی هم دوام داشته باشه، از نظر من چیزی که محتاج گوشی هست اونم از فاصله نزدیک و نیازمند شارژ هرروزه وسیله جذابی نمیشه، از نظر من بهترین ساخته اپل بعد از آیفون مک بوک ایر بوده، بازم مرسی
ممنون علیرضای عزیز
مطلب بسیار خوب و جالبی رو منتشر کردی.
واقعا استفاده کردم.
با نظراتت موافقم. به نظر من اپل اشتباهات زیادی در طراحی ساعتش داشت. شاید به خاطر اینکه هنوز تصویر درستی از موارد استفاده و کاربردهای ساعت هوشمند تعریف نشده. در هر صورت نمایش تبلیغاتی اپل، اینبار با واقعیتها فاصله زیادی داشت.
کاملا حرف دلمو زدی بهتر از خودم!
کاش میشد ساعت های اندرویدی رو با اپل ست کرد
کاش اپل از کانسبت های دیگران استفاده می کرد
مثل
http://cdn.macrumors.com/article-new/2014/03/Balogh-iwatch.jpg
من به عنوان یک فن اپل واقعن از طراحی ساعت هوشمندش غافلگیر شدم و انتظار نداشتم چنین چیزی ببینم. مطمئنم اگر استیو جابز فقید حضور داشت هیچ وقت حاضر نمی شد چنین چیزی روی صحنه معرفی بشه.
ولی با کمال احترام به نظرات شما باید بگم که دلایلتون برای زیر سوال بردن این محصول چندان قانع کننده نبود.
من ترجیح میدم قضاوت رو بزارم برای زمانی که محصول وارد بازار میشه و چند وقت از عمرش میگذره. در مورد آیپد هم انتقاداتی مشد، ولی بعدها دیدیم که دنیا رو تکون داد.
دکتر وضعت خوبه ها تیسوت ۱۵۰۰ دلاری دست میکنی…:) اپل واچ که دیگه قیمتی واسط نداره…;)
تیسوت نیست سیکو است
سلام دکتر
من یه چیز می گم اونم اینه که تا محصول بیاد وفروشش رو ببینم متوجه می شویم خوب کار کردن یا نه… ولی در کل به نظر من که مثل شماها طرفدار اپل م عالیه اینها همیشه همیشه یک پله از ماها جلوترن . اگر باور نمی کنید خودتون باید شخصا برید از نزدیک این ادمها رو ببینید. پس تا فروش و آمار فروش صبر کنید
من نظرم با شما کمی فرق می کنه . احساس می کنم ساعت هوشمند نباید از المنت های یه ساعت کاملا الهام گرفت . اتفاقا همین چند شب پیش به فکرم رسید اگه قراره رو چیزی زوم کنی رو اسمارت واچ ( که من باهاش مخالفم ، اسمارتفون تو جیبته :دی) بهتره از حاشیه (گرد) مثل یه تاچ پد استفاده کرد حالا امروز پست شما رو خوندم می گین حاشیه رو مکانیکی بچرخونیم. به هر حال هر دو ایده از کار فوق غیر طبیعی اپل بهتره ( چون همه ی کاربرد های crown چه کوک کردن چه تنظیم ساعت هر دو وقتیه که ساعت رو دست بسته نشده)احساس می کنم موقع طراحی اپل واچ داشتن به ساعت های microsoft SPOT نگاه می کردن، یه نگاه به swatch sistem51 بندازن شاید یه الهام بگیرن.
این ایده های که دادید شاید اپل به بهترش هم دست پیدا کرده ولی ترجیح میده همه ایده های را ییهو به کار نگیرد.همونطور که میدانید اولین ایفون فقط اس ام اس داشت فلش نداشت و یا حتی فیلم ور نمیداشت در حالی که این موارد تو گوشی های اون زمان مثهn95 امکان معمولی بود
این همه مطلب مفید، اینجوری فقط برای خریدارا مفیده و خبر به گوش اونی که باید نمیرسه. کاش ترجمهی مطلب به زبان انگلیسی هم وجود داشت تا حداقل سطح توقع کاربرای ایرانی هم یه جایی منعکس بشه.
به نظرم وقتشه یه وبلاگ دوزبانه ی ایرانی هم حرفای جهانی داشته باشه.
مطلب بسیار زیبایی بود و در کنارش بخش نظرات هم واقعا پر بار!
به وضوح میشه متوجه شد که صنعت ساعت هوشمند هنوز به لحاظ فناوری، چه نرم افزاری و چه سخت افزاری، به بلوغ نرسیده و به نظرم ورود به این عرصه تبدیل به یک سری ایده های پر از سعی و خطا شده، احتمالا به خاطر ترس از دست دادن فرصت طلایی بعدی. اما این فشار و استرس بر صنعت فناوری باعث شده که شرکت ها از بینش کافی برخوردار نباشند.
