مواد توهمزا چه چیزهایی هستند و چطور روی مغز و رفتار انسان تأثیر میگذارند؟
اصـطلاح «تـوهمزا» Hallucinogen بـه داروهایی اطلاق میشود که علاوه بر اثرات دیگر، توهم ایجاد میکنند. توهم عبارت است از احـساس چیزی است که وجود خارجی ندارد، ولی چنان حقیقی به نظر میآید که گـویی بهوسیلهٔ یکی از حواس بـینایی، شـنوایی، بویایی، چشایی و یا لامسه حس شده باشد و شخص مبتلا را نمیتوان قانع کرد که آنچه او احساس میکند در دنیای خارج وجود ندارد.
مدتهای طولانی چنین میپنداشتند که اشخاص مبتلا به توهم، رابطهٔ خـود را با واقعیات ازدست دادهاند و بایستی آنان را ازلحاظ روانی بیمار دانست. در قسمت اعظم این موارد جستجوی دقیق در گذشته هیچ نوع چیز غیر طبیعی در سازمان دستگاه عصبی و یا ترکیب شیمیایی آن نشان نداده اسـت. بـنابراینچنین استدلال میشد که این بیماریها به علل جسمانی مربوط نیستند و آنها را بیماری «عقلی» یا «روانی» تشخیص دادهاند، یعنی بیماری که فقط به قوای عضلانی مربوط میشود. اما کشفیات قرن حـاضر نـشان داد که بعضی از مواد شیمیایی، یعنی مواد توهمزا، میتوانند به نحو کاملا منظم و قابل پیشبینی ایجاد توهم کنند.
طبیعتا این کشف سبب هیجان زیادی در پژوهندگان شد و به این فکر افـتادند کـه ممکن است تمام توهمات ناشی از فعلوانفعالات شیمیائی داخل بدن باشد تحقیق روی مواد توهمزا در نظر دانشمندان نهتنها ازلحاظ بررسی خود این مواد، بلکه همچنین ازلحاظ بررسی سایر اختلالات اعـمال روانـی نـیز اهمیت دارد و حتی ممکن است مـبانی جـسمانی فـعالیتهای مغزی را آشکار سازد.
امکانات دیگری هم در این زمینه وجود دارد، یعنی داروهایی که ایجاد توهمات میکنند، بر رفتار شخص نیز اثر مـیگذارند. بـنابراین امـکانات این هست که نه تنها هرچه را شخص احـساس مـیکند بلکه اعمال او، یعنی «رفتار» را نیز تحت کنترول مواد شیمیائی درآورند. نظربه این که شخصیت عبارت از نحوهٔ رفتاری است کـه دایـم تـکرار میشود، حتی شخصیت را نیز میتوان زیر نفوذ این داروها تـغییر داد.
مواد محرک، مواد منحطکنندهٔ مغز، مواد سمی و مواد توهمزا
کاربرد دارو برای کنترل اعمال انسان بهیچوجه تازگی ندارد، بـلکه از روزگـاران قـدیم انسان کوشش کرده که اعمال عصبی مرکزی را با استعمال داروهای مـختلف کـه اثر تحریکی، تسکینی، تخدیری و یا سمی دارند تغییر دهد.
مواد محرک طبیعی از قبیل قهوه، چای، کـوکائین و نـکوتین قـرنهاست که توسط انسان مصرف میشوند. به این مواد بایستی مواد محرک مـصنوعی از قـبیل بـنزدرین 2 را که از سالهای 1930 به بعد تولید شدهاند افزود.
