معرفی کتاب: «هنر برقراری ارتباط»، نوشته تیچ نات هان
درباره نویسنده
تیچ نات هان، نویسنده، شاعر، پژوهشگر نامدار جهانی و راهب بودایی ذن، در اجتماعی رهبانی که در فرانسه بنیان نهاده زندگی میکند. وی که نویسنده کتاب پرفروش نیویورک تایمز به نام خشم، اثر کلاسیک معجزه تمرکز حواس، و کتابهای بیشمار دیگری است، کارگاههای عمومی در سراسر جهان برگزار میکند و عزلتگاههای برقراری صلح با کهنهسربازان را هدایت میکند. وی در سال ۱۹۶۷ نامزد جایزه صلح نوبل شد.
۱ . غذای ضروری
هیچ موجودی نمیتواند بدون غذا زنده بماند. هر چیزی که مصرف میکنیم یا ما را بهبود میبخشد یا مسموم میکند. ما معمولاً فقط چیزهایی را که از طریق دهانمان میخوریم غذا میدانیم، در صورتی که چیزهایی را که با چشمانمان، بینیمان، زبان و بدنمان مصرف میکنیم نیز غذا محسوب میشوند. گفتگوها در اطراف ما صورت میگیرند، و گفتگوهایی که ما در آنها شرکت میکنیم نیز غذا محسوب میشوند. آیا ما آن نوع غذایی را که برایمان مفید است و به رشدمان کمک میکند تهیه و مصرف میکنیم؟
وقتی چیزی میگوییم که ما را تغذیه میکند و افراد دور و برمان را بر سر شوق میآوَرد، در واقع داریم عشق و مهربانی را تقویت میکنیم. وقتی که طوری حرف میزنیم و عمل میکنیم که تنش و خشم ایجاد میکند، خشونت و درد و رنج را تغذیه میکنیم.
ما اغلب از افراد دور و برمان و از چیزهایی که میبینیم و میخوانیم اطلاعات سمّی جذب میکنیم. آیا چیزهایی که جذب میکنیم باعث رشد همدلی و شفقتمان نسبت به یکدیگر میشود؟ اگر چنین باشد، غذای خوبی است. ما اغلب اطلاعاتی را جذب میکنیم که باعث میشود احساس ناامنی کنیم یا در مورد دیگران عجولانه قضاوت و احساس برتری کنیم. ما میتوانیم درباره ارتباطمان از اصطلاحات تغذیه و مصرف استفاده کنیم. اینترنت موادی مصرفی است، سرشار از مواد مغذی که هم بهبوددهنده و هم سمی است. با فقط چند دقیقه آنلاین بودن بسیار راحت میتوان مقدار زیادی از این مواد را بلعید. این به این معنا نیست که نباید از اینترنت استفاده کنید، بلکه باید نسبت به چیزهایی که تماشا میکنید و میخوانید حساس باشید.
وقتی که سه یا چهار ساعت با کامپیوترتان کار میکنید، بهکلی در آن غرق میشوید؛ مثل خوردن سیبزمینی سرخکرده. شما نباید تمام روز سیبزمینی سرخکرده بخورید، و نباید تمام روز با کامپیوتر کار کنید. شاید چند عدد سیبزمینی سرخکرده یا چند ساعت کار با کامپیوتر، همه چیزی باشد که بیشتر ما نیاز داریم.
چیزهایی که مینویسید و میخوانید میتوانند کمکتان کنند که بهبود بیابید، بنابراین به چیزهایی که مصرف میکنید توجه کنید. وقتی که نامه یا ایمیلی مینویسید که مملو از درک و همدلی است، در طول زمانی که آن نامه را مینویسید خودتان را تغذیه میکنید، هر چیزی که یادداشت میکنید، حتی اگر فقط یادداشتی کوتاه باشد، میتواند شما و شخصی را که دارید به او نامه مینویسید تغذیه کند.
