10 مهندس و دانشمندی که ماشینهای جنگی نازیها را ساختند
فرانک مجیدی: وقتی از «نازیها» سخن میگوییم، بیش از هر چیز، نام «هیتلر»، «گوبلز»، «گورینگ»، «هیملر» و «اشپیر» به ذهنمان میآید، رهبران رایش سوم که با افکار جنگطلبانه، اروپا را تا اتحاد جماهیر شوروی، درگیر نزاع کردند.
اما هیچکدام از این نامها، به هیچ عنوان نقشی در طراحی یا پیشرفتِ تکنولوژیِ استفادهشده توسط نازیها نداشتند. دانشمندان و مهندسانِ برجستهای بودند که نبوغ خود را در خدمت زیادهخواهیِ هیتلر و یارانش قرار دادند و ماشینهایی جنگی برای نیروهای نازی ابداع کردند که وی را تقریباً تا نزدیکیِ مرزهای آرزوی دیوانهوارش رساند: سلطه بر تمام جهان! در این نوشته، با بخشی از این دانشمندان و مهندسان آشنا میشویم. نامهایی که برخی از آنها، تا امروز هم معروف و موجه هستند و شاید فکرش را نمیکردیم چه رابطهی نزدیکی با نازیها داشتهاند.
1- فردیناند پورشه
نام خانوادگیِ فردیناند پورشه، برای همهی مردم جهان شناخته شده است، و این تنها یک شباهت نیست. او بنیانگذار شرکت اتومبیلسازیای است که ماشینهای اسپرت خارقالعادهای میسازد. این تنها کار مهم پورشه نبود، او علاوه بر آن، با شور و شعف به نازیها هم خدمت کرده است!
او فولکسواگن بیتل را طراحی کرد، که هیتلر آن را «اتومبیل مردم» مینامید. پورشه تقریباً نزدیک بود که قراردادِ تانک رعباورِ «جرمن تایگر» را هم برنده شود، اما سیستمی که او برای راندن تانک طراحی کردهبود، بیش از حد پیچیده بود. به جای آن، از طراحیِ پورشه برای یک نابودکنندهی تانک به نام «فیل بزرگ» (The Elephant) استفاده شد.
پیشتر از این ماجراها، پورشه یک مخترع بود که به طراحی سیستم خودرو، علاقمندی نشان میداد. او پیشینهی طراحی تجهیزات را برای اتریشیها در جنگ جهانی اول داشت و در سال 1931 در کنار پسرش، شرکت مهندسیِ خودش را تأسیس نمود.
پورشه به آنچنان اعتباری در زمینهی مهندسی و طراحی در صنعت خودرو رسیده بود که استالین در سال 1932، شخصاً تلاش کردهبود تا وی را به استخدام خود دربیاورد و ریاستِ خودروسازیِ شوروی را به او واگذارَد. پس از تحقیقات بسیار دربارهی او، پورشه این پیشنهاد را رد کرد چرا که او نمیتوانست به زبان روسی سخن بگوید..
در سال 1934، هیتلر به دنبال خودرویی به عنوان «اتومبیل مردم» بود و از میان نمونههای موجود، کارِ فولکسواگن بیتلِ پورشه برگزیده شد. هیتلر در سال 1935 با پورشه ملاقات کرد و در این ملاقات، پورشه او را بسیار تحت تأثیر قرار داد و هیتلر، لب به تمجید از وی گشود. او حتی به پورشه پیشنهاد داد که با توجه به تولید این مدل اتومبیل، نام «فولکسواگن بیتل» را هم بعد از نام وقت کارخانه که همان پورشه بود، بیاورد، اما مهندس نابغه این پیشنهاد را رد کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، پورشه در فرانسه به جرم نازی بودن، 22 ماه زندانی شد. در سال 1950، او و پسرش، اولین اتومبیل اسپورت پورشه را طراحی کردند.
