معرفی کتاب « پرونده‌ی پیترز (ماجراهای کارآگاه کمپیون) »، نوشته مارجری آلینگهام

0

ترجمه‌ای برای

دختر عزیزم

میترا

 

ر.آ


مقدمه

مارجری آلینگهام (Margery Allingham) در ۲۰ مه سال ۱۹۰۴ در لندن به دنیا آمد. پدرش هربرت جان آلینگهام (Herbert John Allingham) و مادرش امیلی جین هیوز (Emily Jane Hughes) هر دو نویسنده بودند و برای نشریات لندن مقاله و داستان می‌نوشتند. مارجری از دوران مدرسه به داستان‌نویسی علاقه‌مند بود و دفترچه‌های متعددی از آثار خود پر می‌کرد. در سال ۱۹۲۰ در رشتهٔ درام‌نویسی و فن بیان در دانشگاه وست مینستر مشغول تحصیل شد و در همانجا بود که با همسر آینده‌اش فیلیپ یانگمن کارتر آشنا شد. در ۱۹۲۳ وقتی نوزده‌ساله بود نخستین کتابش با نام Blackkerchief Dick به چاپ رسید که البته فروش زیادی نداشت. بعد از نگارش چندین نمایشنامه تصمیم گرفت در ژانر ادبیات معمایی طبع‌آزمایی کند. نخستین رمانش در این گونه ادبی با نام معمای وایت کوتیج (The White Cottage Mystery) در سال ۱۹۲۷ در مجلهٔ Daily Express به‌صورت پاورقی به چاپ رسید و برایش موفقیتی بزرگ به ارمغان آورد. این موفقیت با داستان‌های جنایت در بلاک دادلی (The Crime at Black Dudley)‌ و دالان راز (Mystery Mile) به‌مراتب بیشتر شد چون او در این کتاب‌ها کارآگاه منحصربه‌فردی را به علاقه‌مندان رمان پلیسی معرفی کرد؛ آلبرت کمپیون (Albert Campion).

استقبال دوستداران ادبیات معمایی از شخصیت و طرز کار کمپیون باعث شد آلینگهام تا سال ۱۹۶۰ هفده رمان و ۲۰ داستان کوتاه با حضور کارآگاه استثنایی‌اش بنویسد. کمپیون اشراف‌زاده‌ای مرموز و دوست‌داشتنی است که در دانشگاه کمبریج تحصیل کرده و با کمک خدمتکارش مگرسفونتین لاگ (Magersfontein Lugg) که سابقهٔ محکومیت جنایی دارد به پرونده‌های بسیاری که حیثیت دولت انگلستان در گرو حل و فصل برخی از آنهاست رسیدگی می‌کند. وی با اسکاتلندیارد و سازمان اطلاعات انگلستان همکاری دارد و با بهره‌گیری از شجاعت ذاتی و هوش سرشارش از وقوع حوادثی تلخ که هریک قادرند به منافع امپراتوری عظیم انگلیس لطمه بزنند جلوگیری می‌کند.

کمپیون لاغراندام، بور و عینکی است و اصلاً به ظاهرش نمی‌آید که فردی باهوش و کارآمد باشد. او در آپارتمانی بالای یک پاسگاه پلیس در شمارهٔ 17A خیابان باتل در پیکادلی لندن زندگی می‌کند.

دربارهٔ وجه تسمیه نام کمپیون گفته‌اند که این نام یا صورت انگلیسی کلمهٔ فرانسوی champion به معنی قهرمان است و یا از اسم یکی از شهدای ژزوئیت یعنی قدیس ادموند کمپیون گرفته شده. نامی که برای مدرسهٔ کمپیون انتخاب شده (سنت ایگناسیوس) احتمال شق دوم را تقویت می‌کند چرا که ایگناسیوس نام کوچک اسقف لویولا است که فرقهٔ ژزوئیت‌ها را بنا نهاده است. کمپیون در جریان تعقیب پرونده‌ها از اسامی مستعاری نظیر ارلاندو (Orlando)، مورنینگتون داد (Mornington Dodd) و کریستوفر توالوتریز (Christopher Twelvetrees) استفاده می‌کند و در چند داستان اشاره می‌شود که کمپیون خود نیز یک نام مستعار است.