مصرف با تمرکز حواس
چگونه میتوانید تشخیص بدهید کدام ارتباط سالم و کدام سمی است؟ انرژی تمرکز حواس عاملی ضروری در ارتباط سالم است. تمرکز حواس ایجاب میکند قضاوت را رها کنیم، از تنفس و بدنمان آگاه باشیم و به آنچه در اطرافمان میگذرد توجه کامل داشته باشیم. این امر کمکتان میکند دریابید آیا فکری که تازه ارائه کردهاید سالم یا ناسالم، دوستانه یا غیردوستانه است.
گفتگو منبع تغذیه است. همه ما گاهی تنها میشویم و دلمان میخواهد با کسی صحبت کنیم. ولی وقتی شما با شخص دیگری گفتگو میکنید، شاید حرفهای آن شخص پر از مواد سمی مانند تنفر، خشم و ناامیدی باشد. وقتی به حرفهایی که دیگران میزنند گوش میکنید، دارید آن مواد سمی را مصرف میکنید. شما دارید مواد سمی را وارد بدنتان میکنید. به همین دلیل است که تمرکز حواس در صحبت کردن و همینطور در گوش کردن بسیار مهم است.
اجتناب از گفتگوی سمی ممکن است دشوار باشد، بهخصوص در محل کار. اگر با چنین مشکلی روبهرو هستید، مواظب باشید. باید آگاه و محتاط باشید تا این نوع درد و رنجها را جذب نکنید. شما باید با انرژی همدلی از خودتان محافظت کنید به طوری که وقتی گوش میدهید، به جای مصرف مواد سمی، به طور جدی در خودتان همدلی بیشتر ایجاد کنید. وقتی به این شیوه گوش میکنید، همدلی از شما محافظت میکند و شخص مقابل کمتر عذاب میکشد.
شما افکار، گفتار و اعمالی را که خود ایجاد میکنید و افکار، گفتار و اعمال افراد دور و بر خود را فرومیبرید. این نوعی مصرف است. بنابراین، وقتی چیزی میخوانید، یا به کسی گوش میدهید، باید مواظب باشید. نگذارید مواد سمی سلامتیتان را از بین ببرد و باعث عذاب شخص یا گروه مقابل شود.
برای روشن ساختن این حقیقت، میتوان از تصویر گرافیکی گاوی بهره گرفت که بیماری پوستی دارد. گاو مورد حمله انواع و اقسام حشرات و موجودات ذرهبینی موجود در خاک، درختان و آب قرار میگیرد. گاو بدون پوست نمیتواند از خودش محافظت کند. تمرکز حواس به منزله پوست ماست. بدون تمرکز حواس، شاید چیزهایی بخوریم که برای بدن و ذهنمان سمی باشند.
حتی وقتی که خودروتان را در شهر میرانید، در حال مصرف هستید. تبلیغات به چشمتان میخورد و مجبور میشوید آنها را مصرف کنید. صداهایی میشنوید، شاید حتی چیزهایی ببینید که حاصل مصرف بیش از اندازه مواد سمی باشند. ما باید با مصرف آگاهانه از خودمان محافظت کنیم. ارتباط آگاهانه بخشی از این روند است. ما میتوانیم طوری با دیگران ارتباط برقرار کنیم که آرامش و همدلی را در خودمان متبلور سازیم و مایه خوشحالی دیگران شویم.
روابط بدون غذای مناسب دوام نمیآورند
بسیاری از ما از روابط پیچیده رنج میبریم. احساس میکنیم درکمان نمیکنند، بهخصوص افرادی که دوستشان داریم. در یک رابطه، ما برای یکدیگر مثل غذا هستیم. پس باید نوع غذایی را که به فرد دیگر پیشنهاد میکنیم انتخاب کنیم، نوع غذایی که بتواند در رشد روابطمان موءثر باشد. همه چیز ــ از جمله عشق، تنفر و درد و رنج ــ برای تداومشان به غذا نیاز دارند. اگر درد و رنج ادامه یابد، دلیلش این است که ما همچنان از آن تغذیه میکنیم. هر وقت بدون آگاهی محتاطانه صحبت کنیم، از درد و رنج خود تغذیه میکنیم.