برخلاف مواد محرک، که سبب فعالیت بـیشتر قـوای دمـاغی میشوند مواد منحطکنندهٔ مغز سبب آرامش قوای دماغی و حتی خواب میگردند. این مواد، کـه بـه نام داروهای آرامبخش و داروهای خوابآور نامیده میشوند، اغلب درصدسال گذشته در دسترس قرار گـرفتهاند. مـواد مـنحطکنندهٔ مغز شامل مواد بیهوشکننده از قبیل اتر و کلروفوم، و داروهای ضد درد نیز میشوند. موادی که بـه نـام مخدر نامیده میشوند، نهتنها احساسهای نامطبوع را از بین میبرند، بلکه سبب سرخوشی یا احـساس نـشاط مـیشوند. اثرات مصیبتبار این مواد مثل هروئین در مقاله مربوط به «بلای داروهای مخدر» مورد بحث قـرار مـیگیرد. مواد سمی که شایعترین آنها مشروبات الکلی هستند سبب احساس زودگذر خـوشی مـیشوند و بـه نظر میرسد که با سست کردن عمل مهارکنندهٔ مغز سبب تغییر اعمال روانی میگردند. گـرچه ایـن مـواد به معنی واقعی کلمه شخص را معتاد نمیکنند ولی سبب عادت میشوند و اگر بـه مـقدار زیاد مصرف شوند عواقب ناگواری ببار میآورند (به مقاله درباره مشروبات الکلی شماره دوم هدهد مـراجعه شـود). مواد توهمزای طبیعی نیز مانند مواد محرک، منحطکنندهٔ مغز و یا مواد سـمی، سـابقهٔ تاریخی طولانی دارند مثلا حشیش که از قـسمتهای نـرم نـوعی شاهدانه به نام کانابیس ایندیکا 3 گرفته مـیشود قـرنهاست که معروفیت دارد.
هنگام فتح مکزیک توسط هرناندو کورتز در سال 1519 میلادی بومیان مکزیک تـعداد زیـادی مواد توهمزا در اختیار داشتند. ایـن مـواد پیشگامان داروهـایی هـستند کـه در قسمتهای زیر مورد بحث قرار خـواهند گـرفت.
مواد توهمزای بومیان مکزیک معمولا در مراسم مذهبی برای «پرواز روح از بدن» به کار مـیرفت.
کـشف مواد توهمزا توسط علم
در قرن حـاضر بود که دانشمندان بـه مـواد توهمزا بالاخص مسکالین Mesceline – ال-اس-دی (لیزرژیک اسید دی اتـیل آمـید) و پسیلوسیبین علاقهمند شدند. مسکالین از نـوعی کـاکتوس کـوچک به نام پیـوت Peyot، کـه در شمال مکزیک میروید، بـه دسـت میآید. ال-اس-دی را از گوت یعنی نوعی قارچ انگل چاودار، و پسیلوسیبین را از نوعی قارچ مکزیکی به نام پسـیلوبه مـکزیکانا به دست میآورند. متخصصین ثابت کـردهاند کـه ساختمان شـیمیایی ایـن داروهـا شبیه نوروهومورها Neurohumor است کـه در بافت عصبی یافت میشود. نوروهومورها به عنوان منتقلکنندهٔ اطلاعات از یک یاختهٔ عصبی به یاختهٔ دیـگر و از یـاختهٔ عصبی به یاختهٔ ماهیچهای عمل مـیکنند و مـشهورترین آنـها اسـتیلکولین، اپیـنفرین و مروتونین هستند. مـشابهت بـین نوروهومورها و مواد توهمزا چشمانداز جالبی در بیوشیمی دستگاه عصبی بخشیده است.
قدم اول در تحقیق مواد توهمزا با کـشف تـوهمزایی ال.اس.دی در 1938 تـوسط هوفمان داروساز محقق سویسی برداشته شد. وی مـتوجه شـد کـه مـقادیر بـسیار کـم ال-اس-دی، حتی بهاندازهٔ 100 میکروگرم، رفتار طبیعی انسان را تقریبا به مدت 12 ساعت مختل میکند.
کشف اثر توهم زایی ال-اس-دی توسط هوفمان داستان جالبی دارد.
وی روی ترکیب محرک جدیدی برای ایجاد انقباض در عـضلهٔ زهدان کار میکرد و ال-اس-دی را بهطور مصنوعی ساخت که به نظر میآمد خواص مورد انتظار را دارد تصادفا معلوم شد که این دارو قویترین مادهٔ توهمزایی است که تا آن زمان شناخته شده بود. اینک داسـتانی کـه خود هوفمان از چگونگی این کشف تاریخی ذکر کرده و در آن از خود به عنوان خوکچه هندی استفاده نموده، نقل میشود «چون شخص محتاطی بودم تجربیات خود را با مصرف 25% میلیگرم ال-اس-دی آغاز کـردم و مـطمئن بودم که این مقدار بیاندازه کم قطعا بیضرر خواهد بود».