کمپیون که سه دهه پابه‌پای نویسنده‌اش زندگی کرده بود برای آخرین بار در داستان محمولهٔ عقاب‌ها (A Cargo of Eagles) ظاهر شد. این رمان که با مرگ مارجری در سال ۱۹۶۶ ناتمام مانده بود توسط همسرش تکمیل شد و در ۱۹۶۸ به چاپ رسید. مارجری آلینگهام در سی‌ام ژوئن سال ۱۹۶۶ به علت بیماری سرطان سینه در بیمارستانی در کلچستر انگلستان از دنیا رفت.

آلینگهام پس از آگاتا کریستی و دوروتی سایرس سومین بانوی پلیسی‌نویس انگلیسی است که نام خود را در تالار افتخارات ادبیات معمایی ثبت کرده است. آگاتا کریستی، ملکهٔ جنایی‌نویسان، در مصاحبه‌ای از وی تجلیل کرده و گفته است «مارجری آلینگهام در میان تمام پلیسی‌نویس‌های دوران ما فانوسی پرفروغ است.»

بسیاری از منتقدان معتقدند چون در کتاب‌های آگاتا کریستی همهٔ تلاش نویسنده بر طرح معمایی بدیع، پیچیده و دور از ذهن ولی منطقی متمرکز شده، خواننده پس از یک بار مطالعه کتاب و حل معما دیگر به خواندن مجدد آن علاقه‌ای نشان نخواهد داد اما در مورد کتاب‌های دوروتی سایرس و مارجری آلینگهام چنین نیست چرا که نویسنده چنان با قدرت به فضاسازی و خلق شخصیت پرداخته که خواندن چندبارهٔ این آثار حتی با وجود اطلاع از فرجام قهرمانان داستان لذت‌بخش است. در واقع آثار دو نویسندهٔ اخیر ملودرام‌های موفقی هستند که در لابه‌لای داستان اصلی آنها طرحی از داستان پلیسی کلاسیک نیز وجود دارد.

کریستی و سایرس تنها در پی پاسخ به یک سؤال هستند: «چگونه؟» و این اصل کلی و جدایی‌ناپذیر داستان‌های پلیسی کلاسیک است که «معما» در هستهٔ اصلی داستان جای دارد حال آنکه آلینگهام برخلاف آن دو، تمام تلاش خود را معطوف پاسخ به یک سؤال می‌کند: «چرا؟» توجه به «انگیزه» به‌عنوان هستهٔ اصلی داستان پلیسی از عواملی بود که باعث شکوفایی این ژانر شد و امکان بهره‌گیری از عناصر روایی ملودرام را برای این گونهٔ ادبی فراهم ساخت. از معروف‌ترین نویسندگانی که «انگیزه» هستهٔ اصلی داستان‌های‌شان است می‌توان ژرژ سیمنون را نام برد که آثارش به‌واسطهٔ برخورداری تام و تمام از این خصوصیت، در زمرهٔ بهترین رمان‌های روانشناسانهٔ قرن بیستم قرار می‌گیرند.

لرد پیتر ویمزی، کارآگاه آثار دوروتی سایرس، اشراف‌زاده‌ای مردم‌گریز است که عادات عجیب و اخلاق منحصربه‌فردش او را تا حد زیادی به شرلوک هلمز شبیه ساخته است حال آنکه کمپیون با وجود حضور در محافل اشرافی لندن با مردم عادی نیز در ارتباط است و خود را تافتهٔ جدابافته نمی‌داند. کمپیون در نخستین داستان‌های مارجری بسیار شبیه لرد پیتر ویمزی است اما در آثار متأخر آلینگهام این شباهت رنگ می‌بازد و شخصیت منحصربه‌فرد کمپیون با وضوح بیشتری نمایان می‌گردد.

کمپیون در محلات مختلف لندن به گشت و گذار می‌پردازد و چشم و گوشش را باز نگه می‌دارد. توصیف مناظر، افراد و موقعیت‌ها از دید کمپیون با چنان دقت و در عین حال نگاه طنزآمیزی صورت می‌گیرد که برخی از تحلیل‌گران، آلینگهام را از این نظر پیرو چارلز دیکنز می‌دانند. مارجری در لندن زندگی می‌کرد ولی بخشی از سال را در منطقهٔ روستایی ساسکس می‌گذراند، از این‌رو توصیف وی از هر دو ناحیه دقیق و منطبق با واقعیت است. آلبرت کمپیون نیز نظیر خالقش در ایست آنگلیا و لندن به زندگی و تحقیق می‌پردازد.