اما یه پیشنهاد که دوست دارم بقیه هم در موردش نظر بدن اینه که، به نظرم سیستم عامل موبایل مایکروسافت Modern UI، هر چقدر در صفحات بزرگ بدرد نخور باشه توی صفحات کوچیک می تونه موفق باشه. علت اصلی هم به نظرم اینه که با ساختار کاشی و منویی می تونی امکانات زیادی رو پوشش بدی، بر خلاف سیستم IOS و android که به نشان دادن زیاد امکانات در یک صفحه متکی هستند!
بسیار مطلب زیبایی بود ولی از نظر من نکتهای در نظر گرفته نشده است. اینکه سیاستِ شرکتهایی مانند اپل آن است که دستشان را به یکباره برای مشتری رو نکنند. اگر واقعا یک محصول بیعیب و زیبا تولید کنند دیگر سال بعد چیزی نخواهند داشت که شما را به هیجان آورند. مثلا به نظر شما چرا تا الآن گوشی بالای چهار اینچ تولید نمیکردند؟ فکر میکنید به ضرورت آن پی نبرده بودند؟ اشتباه میکنید آنها از چند سال قبل میدانستند که باید این کار را بکنند ولی صبر میکنند تا موقعش فرا برسد و از این به عنوان یک امر هیجانانگیز برای مشتریان استفاده کنند. کاری که سامسونگ با صبری که در مورد تولید گوشیهای با قاب فلزی به خرج میدهد به دنبال آن است.
بسیار عالی بود مطلبتان .
لذت بردم از این تحلیل .
به نظرم مهمتر از مطلبی که دربارهی ساعت اپل نوشتید و مقایسهی نسبتا کاملی بین این ساعت و ساعتهای کلاسیک انجام دادید، مطلبی بود که در ابتدای مطلب در موردِ تکبلاگهای ایرانی آوردید. نکات بسیار جالبی داشت.
طراحی ساعت اپل کاملا منطبق بر سبک طراحی های جانی آیو هست.
اگر به آثار هر هنرمند بزرگی را در دنیا نگاه کنید میبینید که سبک طراحی اون هنرمند یک سبک مشخصه.
قرار هم نیست از ساعت های کلاسیک تقلید بشه. کل ساعتهای سوئیسی طراحی بسیار زشت و احمقانه ای دارن.
این که سلیقه عمومی دنبال طراحی ساعتهای سوئیسیه، منو یاد علاقه مردم و سازندگان در تاریخ صنعت ماشین سازی میندازه که طراحی کالسکه رو میخواستن به زور در طراحی ماشین وارد کنند.
یه سوال:
شما انتظار دارید استاد فرشچیان بیاد کاریکاتور بکشه؟
مشکل فقط مشکل باتری و ضخامتشه همین. سبک طراحی ساعت اپل دقیقا امضای تفکر جانی آیوه.
در مورد طراحی رابط کاربری باید از نزدیک بررسی بیشتری کرد.
گفته های آیو در مورد ساعتهای سوئیسی یا یک حرکت تبلیغاتی بوده یا میخواسته آینده این ساعتهای زشت(به ظاهر زیبا) رو گوشزد کنه.
آقا اگه همه اینها ایده ی خودت باشه واقعا تبریک میگم.
شما می تونستید یک مهره بسیار ارزشمند برای هر کدام از این شرکت های فناوری باشید…
تحلیل درست و بجایی بود دکتر جان، توصیه میکنم ترجمه کنید و برای یکی دو سایت انگلیسی زبان بفرستین
ضمن تشکر چند نکته که به نظرم رسید رو خدمتتون عرض میکنم:
۱- خطوط منحنی،در علوم روانشانسی، خطوط بیانگر احساس هستند. پس بی دلیل نیست که در مصنوعاتی که به احساس مرتبط هستند، اگر از این خطوط استفاده شود، بیشتر با کاربر ارتباط برقرار می کنند.
۲- یکبار در قسمت نظرات گفتم، تکنولوژی امروز برای ساخت یک ساعت هوشمند همانند تکنولوژی ۱۰ سال پیش برای ساخت تبلت توسط مایکروسافت بود. برای رسیدن به ایده آلهای ساعت هوشمند،می بایست چند سال صبر کرد.
