انتخابات و هشدار در مورد «اخبار کاذب»، یعنی همان چیزی که سرنوشت انتخابات آمریکا را تغییر داد
اگر کاربری باشیم که هر روز چند ساعت از وقت خود را صرف وبگردی کنیم، گاهی این تصور کاذب در ما ایجاد میشود که اشراف و شناخت خوبی از جو عمومی اینترنت پیدا کردهایم.
اما به باور من در حال حاضر وب فارسی، مجمع الجزایر پراکنده و دور از همی از شیوههای اندیشهها و کاربریهای مختلف شده است:
1- ما در یک سو وبلاگهای قدیمی را با حلقههای مخاطبان وفادار خود داریم. به تناسب پا به سن گذاشتن وبلاگستان فارسی، هم نویسندگان این وبلاگها و هم مخاطبان آنها یک تا یک و نیم دهه مسنتر شدهاند. آنها در این زمان، حوادث اجتماعی – سیاسی زیادی را ملاحظه کردهاند و تجارب شخصی زیادی اندوختهاند. کمشورتر و محافظهکارتر از رسانههای نو هستند، اما سعی میکنند پردازش بهتری روی اخبار و تحلیلها و داشته باشند.
2- از سوی دیگر ما رسانههای اجتماعی قدیمی مانند توییتر را داریم. جو توییتر به کلی با جو تلگرامی متفاوت است. افراد تأثیرگذار شناختهشده در توییتر، بسیار بیشتر از صاحبان بی نام و نشان کانالهای تلگرامی پرمخاطب تفریحی هستند. منتها در حال حاضر میزان برد و جمعیت تحت پوشش توییتر، بسیار کمتر از تلگرام شده.
3- از سوی دیگر رسانههای نوین مثل تلگرام و اینستاگرام وجود دارند. بیشتر مردم ایران عضو این شبکههای اجتماعی هستند. تعداد اعضای کانالهای محبوب در تلگرام معمولا چند صد هزار نفری است که خیلی بیشتر از مخاطبان توییتری یا وبلاگی است.
حالا ما به تناسب کاربری، خودمان را معمولا محدود به یکی از این جزیرههای بالا میکنیم و تصور میکنیم که خبر و تحلیل فقط در پیرامون ما شکل میگیرد.
اما کدام رسانههای میتوانند ورق انتخابات را در ایران برگردانند؟
در ایران البته علیرغم گسترش اینترنت، به باور من هنوز هم شیوههای سنتی و تبلیغات سینه به سینه بسیار تأثیرگذارند. چه بسا هنوز هم پیام یک شخصیت سیاسی محبوب در واپسین روزهای مانده به انتخابات، از برآیند همه تبلیغات رسانههای اینترنتی مؤثرتر باشد.مردم ما هنوز مبتنی بر گواهی قلبهای خود و تجارب شخصی خود رأی میدهند.
اما مثل همیشه در این انتخابات هم ما جمعیت مرددی از کسانی خواهیم داشت که تا آخرین روز هم مردد هستند که رأی بدهند یا نه و اصولا برخیها همیشه به صورت تکانهای و بر اساس وعدههای دم انتخاباتی و اخبار نه چندان مهم انتشار یافته در این زمان رأی میدهند.
این جمعیت مردد در تعیین سرنوشت همه انتخاباتهای مهم دنیا مؤثر بودهاند.
حالا سؤالی که مطرح میشود این است که رسانههای اجتماعی مستقل یا رسانههای اجتماعی وفادار به یکی از نامزدها و نیز رسانههایی که آگهی انتخاباتی قبول میکنند، تا چه حد روی این جمعیت مردد تأثیر میگذارند؟
تجربه انتخابات آمریکا نشان داد که با استفاده هوشمندانه از یک ارتش سایبری و انتشار اخبار کاذب و ایجاد هالهای از شک پیرامون یک نامزد، میتوان رأی مورد نظر را به جمعیت مردد القا کرد.
حالا ما میخواهیم بدانیم که تا چه حد آگهیهای تلگرامی یا انتشار زیرپوستی اخبار سفارشی، در روزهای آینده میتوانند در مقابل جریان مستقلی که به میل خود خبر و تحلیل منتشر میکند، بایستد و حرف خود را بر کرسی بنشاند.
اگر در انتخابات دورههای قبلی، مثلا توییتر متهم به تأثیرگذاری میشد، آیا این بار کانالهای تلگرامی خواهند بود که نقش مهم را در جلب آرای مردم مردد بازی خواهند کرد؟
و اصولا طیفهای وابسته به نامزدها، چقدر دستکاری آرای عمومی با انتشار زمانبندی شده اخبار جهتدار یا حتی کاذب را بلد هستند؟
سلام
چطور میتونم خبرنامه رو دریافت کنم؟