با آگاهی محتاطانه، میتوانیم ماهیت درد و رنجمان را بررسی کنیم و دریابیم چه نوع غذایی برای زنده نگه داشتن آن تهیه میکردهایم. وقتی که منبع تغذیه درد و رنجمان را بیابیم میتوانیم آن آذوقه را قطع کنیم و در نتیجه درد و رنجمان محو خواهد شد.
اغلب اوقات رابطه عاشقانه بهزیبایی شروع میشود، ولی بعد، چون نمیدانیم چگونه عشقمان را تغذیه کنیم، رابطه بهتدریج خراب میشود. برقراری ارتباط میتواند رابطه را به زندگی برگرداند. هر فکری که در سرتان، در قلبتان ــ و به قول چینیها «در شکمتان» ــ بپرورانید، آن رابطه را تغذیه میکند. وقتی فکری در سر میپرورانید که حاوی سوءظن، خشم، ترس و آزردگی باشد، آن فکر برای شما یا طرف مقابل مغذی نیست. اگر رابطه دشوار شده است، دلیلش این است که ما قضاوت و خشممان را تغذیه کرده، و همدلیمان را تغذیه نکردهایم.
روزی در دهکده پلام،(۱) عزلتگاهی فرانسوی که در آن زندگی میکنم، سخنرانیای ایراد کردم درباره اینکه چگونه باید با استفاده از ارتباطِ محبتآمیز، عزیزان خود را تغذیه کنیم. من روابط را چون گلهایی دانستم که برای رشد به آبیاری با عشق و ارتباط نیاز دارند. خانمی نزدیک ردیف اول نشسته بود که تمام مدت گریه میکرد.
پس از سخنرانی، نزد شوهرش رفتم و گفتم: «دوست عزیزم، گل شما به کمی آبیاری نیاز دارد.» شوهرش هم در سخنرانی حضور داشت و از گفتار محبتآمیز مطلع بود، ولی بعضی اوقات همه ما به دوستی نیاز داریم تا به ما یادآوری کند. در نتیجه، پس از ناهار، آن آقا و همسرش رفتند تا با ماشین در روستا دوری بزنند. آنها فقط یک ساعت یا در همین حدود وقت داشتند ولی او تمام این مدت بر آبیاری دانههای مفید تمرکز کرد.
وقتی که برگشتند، آن خانم حسابی دگرگون شده بود و بسیار شاد و خوشحال به نظر میرسید. بچههایشان بسیار شگفتزده شدند، چون صبح پدر و مادرشان غمگین و ناراحت خانه را ترک کرده بودند. بنابراین شما ظرف فقط یک ساعت میتوانید شخصی دیگر و خودتان را دگرگون کنید، آن هم فقط با عمل آبیاری دانههای مفید. اینْ هوشیاری کاربردی در عمل است؛ تئوری نیست.
ارتباط مغذی و شفادهنده غذای روابط است. بعضی اوقات سخنی دردناک ممکن است باعث شود شخص ِ مقابل سالهای سال عذاب بکشد، و مطمئنا ما هم سالهای سال عذاب خواهیم کشید. احتمال دارد در حالت خشم یا ترس چیزی بگوییم که سمی و مخرب باشد. اگر ما سم را در خود بریزیم میتواند مدتی طولانی درونمان باقی بماند، و آهسته روابطمان را نابود کند. شاید حتی ندانیم چه گفته یا چه کردهایم که روابطمان را مسموم کرده. ولی ما پادزهر داریم: همدلی هوشیارانه و ارتباط محبتآمیز. عشق، احترام و رفاقت همگی برای زنده ماندن به غذا احتیاج دارند. ما با هوشیاری میتوانیم افکار، گفتار و اعمالی از خود بروز دهیم که روابطمان را تغذیه کنند و باعث رشد و پیشرفت آنها شوند.