بعد از چهل دقیقه در دفتر یادداشت روزانهٔ آزمایشگاه این علائم را ثبت کردم: سرگیجهٔ مـختصر، بـیقراری، اشکال در تمرکز حواس، اختلالات بـینایی و خـنده. در اینجا نوشتههای دکتر آزمایشگاه قطع میشود و کلمات آخر را بسختی میتوان خواند، چون با اشکال زیاد نوشته شدهاند. حالا دیگر معلوم شد که ال- اس-دی مسبب مـسمومیت بـود و از تکنیسین آزمایشگاه درخواست کـردم کـه مرا به خانه ببرد. چون اتوموبیل در دسترس نبود با دوچرخه رفتم. این راه 4 میل است. گرچه من احساس میکردم به جلو نمیروم، طبق اظهارات بعدی همراه من معلوم شد کـه بـاسرعت خوبی حرکت میکردیم. من حس درک زمان را بکلی از دست داده بودم.
با ناراحتی متوجه شدم که محیط اطراف من تدریجا تغییر میکند. میدان دید من موج میخورد و همه چیز مثل اینکه در آئیـنه مـعیوب منعکس شـده باشد با شکل عوضی به نظر میآید. وضع زمان و مکان هر لحظه آشفتهتر میگردید و این ترس در مـن ایجاد شد که دارم دیوانه میشوم. بدتر از همه اینکه خود من کـاملا بـه وضـع خود آگاه بودم و قوای عقلی و استدلالم مختل نشده بود معهذا نمیتوانستم عملی ارادی برای جلوگیری ازدرهمریختن دنیای اطـراف خـود بکنم به خانه که رسیدم دنبال پزشک فرستادند. وقتی پزشک آمد تقریبا 5 ر 2 سـاعت از لحـظهٔ مـصرف دارو گذشته بود و او در معاینه اظهار داشت که اعمال قلب طبیعی، نبض خوب و منظم، فشار خون طـبیعی و تنفس عمیق و منظم است. شبهنگام، بتدریج علایم کم شدند و بعد بکلی از بین رفـتند و فقط اختلالات بینایی مـدت زمـان کوتاهی ادامه یافت.
این مسئله بخصوص تعجبآور بود که بعضی صداها مثل صدای ریزش آب از شیر یا صدای صحبت تبدیل به توهمات بینایی میشدند. سپس من به خواب رفتم و صبح روز بعد کـه بیدار شدم کمی خسته بودم ولی از جهات دیگر حالم کاملا خوب بود.
این اولین آزمایش با ال-اس-دی بود که ضمنا آزمایش ناراحتکنندهای بود، چون من علیرغم احتیاط خود مقداری پنج تا ده بـار قـویتر از آنچه میباید مصرف کرده بودم.»
تاثیر مواد توهمزا بر فیزیولوژی بدن
هنوز هم معلوم نیست که ترکیبات توهمزا به چه نحوی اثر میکند. معهذا تصور میشود ال-اس-دی و پسیلوسی بـین تـوازن موجود بین نوروهومورها را در بدن بر هم میزند. برای اینکه اختلالات رفتاری مشابه با این داروها ایجاد شود بایستی شخص 400 تا 500 میلیگرم مسکالین یا 10 تا 15 میلیگرم پسیلوسیبین و یا فقط 80 تـا 150 مـیکروگرم ال-اس-دی مصرف کند. هر یک از این مقادیر حالتی را ایجاد میکند که سندروم تحریک 4 نامیده میشود.
در این حال دما، میزان سوختوساز، مقدار قند خون و تعداد ضربات قلب افزایش مـییابند. مـردمک چـشم گشاد میشود و حساسیت به تـحریک حـسهای مـختلف افزایش مییابد. ایجاد بعضی واکنشها منجمله واکنش زانو آسانتر میشود و نیز حالت روحی سرخوش دست میدهد.
