4 مرحله غیر‌متعارف در زندگی افراد موفق

همه رویاهای شما به حقیقت می‌پیوندد اگر، شجاعت دنبال کردن آن‌ها را داشته باشید. صحبت کردن در خصوص رویاهای‌تان را متوقف کنید و وارد عمل شوید. این آغاز مسیر تحقق است.

در طول سال‌ها من و انجل افتخار همکاری با ده‌ها تن از افراد بسیار موفق را داشته‌ایم نکته کلیدی و مشترک این افراد که آن‌ها را از افراد عادی جدا می‌کند، نظم و انضباط تزلزل ناپذیر آن‌ها در انجام امور است.

من مطمئنم که شما هم انبوهی از خواسته‌ها و رویاها دارید که حتی مسیر رسیدن به‌آن‌ها را نیز می‌دانید، اما کماکان به حالت تحقق‌نیافته باقی مانده‌اند. شما می‌خواهید در محل کار خود ارتقا پیدا کنید، در دروس خود نمرات بهتری کسب کنید، مهارت‌های جدید را یاد بگیرید، بدن خود را ورزیده و عضلانی کنید، زمان بیشتری را باخانواده بگذرانید و کارهای دیگری از این دست که هنوز رنگ واقعیت به خود نگرفته‌اند. در عوض زمان‌های زیادی از وقت خود را به بطالت گذرانده‌اید. شما نیاز به انگیزه‌ای دارید که حرکت در مسیر اهداف خود را آغاز کنید. راه‌حل چیست؟

در این‌جا یک فرآیند ساده چهار مرحله‌ای پیشنهاد می‌شود که برگرفته از روال روزمره و عادات افراد موفق است.

شاید باور نکردنی باشد اما اولین مرحله که همه ما به راحتی از عهده آن برمی‌آییم، رویا دیدن است. اما درحقیقت شاید منظور از رویا، فراتر از برداشت اولیه ما باشد و شاید نکته حائز اهمیت نحوه رویاپردازی ما و نتایج آن باشد.

1- رویا (جزیره رویا جای خوبی برای اقامت دائم نیست)

همه چیز با دیدن یک رویا آغاز می‌شود هرچند که باقی ماندن در همین نقطه شما را با دردسر جدی مواجه می‌کند. برای ادامه کار شما به وضوح نیاز به یک نگرش مثبت و پیش‌رونده دارید. نگرش منفی اغلب موجب می‌شود که حرکتی در مسیر تحقق رویا صورت نپذیرد. در حقیقت یک رویای دائمی در روند موفقیت به تنهایی سازنده و کارگشا نیست. بارها و بارها دیده شده است که افراد نتایج منفی از رویاهای خود کسب کرده‌اند. توهمات و آروزهای بسیار بزرگ جدا و دور از تجربیات زندگی واقعی هرگز انگیزه و انرژی لازم را جهت حرکت در مسیر تحقق ایجاد نمی‌کند و حتی تاثیری معکوس بر روند زندگی دارد.

مغز عاطفی انسان تفاوت بین فانتزی و واقعیت را درک نمی‌کند. هنگامی که شما مشغول خیال‌پردازی هستید، بخش‌های خاصی از مغز شما این‌گونه استنباط می‌کند که شما به هدف واقعی خود رسیده‌اید و بنابراین به جای بالابردن انگیزه، از انگیزه شما برای تحقق اهداف کاسته می‌شود. طی تحقیقات انجام‌شده بر روی صدها نفر عامل اصلی که باعث می‌شود رویاهای مثبت به سرانجام مورد انتظار نرسند این است که توسط انگیزه کافی پشتیبانی نمی‌شوند. در واقع انگیزه آن قدر ناکافی ست که حتی فرد را از روی صندلی که در آن لمیده است بلند نمی‌کند!

رویاپردازی مکرر و بیش از اندازه تفکر مثبت را صرفا به اوهام پوچ مبدل می‌کند. شاید اغلب دلیل رویاپردازی ما حس خوبی است که در لحظه برای ما ایجاد می‌کند حسی شبیه چشیدن مزه یک کیک شکلاتی، که البته در نقطه عکس یک موفقیت بلند مدت قرار می‌گیرد. هرچند که به نظر می‌رسد رویا‌پردازی مداوم نفس ما را در مقابل غم و اندوه در کوتاه مدت محافظت می‌کند، اما در بلند مدت به دلیل ارتقای انتظارات ما بدون هیچ حمایت و پشتوانه‌ای، انسان غمگینی می‌شویم.