۲ .برقراری ارتباط با خود
تنهایی درد روزگار ماست. حتی اگر دیگران دور و برمان باشند، گاهی باز هم احساس میکنیم خیلی تنهاییم. ما با هم تنهاییم. خلأیی در درونمان هست که حس ناخوشایندی به ما میدهد، در نتیجه تلاش میکنیم با ارتباط برقرار کردن با دیگران آن خلأ را پر کنیم. ما معتقدیم که اگر بتوانیم ارتباط برقرار کنیم، احساس تنهایی ناپدید خواهد شد.
تکنولوژی وسایل متعددی در اختیارمان قرار میدهد تا به حفظ روابطمان کمک کند. لیکن حتی موقعی که با کسی رابطه داریم، همچنان احساس تنهایی میکنیم. ما روزی چندین بار ایمیل خود را چک میکنیم، پیامک میفرستیم، و آخرین خبرها را ارسال میکنیم. ما دوست داریم بده و بستان کنیم. شاید تمام روزمان با دیگران در ارتباط باشیم ولی از احساس تنهاییمان کم نشود.
ما همگی تشنه محبتیم، ولی نمیدانیم چگونه محبتی ایجاد کنیم تا با آن خودمان را تغذیه کنیم. وقتی که تنها هستیم، با بهکارگیری تکنولوژی میکوشیم آن احساس تنهایی را از بین ببریم، ولی اثر نمیکند. ما امکاناتی همچون اینترنت، ایمیل، ویدئوکنفرانس، برنامههای ارسال پیام نوشتاری و پُستی و تلفن همراه در دسترس داریم. ما همه چیز داریم. و با این حال هنوز نتوانستهایم روابطمان را بهبود بخشیم.
بسیاری از ما تلفن همراه داریم. دوست داریم با افراد دیگر در تماس باشیم. ولی نباید به تلفنهایمان بیش از اندازه اعتماد داشته باشیم. من تلفن همراه ندارم، ولی احساس نمیکنم از اوضاع دنیا بیخبرم. در واقع، بدون داشتن تلفن همراه وقت بیشتری برای خودم و دیگران دارم. شما تصور میکنید داشتن تلفن همراه کمکتان میکند ارتباط برقرار کنید. ولی اگر فحوای گفتارتان بر اساس حقیقت نباشد، صحبت کردن یا ارسال پیام با یک دستگاه به این معنا نیست که دارید با طرف مقابل ارتباط برقرار میکنید.
ما بیش از اندازه به تکنولوژیهای ارتباطی ایمان داریم. در پس ِ همه این آلات دقیق، ما ذهن را داریم؛ اساسیترین ابزار برای برقراری ارتباط. اگر ذهنمان مسدود شود، هیچ وسیلهای ناتوانیمان برای برقراری ارتباط با خودمان یا دیگران را جبران نخواهد کرد.
ارتباط درونی
بیشتر ما وقت زیادی در جلسات یا برای ارسال و دریافت ایمیل با دیگران صرف میکنیم، ولی وقت زیادی صرف ارتباط با خودمان نمیکنیم. نتیجه این میشود که نمیدانیم در درونمان چه میگذرد. شاید اوضاع درونمان آشفته باشد. در آن صورت چگونه میتوانیم با شخص دیگری ارتباط برقرار کنیم؟
ما گمان میکنیم که با این همه تجهیزات تکنولوژیکی که داریم میتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، ولی این خیالی باطل است. ما در زندگی روزانه از خودمان جدا میشویم. راه میرویم، ولی نمیدانیم داریم راه میرویم. اینجا هستیم، ولی نمیدانیم که اینجا هستیم. زندهایم، ولی نمیدانیم که زندهایم. در طول روز خودمان را گم میکنیم.
