انتقام پوتین:چگونه پوتین روسیه تحقیر شده در سال‌های دهه 1990 میلادی را برنده جنگ سرد 2.0 کرد

10

اگر اخبار و تحلیل‌های رسانه‌ها را دنبال کنید، این روزها مدام صحبت از این می‌شود که ولادیمیر پوتین با ترفندهای بر انتخابات آمریکا تأثیر گذاشته است. اما در این پست «یک پزشک»، ما نمی‌خواهیم داستان را از اینجا شروع کنیم و می‌خواهیم نخست داستانی را برای شما تعریف کنیم که در سپتامبر سال 1994، رخ داد.

منبع این مقاله ما مجله آنلاین politico است.

تذکر: ترجمه این مقاله کلمه به کلمه صورت نگرفته و لزوما بازتابی از دیدگاه اینجانب هم نیست.

در سپتامبر سال 1994، بوریس یلتسین در واشنگتن بود تا با دوست تازه‌اش یعنی بیل کلینتون -رئیس‌جمهور وقت آمریکا- دیدار کند. سه سال پیش‌تر شوروی سقوط کرده بود و روسیه و آمریکا روابط تازه‌ای را تجربه می‌کردند و می‌خواستند سال‌ها عدوات و دشمنی را دفن کنند.

گرچه گذار روسیه از دیکتاتوری به سمت دموکراسی، پرآشوپ بود ولی آمریکا دوست داشت از دل این دموکراسی لرزان و کاپیتالیسم تازه‌شکل گرفته در روسیه، یک متحد جدید در اروپای امن برای خود دست و پا کند. یلتسین و کلینتون با هم توافق کرده بودند که با اتحاد هم، از مشکلات امنیتی محتمل در روسیه که ممکن بود وضعیت را به قبل برگرداند و دوباره جنگ سرد را شروع کند، پیشگیری کنند.

پیش‌تر از این دیدار، کلینتون با یلتسین در مسکو دیدار کرده بود و به حضار جوان یک نشست گفته بود که او و یلتسین ترجیح داده‌اند که امید را به جای ترس برگزینند و امیدواری داده بود که روسیه تعریف جدید از بزرگی و عظمت برای خود بیابد.

12-16-2016-10-05-47-pm

اما همه اینها ظاهر کار بود، روسیه بعد از شوروی برای نخستین بار مبدل به یک بازیگر شماره دو شده بود، از وضعیت پرده آهنین به درآمده بود، اقتصاد و وضعیت نظامی‌اش متزلزل شده بود و بدتر از همه رئیس‌جمهوری پیدا  کرده بود که مایه شرمساری بود!

یلتسین یک دائم‌الخمر بود، طوری که تعادل‌اش را در محافل عمومی از دست می‌داد و محافظان‌ او باید دائم مراقب می‌بودند که او را سرپا نگه دارند. او حتی یک بار در حالت مستی در یک گفتگوی تلفنی با کلینتون، پیشنهاد کرده بود که آن دو، یک ملاقات مخفی در یک زیردریایی با هم داشته باشند!

یکی از روایات در مورد وضعیت یلتسین در یکی از شب‌های سپتامبر سال 1994، می‌تواند برایتان جالب باشد. یلتسین را در آن زمان در اقامتگاهی موسوم به خانه بلیر در واشنگتن اسکان داده بودند. او در آن شب در یک لحظه محافظان خود را جا گذاشت و با زیرشلواری به خیابان کنار ساختمان رفت و بلند عربده زد: پیتزا، پیتزا!

روز بعد، کلینتون و یلتسین دیدار دوستانه‌ای با هم داشتند. کلینتون یک روسیه پایدار و دوست می‌خواست. یلتسین هم محتاج دلارهای امریکایی بود تا از سقوط اقتصاد روسیه پیشگیری کند. همینجا بود که کلینتون نقشه‌های خود را برای توسعه ناتو به شرق اروپا، مطرح کرد و یلتسین هیچ مخالفتی نکرد! او حتی موافقت کرد که خود روسیه هم روزی عضو ناتو شود! این امر در مقایسه با وضعیت حاضر که پوتین ، علنا متحدان ناتو در شرق اروپا را تهدید به تهاجم هسته‌ای کرده، کاملا غیرقابل باور به نظر می‌رسد. یلتسین پس از آن در وضعیتی مضحک در یک کنفرانس خبری، شرکت کرد.

