طالعبینی حتی در فرانسه هم محبوبیت دارد
چـکیده:
طالعبینی و مراجعه به طالعبینان در کشور فرانسه، رواج شگفت انگیزی دارد و البته این امر، مختص بـه افـراد عـادی و معمولی جامعه فرانسه نیست، بلکه نخبگان فرانسوی و از جمله، سیاستمداران نیز مشتریان پروپا قرص طالعبینان هستند و تـصمیمات مهمشان را با طالعبینی محک میزنند.
نویسنده مقاله، در ریشهیابی از این امر، فقدان اعتقاد بـه خداوند و علل ماورایی را، عـاملی در جـهت بسط طالعبینی در غرب و فرانسه میداند.
شامگاه روز هفتم نوامبر امسال (سال 2000)، در ساختمان شهرداری منطقه شانزدهم شهر پاریس، مراسم جشنی برپا بود. این جشن توسط «گونتر ساش»، میلیاردر آلمانی، به مناسبت چاپ و انـتشار کتاب «طالعبینی» وی در فرانسه، ترتیب داده شده بود. گفتنی است پیش از این، کتاب طالعبینی وی در آلمان به عنوان پرفروشترین کتاب، دست یافته بود. در این جشن، از تمامی اقشار مردم شرکت داشتند و همگی جامهای شـامپانی در دسـت، با آقای گونتر ساش در مورد طالعبینی و ستارهشناسی به بحث و گفتگو میپرداختند. آقای پیر کریستیان تتینژه، شهردار پاریس و یکی از وزرای پیشین کشور، در این مراسم، سخنانی را بر زبان آورد که شاید هیچ شخصیت رسـمی دیـگری جرأت اظهار چنین سخنانی را در برابر دوربینها نداشته باشد. او در بخشی از سخنان خود، چنین مطالبی را اظهار داشت: «ما در مورد مسایلی مثل جنون گاوی و طوفانها با متخصصین و کارشناسان مشورت میکنیم و نظرات آنـان راجـویا میشویم. نظرات این کارشناسان ضد و نقیض هستند و مشاهده میکنیم که یکی نظری را مطرح میکند که دیگری عکس آن را ابراز میکند. به نظر من، ستارهشناسان و طالعبینان هم میتوانند در مورد چنین مـسایلی نـظرات خـود را مطرح سازند. خود من فـردا یـکی از ایـن طالعبینان را ملاقات خواهم کرد و نظر او را جویا خواهم شد.»
حاضران در مراسم، با شنیدن این سخنان، خنده سردادند و به تشویق سخنران پرداختند. البـته چـنین اظـهاراتی، بیشتر به یک اظهارنظر جنجالی شباهت دارد تا هـر چـیز دیگری؛ اما با این حال، نکات زیادی در این سخنان نهفته است. به عنوان مثال، میتوان این اظهارنظر را به عـنوان تـسویه حـساب و انتقامی از کارشناسان تلقی کرد؛ کارشناسانی که وقتی سیاستمداران به آنـها رجوع میکنند، در ارائه راه حل مناسب، ناتوان یا غیرمفید ظاهر میشوند.
از سوی دیگر، این اظهارنظر، شیفتگی و علاقه شدید سـیاستمداران بـزرگ دنـیا را به طالعبینی و پیشگویی نشان میدهد. رهبران سیاسی بزرگ دنیا از بوریس یـلتسین گـرفته تا فرانسوا میتران و خوان کارلوس، تقریباً همگی به طالعبینان و پیشگویان متوسل میشدهاند. به عنوان، مثال فـرانسوا مـیتران در مـورد جنگ خلیج فارس و همهپرسی پیمان ماستریخت با خانم الیزابت تسیه، طالعبین، بـه مـشورت پرداخـته بود. امروزه مشاهده میشود که مردم فرانسه، اقبال زیادی به طالعبینی دارند؛ از همین روسـت کـه مـیبینیم کتابها و مجلات متعددی در این زمینه منتشر میشود و در تیراژهای بسیار بالایی به فروش میرسد. بـه ایـن کتابها و نشریات باید سایتهای متعدد اینترنتی طالعبینی را هم افزود، سایتهایی که همه روزه شـمار زیـادی از مـردم فرانسه به آنها رجوع میکنند و در تصمیمات خود مساعدت ستارگان را هم میطلبند. طبق برآوردها 10% مـردم فـرانسه تا کنون، حداقل یک بار با یکی از ده هزار طالعبینی که در کشور فعالیت دارنـد، مـشاوره کـردهاند. همچنین براساس یک نظرسنجی دیگر که تابستان امسال توسط سایت اینترنتی Au feminin.com صورت گرفته است، 47% زنـان فـرانسه به توصیههای فالگیران و طالعبینها بیشتر از توصیههای همسران خود اعتماد میکنند.