2- کرت تانک
کرت تانک، یک مهندس شناختهشده در طراحی هواپیماهای آلمانی و خلبان آزمایشی برای نازیها بود که در جنگ جهانی اول، برای آلمان جنگیده بود. پس از آن، او به تحصیل در رشتهی مهندسی الکترونیک پرداخت و تبدیل به یک خلبان بسیار مجرّب گردید. بعد از کار کردن با چندین کارخانهی صنایع هوانوردی، او در سال 1931، به کارخانهی «فوک وُلف» رفت.
او در آنجا این کارخانه را تبدیل به یک کارخانهی شناختهشده در سطح جهان، در زمینهی تولیدات صنایع هوانوردی نمود. او هر دو هواپیمای Fw 190 جنگنده و Fw 200 مسافربری را در آنجا طراحی نمود. Fw 190 آلمانی، عملکردی بسیار برتر از «اسپیتفایِر» معروفِ بریتانیایی داشت و تبدیل به بهترین هواپیمای جنگندهی آلمانیها در جنگ جهانی دوم گردید. در عین حال، Fw 200 طراحی او هم، علاوه بر آنکه میتوانست یک مسافربر باشد، همزمان بعنوان بمبافکن هم کاربرد داشت.
با آنکه تنها چند صد عدد نمونه از این مدل ساخته شد، اما این مدل میتوانست بیش از 3200 کیلومتر پرواز کند و تهدیدی جدی برای سیستم حمل و نقل هوایی متفقین بود. FW 200 میتوانست ماهانه 90هزار تُن بار جابجا نماید و از همین رو، چرچیل این مدل هواپیما را «معضل آتلانتیک» مینامید.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، تانک به آرژانتین مهاجرت نمود. او در یک کارخانهی تولید جت در آنجا مشغول به کار شد که به وضوح، به شکست انجامید. سپس به هند رفت و برای ارتش آنجا، به طراحیِ جتهای جنگنده پرداخت. دو دهه بعد، تانک بهعنوان مشاور یک شرکت تولید هواپیمای آلمانی، به کشورش بازگشت.
3- ارنست هِینکِل
با آنکه نخستین هواپیمای ساخته شده توسط ارنست هینکل، منفجر شد و در آتش سوخت، او همچنان از هدف خود دست برنداشت. او که در طول جنگ جهانیِ اول مشغول طراحیز هواپیما بود، درست به کار ساخت کارخانهی هواپیماسازیِ خود شد و آن را Heinkel Flugzeugwerke نامید.
دهههای 1920 و 1930 میلادی، برای هینکل با موفقیت نسبی همراه بود. او هواپیمایی طراحی کرد که رکورد سرعت هواپیماها را تا آن زمان، شکست و پس از آن به طراحیِ He 187 پرداخت، یعنی نخستین هواپیمای جت در جهان. این جت، اولین بار در سال 1939 پرواز کرد. درست یک هفته پیش از آنکه جنگ جهانی دوم، آغاز گردد.
به یادماندنیترین کار او، طراحی He111 بود. یک بمبافکن دو موتوره که در حملات گستردهی رعدآسا، از آن استفاده میشد. اما این طراحی، نقایصی داشت که منجر به استفادهی محدود از این مدل، در عملیاتهای هوایی گردید.
در آن زمان، هینکل، تغییر رویه دادهبود و از منتقدان جدیِ حزب نازی شدهبود. نازیها نمیتوانستند چنین چیزی را بپذیرند، بنابراین در سال 1942، کارخانهی او را ضبط کردند و آن را ملی اعلام نمودند.
با این وجود، هینکل هنوز از اعضای حزب نازی بود و از نیروی کار اجباری در کارخانهاش استفاده میشد. پس از آنکه جنگ پایان یافت، متفقین که پیروز جنگ جهانی دوم بودند، او را دستگیر کردند و برای او محاکمهای ترتیب دادند. البته مخالفتهایش با هیتلر در طول جنگ، به داد او رسید و وی از اتهاماتش، تبرئه گردید.