12-16-2016-10-03-02-pm

برای یک مرد در روسیه، این وضعیت کاملا تحقیرآمیز بود: او ولادیمیر پوتین بود که در آن زمان مقام دولتی کوجکی داشت، این افسر اسبق کا گ ب، بعد از اتحاد آلمان، از آلمان شرقی به روسیه‌ای که در آن بزرگ و تربیت شده بود بازگشته بود و سقوط شوروی را به منزله بزرگ‌ترین افتضاح سیاسی قرن می‌دید.

پوتین به خود قول داد که آن روزها را هرگز را فراموش نکند و حتی در نخستین روزهای رسیدن‌اش به قدرت در اول ژانویه سال 2000، در دیدار با نظامیان روسیه به آنها گفت مأموریت آنها بازگرداندن افتخار و شکوه به روسیه است.

روسیه در آن زمان یک کشور مغلوب بود، میلیون‌ها مایل مربع از قلمروش را از دست داده بود، اقتصادش سقوط کرده بود، امید به زندگی شهروندانش کاهش پیدا کرده بود و الکلیسم و فاحشه‌گری به اوج خود رسیده بود. همزمان با این امر، ناتو به شرق آلمان رسیده بود و یوگسلاوی سابق را بمباران کرده بود. مشاوران اقتصادی امریکایی که به روسیه رفتند شوک‌درمانی را تجویز کرده بود که تنها پیکره رو به موت اقتصاد روسیه را لرزانده بود و سود اندکی به بار آورده بود.

عکسی که به تنهایی می‌تواند نشان‌دهنده اوج بی‌نظمی و آشوب در روسیه بعد از سقوط شوروی باشد: قطعات مکانیکی یکی هواپیمای میگ در خیابان‌های متروک حومه لنینگراد از هم جدا شده‌اند:

12-16-2016-9-58-55-pm

کلینتون حتی در سیاست داخلی روسیه دخالت می‌کرد و از یلتسینِ به شدت نامحبوب، حمایت می‌کرد. تحت حمایت سیاسی و اقتصادی او بود که یلتسین از شکست در مبارزات انتخاباتی سال 1996، با فاصله اندکی گریخته بود.

اما این روزها بیشتر مطبوعات غربی، برعکس، اظهار می‌کنند که روسیه نقش فعال در انتخاب ترامپ داشته است و با هک کردن ایمیل‌ها و دستکاری خبرها باعث این امر شده است. (ما قبلا در پستی این مطلب را تحلیل کرده بودیم.)

پوتین گرچه نمی‌تواند شکست روسیه در جنگ سرد در دهه 1990 را جبران کند، اما می‌تواند انتقام آن شکست و تحقیر را بگیرد و حالا با ترامپی روبرو هستیم که شواهد امر نشان می دهد آماده معامله با روسیه است.

در دهه 1990، در همان زمانی که اقتصاد روسیه سقوط کرده بود، اقتصاد آمریکا شکوفا شد و آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت دنیا، دو مداخله موفق در بالکان داشت.

اما در مراسم سال نوی سال 1999، ورق برگشت. در این زمان یلتسین دائم‌الخمر که چند سکته قلبی را از سرگذارنده بود با طغیان نظامی‌های روسیه از گسترش ناتو به ستوه آمده بودند، روبرو شد و مجبور شد که از سمت خود کناره‌گیری کند و پوتین را به عنوان رئیس جمهور جدید پیشنهاد بدهد. پوتین که با سرکوب موفق تروریست‌های جمهوری چچن، برای خودش اعتباری به هم زده بود، در ماه مارس، با اختلاف کمی، برنده انتخابات شد.

اما پوتین بلافاصله با غرب، وارد چالش نشد. در ان زمان روسیه ضعیف‌تر از آن بود که وارد چنین رویارویی‌ای شود. در آن زمان جورج دبلیو بوش در آمریکا، بر سر کار آمده بود. بعد از واقعه 11 سپتامبر، پوتین نخست رئیس‌جمهوری بود که با او تماس گرفت و ابراز امیدواری کرد که آن دو بتوانند با همکاری هم بر تروریست‌ها فائق آیند.

اما عوامل مخرب رابطه پوتین و بوش کم نبودند، یکی از برجسته‌ترین آنها، نگرانی پوتین از دخالت آمریکا در اوکراین برای روی کار آوردن یک رئیس‌جمهور متمایل به غرب بود. وضعیت مشابهی در گرجستان هم رخ داد.