کارشناسان عـلمی، طـالعبینی و سـتارهشناسی را فاقد اعتبار، نادرست و به عنوان یک معرفت کهنه و غلط میدانند و معتقدند که بر هیچ پایـه و مـبنای صـحیح علمی استوار نیست. به عنوان مثال، آقای «دانیل کنت»، کارشناس فیزیک نـجومی، ضـمن این که طالعبینی را بیپایه و اساس میشمارد، این نکته را هم میافزاید که صور فلکی منطقه البروج، دوازدهـ تـا نیستند، بلکه در منطقه البروج، سیزده صورت فلکی وجود دارد.
اما با همه اشـتباهات و بـینظمیهایی که در محاسبات ستارهشناسی و طالعبینی وجود دارد، مشاهده مـیشود کـه ایـن معرفت غیرمنطقی، از اقبال و نفوذ بسیار زیادی در مـیان مـردم برخوردار است. ستارهشناسی نه تنها در حیات سیاسی و اقتصادی فرانسه تأثیر و نفوذ بسیار بـالایی پیـدا کرده است، بلکه در زندگی خـصوصی مـردم هم تـأثیر زیـادی را اعـمال میکند.
چهگونه میتوان این گرایش بـه طـالعبینی را توجیه کرد؟ چرا و به کدامین علت، طالعبینی در تمامی مظاهر و ابعاد زندگی مردم مـا راه یـافته است؟ در پاسخ به این سؤالات، باید گـفت از هنگامی که اعتقاد بـه خـدا و اعتقادات مذهبی در جامعه ما کـمتر شـده است، دیگر هیچ کس تصادف و اتفاق را نمیپذیرد. به این ترتیب، در چنین جامعهای کـه روز بـه روز اعتقاد به خدا را از دست مـیدهد و روز بـه روز بـیشتر به فردگردایی مـیگراید، خـود را بیش از پیش در زیر بـار سـنگین مسؤولیت اعمال خود مییابد و تحمل این بار سنگین را ندارد. به همین دلیل و به دلیـل نـبود خدا و علل مذهبی ماورایی، این تـمایل بـه وجود مـیآید کـه خـود را مجبور و در بند تقدیر و اجـبار ستارگان تصور کنیم. جالب این جاست که مردم برای دست یافتن به چنین تسلی و آرامـشی، حـاضرند مبالغ بسیار بالایی را بپردازند. به عـنوان، نـمونه یـک مـشاوره بـا طالعبین از سیصد تـا هـزار و پانصد فرانک خرج برمیدارد. دلیل این که مردم حاضر میشوند این پولهای کلان را به طالعبینان بـپردازند، ایـن اسـت که آنها حاضرند به هر قیمتی تـردید و دودلی را از بـین بـبرند و بـا انـداختن تـقصیرها و مسؤولیتها به گردن ستارگان، خودشان را از تردید و دلواپسی برهانند.
به نظر چنین میرسد که این ویژگی کاملاً غیرمنطقی و بیپایه و اساس علمیِ طالعبینی، موجب نشده است که اعتماد مـردم از آن سلب شود و ما مشاهده میکنیم که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور و حتی آنهایی که از سواد و تحصیلات بالایی برخوردارند، به طالعبینی، اعتقاد و اعتماد دارند.
امروزه طالعبینی با نظرسنجی و علم آمار بـه هـم آمیخته و معمولاً نامزدهای انتخاباتی و وزرا در برآوردهای خود، علاوه بر آمار و نظرسنجی و روشهای علمی و تجربی، از طالعبینی هم کمک میگیرند. آندره باربو که یک طالعبین است، در این خصوص میگوید: «وظیفه رازداری من ایـجاب مـیکند که از کسی اسم نبرم، اما این یک واقعیت است که در دوره انتخابات، مراجعات به ما بیشتر میشود.»
خانم ماری دلکلو میگوید: «دیپلماتها از خارج کـشور بـه من تلفن میکنند و از من مـیپرسند کـه بهترین زمان برای ملاقات با فلان وزیر یا فلان سفیر چه موقعی است، زیرا افراد دارای مشاغل و مقامهای دارای مسؤولیت سنگین، نیاز بیشتری به حـصول اطـمینان احساس میکنند. انسانها هـر قـدر که پست و مقامشان بالاتر باشد، به همان اندازه به آگاهی و تسلط بیشتری بر سرنوشت و تقدیر خود نیاز دارند.»
