توصیه کتاب: پابرهنهها
رمانى از زاهاریا استانکو (١٩٠٢- ١٩٧۴)، نویسندۀ رومانیایى، که در ١٩۴٨ منتشر گردید و در ١٩۶٠ به صورت رمانى سهگانه بسط داده شد. واقعه، پیش از قیام دهقانى و بزرگ سال ١٩٠٧، در روستایى در اولتنین رخ مىدهد. داریه، جوانکى کشاورز، داستان زندگى والدین و پدربزرگ و مادربزرگش را از زبان عمۀ خود مىشنود: مادرش در پانزدهسالگى ازدواج مىکند. پس از دو سال، بیوهاى بىچیز مىگردد و مجبور مىشود با دو فرزند خود نزد والدینش برگردد که با اکراه او را دوباره مىپذیرند. تازه وقتى با مرد زنمردهاى که دو بچه دارد ازدواج مىکند، سرنوشتش قابل تحملتر مىشود. هرچند خویشاوندان همسر دوم، در آغاز، با خشونت و خصومتى بداندیشانه با او رفتار مىکنند، بالاخره وى به یمن رفتار جدى و قاطعانهاش براى خود احترامى به وجود مىآورد.
داریه کوچولو هر روز شاهد خشونت کشاورزانى است که زود دست به چاقو مىبرند و با زنان و کودکانشان بدرفتارى مىکنند. اغفال دختران، زنا و تجاوزهاى جنسى از چشم کودکان پنهان نمىماند. قحطى، که به دنبال تابستان خشک و بىباران ١٩٠۶ سرمىرسد، خشم کشاورزان فقیرتر را به حد اعلا مىرساند، زیرا نجیبزادگان راضى نمىشوند به اندازۀ نانشان به آنها گندم قرض دهند. نجیبزادهاى سگها را به جان آنها مىاندازد. خدمۀ آنها به یکى از متقاضیان تیراندازى مىکنند. کشاورزانى که پى کار خود مىروند به دست ژاندارمها بازداشت و بىرحمانه شکنجه مىشوند. وقتى در سالون اجتماعات محل، یکى از ژاندارمها سه دهقان پاى در بند کاملا بىدفاع را، که پس از شکنجههاى وحشتناک دیگر به سختى مىتوانند روى پاهایشان بایستند، کتک مىزند، کشاورزان هیچ مرعوب زورگویى و خشونت نمىشوند: جمعیت خشمگین ژاندارم را مىکشد. رمان با این ماجرا به پایان مىرسد که کشاورزان زندانى را وسط زمستان به شهر مجاور منتقل مىکنند. نویسنده سرنوشت داریۀ جوان را همچنان در رمانهاى متعدد دیگر پىگیرى مىکند.
استانکو، زندگى سخت و فقیرانۀ کشاورزان، تجربیات شخصى دورۀ جوانى و حوادث سیاسى را، با سرمشق گرفتن از شولوخوف ، از دیدگاه واقعگرایى سوسیالیستى توصیف مىکند. خشونت روستاییان را به عنوان پىآمد فقر و ظلم نجیبزادگان، که از دیدگاه نبرد طبقاتى استثمارگران بىملاحظهاى هستند، شرح مىدهد. نویسنده در توصیف مرسوم و سادهشدۀ جامعه غرق نمىشود؛ اعتیاد به الکل و انحطاط اخلاقى، که در بین اهالى روستا همچنان در حال گسترش است، با واقعگرایى خشنى ترسیم مىشود. استانکو شرح جزئیات مفصل را، به کمک گفتگوها، ماهرانه دلپذیر کرده و، از طریق رجوع به گذشته و بررسى مجدد مسائل، کشش و جاذبۀ داستان را تقویت کرده است. بازگویى موفقیتآمیز او از طرز تفکر و طرز بیان خاص کشاورزان-استانکو بسیارى از واژههاى بومى برگرفته از زبان ترکى را وارد داستان خود مىکند -ارزش این اثر را بالا مىبرد؛ اثرى که، فارغ از زمان تألیف خود و ارتباطات اجتماعى مؤلف، مىتواند مورد قضاوت قرار گیرد.
خرید کتاب به صورت دیجیتال از فیدیبو
خرید کتاب کاغذی از فروشگاه آنلاین شهر کتاب
رمان فوق العاده ای است . در ایران نیز علی اشرف درویشیان به الهام از آن اثر درخشانش “سالهای ابری” را نگاشته است .
کتاب فوق العاده است و خواندنش بالاخص با ترجمه ی مرحوم شاملو ، لذتی است گیرا .
در ایران نیز علی اشرف درویشیان اثر درخشانش “سالهای ابری” را با الهام ازین کتاب به نگارش در آورده است .
با ترجمه احمد شاملو
قسمت بعدی رمان به عنوان “بازی با مرگ” چاپ شده
و بعدیش “سگهای گله” هستش که داریه مرد بزرگی شده البته کتابش گیرم نیومد یا ترجمه و چاپ نشده. نمیدونم
که تو اون داریه رو در خلال جنگ جهانی به بلغارستان یا مولداوی برای بیگاری تبعید میکنن که فرار میکنه و برمیگرده به بخارست
یه تیکه از متن کتاب پابرهنه ها یادمه که وقتی داریه از دباغ خونه اومده بود به روستاشون خواهر کوچیکش بش گفت ” داداش برام عروسک سنگی میخری؟”
یا اونجا که پاش فک کنم به علت فلج اطفال فلج شد
شاید ده بار خوندمش
فک کن دکتر تو سیزده سالگی پابرهنه ها رو خوندم و در جستجوی نان ماکسیم گورکی
آخر کتاب پابرهنه ها داریه با پول ارباب میره به بخارست و ارباب رو دودر میکنه و برنمیگرده به روستا شون
یا اونجا که فرشته ها بختش رو می نوشتن….
ممنون از کامنت.
هیچ کدومش رو نخونده بودم
مرررسی
اول که خلاصشو خوندم نخواستم ادامش بدم اما انقد کلمه ها و جمله ها عالی بود انقد طنزو غم و بدبختی جالب به آمیخته بود که مجبورم کرد ساعتها بشینم پاش تا زودتر تمومش کنم