[mks_separator style=”solid” height=”2″]

هیلاری کلینتون نخستین بار در ژانویه سال 1994، همراه همسرش به روسیه رفت. ورود او به مسکو چندان خوشایند نبود، چرا که به خاطر بیماری حرکت، دچار تهوع و استفراغ شد و چون کیسه استفراغی در داحل لیموزین آنها نبود، روی کف لیموزین و پای راست خود بالا آورد.

در سال‌هایی که هیلاری در سنا بود، تمرکز اندکی روی مسائل روسیه داشت و بیشتر دغدغه ذهنی او روی مسئله عراق و تروریسم بود. ناآگاهی او تا به حدی بود که در جریان کارزار انتخابت درون‌حزبی و رقابت‌اش با اوباما در سال 2008، نام رئیس‌جمهور آن زمان روسیه، یعنی دیمیتری مدودف را فراموش کرد و خجالت‌‌زده از کلمه چیز استفاده کرد!

بعد از رئیس‌جمهور شدن اوباما، کلینتون در سال 2009 وزیر امور خارجه شد. در این زمان، اوباما خوشبین بود که مدودف اعتدال‌گرا، باعث می‌شود که سیاست او در آب کردن یخ رابطه بین روسیه و آمریکا، کنترل سلاح‌های هسته‌ای و پایدار کردن افغانستان، تقویت شود. البته در مقام عمل پوتین که به خاطر قانون محدودیت انتخاب مکرر یک فرد به عنوان رئیس‌جمهور، به نخست‌وزیر شدن رضایت داده بود، قدرت اصلی را در پشت پرده داشت.

هیلاری برای پوتین، یادآور سال‌های دهه 1990 و «شوی بیل و بوریس» بود! پوتین از دخالت‌های نظامی آمریکا در گوشه و کنار دنیا که موافقت اندک بین‌المللی را با خود داشت، خشنود نبود و مخالف سیاست‌های تغییر رژیم آمریکا بود. هیلاری اما موضع مقابل را داشت و موافق جنگ 2003 عراق و دخالت آمریکا در سال 2011 در لیبی بود. و این حمایت باز برای پوتین، یادآور دهه 90 و جدا شدن روسیه از برادران اسلواک خود بود.

هیلاری در این زمان اشتیاق زیادی برای گسترش ناتو به شرق اروپا داشت و همان تصور بیل کلینتون را که داشت که می‌پنداشت این کار باعث توسعه دموکراسی و پایداری در اروپا می‌شود. در آن زمان البته برخی مشاوران دوراندیش بیل کلینتون هشدار داده بودند که توسعه زیاده از حد ناتو، باعث واکنش متقابل مسکو در آینده و روی کار آمدن ملی‌گراهایی خواهد شد که علیه غرب خواهند شورید. ولی کلینتون که می‌دید قدرت خارج کردن لتونی، لیتوانی، استونی، جمهوری چک، رومانی، یوگسلاوی سابق، لهستان و مجارستان را از چنگ روسیه دارد، این مشاوره‌ها را چندان جدی نگرفت.

یکی از سیاست‌های هیلاری کلینتون، باز گذاشتن درهای ناتو روی اعضای جدید بود. توسعه‌طلبی ناتو گرچه به اعتقاد عده‌ای مشکل امنیتی واقعی و آنی برای روسیه ایجاد نمی‌کرد، اما نخبگان روسیه را مضطرب می‌کرد، نخبگانی که پوتین در صدر آنها بود. پوتین در مصاحبه جدید خود با اولیور استون فیلمساز گفته است که روسیه به توسعه ناتو به صورت احساسی پاسخ خواهد داد و اقدامات متقابل شدید از جمله موشک‌پرانی به مراکزی که تهدیدکننده امنیت روسیه باشند را در نظر خواهد گرفت.

هیلاری کلینتون استفاده از «قدرت نرم» را دوست داشت. به این ترتیب که شرایطی برای توسعه دموکراسی و جوامع مدنی در اروپا، آسیای مرکزی و حتی خود روسیه، فراهم آورد. این امر، باعث شده بود که پوتین دیدگاه خوبی به او نداشته باشد.

[mks_separator style=”solid” height=”2″]

چه زمانی پوتین، کینه هیلاری را به دل گرفت؟!