طالعبینی، طرفداران زیادی چه در میان سیاستمداران و چه در میان آنهایی که به فـعالیت اقـتصادی مشغولاند، پیدا کرده است، هر چند که اکثر آنان این هواداری و اعتقاد خود را کتمان میکنند و یا این که علاقه چندانی به ابراز آن نشان نمیدهند؛ با این حال برخی از آنها بـه صـراحت، باور خـود را به طالعبینی، ابراز میکنند. آقای آندره سانتینی، یکی از نمایندگان پارلمان فرانسه، ضمن ابراز علاقه خود به طـالعبینی میگوید: «من جزو تکنوکراتهایی نیستم که براساس دادههای کاملاً منطقی بـه تـصمیمگیری و عـمل اقدام میکنند. از یک طالعبین انتظار میرود که از زمان پیش بیفتد. بنابراین مشاهده میکنید که نقش این دو، چـندان هـم متفاوت از هم نیست. خلاصه کلام این که من به توصیههای طالعبینی توجه مـیکنم و هـمیشه آنـها را میخوانم، اما نکات مثبت آن را مورد استفاده قرار میدهم و هرگاه که این پیشگوییها بد باشند، بـه آنها هیچ وقعی نمیگذارم و کار خودم را میکنم.»
امروزه طالعبینی، درست مانند تستهای روانـشناسی و یا خطشناسی، به یـکی از ابـزارهای مورد استفاده در استخدام تبدیل گردیده است. دخالت دادن طالعبینی در استخدام نیروها، به این دلیل توجه کارفرمایان را به خود جلب میکند که آنها از اشتباه در استخدام، به سختی هراسناکاند و فکر میکنند که در صورت اسـتخدام نامناسب، بسیار متضرر خواهند شد و بنابراین از آن جایی که از نظر آنها، مدارک و سوابق، به حد کافی تواناییهای نامزد را روشن نمیکند، این احساس به آنها دست داده که با بهرهگیری از طالعبینی، خطا و اشتباه بـه حـداقل تنزل مییابد. به همین دلیل است که بسیاری از شرکتها در کار استخدام نیرو، از طالعبینان کمک میگیرند. روش کار، بسیار آسان است: کافی است یک تماس تلفنی با دفتر ثبت احوال زادگاه نـامزد صـورت بگیرد و روز تولد نامزد استخدام مشخص شود و سپس طالع بینان با توجه به این که شخص در کدام برج فلکی متولد شده است، مشخصات، ویژگیها و قابلیتهای این شخص را روشن خواهند سـاخت. البـته در سال 1993 با تصویب قانونی در مورد نحوه استخدام نیروها این روش مردود اعلام شده است. براساس این قانون، نامزد استخدامی که گزینش او مردود شده است، میتواند به خاطر شیوههای ناصحیح گـزینشی و یـا کـتمان مراحل گزینش از سوی استخدامکنندگان، اقـامه دعـوا کـند.
در سالهای اخیر، معاملات مالی و بهویژه بازار بورس، بیش از هر جای دیگری، تحت تأثیر و نفوذ طالعبینی قرار گرفته است. امروز هزاران سـوداگر بـورس، مـعاملات خود را تنها براساس طالعبینی مالی صورت میدهند. ایـن طـالعبینی، بر حرکات اورانوس استوار است و گویا حرکات این سیاره است که تحولات و بالا و پایین شدنهای بازارهای بورس را موجب مـیشود. در فـرانسه هـم تعدادی از طالعبینان در زمینه مالی فعال شدهاند و سرمایهگذاران مالی را از توصیههای گـرانبهای خود بهرهمند میسازند. ژان فرانسوا ریشار، یکی از این طالعبینان مالی است که با انتشار یک بولتن ماهیانه با عـنوان «پیـشبینی بـورس»، هر ماه گرایشهای عمده بازار بورس را پیشبینی میکند.
خانم «ژاکلین امـه»، یـکی دیگر از طالعبینان فرانسوی در مورد گرایش شدید مردم فرانسه به طالعبینی و همچنین نحوه کار خود، اینگونه مـیگوید: «مـردم خـواه تاجر و سوداگر، خواه هنرمند و خواه جزء کارگزاران دولت باشند، اکنون بیش از هر زمـان دیـگری نـیاز به حصول اطمینان دارند. زیرا دوره معاصر، دوره اضطرابآور و نگرانکنندهای است، چرا که خطرات زیادی مـثل جـنون گـاوی، بیکاری، لایه اوزون و غیره، موجب نگرانی مردم میشوند. همه مردم میخواهند که بهترین و مـساعدترین اتـفاقات برای آنها روی دهد. من هم درصدد کمک به آنها هستم و میخواهم که آنـها را از اشـتباه بـاز دارم. وقتی یک مشتری نزد من میآید و میگوید که میخواهد یک معامله ملکی مـخاطرهآمیزی انـجام دهد، من به او میگویم: «نه، الان این کار را نکنید، چون ضرر میکنید. اگـر مـن بـه جای شما بودم، فعلاً صبر میکردم، اما از فلان ماه به بعد شما میتوانید این مـعامله را انـجام دهید و سود ببرید. معمولاً مشتریها به توصیههای من عمل میکنند.»