در دههی 1950، هینکل کارخانهی جدیدی پایهگذاری کرد که به ساخت اسکوتر، دوچرخه و اتومبیل میپرداخت.
4- ویلی مِسِراشمیت
در طول جنگ جهانی اول، ویلی مسراشمیت در یک مدرسهی آلمانی آموزش پرواز مشغول به کار بود. در یک مقطع زمانی، او رکورددار جهانیِ طولانیترین پرواز با گلایدر هم بود.
در دههی 1920، او کمپانی خود را پایهگذاری کرد که به ساخت هواپیماهای ارزانقیمت میپرداخت. اما در این راه مشکلی وجود داشت: بیشتر هواپیماهای محصول او، منهدم میشدند. طبعاً این نتیجهی منفی، باعث ورشکستگیِ او در سال 1931 شد.
برآمدن نازیها در سال 1933، مسراشمیت را از نابودیِ کامل نجات داد. اگرچه در میان افسران بلندپایهی حزب، یکی از آنها به دلیل آنکه پسرش با یکی از هواپیماهای مسراشمیت کشته شدهبود، مانع از کارهای او میشد، اما مسراشمیت دوستان پرنفوذ بسیاری میان افسران ردهبالای نازی داشت.
وقتی حزب نازی برای بازتجهیز ادوات نظامی آلمان، اعلان عمومی داد، مسر اشمیت با کمک رابرت لاسِر، یک نمونهی آزمایشی به نام Bf 109 را طراحی کرد. رئیس نبخش پیشرفت یرویِ هوایی لوفتواف، شخصاً پرواز آزمایشی با آن را انجام داد و اعلام کرد که این مدل، به عنوان یک جنگنده، عملکردی بسیار خوب دارد.
در طول جنگ جهانی دوم، Bf 109 در تمام جبهههای آلمان به ارتش این کشور خدمت نمود و مهمترین مأموریتهای آن، نبرد با اسپیتفایِر بریتانیایی در جنگ با آن کشور بود. در آن زمان، مِسِراشمیت مشغول طراحی Bf 110 شد که به عنوان جنگندهای مناسب در شب، شناخته میشد. اما طلاییترین دستاورد او در ان ایام، نه این دو مدل، که Me 262 بود، اولین هواپیمای جت که در جنگ قابل استفاده بود.
با پایان جنگ جهانی دوم، مسراشمیت به مدت دو سال توسط نیروهای آمریکایی، بازداشت شد. بعد از آزادی، او پروژههایش را در زمینهی خانههای پیشساخته و دستگاههای خیاطی انجام میداد، چرا که متفقین ساخت هواپیما را در آلمانِ پس از جنگ، ممنوع کردهبودند. اما این موضوع، دیری نپایید و در سال 1952، او مجدداً ساخت موشک و هواپیماهای جنگندهی آلمانی را از سر گرفت.
5- رابرت لاسِر
رابرت لاسر، یک مهندس هوانوردی و یک خلبان کارکشته بود که جایزهی خلبانی را هم گرفته بود. پس از کار کردن برای چندین کارخانهی سازندهی هواپیما، او شروع به همکاری با مسراشمیت نمود و با کمک یکدیگر، Bf 109 را طراحی نمودند. او همچنین در طراحیِ Bf 110 هم نقشی مؤثر ایفا کرد. در سال 1938، او نزد هینکل رفت تا دوباره همکاریاش را با او از سر بگیرد، اما پس از مخالفتی در زمینهی طراحیِ یک جت جنگی، از سمت خود اخراج شد.
پس از آن، لاسر به دیگر کارخانهی هواپیماسازی، یعنی Fieseler رفت. در آنجا بمبافکن ترسآور V-1 را طراحی نمود. این نخستین انتقام مخوف نازیها بود. صدها موشک کروز، به وسیلهی این بمبافکن، بر بریتانیا فرود آمد و به این ترتیب، کارآمد بودن و رعبانگیزیِ آن، به اثبات رسید.