اما پوتین تا دسامبر سال 2011، هیلاری کلینتون را یک تهدید مستقیم نمی‌پنداشت. در این زمان یک تظاهرات اعتراضی بزرگ غیرمعمول در مسکو برگزار شد. این تظاهرات که در ابتدا به خاطر اعتراض به انتخابات پارلمانی روسیه برگزار شد، خیلی زود رنگ و بویی دیگر به خود گرفت، طوری که شرکت‌کنندگان در آن پوتین را دزد خطاب کردند و روسیه بدون پوتین را در شعارهایشان آرزو کردند. پوتین از زمان به قدرت رسیدن‌اش با چنین چیزی مواجه نشده بود. پوتین نگران شد که ادامه چنین روندی، شاید منجر به برکناری‌اش از قدرت و حتی زندانی شدن و بدتر از آن شود.

12-16-2016-10-01-09-pm

از دید او هیلاری کلینتون مقصر بود، او سخنان تأییدی را در این مورد بر زبان رانده بوده و نگرانی خود را در مورد انتخابات پارلمانی روسیه ابراز کرده بود و گفته بود که آمریکا از حقوق و آزادی‌های مردم روسیه حمایت می‌کند.

از دید پوتین، کلینتون با فرستادن پیام‌هایی به تظاهرکنندگان، آنها را تحریک کرده بود. او در آن زمان گفت که روسیه باید خود را در مقابل چنین دخالت‌هایی در مسائل داخلی‌اش، محافظت کند.

برخی از کارشناسان در آن زمان گفتند که پوتین مانند بسیاری دیگر از حاکمان که عادت دارند هنگام ناآرامی‌های داخلی، انگشت تقصیر را متوجه خارجی‌ها کنند، توانسته آدم شرور و تبه‌کار دشمن خودش را پیدا کند: هیلاری کلینتون!

12-16-2016-10-01-44-pm

[mks_separator style=”solid” height=”2″]

در سال 2012، پوتین مجددا رئیس جمهور شد. در آمریکا هم میت رامنی با اوباما مشغول مبارزه انتخاباتی بود. در آن زمان رامنی هشدار داده بود که روسیه تهدید سیاسی شماره یک آمریکا است. اما باراک اوباما دست‌کم در کارزار انتخاباتی‌اش قضیه را جدی نگرفته بود و گفته بود که سیاست‌مدارهای فعال دهه 1980، دوست دارند که همان شرایط سیاسی بازگشت کند و جنگ سردی که 20 سال است تمام شده، احیا شود.

اما شاید واقعا حق با رامنی بود. در دور جدید، پوتین توجه‌اش را از سیاست داخلی، معطوف گسترش قدرت روسیه به خارج از مرزهای روسیه کرد.

بعد از یک قیام مورد حمایت آمریکا در اوکراین، پوتین این بار به شبه‌جزیزه کریمه حمله کرد. او از جدایی‌طلبان شرف اوکراین در جریان درگیری‌های داخلی که منجر به کشته شدن 10 هزار نفر شد، حمایت کرد. چیز غیر قابل پیشبینی این بود که دخالت نظامی مستقیم در سوریه انجام بدهد، کشوری که متحد طولانی‌مدت روسیه در خاورمیانه بود و مظهر تحقیر آمریکا، شاید همین آزادسازی اخیر حلب با حمایت روسیه باشد.

پوتین در مارس سال 2014، به فاصله کوتاهی بعد از الحاق کریمه به روسیه گفت که در پی احیای جایگاه روسیه به عنوان یک قدرت جهانی است. او گفت که دنیا باید این واقعیت آشکار را بپذیرد که روسیه یک مشارکت‌کننده مستقل و فعال در مسائل بین‌المللی است.

[mks_separator style=”solid” height=”2″]

دخالت در انتخابات آمریکا؟

رسانه‌های غربی ادعا می‌کنند که تحت هدایت مستقیم پوتین، هکرهای روسی ایمیل‌های مربوط به هیلاری کلینتون را به صورت پیوسته درز می‌دادند و منتشر می‌کردند. در شرایطی که واقعا مشخص نیست که این مشکلات ایمیلی هیلاری کلینتون، چقدر در شکست‌اش مؤثر بوده است، می‌توانیم از یک چیزی مطمئن باشیم: باخت هیلاری کلینتون یک برد واضح برای پوتین است.

باز هم این رسانه‌ها بر این باورند که رئیس‌جمهور منتخب آمریکا -ترامپ- دوستانه‌ترین رابطه را در طول تاریخ با روسیه برقرار خواهد کرد. نشانه این امر تبریک پوتین به ترامپ، تنها در عرض یک ساعت از خبر برنده شدن او بود. یک شاهد دیگر: هنگامی که خبر برنده شدن ترامپ به دومای روسیه رسید، موجی از شادی سالن را فراگرفت.