۳- من توقع داشتم، همانطور که اپل با ارایه موبایل هوشمند و تبلت، تجهیزات جدید با کاربری جدیدی به دنیای تکنولوژی معرفی کرد، بجای ساعت، یک ابزارک جدید و کاربردی معرفی میکرد. چرا همه چسبیدن به ساعت ؟!؟
۴- بنظرم وقتی تغییر کاربری یک وسیله توجیه پذیره، که محصول جدید ارجح به قبلی باشه. ساعت هوشمند چه برتری نسبت به ساعت داره؟
در واقع ساعت هوشمند می بایست ساعت زیبای فعلی ما + کاراییهای جدید و کارآمد باشه.
الان نه زیباست و نه کارآمد !
یه نکته خیلی مهم هم اینه که ساعتهای واقعی عمق دارند و عقربه روی اعداد حرکت میکنه. ساعت هوشمندی که نتونه این عمق رو به عینه شبیه سازی کنه ارش خرید نخواهد داشت.
سلام.
آقای مجیدی گرامی، فارغ از اینکه چند نفر موافق نقد شما بودند و چند نفر مخالف، شمار دیدگاههای منتشرشده نشان میده که این مطلب تحلیلی با استقبال زیادی روبرو شده و من هم شخصاً از خواندنش (جدای از اینکه در چه مواردی با شما موافق یا مخالف باشم) لذت بردم.
چکیده دیدگاهم اینکه بهنظرم اپل باید ساعتش رو با ساعتهای هوشمند دیگه بازار مقایسه کنه و نه ساعتهای لوکس مکانیکی، چون اپل واچ (و اکثر قریب به اتفاق ساعتهای هوشمند کنونی بازار) با استانداردهای موجود در صنعت ساعتهای لوکس فاصله زیادی دارند و اصلاً میشه پرسید آیا لازمه که سازندگان ساعتهای هوشمند خودشون رو با ساعتسازان سوییسی و دیگر برندهای لوکس جهان درگیر کنند درحالیکه ساختههاشون کارکرد متفاوت داره؟!
نگاهی به این ساعت Tag Heuer، یکی از معروفترین ساعتسازیها بیاندازید:
http://us.tagheuer.com/en/luxury-watches/monaco-watch
Tag Heuer Monaco
نقد عالی ای بود دکتر
به مسایلی اشاره کردید که هیچ کدوم از سایتها اصلا حتی به فکرشون هم نرسیده تا به حال
ممنونم
خدا قوت
به شخصه از خوندن این مقاله بسیار لذت بردم.
گفته شده “برند یعنی اعتماد”. چیزی که اپل تا الان_در زمان مدیریت جابز_موفق شده بود در ذهن اکثر مردم جا بندازه این بود: اپل = بهترین. هر سال یک آیفون و اونم بهترین آیفونی که اپل میتونه درست کنه. هر سال یک آیپد و اونم بهترین آیپد (البته منظورم این نیست که بهترین گوشی یا بهترین تبلت، منظورم بهترینی که اپل میتونه درست کنه) و این ذهنیت باعث میشد راحت تر به “برند اپل” اعتماد کرد. اما متاسفانه تیم کوک تا حدی در حال خدشه دار کردن این ذهنیت در بین مردمه. وقتی خبر معرفی اپل واچ در دو سایزو دیدم بیشتر شبیه شوخی بود، یا بندهای مختلف برای ساعت. یا معرفی آیفون در دو سایز. “بهترین” همیشه یکیه، نه چند تا. شما نمی توانید دو سایز ساعت داشته باشین و هر دوش بهترین باشه! یا چند مدل بند ساعت! حتی موتورولا دو نوع بند بیشتر تولید نکرده!
در مورد آیفون، چیزی که متاسفانه صدمه دید “برند آیفون” بود. آیفون همیشه باید یکی باشه و هر سال ریفرش بشه. حداقل اپل میتونست آیفون پلاس رو با یک اسم دیگه مثلا آی فبلت معرفی کنه، یعنی یک شاخه جدید در محصولات اپل، نه اینکه با این کار ذهنیت ناخودآگاه مردم در مورد آیفون رو خدشه دار کنه.
مطمئنا وفاداری به ذهنیت جابز باعث میشد سود اپل کاهش پیدا کنه، اما تمام بحث من این بود: برند=اعتماد، و نه سود مالی. چون اعتماد به تدریج سود مالی هم در پی داره، سودی ملایم و پیوسته و حاصل اعتماد قلبی مشتریان.
یکی از بهترین (و شاید بهترین) تحلیلی بود که در مورد ساعت هوشمند اپل خوانده بودم؛
و امیدوارم همه وبلاگهای فناوری ما دست به تحلیل بزنند، به بازار گجتها و آیتی نگاه متفاوت داشته باشند و سعی کنند از زاویه نگاه خودشان، تحلیل و یادداشت بنویسند و ایدههای جدیدی را وارد سپهر اطلاعاتی کنند.