دست از هر کاری کشیدن و برقراری ارتباط با خود عملی انقلابی است. بنشینید و آن حالت گمگشتگی و خود نبودن را رها کنید. فقط با رها کردن هر کاری که دارید انجام میدهید، نشستن و ارتباط برقرار کردن با خود، شروع کنید. این حالت تمرکز حواس نامیده میشود. تمرکز حواس یعنی آگاهی کامل از لحظه حال. شما نیازی به آیفون یا کامپیوتر ندارید. فقط کافی است بنشینید و دم فرو ببرید و دم برآورید. ظرف فقط چند ثانیه میتوانید با خودتان ارتباط برقرار کنید. میفهمید در بدنتان چه خبر است؛ از احساساتتان، عواطفتان و قوه ادراکتان باخبر میشوید.
هدف دیجیتالی
وقتی که احساس میکنید شخصا نمیتوانید ارتباط برقرار کنید یا نمیدانید آیا شنیدن چیزهایی که میگویید برای طرف مقابل سخت خواهد بود یا نه، گاهی بهترین راهِ برقراری ارتباط این است که نامهای بنویسید یا ایمیلی بفرستید. اگر بتوانید نامهای سرشار از درک و همدلی بنویسید، بدین ترتیب در طول زمانِ نوشتنِ آن نامه خودتان را تغذیه خواهید کرد. هر چیزی که بنویسید اول از همه برای خودتان و بعد برای شخصی که نامه را خطاب به او مینویسید مغذی خواهد بود. شخص مقابل هنوز نامه را دریافت نکرده است، ولی در طول نوشتن نامه خودتان را تغذیه میکنید، چون آنچه در نامه میگویید سرشار از درک و همدلی است.
بهخصوص در آغاز تمرینتان، شاید برایتان آسانتر باشد که ارتباط آگاهانه را به صورت کتبی تمرین کنید. نوشتن بدین نحو برای سلامتیمان خوب است. ما میتوانیم ایمیلی بفرستیم، میتوانیم پیامی نوشتاری ارسال کنیم، و میتوانیم تلفنی صحبت کنیم و ارتباط آگاهانه برقرار کنیم. اگر پیام ما سرشار از درک و همدلی باشد، میتوانیم ترس و خشمِ طرف مقابل را برطرف کنیم. پس دفعه بعد که تلفن را برداشتید، به آن نگاه کنید و یادتان باشد که هدفش این است که کمکتان کند با همدلی ارتباط برقرار کنید.
ما معمولاً برای ارسال ایمیل یا پیام عجله میکنیم. به محض اینکه پیاممان را نوشتیم دکمه ارسال را فشار میدهیم و پیام ارسال میشود. اما نیازی به عجله کردن نیست. ما همیشه دستکم برای یک دم و بازدم وقت داریم پیش از آنکه تلفن را برداریم یا دکمه ارسال را روی پیام یا ایمیلی فشار دهیم. اگر این کار را بکنیم، بسیار بیشتر احتمال دارد ارتباطی دوستانهتر با دنیا برقرار کنیم.
آمدن به خانه
وقتی که بنا میکنیم به تمرین تمرکز حواس، راهی خانه میشویم تا نزد خودمان برویم. خانه جایی است که در آن تنهایی ناپدید میشود. وقتی در خانه هستیم، احساس صمیمیت، راحتی، امنیت و رضایت میکنیم. ما مدتهاست که خانههایمان را گذاشته و رفتهایم و آنها فراموش شدهاند.
ولی راه بازگشت به خانه طولانی نیست. خانه در درون ماست. برای بازگشت به خانه فقط کافی است بنشینید و با خودتان باشید، موقعیت را همانطور که هست بپذیرید. بله، شاید آنجا بههمریخته باشد، ولی ما آن را میپذیریم چون میدانیم مدتی طولانی است که خانه را ترک کردهایم. بنابراین حالا در خانه هستیم. با دم و بازدم خود، تنفس آگاهانه خود، خانهمان را تمیز و مرتب میکنیم.
