مثلث برمودا کجاست و چرا این همه جنجالی شده؟
ایجاد جنجال و سروصدای دروغین یکی از راههای کسب و کار مطبوعات تجارتی غـرب اسـت. ایـن جنجال ممکن است دربارهٔ زندگی خصوصی یک شخصیت معروف باشد، دربارهٔ یک سلاح خطرناک بـاشد، یا یک پدیدهٔ طبیعی. بههرحال، روزنامهنویس کاسبکار از کاهی کوهی میسازد و کوه حقایق و واقـعیات را در انبوه خس و خاشاک پنـهان مـیکند. این شیوهٔ ناروا، نهتنها در کشورهای غربی، بلکه در کشورهای به اصطلاح جهان سوم هم دنبال میشود. مثلا، در مطبوعات ایران، مخصوصا در مطبوعات به اصطلاح علمی دهها مقاله دربارهٔ مثلث برمودا، اسرار بشقابهای پرنـده، آمدن موجودات آسمانی به زمین، و از این قبیل چاپ شده است.
به خاطر نشان دادن پوچی اینگونه مطالب شبه علمی، که هدفی جز سرگرم کردن اذهان به مطالب بیهوده ندارند،
اگر در روی نـقشه، جـزیرهٔ برمودا را با جنوب شبه جزیرهٔ فلوریدا و جزیرهٔ پورتوریکو با خط مستقیم به یکدیگر وصل کنیم، در اقیانوس اطلس مثلث متساوی- الاضلاعی درست میشود، که به مثلث برمودا معروف است. از مـطالبی کـه در روزنامهها نوشتهاند و سخنانی که در اینجا و آنجا گفته شده، چنین برمیآید که گویا در داخل این مثلث حوادث غیر عادی و اسرارآمیزی اتفاق میافتد: از قبیل ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها، بدون آنکه از خـود اثـری یـا خبری بر جای بگذارند. گـویا ایـن حـوادث چنان ناگهانی رخ میدهد که بهترین خلبانان و ناخدایان هم یارای تحقیق و جستجو در اینباره را ندارند. گویی بر اثر جادویی سرنشینان کشتی یـا هـواپیما یـکباره برای همیشه ناپدید میشوند.
با وجود صدها مـقالهای کـه در مطبوعات جهان راجع به مثلث برمودا چاپ شده، توضیح دقیقی دربارهٔ حوادث مثلث برمودا ارائه نمیدهند. سه سال پیش یـک نـویسندهٔ امـریکایی به نام چارلز برلیس کتاب مثلث برمودا را منتشر کرد. بـه نظر این نویسنده رویدادهای مثلث برمودا را با علم امروزی نمیتوان توضیح داد.
گراهام مسی در هفتهنامهٔ نیوساینتیست چاپ انگلیس دربـارهٔ ایـن کـتاب نقدی نوشت و نویسنده را به خاطر دروغهایش مورد حمله قرارداد. او اسناد ارائه شـده تـوسط برلیس را صادقانه نمیداند و معتقد است نویسنده چندان در پی واقعیات نبوده.
لورنس دیوید مسئول شعبهٔ اطلاعات کتابخانهٔ دانـشگاه آریـزونا تـمامی حوادث «اسراآمیز» را، از زمان کریستف کلمب تاکنون، مورد مطالعه قرار داد و چنین نتیجه گـرفت کـه پیـچیدگی «افسانهٔ برمودا» تا حدودی عمدی بوده است، و در حقیقت مسایل مربوط به آن تغلیظ شده، حـال آنـکه هـمهٔ این معماها را میتوان به صورت واقعی و بدون افسانهپردازی هم ارائه کرد.
شخص دیگری بـه نـام کوشه پس از تحقیقات زیاد کتابی به نام «مثلث برمودا، حقایق و یاوهها» منتشر کرد. در ایـن کـتاب کـوشه هرآنچه را که دربارهٔ شگفتیهای مثلث برمودا تا آن موقع ساخته و پرداخته شده بود، زیرورو کـرد، بـه طوری که یکی از خوانندگان کتاب نوشت: مسئله برمودا آنچنان دروغ و هوچیگری بوده است کـه…
بـرای حـل مسئله برمودا باید منطقه را از لحاظ اوضاع جوی مورد بررسی قرار داد. از این لحاظ شرایط آنجا بـدون تـردید نادر و مستثنی است. لیکن منحصر بفرد نیست و چنین مناطقی باز هم در رویـ کـرهٔ زمـین وجود دارند.