مارجری آلینگهام نیز همانند دوروتی سایرس نثر پیچیده‌ای دارد و در متن آثارش از کلمات مهجور، تشبیهات دور از ذهن و صنایع ادبی استفاده می‌کند حال آنکه آگاتا کریستی با جملات کوتاه و بسیار ساده می‌نویسد. شاید یکی از دلایل استقبال از داستان‌های کریستی همین موضوع باشد چرا که همهٔ خوانندگان می‌توانند ظرائف متن را درک کنند و در لذت کشف معمای داستان سهیم شوند.

آثار آلینگهام در واقع تلاشی هستند برای تلفیق عناصر جدانشدنی رمان پلیسی با مؤلفه‌های ادبیات کلاسیک انگلیسی به‌نحوی که هریک جایگاه خود را در رمان حفظ کنند. به همین دلیل است که آثار وی صرف‌نظر از طرح جالب و معمای پیچیده، از ارزش ادبی نیز برخوردارند.

تا جایی که نگارنده اطلاع دارد این کتاب نخستین اثری است که از آلینگهام به فارسی ترجمه می‌شود. طرح بدیع و فضاسازی استادانه، این اثر را به داستانی جذاب مبدل ساخته که به اعتقاد مترجم در میان آثار مارجری آلینگهام از بهترین‌هاست.

دکتر رامین آذربهرام ـ مرداد ۸۹


کتاب پرونده‌ی پیترز نوشته مارجری آلینگهام

پرونده‌ی پیترز (ماجراهای کارآگاه کمپیون)
نویسنده : مارجری آلینگهام
مترجم : رامین آذربهرام
ناشر: انتشارات مروارید
تعداد صفحات : ۱۵۰ صفحه


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

معماری‌هایی که واقعا شایسته تحسین هستند و ستایش هنری ما را برمی‌انگیزند

تناسب اجزا، انحناها، هماهنگی با فرهنگ و شرایط اقلیمی، عظمت، رنگ‌ها یا نشانه‌های قدمتی که ما را به خلسه‌های پر از تخیل می‌برند، هر کدام از اینها ممکن است یک عمارت را شاخص و برجسته کنند.در این پست بناهایی را با هم مرور می‌کنیم که هر یک از…

خاطره‌بازی‌ با هم‌خوابگاهی‌ها و هم‌خانه‌های کثیف زمان دانشجویی!

الان را نمی‌دانم، اما داشتیم هم‌خوابگاه‌هایی و هم‌اتاقی‌هایی که نظم و بهداشت برایشان اولویت نبود. شاید یک جور لج و لجبازی برای نامرتب بودن و نشان دادن بی‌حالی و غم فلسفی هم در کار بود.ظرف‌های نشسته که دست کم مواد غذایی داخلشان تخلیه…

اگر گوشی‌های موبایل، دهه‌ها زودتر اختراع می‌شدند

در دوره‌ای پس از همگانی شدن استفاده از گوشی‌های موبایل، تنوع ظاهری آنها بسیار زیاد بود و هیچ گوشی‌ای شبیه گوشی دیگر نبود. اما الان شکل همه گوشی‌ها تقریبا یکی شده است.ما خیلی منتظر گوشی‌های تاشو یا رول‌شونده ماندیم تا این یکنواختی را به…

۲۵ صدای نوستالژیک فناورانه قدیمی که کودکان امروزی به صورت معمول هرگز نمی‌شنوند!

یک ستاره سینمای کلاسیک را در نظر بگیرید مثلا همفری بوگارت را. تلفن را با یک دست در دست می‌گیرد، سیگاری به لب دارد و بعد با افه خاصی شماره‌گیر را می‌چرخاند و با صدای بم مردانه‌اش می‌گوید که نلفنچی فلانجا را برایم بگیر!چنین منظره‌ای دیگر…

کارخانه متروکی در پرتغال با ماشین‌های کلاسیک قدیمی در آن کشف شد و سوژه عکاسی شد

متروک بودن هم زیبایی خاص خودش را دارد. خانه و هتل و امارت متروک انگار یک تونل زمان است. یک موزه خاک گرفته دست نخورده.اما این بار کارخانه‌ای با ده‌ها ماشین کلاسیک رها شده در پرتغال با کوشش عکاسان سوژه شده.«داخل این ساختمان صنعتی دو…

روجلدهای قدیمی مجله‌های کیهان بچه‌ها

کیهان بچه‌ها مجله‌ای بود که در دوران کودکی می‌خریدیم. برای من کیهان بچه‌ها بوی نان می‌دهد! چون پدرم همیشه بعد از رفتن نانوایی؛ نان‌ها را لای مجله می‌گذاشت و وقتی به خانه می‌آمد من دوان دوان می‌رفتم و مجله را از او می‌گرفتم.منابع…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.