لوگوی مناسبتی امروز گوگل – یک بازی آنلاین جالب -پونی اکسپرس 155 سال پیش آمریکاییها و مقایسهاش با راه شاهی باستانی ایرانیها
امروز متوجه شدم که گوگل یک لوگوی مناسبتی جالب دیگر کار کرده است.
لوگوی مناسبتی امروز گوگل به مناسبت 155 مین سال تأسیس پونی اکسپرس، منتشر شده است.
شما در این مدخل ویکیپدیا میتوانید همه چیز را در مورد پونی اکسپرس بخوانید، اما به طور خلاصه این شرکت خدمات پستی، برای رساندن پیامها، نامه، روزنامه و بستههای کوچک تأسیس شده بود و کرانه غربی و شرقی ایالات متحده آمریکا را به هم مربوط میکرد.
خدمات این شرکت از آوریل سال 1860 شروع شد و تا اکتبر سال 1861 ادامه داشت.
طول مسیری که نامهبرهای این شرکت طی میکردند 3100 کیلومتر بود، این مسیر در آن زمان در 10 روز با استفاده از تعویض اسبها و نامهبرها طی میشد که برای خودش رکوردی محسوب میشد، در این مسیر 184 ایستگاه تأسیس شده بود.
پونی اکسپرس در دوران فعالیت کوتاهش 35 هزار محموله پستی را جابجا کرد. این شرکت در این دوران 90 هزار دلار به چنگ آورد و البته 200 هزار دلار هم از دست داد، یعنی کلا پونی اکسپرس، شرکت سوددهی از آب درنیامد و شاید درست به همین خاطر بود که به فاصله کوتاهی از فراگیر شدن تلگراف، مسئولانش ترجیح دادند آن را تعطیل کنند.
اما لوگوی مناسبتی گوگل، فقط یک کار گرافیکی صرف نیست و در واقع یک بازی آنلاین جذاب هم هست. خودتان به صفحه اول گوگل بروید و این بازی را تجربه کنید!
واقعیتاش این است که یکی از نکات مثبت آمریکاییها یادآوری دقیق تاریخ کوتاه کشورشان است. بر این اساس آنها در حفظ میراث و اسنادشان بسیار کوشا هستند. ما گاه در قالب مستندها و سریالهای تلویزیونی و فیلمهایشان میبینیم که آنها چقدر وارد جزئیات تاریخی میشوند. یک نکته جالب دیگر رفتار آنها این است که با تعویض هر دولت، کل تاریخ دولتهای پیشین به بوته فراموشی سپرده نمیشود!
اما در مقام مقایسه با پونی اکسپرس آمریکاییها، به احتمال زیاد میدانید که ما حدود پنج قرن پیش از میلاد مسیح در ایران، راه شاهی را داشتیم:
راه شاهی به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی ساخته شد. این شاهراه تخت جمشید را به پاسارگاد، شوش و دیگر شهرهای شاهنشاهی متصل میکرده و بنابر کشفیات جدید احتمالاً از تنگهٔ بلاغی که در فاصلهٔ میان تخت جمشید و پاسارگاد قرار دارد، عبور میکرده است.
راه شاهی ۲۶۹۹ کیلومتر درازا داشت و حدوداً هر ۲۴ کیلومتر دارای یک توقفگاه بود که کلا شامل ۱۱۱ ایستگاه میشد.
راه شاهی نخستین شاهراه شناخته شدهٔ ایران و نخستین شاهراه بینالمللی جهان است. در خوزستان این راه از شوش، شوشتر و رامهرمز عبور میکردهاست. در پانصد سال پیش از میلاد مسیح، داریوش اول در ایران آغاز به ساخت یک سلسله جادههای پهن و عریض نمود که یکی از آنها راه سلطنتی نام داشت و در زمان خود جزء بهترین شاهراهها محسوب میشد. راهی که بعدها توسط امپراتوری رم نیز همچنان مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت این راه چنان بالا بود که پیکهای نامه رسان میتوانستند مسافتی معادل ۲۶۹۹ کیلومتر را تنها در مدت هفت روز بپیمایند. همچنین دراین راه چاپارخانههای زیادی برای تعویض اسبهای نامهرسانها بود. سربازان نیز در بیشتر جاهای این راه برای برقرای امنیت وجود داشتند.