چرا که نه! ترامپ جایگاه ناتو را زیر سوال برده است و در مورد جایگاه اعضای پرشمار آن، ابراز تردید کرده است. کشورهای حوزه بالتیک هم جزو همین اعضای بی‌خاصیت-به باور ترامپ- هستند. او پیشنهاد کرده که تحریم‌هایی که علیه روسیه اعمال شده را ملغی کند.

و این آینده‌ای نبود که بیل کلینتون دو دهه قبل متصور بود. او روسیه جوان‌شده‌ای را تصور می‌کرد که به اروپا ملحق باشد، ناسازگاری با دموکراسی آمریکایی نداشته باشد، به بازار آزاد بپیوندد. اما روسیه امروز، خلاف پیش‌بینی‌های او را نشان می‌دهد، روسیه حالا یک تهدید برای آمریکاست که می‌خواهد پوچ بودن دموکراسی غربی را بنمایاند و هم‌زمان هم‌پیمانان ناتوی آمریکا را تهدید به کاربرد سلاح هسته‌ای می‌کند.

برخی از کارشناسان بر این باورند که روسیه یکی از معدود قدرت‌های بزرگی است که توانسته بعد از یک دوره زوال، دوباره قد علم کند. روسیه پوتین، البته هنوز هم با مشکلاتی روبرو است. مشکلات اقتصادی که قسمتی از آن به خاطر تحریم‌های آمریکاست، در صدر آنها هستند. اما پیروزی ترامپ که کلینتون‌ها را بعد از دو دهه از مرکز قدرت آمریکا، به بیرون افکنده است، می‌تواند برای روسیه خوش‌یمن باشد.

[mks_separator style=”solid” height=”2″]

بیل کلینتون وقتی در ژوئن سال 2000 برای آخرین بار در مسکو با یلتسین دیدار کرد، نگرانی‌اش را از روی کار آمدن پوتین، ابزار کرده بود. او همان زمان احساس کرده بود که چیزی از دست‌اش سر خورده.

کلینتون در آن زمان به یلتسین گفته بود که بی‌پروایی یک دموکرات و اصلاح‌طلب واقعی را دارد، خصوصیاتی که در پوتین نیست. او گفته بود که خوش‌شانس بوده که یلتسین را به عنوان یک همکار داشته است.

12-16-2016-10-04-03-pm


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

نمونه‌هایی از وندالیسم – البته در شکل نسبتا خفیف آن

وندالیسم به عمل عمدی ایجاد خسارت، تخریب یا اسیب زدن به اموال، اغلب بدون هیچ دلیل یا توجیه قانونی اشاره دارد. این کار شامل اعمالی مانند رسم گرافیتی، برچسب زدن، خراشیدن، شکستن یا نقاشی روی سطوح، از جمله ساختمان‌ها، وسایل نقلیه، فضا‌های عمومی…

چرا غذاها در کتاب‌های مصور و انیمیشن‌ها اینقدر اشتها برانگیزند؟!

دوران کودکی خودم را که به یاد می‌آورم، یاد کتاب‌های داستان مصور می‌افتم که در بعضی از صفحات آن عکس میزهای پر از غذا درج شده بود. نقاشی‌های آنقد آنقدر خوب بودند که تصور می‌کردم میوه‌ها و مرغ و بوقلمون و سوسیس فرنگی‌ها مسلما باید کیفیت…

عکس‌هایی که به ما جلوه‌ای عجیب و جالب از دوره ویکتوریایی و ادواردین در انگلیس می‌دهند

دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ملکه ویکتوریا، که گاهی دورهٔ ویکتوریایی نیز گفته می‌شود، دورهٔ اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا و اوج امپراتوری بریتانیا بود.پس از ویلیام چهارم، که خود جانشین جرج چهارم بود، در ۱۸۳۷، ملکه ویکتوریای ۱۸ساله به تخت…

صندلی‌های بامزه طراحی شده با هوش مصنوعی توسط بونی کاره‌را

تصور کنید وارد اتاقی می‌شوید و صندلی‌ای را می‌بینید که شبیه یک قاچ هندوانه غول‌پیکر است، همراه با پوست و دانه‌هایش. یا صندلی‌ای که شبیه آناناس سیخ‌دار است، با لبه های تیز و اندرون نرمش؟این دنیای بونی کاره‌را است، هنرمند با استعداد سه…

سری جدیدی از عکس‌های جذاب مقایسه‌ای زمان قدیم و جدید مکان‌ها و شهرها

عکس‌های «قبل و بعد» یا عکس‌های یک مکان بعد از گذشت زمان مدید، به چند دلیل جالب از آب درمی‌آیند:دگرگونی دیداری: انسان‌ها به طور طبیعی به سمت تغییرات و دگرگونی‌های بصری گرایش دارند. عکس‌های قبل و بعد تصویری واضح و قابل توجه از پیشرفت،…

آینه‌ها در فیلم‌ها: فیلمسازها چگونه دوربین‌ها را موقع فیلمبرداری از آینه‌ها ناپدید می‌کنند؟!