جالب اسـت بـدانیم کـه براساس نظرسنجی صورت گرفته توسط “Sofres”، 40% از مردم فرانسه به توضیح و تفسیر خصوصیات فردی بر اساس اجـرام و صـور فـلکی اعتقاد دارند.
از سال 1935 با چاپ نخستین فالنامهها و طالعبینیهای نجومی در مجله «پاری سـوار»، مـردم فرانسه به طور گسترده با طالعبینی نجومی آشنا شدند و بلافاصله، طالعبینی گسترش و رونق زیادی در فرانسه پیـدا کـرد. به طور اجمالی، میتوان گفت که طالعبینان درصدد یافتن پاسخ به پرسـش مـهم و دلخواه مردم یعنی عشق، شغل و سلامتی هـستند. زنـان و جـوانان، بیشتر از سایرین به طالعبینی اعتقاد و گرایش دارنـد. آقـای «ژان برونو رنار»، جامعهشناس و استاد دانشگاه «پل والری» میگوید: «چنین تصور میشد که با پیشرفتهای عـلمی و ارتـقای سطح فرهنگی، اعتقاد به طـالعبینی، تـنها در میان افـراد سـالمند و افـرادی که از سطح تحصیلات کمتری برخوردارند، پابـرجا بـماند، اما چنین تصوری اشتباه بوده است، زیرا ما مشاهده میکنیم که ایـن اعـتقاد، در نزد کارمندان متوسط و رده بالا، بیشتر از کـشاورزان و کارگران شیوع دارد. همچنین ایـن گـرایش به طالعبینی در نزد افرادی کـه تـحصیلات متوسطه و بیشتر دارند، خیلی بیشتر از افراد کم سواد مشاهده میشود.»
طالعبینی نجومی بـا ظـاهر پیچیده و مثلاً محاسبات دقیق «عـلمی»، ظـاهر فـریبندهای دارد و موجب افسون مـردم مـیشود. یکی دیگر از ادلّه شیفتگی و عـلاقه زیـاد مردم به طالعبینی، این است که مردم خیلی علاقه دارند که در مورد آنها صـحبت شـود؛ از این رو شخص مانند همان حالتی کـه خـود را در جای قـهرمان داسـتان یـا فیلم میگذارد، با عـلاقه به چیزهایی که در مورد او گفته میشود، گوش میکند و البته فقط آن چیزهایی را که دلخواه اوست، در خـاطر نـگاه میدارد و بقیه مطالب را از یک گوش گـرفته و از گـوش دیـگر خـارج مـیکند. به این تـرتیب، بـین فالبین و شخص مراجعهکننده، یک رابطه جذاب پدید میآید. در اینجا لازم است که خطرات ناشی از این مـشاوره بـا فـالبینان نیز اشاره شود. در برخی موارد، آسیبهای نـاشی از ایـن مـشاورات، بـسیار سـنگین اسـت. آقای «ادوار کولو» روانکاو، در این خصوص، اینگونه هشدار میدهد: «طالعبینی نجومی میتواند یکی از خطرناکترین ابزار شستشوی مغزی و از بین رفتن تعادل روحی و روانی اشخاص مراجعهکننده به فالبینان باشد. مـن در حال حاضر، دو بیمار تحت درمان دارم که به خاطر همین مشاورهها دچار مشکل شدهاند. یکی از این بیماران در اثر پیشگویی حادثه سکته و تصادف از سوی فالبین، دچار آسیب روانی شده است و بیمار دومـی، دیـگر قدرت تصمیمگیری مستقل و بدون کمک فالبین را ندارد.» مشکل دیگری که وجود دارد این است که هیچ معیار و ملاک ارزیابی برای تشخیص در این زمینه وجود ندارد و هر کسی میتواند ادعا کـند کـه یک طالع بین است. علاوه بر این، ابزار کنترلی و نظارتی در این زمینه وجود ندارد و بنابراین، راه برای فعالیت متقلبین و حقهبازان، هموارتر میشود. شاید بـد نـباشد که طالعبینان نجومی در یک تـشکیلات حـرفهای گردهم آیند و به مانند روانکاوان، روانشناسان یا پزشکان، قوانین حرفهای به وجود آورند و سوگند نامهای را ایجاد کنند و متعهد و ملتزم به رعایت اصول یاد شـده در ایـن سوگندنامه گردند: 1 ـ درصدد نـفوذ در افـراد نباشیم 2 ـ حکم قطعی صادر نکنیم 3 ـ به ویژه به شخصی که در مقابلمان نشسته است، دقت زیادی داشته باشیم.
منبع: اکسپرس، 7 دسامبر 2000 (17/9/79)
مجله سیاحت غرب- مرداد 1382