شکلپذیری هوا در این منطقه به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلا تنها در این منطقه اسـت کـه جـریان استوایی (جریان آب سرد) در جریان خلیج (گلف استریم- جریان آب گرم) تداخل میکند. و بـاز فـقط در اینجاست که تودههای هوای گرم استوایی آفریقا تغییر پیدا میکنند و بخشی ازآن به چرخههای استوایی بدل مـیگردد. و تـازه مشخص کردن مسیر آن نیز مشکل است. گاهی این جریان یکباره بـه غـرب رانده میشود. و گاهی هم بهطور ملایم، تـحت تـأثیر تـغییرات تودههای هوا مسیرش را عوض میکند، و مثل اول بـه سـوی شمال و بعد شمال شرقی حرکت میکند. در اینجا هیچ چیز غیر طبیعی وجود نـدارد. زیـرا اگر چنین بود بایستی پدیـدههای عـجیب و غریب زیـادی بـه چـشم میخورد. لیکن اینگونه تغییرات-که در بـرمودا مـشاهده میشود- و درهمآمیزی و تأثیر تودههای هوا، در سواحل شرق نیز دیده میشوند. زیرا کـه مـثلث برمودا از طرفی به شرایط جوی شـمال مجمع الجزایر فیلیپین و از طـرفی بـه سواحل شرقی استرالیا و شرایط مـاداگاسکار نـزدیک است.
در آن صورت میبایستی چنین حوادث عجیب و غریب و اسرارآمیز در مناطق ساحلی برزیل بیشتر رخ دهـد. زیـرا که «براساس نتایج علمی» ایـن مـناطق بـرای چنین حوادثی بـیشتر مـساعد است. در حالیکه واقعیت کـاملا چـیز دیگری است. اما براساس دادههای علمی، امروز پاسخ کامل دادن در این موارد مشکل است. تـا آنـجا که به فکر ما میرسد. «اسـرار» بـه جریان آب سـرد (اکـوادور) مـربوط است.
در مثلث برمودا هـوا معمولا آرام و خوب است و شاید به همین جهت، توفانهای ناگهانی در اینجا ایجاد وحشت میکند. زیـرا مـردم از نظر روانی آمادگی پذیرش یک حـادثه نـاگهانی را نـدارند. ایـنجا ارض النـار (سرزمین آتش) یـا تـنگهٔ دریکا نیست که وقتی توفانی نباشد مردم تعجب کنند. همچنین اینجا مثل کامچاتکا و جزایر کوریل نـیست کـه هـوا دایم دگرگون باشد. تا انسان قبلا خـود را بـرای حـوادث آمـاده کـند.
بـا این تفاصیل، از لحاظ جوی نمیتوان نقشهٔ کامل چرخههای جوی آن منطقه را رسم کرد. و حتی با اتکا به نقشه کامل (بین المللی) چرخههای جوی باید گفت مثلث برمودا مـنطقهای مخصوص به خود است. تفاوت این منطقه در شکلپذیری هواست. از اینرو، اسرارآمیز بودن و پنهان ماندن پدیدههای جوی این منطقه را میتوان به حساب افسانهسازی گذاشت.
سال گذشته مطالبی دربارهٔ فعالیتهای دانشمندان در زمـینهٔ تـحقیق پیرامون یک حوزهٔ انتقال انرژی سینوپتیکی منتشر شد. برنامهٔ پولیمود که یک برنامهٔ تحقیقاتی است و در همان مناطق مثلث برمودا انجام گرفته در سطح جهانی مهمترین اقدام برای آگاهی از جریان سـینوپتیسکی گـردابهاست. در این برنامه که برای اقیانوسشناسی نیز تجربهٔ بزرگی بود دانشمندان شوروی و آمریکا شرکت داشتند.
