آمار و ارقامی که تأییدکننده احتمال تبدیل چین به یک ابرقدرت علمی واقعی است
در برخی از برهههای تاریخی شاهد بودهایم که اقتصاد یک کشور به صورت حبابی رشد کرده و بعد این رشد کند و حتی متوقف شده است.
اقتصاد شوروی میتواند یکی از این مثالها باشد. کشوری که زمانی اقتصاددانها تصور میکردند تا نیمه دهه 1990 میلادی، حتی از آمریکا هم پیشی بگیرد. اما عملا در دهه 1970 میلادی، رشد اقتصادی این کشور کند و سپس متوقف شد و بعد همه میدانیم که در دهه 90 سقوط کرد.
چرا چنین شد؟
از زوایایی مختلف میتوان صحبت کرد. اما شاید شالوده این سخنها این باشد که یک اقتصاد دولتی متمرکز، در تضاد با سنگبنای نوآوریهای بنیادی در عرصه صنعت و علم است. شوروی صنعتینشده خواست به ناگاه از حالت فئودالی به صنعتی برسد. اقتصاد دولتی و دستوری تا مدتها با سرازیر کردن منابع نهفته این کشور به بخش صنعت؛ یک رشد شتابزده را باعث شد. حتی در برخی از زمینههای دانش مثل فضانوردی و صنایع نظامی؛ شوروی قطعا کشور پیشرفتهای بود. اما وقتی به عرضه محصولات مصرفی و رقابت با سایر تولیدکنندهها میرسیدیم، شوروی واقعا حرف زیادی برای گفتن نداشت. محصولات روسی در آن زمان به زمخت بودن معروف بودند …
بگذریم … من که نمیخواستم در مورد شوروی زیاد صحبت کنم!
اما به تازگی هیئت ملی دانش و بنیاد ملی علوم آمریکا، اعداد و ارقام جالبی منتشر کرده که اشارهای به شرایط چین در میان این آمار میتواند جالب باشد:
-چین حالا دومین کشور دنیا از نظر میزان هزینه برای تحقیق و توسعه است! در واقع 21 درصد از کل هزینه 2 تریلیون دلاری که در سال 2015 صرف تحقیق و توسعه شد را چین هزینه کرده بود! آمریکا در مقابل، 26 درصد کل هزینه تحقیق و توسعه دنیا را دارد.
شتاب تخصیص بودجه در این بخش در چین واقعا مبهوت کننده است. بین سالهای 2000 تا 2015، بودجه چین در این بخش سالانه 18 درصد بیشتر شده است که 4 برابر شتاب آمریکا است.
-مطلب جالب توجه دیگر انبوه مقالههای علمی ارائه شده توسط تیمهای پژوهشی چین به خصوص در بخشهای مهندسی است. البته توجه داشته باشید که هنوز مقالههای آمریکایی بنیادیتر هستند و تعداد ارجاعات بسیار بیشتر به مقالات امریکا، مؤید این مطلب است.
-نکته جالب بعدی تعداد فارغالتحصیلهای فنی چین است. بین سالهای 2000 تا 2014 تعداد فارغالتحصیلها در چین از 359 هزار نفر به 1.65 میلیون نفر رسیده است. در صورتی که در آمریکا تعداد این عده، از 483 هزار نفر به 742 هزار نفر رسیده است.
همه اینها میتوانند پیشبینیکننده شروع مسیر تبدیل چین به ابرقدرت علمی باشند. الان البته هنوز چین فاصله زیادی برای رسیدن به این مرحله دارد. تعداد پتنتهای بسیار کمتر ثبتشده توسط چینیها و اینکه چینیها هنوز در دامنههای قلههای مایه فخر آمریکا مثل صنایع روباتیک؛ زیستفناوری و رایانش هستند؛ نشاندهنده این مطلب است.
آمریکا هنوز میتواند با تمرکز روی صنایع بنیادی و فناوریهای سطح بالا این فاصله را حفظ کند. اما تلاش چینیها هم بسیار قابل توجه است. ضمن اینکه چینیها با پیشرفت در صنایع مربوط به ماهواره؛ موشک و حتی جنگهای سایبری و هوش مصنوعی؛ زنگ خطر تغییر در موازنه راهبردی و حتی تهدید یک جنگ محتمال را به صدا درآوردهاند.
در مطلبی در باره چین خوندم که سالی 10 میلیارد دلار فقط صرف فرهنگ سازی و ترویج فرهنگ و زبان چینی در کل دنیا می کنه…
{به نقل از سخنرانی دکتر سریع القلم}
راستی اون پاراگراف ذکر شده درخصوص شوروی، اقتباسی از کتاب چرا ملتها شکست میخورند نبود؟
سپاس از مطالب متنوع ارسالی
آفرین به شما که کتابخوان هستید.