پس از جنگ، لاسر توسط متفقین برای شرکت در عملیات Paperclip برگزیده شد، اما برخلاف «وارنر فون براون» معروف، او تا سال 1948 به آمریکا مهاجرت نکرد.
در آن زمان، او در کنار فون بران در برنامهی فضاییِ آمریکا همکاری میکرد، اما به اشتباه، حدس زد که سفر به ماه، امری ناممکن است. او میگفت که هیچ سفینهای برای چنین مسافرت پرمخاطرهای، به قدر کافی قابل اعتماد نیست. در سال 1959، لاسر مجدداً به آلمان بازگشت و کار کردن زیر نظر مسراشمیت را از سر گرفت.
6- هانس فون اوهاین
زمانیکه ارنست هِینکِل، در آستانهی ورود به دانشگاه گوتینگِن برای طراحیِ اولین هواپیمای جت بود، هانس فون اوهاین توسط سرپرست خود در مدرسه، به او معرفی شد. در سال 1936، اوهاین رسماً به Heinkel Flugzeugwerke پیوست تا در پروژهی ساخت نخستین موتور جت، همکاری نماید.
در سال 1939، هواپیمای He 178، که نخستین هواپیمای جت جهان محسوب میشد، ساخته شد و در پرواز آزمایشی نیز هیچ ایرادی از خود نشان نداد. کارِ فون اوهاین روی موتورهای جت، باعث شد که نازیها به هواپیمای جنگندهی Me 262 دست یابند. اگرچه فون اوهاین، خود در طراحی Me 262 مستقیماً دخالت نداشت، اما او موفق شد که به نازیها اثبات نماید استفاده از موتورهای جت در هواپیماهای جنگنده، میتواند ایدهای بسیار عملی و ارزشمند باشد.
بعد از پایان یافتن جنگ جهانیِ دوم، فون اوهاین به آمریکا مهاجرت کرد. در سال 1963، او دانشمند ارشد آزمایشگاه تحقیقاتیِ نیروی هواپیمایی آمریکا شد. او در این زندگیِ جدید، مقالات فراوانی را به چاپ رساند و از نظرِ بینالمللی بخاطر دستاوردهایش در زمینهی مهندسیِ هوانوردی، به شهرت فراوانی دست یافت. در نهایت، نام فون اوهاین در تالار شهرت هوانوردی بینالمللی و تالار شهرت علوم، ثبت گردید.
7- والتر ثیِل
در سال 1936، والتر ثیِل، سومین دانشمند استخدامشده توسط «والتر دورنبِرگِر»، رئیس بخش تحقیقات موشکیِ آلمان بود. ثیِل سابقهی کار در رشتهی مهندسیِ شیمی را داشت و در نهایت، مرد شمارهی دوی بخش تحقیقات موشکیِ آلمان شد.
کار ثیِل برای پرواز موشک V-2 نقشی حیاتی ایفا نمود. او در اصل، روی طراحیِ موتور کار میکرد و ایدههای او، منجر به دستیابی به موتوری بسیار سبکتر و کوچکتر شد. او روی یک سوخت ترکیبی برای موشک V-2 کار کرد و طراحیِ موتور موشک را سادهتر کرد تا تولید انبوه آن، توجیهپذیرتر باشد.
با این حال، در سال 1943، ثیِل متقاعد شد که مشکلات ذاتی در موشک V-2 آن را گزینه ای مناسب برای تولید انبوه نمیکند. بنابراین، استعفای خود را به والتر دورنبرگر تقدیم نمود. تنها چند روز پس از آن، ثیِل و خانوادهاش طی بمبارانی که توسط نیروهای بریتانیایی با هدفگیریِ مقر تحقیقات موشکی آلمان واقع در Peenemunde صورت گرفت، جان خود را از دست دادند.