برقراری ارتباط با تنفس
بازگشت به خانه با تنفس شما شروع میشود. اگر بدانید چگونه نفس بکشید، میتوانید بیاموزید چگونه راه بروید، چگونه بنشینید، چگونه غذا بخورید و چگونه با آگاهی کار کنید تا بتوانید خویشتن را بشناسید. وقتی دم را فرو میبرید به خودتان بازمیگردید، وقتی دم را بیرون میدهید هر گونه تنشی را رها میکنید. وقتی که بتوانید با خودتان ارتباط برقرار کنید، میتوانید با وضوح بیشتر در خارج ارتباط برقرار کنید. راهِ درون راهِ بیرون است.
تنفس آگاهانه وسیلهای ارتباطی است، درست مثل تلفن. بین ذهن و بدن ارتباط ایجاد میکند. ما تمام وقت در حال نفس کشیدن هستیم، ولی بهندرت به تنفسمان توجه میکنیم، مگر اینکه تنفسمان دشوار یا محدود شود.
با تنفس آگاهانه، هنگامی که نفس میکشیم میدانیم که داریم نفس میکشیم. هنگامی که نفس را بیرون میدهیم میدانیم داریم نفس را بیرون میدهیم. وقتی که نفس را فرو میبریم، توجه خود را بر فرو بردن نفس معطوف میکنیم. برای اینکه به خودمان یادآور شویم به تنفسمان دقت کنیم، میتوانیم آهسته بگوییم:
هنگام فروبردن نفس، میدانم دارم نفس خود را فرو میبرم.
هنگام بیرون دادن نفس، میدانم دارم نفس خود را بیرون میدهم.
«هوا وارد بدنم میشود. هوا از بدنم بیرون میرود.» دم و بازدم خود را از اول تا آخر دنبال کنید. فرض کنیم عمل دم شما چهار ثانیه طول بکشد. در طول زمانِ فرو بردن نفس، بگذارید بدون وقفه توجهتان به طور کامل معطوف فرو بردن نفستان شود. در طول بیرون دادن نفس، به طور کامل بر بازدم خود تمرکز کنید. همراه دم و بازدم خود باشید. حواستان به چیز دیگری نباشد. دم و بازدم خود باشید.
عمل دم و بازدم تمرینِ آزادی است. وقتی حواسمان را معطوف تنفسمان میکنیم، هر چیز دیگری را رها میکنیم، از جمله نگرانی و ترس در مورد آینده، و افسوسها و پشیمانیها در خصوص گذشته. با تمرکز بر تنفس از احساس خود در لحظه حال باخبر میشویم. میتوانیم این کار را در طول روز انجام دهیم و از بیست و چهار ساعتی که برای نفس کشیدن به ما اعطا شده است لذت ببریم. میتوانیم در خدمت خودمان باشیم. فقط چند ثانیه طول میکشد تا نفس بکشید و خود را آزاد کنید.
ما میدانیم چه موقع دیگران با توجه نفس میکشند؛ این را وقتی که به آنها نگاه کنیم میفهمیم. آنها آزاد به نظر میآیند. اگر بارِ ترس، خشم، تأثر یا اضطرابمان سنگین باشد، آزاد نیستیم، مهم نیست که چه موقعیتی در اجتماع یا چقدر پول داشته باشیم. آزادی راستین فقط وقتی به دست میآید که بتوانیم درد و رنج خود را رها کنیم و به خانه برگردیم. آزادی گرانبهاترین چیزی است که وجود دارد. شالوده شادکامی است، و با هر تنفس آگاهانه در دسترسمان است.
هنر برقراری ارتباط
نویسنده : تیچ نات هان
مترجم : مهین خالصی