اسب های پیک ها برای آن که سم اسب سائیده نشود ، چون نعل آهنی هنوز درست نشده بود ، اختراع کفشکی برای چارپایان بارکش و چاپار به منظور حمایت از سم آنها ایجاد شد. گاهی این کفشکها با فلز مس ساخته میشد با پوستین یا موی اسب ساخته میشد نعل حقیقی اسب از فلز آهن از قرن اول یا دوم قبل از میلاد به وسیله ایرانیها ساخته میشد.
و البته هدف من از یادآوری تاریخ فوق، ایجاد یک غرور و شور نابجا در خواننده آگاه نبود.
در پایان میخواستم یادآوری کنم که یکی از معادلهای مسلم پونی اکسپرس یا راه شاهی در دوران ما اینترنت است.
آیا اینترنت فعلی ما یا بسترهای ارتباطی و سیستم پستی ما به عقیده شما میتواند، یادآور آن غرور باستانیمان باشد؟!
کاش همیشه بیش از اینکه در تاریخ دنبال موضوعی برای افتخار گردیده بشود بیایم و از آن درس بگیریم…
چه بسیارند کسانی که به هنگام شنیدن و خواندن از تاریخ ایران به به و چه چه سر مینهند اما در همان حال خانه قدیمی خود را آتش میزنند تا از چنگال میراث فرهنگی در بیاورند و خرابش کنند و بکوبند و برج و پاسا ژ بسازند… بله… تاریخ ففقط یک سری متون نوشته شده احتمالا در کتاب ها نیست… تاریخ همین خانه های ساخته شده در دوران پهلوی هم هست… همان کتب و وسایل قدیمی که دور ریخته میشه هم هست… همین کارای مسخره امروزمان هم هست که فردا نتیجه اش چیزی جز تباهی در بر نداره
تو اینترنت هم راهزن هست که پیغام ها رو نابود میکنن 😐
جمله آخرتون واقعا جای فکر داره. اینکه ما در دنیای اینترنت بیشتر از اینکه تولیدکننده باشیم، مصرف کننده هستیم، واقعا دلیلی جز کم کاری ما و عادت به مصرف گرایی نداره. کسی رو متهم نمی کنیم، اما به نظر میاد باید در خودمون یه کم احساس مسئولیت نسبت به تولید محتوا ایجاد کنیم.
نگهداری و سرزنده و جهانی کردن این کارها بهتراست به دست نهاد ها و سازمان های مرتبط انجام گردد چرا که هم بازدهی بیشتری دارد و هم به صورت فرهنگی عمومی رایج خواهدشد.
باسپاس
اول از همه اینکه واقعن هر پست شما باید خوند حتی اگه تیترش واست جذاب نباشه.
دیشب برنامه بفرمایید شام یه بحثی تقریبن مشابه همین صحبت شما پیش اومد سه نفر از شرکت کننده ها روز Remembrance Day در کانادا با زدن شقایق قرمز یه لباسشون گرامی داشتند اما یک نفر از اونا ناراحت بود که چرا روز ارتش وقتی ایران بودید گرامی نمیداشتین؟!!!
به نظر شما وظیفه هر ایرانیه که در مورد تاریخ کشورش مطالعه کنه و در مورد رویداد و مناسبت ها فکر کنه یا وظایف دولت ها و افراد بالا دستی و تصمیم گیرنده است؟
در خصوص سوالتون هم مخترعان اینترنت باید به خودشون مغرور باشند اما به نظر من ما ایرانی ها مورد لعن و نفرین نوادگانمون قرار نگیریم باید راضی باشیم چون که حتی یک قدم سازنده و ابتکاری در هیچ حوزه ای بر نداشتیم.