اقدام مهم و نوینی که در این برنامه انجام شد تـهیهٔ نـقشه مساحتی به اندازهٔ 300 هزار کـیلومتر مـربع بود که درست از مرکز مثلث برمودا تهیه شده بود. همچنین به کمک 5 کشتی اتحاد شوروی 15 بار پوییده شد و از لایهٔ سطحی اقیانوس 5 هزار پروفیل شـاغولی تـرسیم گردید و سرعت جریان نـیز سـه میلیون بار اندازه گرفته شد.
با استفاده از اطلاعات قبلی و تحقیقات انجام شده در این برنامه میتوان گفت که جریان گردابها در این منطقه نسبت به انرژی خود در مقایسه با مناطق مرکزی (اقـیانوس) فـوق العاده قوی هستند، گردابها با جریان بزرگی در حرکتند و بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند-اصولا یک گرداب میتواند انرژی جریانهای زیادی را در خود جمع کند. در مورد اینکه آیا گرداب میتواند یک کشتی را نـابود سـازد، باید گـفت خیر، کسانی که با این مسایل آشنایی ندارند فکر میکنند گردابهای نهنگآسا، با دهانهٔ قیفی خود، هـرچه را که از مجاورتشان عبور میکند میتوانند ببلعند و محو کنند.
ولی گردابهای اقیانوس، دهـانههای بـزرگی دارنـد، به طوری که مساحت این دهانهها هرکدام به دهها کیلومتر مربع میرسد و معلوم است که چنین مـساحتی نـمیتواند کشتی را ببلعد و یا اینکه نمیتواند کشتی را به داخل خود بکشد و به اعماق اقـیانوس فـروبرد. در ایـنکه شرایط جوی و جغرافیایی مثلث برمودا کیفیتی مرکب و دائما متغیر است و اقیانوس در آنجا وضع خاصی دارد حـرفی نیست. ولی حتی اگر یک کشتی از کنترل خارج شود و در جریان گردابها نیفتد روز اول در یک راسـتا و روز بعد در راستایی دیگر قـرار مـیگیرد و میتواند بدون حادثهای به حرکت عادی خویش ادامه دهد، تا مسیر خویش را اصلاح و حرکت کند.
گروه تحقیقاتی برنامهٔ پولیمود در طول اقامت در محل با هیچگونه حادثهٔ عجیب در ارتباط با مسایل برمودا بـرخورد نکرد. و لیکن یکبار گیرندهها خبر ناقصی را دریافت کردند «توجه-توجه-توجه…نیمی از یک کشتی باری فرورفته است و به هیچ ارتباط رادیویی پاسخ نمیدهد. چنین به نظر میرسد که سرنشینانش آن را ترک کـردهاند.»
گـروه با دریافت این پیام به علت نزدیک بودن به محل به کمک میشتابند. غافل از اینکه دیدهبان پیامدهنده (رادار) یکی از فانوسهای دریایی همین گروه را دیده و بر روی صفحهٔ رادار آن را کشتی باری تصور کرده اسـت. ایـن واقعه میتوانست به سادگی به یکی از افسانههای ساخته شده بدل گردد. یکبار نیز ارتباط رادیویی گروه قطع میشود و از این بابت در اتحاد شوروی سخت نگرانی به وجود میآورد. ولی در هـمان روزهـا ایستگاه یونوسفری کشتیها (فرستنده) بر اثر تابش خورشید تقویت میگردد و معلوم میشود که ارتباط رادیویی به همان دلیل قطع شده است. در این مورد هم هیچ «سری» در کار نبوده اسـت.
بـه ادعـای اقیانوسشناسان، تشنجات سینوپتیکی بزرگی در آبـهای اقـیانوس مـنطقهٔ برمودا موجود است. طبیعت آنجا بهطور بیحد و حصری زیبا و از هر جهت قابل مطالعه است. در آنجا چیزهایی که مشکل بتوان توضیحی بـرایشان یـافت زیـاد هستند. ولی، هیچ چیز اسرارآمیزی وجود ندارد.
در میان مـؤلفان افـسانههای برمودا، کسانی هم هستند که، این افسانهها را با حوادث اعجازانگیز دیگری درهم میآمیزند، اینان ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها را بـا بـیان مـغلق و از راههای پیچیده توضیح میدهند و به تعبیر آنان زمان سقوط هـواپیما و غرق شدن کشتیها به حوادث آینده و یا گذشته ارتباط دارد و حتی میگویند این هواپیماها و کشتیها همچنان در آنجا موجود هـستند.
