خواندن و دیدن فهرست آرزوهای این آدم‌های در آستانه مرگ، شما را به گریه خواهد انداخت

9

روزهای نوروز را می‌گذرانیم و قطعا دوست نداریم که پست‌های متأثرکننده منتشر کنیم. اما درنگی در آخرین آرزوهای این آدم‌های دَمِ مرگ، گرچه ممکن است چشم‌های شما را تَر کند، اما در عین حال می‌تواند یادآوری کند که ما چقدر هنگام سلامتی و شادابی می‌توانیم بیشتر قدر یکدیگر را بدانیم و به این مطلب ایمان بیاوریم که هر لحظه‌ای از زندگی می‌تواند زیبا و توأم با حس خوشبختی باشد.

1- وقتی «النا»ی 6 ساله مبلا به سرطان مغز شد و متوجه شد که به زودی خواهد مرد، تصمیم گرفت که صدها پیام دوست‌داشتنی مملو از عشق و محبت را در نقاط مختلف خانه پنهان کند تا بعدها والدینش به تدریج آنها را پیدا کنند …

2- آخرین آرزوی این پدربزرگ در هفته آخر عمرش، مزه کردن نوشیدنی مورد علاقه‌اش بود. نوه‌اش ترتیب این کار را داد و نوشیدنی را برایش به آسایشگاه سالمندان برد.

3- آخرین آرزوی این پیرزن این بود که از گربه خود- اولیور- خداحافظی کند.

4- بعد از 15 سال پیکار با سرطان، آخرین آرزوی این همسر و مادر این بود که شب پیش از مرگ، دمی با شوهرش برقصد.

5- این یکی را قبلا در «یک پزشک» بازتاب داده بودم. وقتی این کودک هفت ساله مبتلا به بیمار بدون علاج، در آستانه مرگ متوجه شد که مادرش نیاز به پیوند کلیه دارد، از مادرش درخواست کرد که اقدامات درمانی بدون نتیجه در مورد او خاتمه پیدا کند و به او اجازه بدهد که بمیرد و بتواند کلیه‌اش را به او اهدا کند.

در تصویر پایینی این بخش می‌بینید که کارکنان اتاق عمل به پیکر این مودک فداکار، ادای احترام می‌کنند.

6- ماریو در یک باغ وحش در روتدرام هلند کار می‌کرد و قسمتی از کارش این بود که قفس زرافه‌ها را پاک کند. وقتی در 54 سالگی متوجه شد که به خاطر سرطان خواهد مرد، آخرین آرزویش خداحفظی با زرافه مورد علاقه‌اش بود.

7- این دختر پنج ساله مبتلا به سیستک فایبروزیس بود. آخرین آرزوی این بود که در یک اقدام نمادین مراسم ازدواجی با بهترین دوستش برگزار کند.

8- این هنرمند خالکوب، آخرین آرزوی این پسر نوجوان 12 ساله در آستانه مرگ را اجابت کرد و بر بدن او تاتوهای رنگی زیبایی کشید.

9- هرگز نمی‌توانست در مراسم ازدواج دخترش زنده باشد و شرکت کند. به همین خاطر به عنوان آخرین خاطره، کمی با دختر 11 ساله‌اش  که لباس عروس در بر کرده بود، در  پیرامون خانه قدم زد …

10- آخرین آرزوی این مادربزرگ در آستانه مرگ: رفتن به ساحل اقیانوس

11- پسر مبتلا به سرطان، دست پدر کهنسالش را برای آخرین بار گرفته:

12- آخرین آرزوی این کشاورز 87 ساله مبتلا به پارکینسون، سوار شدن بر اسب بود:

13- مسئول این نمایشگاه هواپیماهای قدیمی متوجه شد که پیرمردی از پشت توری فلزی با حسرت به هواپیماهای بازمانده از جنگ جهانی دوم نگاه می‌کند. معلوم شد که آخرین آرزوی این مهندش سابق در آستانه مرگ این است که کنار هواپیمایی باشد که کارهای فنی‌اش را زمانی انجام می‌داد.

14- آخرین آرزوی تیجین، برای خودش نبود. او آرزو داشت که از مرگ کودکان به خاطر ابتلا به عفونت ریه پیشگیری کند. پس چالشی ترتیبی داد که در آن افراد ناخن‌های خود را رنگ کنند و به پول برای این کار اهدا کنند. او تا زمانی که زنده بود 2.6 میلیون دلار از این طریق جمع‌آوری کرد.

15- آخرین آرزو: اینکه یک بار دیگر اجازه پیدا کند به خانه برود و خواهر تازه متولدشده‌اش را ببیند:

16- آخرین آرزوی این پدر: دیدن مراسم فارغ‌التحصیلی پسرش:

17- آخرین آرزوی این آموزگار موسیقی این بود که شاگردانش در بالینش حاضر شوند تا بتواند آخرین درسش را به آنها بیاموزد:

18- هزاران نفر در اطراف خانه دختر 8 ساله در حال مرگ حضور یافتند تا آخرین آرزوی که برگزاری یک مراسم کریسمس شکوهمند بود را برآورده کنند:

19- سقوط آزاد و چتربازی: آخرین آرزوی نظامی بازنشسته مبتلا به بیماری شدید

20- جک بنی- هنرپیشه قدیمی- قبل از مرگ ترتیبی داده بود که بعد از نرگش، هر روز یک شاخه گل سرخ به همسرش فرستاده شود.