8- هربرت آ. واگنر
در طول دههی 1920، مهدس هوانوردیای به نام واگنر، روی دینامیک اجزای مختلف هواپیماها، از جمله شناورهای دریایی، مطالعه میکرد. با فرا رسیدن دههی 1930 میلادی، او روی موتورهای هواپیماهای نظامی با توان پرواز در ارتفاعاتِ بالا و موتورهای جت کار میکرد. او در دههی 1940، کارش را روی موشکهای هدایتشونده متمرکز نمود.
یکی از پروژههای او، بمب هدایتشوندهی Hs 293 با قدرت موشکی، نخستین نوع بمب از این خانواده بود که در زمان جنگ به کار گرفتهشد. این بمب که نمونهای اولیه اما ویرانگر بود، توانست 400هزار تن از ادوات حمل و نقل دریاییِ متفقین را معدوم نماید. با این وجود، گسترش مدلهای دیگر Hs 293، بهبودِ مدل ساخته شده را ناممکن ساخت.
بعد از پایان جنگ، واگنر یکی از نخستین دانشمندان آلمانی بود که به آمریکا رفت. در آنجا، او سیستم هواپیماییِ هدایتشوندهی راداری را که توسط نیروی هوایی امریکا در طی جنگ های کره به کار گرفته شدهبود، ارتقا بخشید. او همچنین طراحی بمبهای هدایتشوندهی آمریکا و ارتقاء سیستمهای هدایتی موشکهای ضدتانک ارتش آمریکا را بر عهده گرفت.
9- کنراد زاس
در سال 1935، کنراد زاس بهعنوان یک مهندس برای کارخانهی هواپیماساریِ هنشِل کار میکرد، اما تعطیلاتش را صرف ساخت کامپیوتری در اتاق پذیراییِ والدینش نمودهبود. Z1 نخستین کامپیوتر قابل برنامهریزی در جهان بود.
زاس تلاش کرد کامپیوتری بسازد که بتواند معادلات مهندسی را برای او حل کند. در سال 1938، Z1 در این زمینه پیشگام بود، اما تنها از عهدهی حل معادلات ساده برمیآمد. با آغازجنگ جهانی دوم، زاس حالا باید دانشش را در ساخت کامپیوتر در اختیار نیروهای ارتش آلمان میگذاشت.
زاس در این هنگام برای مؤسسهی آیرودینامیک آلمان و در خدمت رایش سوم کار میکرد و موفق شد چندین کامپیوتر دیگر را نیز طراحی نماید که در نهایت، به ساخت Z4 منجر شد. زاس مشغول به کار روی کامپیوتری شد که با لولههای خلأ کار میکردند. ولی این کار در همان مراحل ابتدایی، توسط نیروهای ارتش آلمان متوقف شد. آن ها فکر می کردند دستیابی به چنین کامپیوتری، غیرضروری است چرا که پیروزیِ آنها بسیار قریبالوقوع بود.
تولیدکنندگان هواپیمای مختلفی در آلمان، خواهان کامپیوترهای زاس بودند تا بتوانند معادلات لازم را با اسفاده از آن، حل نمایند. موضوع این کامپیوترها، چنان اهمیت حیاتیای یافت که «ورنر فون براون»، شخصاً دست به کار شد تا زاس و کامپیوترهایش را به محلی امنتر منتقل نماید.
با پایان جنگ جهانی دوم، زاس مخفیانه مدل Z4 را از مرز آلمان خارج کرد و به سوئیس برد و در دههی 1950، یک کارخانه ی ساخت کامپیوتر را تأسیس نمود. بیست سال بعد، امتیاز این کارخانه توسط زیمنس خریداری گردید و زاس، بازنشسته شد.
10- فریتز تاد
پس از خدمت در ارتش آلمان در طول جنگ جهانی اول، تاد به تحصیل در رشتهی مهندسی پرداخت و در نهایت، در یک شرکت ساختمانیِ کوچک مشغول به کار گردید. او در سال 1922، به حزب نازی پیوست، یک دهه پیش از آن که آنان به قدرت دست یابند. بعدها، او عضو SS شد.
