رویکرد به بیمار دیسفاژی (بلع دردناک – دشواری بلع) چه نکاتی در شرح حال مهم هستند؟
شرح حال بیمار از این نظر که تشخیصهای احتمالی را در بیمار مطرح ساخته یا حداقل تشخیصهای افتراقی متعدد را در بیماران محدود میسازد، بسیار ارزشمند است. عناصر کلیدی شرح حال عبارتند از تعیین محل دیسفاژی، شرایطی که در آن بیمار دیسفاژی را تجربه میکند، سایر علائم مرتبط با آن و پیشرفت این وضعیت، دیسفاژی که در حفره سوپرااسترنال لوکالیزه میشود، میتواند بیانگر حلقی اوروفارنژیال یا مروی بوده در حالی که در حدود 30% از موارد دیسفاژی دیستال به قسمت پروگزیمال ارجاع داده میشود.
دیسفاژی ناحیه قفس سینه در واقع منشأ مروی دارد. بازگشت غذا به بینی و آسپیراسیون نایی – برونشی به همراه بلع، ویژگی اصلی دیسفاژی اوروفارنژیال یا فیستول تراکتوازوفارنژیال است. وجود خشونت صدا یک نشانه تشخیص مهم دیگر است. وقتی خشونت صدا قبل از دیسفاژی بروز میکند، ضایعه اولیه معمولاً در حنجره وجود دارد؛ خشونت صدایی که پس از گسترش دیسفاژی بروز میکند میتواند ناشی از آسیب عصب راجعه حنجرهای توسط یک بدخیمی باشد. نوع غذایی که باعث دیسفاژی میشود از جزئیات بسیار مهم است. دیسفاژی متناوب که تنها با مصرف غذاهای جامد رخ میدهد، اشاره به مشکلی ساختمانی دارد در حالی که دیسفاژی پایدار نسبت به جامدات و مایعات قویاً بیانگر اختلالات حرکتی است. در این الگو، دو مورد قابل ذکر است. با وجود ابتلا به اختلال حرکتی، بیماران مبتلا به اسکلرودرما، عموماً تنها دیسفازی خفیف نسبت به جامدات دارند.
دیسفاژی که به طور پیشرونده در طول هفتهها تا ماهها پدید میآید، نگرانی پیرامون وجود دیسفاژی را بر میانگیزد. دیسفاژی دورهای نسبت به جامدات که در طول سالها بدون تغییر باقی میماند، بیانگر یک بیماری خوش خیم نظیر حلقه شاتسکی یا ازوفارنژیت ائوزینوفیلیک است. تراکم و گیر افتادن مداد غذایی به همراه عدم توامایی طولانی مدت در عبور لقمه فرو برده شده، حتی در حضور بلع مایعات، مشخصه دیسفاژی ساختمانی است. درد قفسه سینه معمولاً به همراه دیسفاژی رخ میدهد که میتواند مرتبط با اختلالات حرکتی، ساختمانی یا بیماری ریفلاکس باشد.
شرح حالی از سوزش سردل طولانی مدت، پیش از آغاز دیسفاژی، بیانگر تنگی تیپیک و به میزان کمتر شایع، آدنوکارسینوم مری است. شرح خال مبنی بر لوله گذاری طولانی مدت نازوگاستریک، جراحی مری یا سر و گردن، بلع مواد سوزاننده یا قرصها، پرتوتابی یا شیمی درمانی قبلی یا بیماریهای پوستی مخاطی مرتبط میتواند به تعیین علت ویژه دیسفاژی کمک کند. در همراهی با ادینوفاژی که معمولاً بیانگر زخم است، باید به وجود یک عامل عفونی یا ازوفاژیت ناشی از قرص مشکوک شد. در بیماران مبتلا به ایدز یا سایر وضعیتهای سرکوب ایمنی، باید ازوفازیت ناشی از عفونتهای فرصت طلب نظیر کاندیدا، هر پس سیمپلکس یا سیتومگالوویروس و تومورهایی مانند سارکوم کاپوزی و لنفوم مورد توجه قرار گیرد. شرح حال قوی آتوپی، توجه ما را به سوی ازوفاژیت ائوزینوفیلیک جلب میکند.