21- آخرین آرزوی این زن در آستانه مرگ: مشاهده خصوصی آثار رامبراند در موزه

22- و این محیط بان می‌خواست که در دم مرگ، برای آخرین بار جنگل مورد علاقه‌اش را باز هم بتواند ببیند:

23- و این کودک می‌خواست برای یک روز هم شده بتمن باشد:

24- ماهیگیری: آخرین آرزوی این سرباز بازنشسته بود که در جنگ ویتنام هم شرکت کرده بود:

24- بیمارستان استثنا قائل شد و اجازه داد این زوج که 73 سال بود با هم ازدواج کرده بودند، در یک اتاق با هم بستری شوند:

25- آرزوی لیندا این بود که قبل از مرگ پول کافی جمع‌آوری کند تا والدینش مجبور نشوند هزینه تدفینش را بپردازند:

26- آرزو داشت که در آخرین روز بتواند سوار بر موتورسیکلت شود:

27- آرزو داشت که بتواند قبل از آغاز اکران رسمی فیلم جنگ‌های ستاره‌ای، این فیلم را ببیند. مسئولان استودیو ترتیب یک اکران خصوصی را برایش دادند:

28- این مرد در آستانه مرگ آرزو داشت که قبل از مرگ با دختری که در زمان کالج عاشق‌اش شده بود، بتواند ازدواج کند:


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

قسمت دیگری از عکس‌های تاریخی کمتر دیده شده: یک عکس ارزش هزار کلمه را دارد!

شاید این گفتار مشهور فرنگی‌ها که می‌گویند که یک عکس به اندازه هزار کلمه سخن می‌گوید، غلو باشد. گاهی در یک عکس فقط زیبایی می‌بینیم. گاهی هم داخل آن چیزی نیست. بدتر از همه، گاهی چون یک عکس برش محدودی از زمان و مکان است، به نوعی حاوی دروغ است…

سرژ ورونوف: پزشکی که بیضه‌های میمون‌ها را به مردها پیوند می‌زد تا آنها را جوان کند!

یکی از پر شورترین ارائه‌ها و سخنرانی‌ها در کنگره بین‌المللی جراحان در لندن در سال 1923 توسط جراح فرانسوی متولد روسیه به نام سرژ ورونوف انجام شد.سه سال پیش‌تر، ورونوف با آزمایش‌های بحث‌برانگیز پیوند غده‌ که به ادعای خودش آدم‌ها را چند…

نقاشی‌هایی که به بالاترین رقم‌ها قیمت‌گذاری و فروخته شده‌اند

در اینجا می خواهیم لیستی از گران‌ترین نقاشی هایی که در بازار حراجی‌ها به فروش رسیده اند را با هم مرور کنیم. البته هر لحظه امکان تغییر این لیست و جایگزینی نقاشی های دیگری وجود دارد ولی در آن صورت هم می توان نقاشی های زیر را جزء گرانترین های…

این عکس‌های تاریخی را یا ندیده‌اید یا احتمالش کم است که دیده باشید!

پسرک «بانجو» نوا» با سگش -  تقریباً در اوایل دهه 1900جورج لوکاس قبل از تکامل جلوه‌های کامپیوتری، 1984فضای داخلی خطوط قطار اورینت اکسپرس،  سال 18831947. دختری در حال بازی با ماشین اسباب‌بازی، شهر نیویورک، عکس از فرد…

اگر سلبریتی‌های کنونی در دوران ویکتوریایی می‌زیستند …

پس از ویلیام چهارم، که خود جانشین جرج چهارم بود، در ۱۸۳۷، ملکه ویکتوریای ۱۸ساله به تخت نشست. دوران ۶۴سالهٔ سلطنت او در تاریخ انگلستان به «عصر ویکتوریا» شهرت دارد، که همزمان با به‌اوج‌رسیدن گسترهٔ امپراتوری بریتانیا در سطح جهان بود.اما…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
9 نظرات
  1. علی پارساپور می گوید

    جالب و تاثیرگذار بود
    باید قدر سلامتی را دانست و تلاش کرد
    شاید که فردایی نباشد

  2. Amirhosein می گوید

    خیلی تاثیرگذار و احساسی بود

  3. حسن می گوید

    داغونم کردی!

  4. رضا می گوید

    دکتر نابودم کردی صبح جمعه ایی اشکامو جاری کردی

  5. آرش می گوید

    عاشق اون که میخاست دریا رو ببینه شدم و اون جنگل بانه

  6. ریحانه می گوید

    واقعا من رو به گریه انداخت

  7. رضا می گوید

    به عصر سوگند،
    که انسانها همه در زیانند.
    مگر کسانی که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏ اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده، و یکدیگر را به شکیبائی و استقامت توصیه کرده اند.

  8. سروش می گوید

    شماره پنج،داغونم کرد

  9. مرضیه می گوید

    خیلی جالبه
    هیچکدوم آرزوی بزرگ و دور از دسترسی نداشتن

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5