اگر هرکدام از داروهای ذکر شـده بـه مـقدارهای فوق الذکر مصرف شوند، سطح تحمل بالا مـیرود. مـثلا فرض کنید شخص 100 میکروگرم ال-اس-دی روز دوشنبه و همین مقدار را روزهای سهشنبه و چهارشنبه مصرف کند. روز دوشنبه علایمی را که با 100 میکروگرم معمولا ایـجاد مـیشود حـس میکند، ولی روز سهشنبه تأثیر این مقدار به نصف تقلیل پیدا مـیکند و روز چهارشنبه بـه ربـع کـاهش مییابد. اگر همین شخص روز پنجشنبه نیز مقدار 100 میکروگرم ال-اس-دی مصرف کند هیچ چـیز غـیر طـبیعی احساس نخواهد کرد.
داروهای آرامبخش علایم فیزیولوژیک حاصله از ترکیبات توهمزا را کم میکنند یا بـکلی از بـین مـیبرند. مواد بیهوشکنندهٔ عمومی ضد سم 5 مواد توهمزا هستند.
اثرات فیزیولوژیک مواد توهمزا
اثرات فـیزیولوژیک مـواد توهمزا به چهار دسته تقسیم میشوند:
1-افزایش شدت درک حواس-تحریک حواس مختلف بـه وسـیلهٔ نـور، صدا، طعم و غیره در اشخاص زیر اثر مواد توهمزا بهنحو خیلی مؤثر انجام میگیرد.
2-تـغییر در درک فـضا-مناظر حرکتکننده به نظر این اشخاص روی سطح منحنی حرکت میکنند و علت آن ایـن اسـت کـه اشیای نزدیک بیشازحد بزرگ و نزدیک به نظر میآیند، درحالیکه اشیای دور از حد طبیعی دورتر و کوچکتر دیـده مـیشوند در نتیجه اشیا ناگهانی بسیار بزرگتر و با توالی سریعتر احساس میشوند.
3-اختلال درک زمـان-بـه نـظر میرسد که زمان سریعتر میگذرد و علت آن احتمالا اینست که ادراکات حسی در هر واحد زمانی افـزایش مـییابند. ایـن دربار، زمان در اوج اثر دارو بهنحو شایستهای توسط شخصی که زیر اثر دارو بـوده تـوصیف شده است: «برای توصیف همهٔ آنچه در یک دقیقه بهوقوع پیوست، صد سال نیز کافی نخواهد بـود!»
4-تـوهمات و اعوجاج اشیا در بعضی اشخاص خیلی نمایان است-هینریش کلوور در کتاب خود بـه نـام مسکال و مکانیسم توهمزایی (انتشارات دانشگاه شیکاگو 1966) کـوششهای مـحققین را بـرای تعیین توالی و نظم توهمات ناشی از مسکالین تـجزیه و تـحلیل کرده است. این تحقیقات نشان داد در شخصی که این دارو را مصرف کرده پس از دیدن درخشندگی و احـساس رنـگ، شکل شبکه، تار عنکبوت، اشـکال شـشضلعی مالپیچ و غـیره بـهنظر مـیرسند. بعدا مناظر طبیعی سرزمینها، آسیاهای بـادی، قـصرهای زیبا، مردان بسیار آراسته و خلاصه چیزهای مختلف بسته به علاقهٔ مخصوص شـخص بـهنظر او میآید.
کلوور خود معتقد است هـر نوع طرحی که بـرای پیـدایش این توهمات بینایی قبول کـنیم قـراردادی خواهد بود و تنها شاخص نظم و ترتیب این تصاویر آنست که بهدنبال یک تـصویر سـاده تصاویر پیچیدهتر دیده میشوند. اشـیای واقـعی بـا اشکال دیگر بـهنظر مـیرسند. مثلا لکههای روی میز مـمکن اسـت پروانه بهنظر آیند.
در اثر مواد توهمزا توهمات بینایی ممکن است حتی با نگاه بـه یـک صفحه کاغذ سفید ایجاد شوند. ایـن تـوهمات را میتوان تـاحدودی بـهطور عـمده با تعویض کاغذ سـفید با متن چاتی که در قسمت بالای آن پاک شده باشند ایجاد کرد.