در پاسـخ بـه این سؤال که آیا چنین چیزهایی میتواند حقیقت داشته باشد یـکی از دانـشمندان شرکتکننده در برنامهٔ پولیمود گفت: «ما حرکت زمان را نمیتوانیم کنترل کنیم، ولی این بدان مفهوم نیست که کـسی قـادر بـه چنین کاری نباشد، از نظر اصول علمی امکان آن وجود دارد، ولی برای تغییر حرکت زمـان لازم اسـت کـه قوهٔ جاذبه زمین یکباره تغییر کند و این تغییر در تمام دنیا حادث خواهد شد. تـاکنون در آن مـنطقه و یـا در هیچجای دیگر، پدید آمدن یا کشف چنین نیرویی که تأثیر فیزیکی داشته باشد، بـرای مـا معلوم نشده است».
در پاسخ به این سؤال که آیا امکان ندارد، در برنامههای دیـگری در آیـنده خـلبانان ویا دریانوردان از جهان فعلی خارج شوند و در جهان دیگری زندگی کنند، وی گفت: «در طرح مسئله، هـیچچیز غـیر علمی وجود ندارد.
براساس معیارهای فیزیکی، دخالت برنامههای دیگر-مثل اقدامات جاسوسی و غـیره-در امـور بـرمودا ثابت نشده است. در عصر ما کشتیهایی که بدون خبر و اثری ناپدید شدهاند بیش از صدها فـروند اسـت. حتی ارتباط رادیوی پیشرفتهای نیز در چنین زمانی ممکن است بدون باقی گـذاردن کـوچکترین ردیـ از بین برود.
این اتفاقات تنها در مثلث برمودا حادث نمیشوند. مثلا در سال 1967 در اقیانوس آرام یک کشتی شـیلیایی بـه نـام سانتافه بدون کوچکترین اثری ناپدید شده است. در همان سال یک لنج انـگلیسی بـه نام دنیرویز هنگام بازگشت از ژاپن به فیلیپین ناپدید شده است. کشتی باری انگلیسی بناروا که در اقیانوس هـم نـبوده است به علل نامعلومی دچار توفان شد و در امواج دریا ناپدید گردید. کـشتیهایی هـم که از طرف سرنشینان ترک میشوند محدود بـه بـرمودا نـیستند، کشتی (مرغ دریایی) در شمال آمریکا واقع در اقـیانوس اطـلس در سال 1850 و کشتی (جیمز چستر) در سال 1855 در ساحل جنوبی ایرلند و کشتیهای دیگر در جاهای دیگر از آن جـملهاند. تـازه اگر هم کشتیهای متروک امـروزه در مـثلث برمودا پیـدا شـوند، دلیـل نمیشود که این کشتیها در همانجا رهـا شـده باشند. چه بسیارند کشتیهایی که از طرف سرنشینان ترک میشوند و ماهها در جهت دمـاغهٔ کـشتی، در دریاهای آزاد مسافت زیادی را طی میکنند.
هـوای متغیر، توفانهای ناگهانی و رعـد و بـرق شدید بسیاری اوقات خلبانان و مـلوانان تـازهکار را دستپاچه میکنند و حادثه میآفرینند. گاه در این نواحی چنان برقی میزند که انرژی آزاد شـده بـرابر 3 تا 5 بمب اتمی متوسط اسـت. ایـن وضـع ممکن است کـشتی را واژگـون کند، یا بال هـواپیما را بـشکند. همچنین بار الکتریکی شدید ابرها که در راههای مختلف قرار میگیرند، موجب انحراف و نوسان مـوقتی قـطبنما میشود، همان اتفاقی که در بسیاری نـواحی کـوهستانی مرتفع روی مـیدهد.
بـیشک بـاید تحقیقات دامنهدار زیادی دربـارهٔ اوضاع جوی و شرایط اقلیمی مثلث برمودا-مانند سایر نقاط اقیانوس اطلس-صورت گیرد. اما تـردید نـیست که در این منطقه هیچ اتفاق اسـرارآمیز و غـیر مـعقولی کـه مـوجب اینهمه هیاهو بـاشد روی نـمیدهد.
ترجمهٔ کاوه هامونی
هدهد، دی 1358 – شماره 8