مطالعات نشان داده است که افرادی که در رویای خود، خود را فردی خوش اندام و متناسب می‌بینند، اغلب در دنیای حقیقی کم‌تر از افرادی که اقدام به کاهش وزن و ورزش کرده‌اند در این زمینه موفقیت کسب کرده‌اند و یا افرادی که همواره در رویا با شخصی خاص در ارتباط هستند، به دلیل غرق شدن در توهمات کمتر گزارش شده است که توانسته باشند یک رابطه واقعی را با آن شخص تجربه کنند.

خوب دریافتیم که خواب و رویا ما را به جای ارزشمندی نمی‌رساند حال به سراغ مرحله بعدی می‌رویم.

2- هدف‌گذاری برای یک نتیجه مشخص (رویای خود را شفاف و روشن کنید)

این بخش زیاد سخت نیست. شما نیاز به رویایی دارید تا آن را متبلور کنید. اگر رویای کسب پول و درآمد بیشتر را دارید شاید خروجی مورد نظر شما این باشد که در بررسی عملکرد سالانه شرکت در سال آینده رتبه خود را افزایش دهید.

اگر رویای برقراری تعادل در زندگی شخصی و کاری خود را دارید شاید نتیجه مطلوب شما این باشد که برنامه کار روزانه‌ای تهیه کنید که به شما این امکان را می‌دهد که کار را ساعت 4 متوقف کنید و به زندگی شخصی خود بپردازید و آخر هفته ها را به صورت فعال با خانواده و دوستان خود باشید.

برای اطلاعات بیشتر در تعیین اهداف برای دستیابی به آن‌ها می‌توانید از مقاله بازگشت به شادی استفاده کنید.

3- موانع پیش روی خود را تجسم کنید.

این تکنیک به تضاد ذهنی نیز معروف است. برای طی مسیر به سمت رویاهای خود شما نیاز دارید که موانع بالقوه پیش روی خود را که مانع از رسیدن به نتیجه مورد نظر می‌شود، بشناسید. ممکن است این استراتژی در ابتدا متضاد با منطق به نظر برسد اما تحقیقات در طی سال‌ها نشان داده است که آثار شگفت انگیزی دارد. اغلب افرادی که از این استراتژی استفاده کردند بر روی هدف خود تمرکز بیشتری داشته و با انگیزه‌تر آن را دنبال کردند. در حقیقت افرادی که تمرکز لازم را بر روی اهداف خود ندارند اغلب نتیجه و دستاورد خاصی را برای اهداف خود مشخص نکرده‌اند و یا اهداف آن‌ها بسیار بزرگتر از توان فکری و فعلی آن‌هاست. بنابراین ایجاد این تضاد ذهنی نه تنها در افزایش انگیزه در مسیر نیل به اهداف موثر است، بلکه موجب می‌شود اهداف کوچک‌تر جایگزین اهداف بلندمدت شود و ذهن هیجان بیشتری برای به دست آوردن نتیجه مطلوب داشته باشد.

بنابراین:

زمانی که افراد موانع خود را در تحقق بخشیدن به اهداف خود بشناسند و فرصت‌های غلبه بر آن‌ها را شناسایی کنند، انگیزه حرکت در مسیر تحقق آن‌ها افزایش می‌یابد و البته ممکن است برخی دیگر موانع پیش روی خود را تجسم کرده و دریابند که اهداف آن‌ها بیش از حد بزرگ و بلند مدت است و شاید هدف‌شان به اندازه کافی مشخص و روشن نیست و انگیزه آن‌ها در مسیر تحقق کاهش یابد.

علاوه بر این‌ها این استراتژی کمک می‌کند که از دوباره و دوباره دیدن یک رویای اشتباه و یک آرزوی اوهام‌گونه دست بردارید و تمرکز و انرژی خود را در مسیر تحقق آن تلف نکنید. بنابراین شناسایی موانع تاثیر مثبتی بر روی هر دو مرحله قبلی دارد.

نکته مهم در کسب موفقیت آن است که ما اشتباهاتی که ممکن است رخ دهد و یا حتی به ناچار واقع خواهند شد را قبل از شروع حرکت پیش‌بینی کنیم. تعداد بسیار زیادی از افراد جاه‌طلب به دلایلی که کاملا قابل پیش‌بینی و حتی قابل‌پیشگیری هستند، شکست می‌خورند. اما در نقطه مقابل افراد موفقی وجود دارند که برای طرح و برنامه خوب خود یک نسخه جایگزین تهیه می‌کنند تا اگر همه چیز بر وفق مراد پیش نرفت راه‌حل جایگزینی موجود باشد.

امروزه این استراتژی نه تنها ممکن است سرمایه و کار شما را نجات دهد بلکه می‌تواند برای زندگی شما نیز نقش ناجی را بازی کند. در حال حاضر در آموزش‌هایی که به نیروهای نظامی ارتش داده می‌شود به طور خاص از این تکنیک بهره می‌برند. آن‌چه در فعالیت ارتش تحت‌الشعاع است جان انسان‌هاست و کوچکترین اشتباه و یا سهل‌انگاری در برنامه و در نوع فعالیت می‌تواند تبدیل به فاجعه شود.

