آینده تعامل انسان و کامپیوتر به چه چیزی شبیه است؟
صفحهکلید و ماوس قدیمیترین ابزارهای تعاملی انسان با کامپیوتر هستند. ابتدا دست انسان باید کلیدهایی را فشار میداد تا اعداد و حروف به صورت رشتهای از اعداد دودویی یا سیگنال برای ماشینهای محاسباتی ارسال و پردازش میشد. ماوس این وضعیت را تغییر داد و حرکات دست و فشار دادن چند کلید اطلاعات ورودی را تولید میکردند. جویاستیک و دستههای بازی نیز نسخه پیشرفتهتر ماوس بودند که حرکات و هماهنگی بیشتری میان مغز انسان و کامپیوتر میطلبیدند. اما اسمارتفونها و صفحهنمایشهای لمسی قواعد بازی را تغییر دادند و گونهای جدید از تعامل انسان با کامپیوتر را رقم زدند: ضربهزدن و لمس کردن. فراگیر شدن صفحههای لمسی باعث شد همه یاد بگیرند چگونه باید از انگشتان خود برای انتقال دستورات و افکارشان به ماشین استفاده کنند. اما تعامل بزرگ بعدی چیست؟ وقتی گوگل عینک معروفش را معرفی کرد، همه تصور میکردند، این جایگزین صفحهنمایش لمسی میشود. دو سال از آن رونمایی پر سر و صدا میگذرد ولی هنوز صفحات لمسی بر کل دنیای دیجیتال تسلط دارند. آیا ما بهزودی و شاید هم در همین آخر هفته میلادی (نمایشگاه CES 2015) شاهد رونمایی از یک دستگاه جدید بعد از عینک گوگل خواهیم بود؟ طوری که همه دربارهاش حرف بزنیم؟ فناوری جدیدی جایگزین «تعامل لمسی» میشود؟
فناوری که شاید بتواند جایگزین تعامل لمسی شود، واقعیت افزوده (Augmented Reality) است. ایده همپوشانی اطلاعاتی که ما میبینیم جذاب و شگفتانگیز است. اولین نکته این تعامل جدید کاسته شدن از کار دستتان و انگشتان و ورود چشم به عنوان واسطی میان مغز انسان و کامپیوتر است. البته، این فناوری و محصولاتی که تا کنون وارد بازار شدند ناقص و ناشیانه هستند. عینک گوگل گرانقیمت و بسیار محدود است و نسخهای پیشپا افتاده برای تحقق یک رویا است. در این راه، حذف لمس از تعامل انسان و کامپیوتر با مشکلاتی مانند کنترل صدا و ردگیری حرکات چشم همراه است. هریک از این مشکلات منحصربهفرد هستند و تا کاربرپسند شدن راه طولانی در پیش دارند.
به گزارش سایت Cnet، در نمایشگاه CES امسال شاهد تجهیزات واقعیت مجازی مانند Oculus و Samsung Gear VR خواهیم بود. نسخه اولیهای از هدست Oculus در CES 2013 در فضای باز آزمایش شد که بسیار هیجانانگیز بود. این تجهیزات هدست که برای بازیهای سه بعدی و کار روی نمایش محتوا کاربری دارند، گونهای دیگر از تعامل با کامپیوتر را به نمایش میگذارند.
شاید در آینده استفاده از فناوریهای کاشتی (ایمپلنت) یا نانوتکنولوژی اجازه دهد چیزهایی را احساس کنیم که وجود ندارند. همانگونه که صفحهنمایش دیجیتالی یک دستور یا شیء را مانند یک کلید در مقابل چشمتان و معلق در هوا ظاهر میکند، فناوریهای جدید اجازه دهند با احساستان یک کلید را فشار دهید. خیلیها اعتقاد دارند در این برهه از توسعه فناوریهای تعامل انسان و کامپیوتر، باید مغزها بتوانند به طور مستقیم با یکدیگر گفتوگو کنند و دیگر از واسطهایی مانند دست و انگشت و از آن سو صفحهکلید و ماوس و صفحهنمایش لمسی استفاده نشود. چیزی که مسلم است، هنوز راه زیادی در پیش است و تحقیقات و تلاشهای زیادی باید انجام شود تا سلطه صفحهنمایشهای لمسی پایان یابد.
هم واقعیت مجازی داره به این سمت حرکت می کنه که نحوه تعامل ما رو با دنیای اطراف عوض کنه و هم اینترنت اشیا.البته من پروژه اینترنت اشیا رو بیشتر می پسندم.فقط یک نکته رو یادمون نره که به نظر من واقعیت افزوده و اینترنت اشیا نمی تونه مثل صفحه های لمسی عمل کنه.از نظر تاثیر داشتن میگم.برای اینکه این 2 مورد مثل صفحات لمسی عمومیت نداره.یعنی خاص یک کمپانی و یا یک اکوسیستم نیست.درسته تکنولوژی های AMOLED و موارد دیگه شاید در انحصار بعضی کمپانی ها باشه اما همشون از مبحث لمسی بودن تبعیت میکنن.اما در مورد واقعیت مجازی هم بحث سیستم عامل و به خصوص نرم افزار مطرح هست.بنابراین هر کمپانی این 2 پروژه رو با توجه به اینکه هزاران سرویس می تونن روش ارائه بدن به نحو متفاوتی اجرا می کنن.من به شخصه هر وقت میخوام گجتی مثل موبایل رو بگیرم اول می بینم که اون کمپانی چه اکوسیستمی داره.شاید one+ گوشی خوبی باشه اما در مقایسه با گوشی های ژیائومی ضعف بزرگی دارن و اون هم اکوسیستم اونه.الان ژیائومی تلویزیون های خاص خودشو داره , ابزار های پوشیدنی , رام اختصاصی , تبلت و خیلی موارد دیگه که one+ ازش بی بهره است.به خاطر همین نظر من اینه هنوز زمان خیلی زیادی مونده تا این 2 پروژه به عمومیت صفحه های لمسی و سرعت رشد اون برسه.
سپاس از مقالتون
1-تعامل بعدی انسان و کامپیوتر خوانش فکر ما و اجرای انهاست. فکر نمی کنم فراتر از اینم وجود داشته باشد.
2-تصاویر انیمشن موجود در تصویر تمرکز فرد رو برای خواندن مطلب از بین می برد. شما که چنین چیزی را در تبلیغات سایت ( عدم وجود تبلیغات چشمک زن ) رعایت می کنید اینجا باید بیشتر اهمیت دهید.
تصور مورد آخر یکم وحشتناکه. حس کردن چیزهایی که وجود ندارند. تصور چنین دنیایی و آینده بعدش ترسناکه!!
اوه …! چه دنیای عجیب و غریبی پیش رو داریم 😀