داوطلبانی که تحت اثر 10 تـا 12 مـیلیگرم پسیلوسیبین بودهاند تا 44 درصد مثنیداکه 3/4 فـوقانی هـریک از حـروف چـاپی آن پاک شـده بودند خواندهاند. ولی هـمین اشـخاص وقتی زیر اثر دارو نبودهاند قادر به خواندن هیچیک از کلمات نیمهپاک شده نبودند.
کاربرد تجربی مواد تـوهمزا
مـواد تـوهمزا در تشخیص و درمان بیماریهای روانی و نیز در تحقیقات بـنیادی در ایـن زمـینه بـسیار نـویدبخش هـستند. هماکنون معتادان به الکل و یا مبتلایان به شیزوفرنی با داروهای توهمزا درمان میشوند و بهبودی قابل توجهی نشان میدهند. هنوز خیلی زود است بگوییم که بهبود نسبی یک بـیمار مدت طولانی دوام خواهد یافت یا خیر و یا همین روش در درمان بیماران دیگر با موفقیت به کار خواهد رفت یا نه. حتی اگر مواد توهمزا در درمان بیماریهای روانی مفید نباشند، در تشخیص بـسیار مـؤثر خواهند بود. تجزیه و تحلیل کارهای هنری اشخاص زیر اثر این داروها چنانچه به وسیلهٔ متخصص ماهر انجام شود میتواند راهنمای بسیار خوبی برای تشخیص باشد.
مواد توهمزا، همچنین بـرای شـناخت بهتر ماهیت بیماریهای روانی راههای نویدبخشی را گشودهاند و علت آن اینست که علایمی را که ایجاد میکنند بعضی اوقات به نحو عجیبی به علایم بیماریهای سـخت (پسـیکوز) شبیهند. در حقیقت بعضی اوقات ایـن مـواد را پسیکوتومیمتیک 6 مینامند، یعنی عواملی که میتوانند علایم پسیکوز را ایجاد کنند.
تحقیق دربارهٔ پسیکوزها تاکنون با اشکالاتی مواجه بوده، زیرا امکان یافتن حیوان مبتلا بـه پسـیکوز که میتوان روی آن داروهای مـناسب را آزمـایش کرد وجود ندارد. معهذا امروزه با کمک مواد توهمزا میتوان تغییراتی در رفتار حیوانات ایجاد کرد، بهطوری که بهنحو کامل مبتلا به پسیکوز شوند و بنابراین ممکن خواهد بود بسیاری از داروهای ضـد پسـیکوز را در این حیوانات مورد آزمایش قرار دهند.
اگر بتوان پسیکوز حاصله در حیوانات را که به وسیلهٔ مواد توهمزا ایجاد شده با داروهای ضد پسیکوز درمان کرد، همین داروها را در درمان انسانهای بیمار نـیز مـیتوان به کـار برد.
در بعضی موارد داوطلبانی که از لحاظ روانی سالم بودهاند، زیر نظارت دقیق، داروهای توهمزا به کار بـردهاند و در آنها پسیکوز موقتی یا «مدل پسیکوز» ایجاد شده است.
مطالعهٔ ایـن پسـیکوزها در درک بـهتر بیماریهای روانی بسیار مفید بوده است. در مورد این داوطلبان داروهای آرامبخش بهنحو مطلوبی میتواند این پسیکوز مـوقتی را تـخفیف دهد یا به کلی از بین ببرد.
مصرف مواد توهمزا توسط مردم عادی از مـوضوع ایـن مـقاله خارج است.
معهذا بایستی یادآور شد که این کار عمل بسیار خطرناکی است، بخصوص اگـر این داروها بهطور ناخالص از بازار سیاه تهیه شوند. اگر اشخاصی که مختصری اخـتلال روانی دارند از این داروهـا مـصرف کنند ممکن است بیماری روانی خفتهٔ آنها با نهایت شدت آشکار شود و در بعضی موارد دورههای طولانی بیماری روانی از آن حاصل گردد. در مورد کسانی هم که اختلال روانی ندارند مواد توهمزا ممکن اسـت ایجاد اعتیاد کنند.
منبع: هدهد، مهر 1358 – شماره 5
نوشته: رودولف کیلبلینگ و رولاند فیشر
ترجمهٔ دکتر ندیم-دکتر مرادپور