هنگام تماشای فیلم، برخی از بینندگان دوست دارند به دنبال خطا‌هایی باشند، مانند یافتن شواهدی از دوربین‌ها و پرسنل ضبط فیلم یا بوم صدابرداری مشخص در یک صحنه و امثال آن. یکی از موقعیت‌های دشوار برای فیلمسازهای، زمانی است که یک صحنه شامل آینه‌ها…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
10 نظرات
  1. محمد می گوید

    مطلب درستی است ، اما پایین امدن قیمت نفت و اقتصاد تک محصولی ، انتقاد پذیری اندک پوتین و ورود کشورهای عربی ثروتمند به صف مخالفان روسیه اسیب زیادی به روسیه وارد کرده است.

  2. بابک می گوید

    سلام اقای مجیدی
    بابت پست جالبتون متشکرم. این پست منو یاد نوشته های یه وبلاگ دیگه به نام کوچه ها (koocheha.com) انداخت که فکر می کنم نزدیک دوسال پیش برپا بود و به نظرم بعضی نوشته هاش واقعا جالب بودند. احیانا شما اطلاع ندارید چرا فعالیت این وبلاگ متوقف شد؟

    1. علیرضا مجیدی می گوید

      متشکرن. نه اطلاعی ندارم. اما طبق معمول کاهش انگیزه به خاطر خوب خوانده نشدن مطالب و پیدا نکردن مخاطب اقبل توجه و نیز دغدغه‌های شاخص در صدر عوامل ترک بلاگ‌نویسی هستند.

      1. فرهاد می گوید

        خیلی بلاگ خوبی بود! همه مطالبش رو می خوندم و نظر هم می دادم! واقعا حیف شد! من خودم سلیقه ی مطالعه ام طوری بود که به چیزهایی که تو اون بلاگ گفته می شد نزدیک نبود به همین خاطر با کلی مطلب جدید آشنا شدم که دوست داشتم بخونم! و مهم ترین نکته ی اون بلاگ این بود که تحلیلی بود! یعنی یک مطلب که همه جا می شه پیدا کرد و خیلی ها می دونند رو نمی ذاشت! بلکه در کنارش هم تحلیل و مقایسه ای دقیق با معادل آن مطالب در زمان حال داشت! واقعا کمبود چنین افرادی توی وبلاگستان فارسی خیلی مشهوده!
        اصلا پست هاشون رو می خوندم انرژی مثبت می گرفتم و می رفتم تو بلاگ خودم هم یک پست جدید می ذاشتم 🙂

        1. کوشان مهران می گوید

          من هم در اواخر کار وبلاگ بیاد ماندنی کوچه ها در بخش جدید محیط زیست مطالبی می نوشتم اما به ناگاه ارتباط همه با مدیریت گرامی کوچه ها قطع شد. آیا کسی از آن دوست نازنین خبری دارد؟

  3. احمد می گوید

    خیلی جالب بود، ممنون. من دوست دارم با توجه به شرایط پیش اومده یه تحلیل جامعی هم روی آینده روابط ایران و روسیه بخونم.

  4. etore می گوید

    عالی بود، تشکر.

  5. zhilevan می گوید

    تحلیل جالبی. ممنون از نگارش خوبتون دکترجان.
    خارج از هر جانب گرایی پوتین یه فرد قدرتمند بوده در ظرف این ۱۶-۱۷ سال روسیه رو خوب سرپا نگه داشته و باعث پیشرفت هاش شده.
    نمی دونیم چه اتفاقی میافته و چی پیش میاد شاید بهتر صبر کنیم و چند سال دیگه همین پست رو باز کنیم و بخونیم .
    شاد باشید

  6. بیمه عمر می گوید

    سلام عالی بود

  7. مهدی می گوید

    فوق العاده بود انتظاری که از یک پزشک میره
    ممنون دکتر مجیدی عزیز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.