در دههی 1930، تاد مقاله ای در باب اشتغال منتشر نمود که نظر هیتلر را جلب کرد. وقتی حزب نازی به قدرت رسید، تاد برای سرپرستی پروژهی اتوبان جدید آلمان، برگزیده گردید. در نهایت، او تمام جنبههای اقتصاد آلمان را به عنوان وزیر اسلحه و مهمات آلمان و همچنین سرپرست دفتر فناوری آلمان، تحت اختیار خود گرفتهبود.
او بنیاد تاد را نیز تأسیس نمود که یک بنیاد مهندسیِ نیمهدولتی بود و کارش ساخت دیوار آتلانتیک و پناهگاه های زیردریاییها در ساحل فرانسه بود. بنیاد تاد، بخاطر به کار گماشتنِ میلیونها اسیر جنگی، بدنام بود.
اگرچه تاد حمایت هیتلر را با خود داشت، اما با نازیهای دیگر از جمله «هرمان گورینگ» و «مارتین بورمن»، درگیریهایی را از سر گذراند. در سال 1942، تاد در یک انفجار هواپیما کشتهشد. در حالی که سوء ظن وجود خرابکاری و سوء قصد وجود داشت، اما هرگز مدرکی برای اثبات این ادعا به دست نیامد.
پن: تصویر شاخص این پست، دانشمندان سابقاً نازی آلمانی هستند که در زمان ثبت این تصویر، در تگزاس مشغول به خدمت در تحقیقات نیروی هوایی ارتش آمریکا شدند.
اصطلاح U-Boat دقیقا به معنی زیردریایی است – نه قایق U شکل
الآن وبسایتتون شده مثل وبلاگ های زرد… هر جاش میای کلیک کنی یه صفحه باز میشه، تبلیغ گرفتن هم اصولی داره….
گرفتن آگهی برای سرپا ماندن سایت، از حقوق مسلم مدیران و نویسندگان هر سایت یا نشریهای است. مسلما کمال بی لطفی است که به جای اظهار نظر در مورد مطالبی که ما ساعتها ضرف نوشتن آن میکنیم، به چنین کامنتهای بسنده شود.
اما ما بدون توجه به کامنتهایی از این دست سعی میکنیم کیفیت کار خود را برای خوانندگان قدیمی، وفادار و نکتهسنج خود بالا ببریم.
به خدمت گرفتن دانشمندان آلمانی توسط دولت آمریکا نشان از حس و انگیزه ی قدرت طلبی آن ها از دیر باز دارد.استفاده از دانش این دانشمندان در جهت منافع شخصی و تحت عنوان غرامت جنگی فقط از کشوری مثل آمریکا بر می آید.
اولا آمریکا از برندگان جج2 بود و از مزایای این برد استفاده کرد در ضمن زمینه ادامه کار این دانشمندان در این کشور فراهم بود.ثانیا در این مقطع از تاریخ اگر مطالعه بفرمایید بخش اعظمی از حاکمیت امریکا با دخالت در کشورهای دیگه موافق نبود وقتی در جج2 پیروز شدند به فکر قدرتطلبی افتادن .
تانزانیا هم اگه قدرت داشته باشه همه دنیا رو میچاپه اینها ربطی به کشور نداره .
اصل کاری رو جا انداخیتن
فون باهم پدر موشک بالستیک جهان که تو نوزده سالگی موشک های انتقام1 و 2 رو با برد سیصد کیلومتر برای آلمان ساخت
درود
بسیار مقاله جالبی بود ساعاتی پیش رادیو فرهنگ آن را روخوانی می کرد. از وسط شنیدم .در گوگل جستجو کردم سایت شما آمد. دیدم از مقاله شما روخوانی کردن.
مهمترین مهندس نازی جاش توی این مقاله خالی هست, فون باهم پدر موشکهای بالستیک که موشکهای v2 رو در 19 سالگی طراحی کرده بود