زمانی که نظامیان در حال برنامه‌ریزی و آموزش هستند تمام خطاها و مشکلات احتمالی و بالفعل را در نظر می‌گیرند و معمولا یک عملیات یک و یا حتی چند برنامه جایگزین دارد. مثلا اگر در حین عملیات هواپیما مورد حمله قرار گرفت و دچار نقص فنی شد، عملیات فرود اضطراری به چه صورت انجام شود، اگر فرود در قلمرو دشمن بود چگونه جان خود را نجات دهند و یا نیروهای کمکی چگونه به منطقه اعزام شوند و …

برای راهنمایی بیشتر در خصوص شناخت موانع و گرفتن تصمیم بهتر می‌توانید از کتاب :چگونه انتخاب‌های بهتری در محل کار و زندگی خود داشته باشیم کمک بگیرد اکنون نوبت آن است که مرحله آخر را مرور کنیم.

4- برای غلبه بر موانع یک سری شروط «اگر…… آنگاه…..» تهیه کنید

پرسش و پاسخ شخصی در مورد رویا‎ها و اهداف منجر به وزن‌دهی رویاها بر اساس واقعیت می‌شود. به بیانی دیگر این واکاوی، چالشی است که منجر به کسب بینش صحیح افراد نسبت به رویا و مسیر تحقق در دنیای واقعی می‌گردد. اما به یاد داشته باشید که در حالی که افکار مثبت پشتیبان مسیر تحقق ماست، پرسش‌هایی که مطرح می‌شود باید در مسیر پیشرفت و رسیدن به اهداف کمک‌کننده باشد. به عنوان مثال به جای آن‌که بگویید «من وزنم را کم خواهم کرد» از خودتان سوال بپرسید. احتمالا اولین سوالی که از خود می‌پرسید این است که «آیا من می‌توانم وزن خود را کم کنم؟» در ادامه این سوال، سوال واضح بعدی این است که «چگونه؟»

پرسش‌ها به عنوان ابزاری قدرتمند به شما کمک می‌کنند که واقعیت‌ها را در نظر بگیرید و شناسایی کنید که در مسیر خود به چه مواردی احتیاج دارید. تجربه نشان داده است که افرادی که این مکالمه درونی را برای تعیین اهداف و برنامه‌ریزی تحقق انجام می‌دهند نتیجه و دستاورد بهتری نسبت به کسانی دارند که با یک تاکید مثبت همیشگی و از پیش تعیین شده به همه چیز نگاه می‌کنند. به چالش کشیدن رویاها به شما کمک می‌کند تا برنامه‌ای عملی برای تحقق رویا در نظر بگیرید و برنامه‌های عملی به شما کمک می‌کنند تا کارآمدتر و موثرتر گام بردارید و در نتیجه رویای شما به واقعیت تبدیل شود.

پس چه بهتر از این که مسیر تحقق را بر اساس موانع و به گونه‌‌ای عملی و واقع‌گرایانه برنامه‌ریزی کنید. برای کلیه فراز و نشیب‌های پیش رو گزاره «اگر… آنگاه…» را از خود بپرسید. یک مثال ساده:

آیا من می‌توانم وزن خود را کم کنم؟ بله

چگونه؟ دسر بعد از شام را از وعده غذایی خود حذف کنم و ….

اگر با دوستان خود برای شام بیرون رفته بودم و بقیه خواستند که دسر سفارش دهند، آنگاه من یک فنجان قهوه سفارش می‌دهم.

سخن آخر

افراد موفق از آن جهت موفق هستند که وارد عمل می‌شوند و حرکت را از هم اکنون و بی‌درنگ آغاز می‌کنند. شما هم می‌توانید در گروه انسان‌های موفق قرار بگیرید. البته مطالعه این مطلب به تنهایی کافی نیست.

آن‌چه در خصوص افراد موفق می‌خوانیم تنها زمانی کمک کننده است که ردپای آن‌ها را دنبال کنیم. بنابراین بر اساس 4 مرحله‌ ذکر شده، شروع کنید.

1- رویا و هدف شما چیست؟

2- خروجی و نتیجه مشخصی که از تحقق این رویا انتظار دارید چیست؟

3- چه موانعی در این مسیر پیش روی شماست؟

4- برای پشت سر گذاشتن موانع چگونه باید رفتار کنید؟ اگر … اتفاق بیافتد پس من … انجام می‌دهم.

این استراتژی چند مرحله‌ای ساده مسیر تحقق را برای شما هموارتر خواهد کرد.

منبع(+)