بزرگترین تکتیرانداز دنیا: مرگ سفید یا سیمو هایها
یکی از فیلمهای جالب توجه چند سال 2015، تکتیرانداز آمریکایی بود که با وجود همه نقاط مثبتاش، از آن دست فیلمهایی نبود که در ذهن ماندگار شود و طوری باشد که مثلا در ما این اشتیاق ایجاد شود که چند سال بعد، دوباره مرورش کنیم.
اما در ژانر فیلمهای تکتیراندازی، اما بیشک فیلم Enemy at the Gates که در سال 2001 اکران شد، میدرخشد. این فیلم با فیلمنامه قوی، تعلیق، فراز و نشیب داستانی و بازی خوب جود لاو، اد هریس و راشال وایس، فیلمی اکشنی ماندگار شد و شخصیتهای تاریخی واسیلی زایتسف و اروین کونیگ را هم همزمان جاودان کرد.
از میان تکتیراندازهای مشهور تاریخ بیانصافی است که در همین ابتدا، ما به لیودمیلا پاولیچنکو اشاره نکنیم. این بانوی اوکراینی در سال 1916 زاده شده بود و در طی جنگ جهانی دوم، یک تکتیرانداز ماهر بود، طوری که یکتنه توانست 309 نیروی ارتش نازی را به قتل برساند و از او به عنوان موفقترین تکتیرانداز زن تاریخ یاد میشود.
در سال 1941، او در حالی که چهارمین سال تحصیل دانشگاهی خود را در رشته تاریخ طی میکرد، آلمان به شوروی حمله کرد و پاولیچنکو، جزو نخستین داوطلبهای حضور در ارتش سرخ بود. او یکی از دو هزار زنی تکتیرانداز ارتش سرخ بود، از میان این عده تنها پانصد نفر بعد از جنگ زنده ماندند.
شهرت او به آنجا رسید که به آمریکا و انگلیس دعوت شد و در آنجا با روزولت و بانوی اول آمریکا النور روزولت، دیدار کرد. بعد از جنگ، او به تحصیل در تاریخ ادامه داد، یک پژوهشگر نظامی در ارتش شوروری شد و کمیتهای برای یاری به بازماندگان جنگ، تشکیل داد.
اما شاید لقب بزرگترین تکتیرانداز تاریخ دنیا، شایسته سیمو هایها باشد.
او در سال 1905 یا 1906 در شهر کوچک کشاورزی Rautajärvi فنلاند به دنیا آمد. زمانی که اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد و فنلاند هم اعلام استقلال کرد، این شهر در فاصله بسیار نزدیکی از مرز دو کشور قرار گرفت.
در کودکی سیمو هایها، به سختی کار میکرد، کار مشقتبار در شرایط آب و هوایی بسیار سرد، از او آدم بسیار مقاومی ساخت. در سال 1925 او به ارتش فنلاند و بعدا به گارد ملی این کشور پیوست. در گارد ملی بود که آموزش تکتیراندازی دید و مهارت بسیار بالای خود را نشان داد.
در سال 1939، شوروی به فنلاند حمله کرد. این نبرد، نبرد نابرابری بود، طوری که در اوج رویارویی ارتش کوچک فنلاند مجبور بود در مقابل 160 هزار سرباز شوروی ایستادگی کند، در یک مقطع هم تنها 32 سرباز فنلاندی در مقابل 4 هزار سرباز شوروی مجبور به مقاومت شده بودند.
اما جالب است بدانید که همانگونه که ارتش آلمان نازی در شرایط روسیه، راه به جایی نبرد، ارتش شوروی هم تقریبا به صورت مشابه در فنلاند، مجبور به عقبنشینی شد. دلایل این آمار در سازماندهی ضعیف ارتش شوروی در آن جبهه، عدم تفاهم اعضای ارتش به خاطر گوناگونی زبانها و نیز زمستان بسیار سرد فنلاند با دمای بین منفی 20 تا منفی 40 درجه میدانند. فنلاندیهای از شیوههای جنگهای چریکی استفاده میکردند، به ارتش شوروی اجازه میداندند در امتداد جادهها از مرز عبور کند و بعد آنها که در عوارض طبیعی پنهان شده بودند، به آنها حمله میبردند.
اما عملکرد هایها در این جنگ بسیار فوقالعاده و باورنکردنی بود که برای استتار ملبس به یک لباس تمامسفید بود، با تفنگ Mosin-Nagant M91 تبدیل به کابوس روسها شد و جالب است بدانید که روی این تفنگ از دوربین هم استفاده نمیکرد.
او در طی 100 روز، 500 نفر از اعضای ارتش شوروی را کشت، تا اینکه در 6 مارس سال 1940، از ناحیه سر و صورت به شدت زخمی شد، 11 روز به کما رفت، اما در نهایت زنده ماند.
سیمو به دلیل شجاعت های فراوان، توسط فیلد مارشال مانرهایم به درجه ستوان دومی ارتقا پیدا کرد. در سالهای پس از جنگ، سیمو به پرورش سگ های ممتاز مخصوص شکار پرداخت و تبدیل به یک شکارچی جهانی گوزن گردید سپس به انتشار کتاب خاطرات خود پرداخت. او در یک مصاحبه در سال ۱۹۹۸ در مورد عامل موفقیت یک تک تیرانداز فقط یک کلمه پاسخ داد: «تمرین».
وی سرانجام در آوریل سال ۲۰۰۲ میلادی در ۹۷ سالگی در در دهکده زادگاه خود به مرگ طبیعی درگذشت.
ممنون از مطلب قشنگ تون ، شاید یک روزی فیلم خانم تک تیرانداز در کوبانی سوریه ساخته شود .و بتوان از او بعنوان مشورترین تک تیرانداز قرن بیست و یک ازش نام ببریم .
خیلی ممنون از مطلب جذابتون …
ابتدا تشکر میکنم دکتر عزیز.
بعد باید انزجار خودم رو از فیلمی یک طرفه و سرشار از ضعف داستان پردازی همچون “تکتیرانداز آمریکایی” بیان کنم.
“دشمن پشت دروازه ها” اونقدر خوب بود که حتی مقایسه اش با چنین فیلمی بی انصافیه !
ولی جدا از اینها پست جذابی بود.
جالب بود. به خصوص توصیه اش : تمرین ! ممنون.
جان مادرت از جنگ پست نزن ، رسانه ها کم امروز جنگ نشون میدن ؟
تمرین !تمرین !تمرین !تمرین !تمرین !تمرین !
بزرگترین واژه برای موفقیت است چه خوب و چه بد