جاودانگی ذهنی، رؤیایی دلخواه یا کریه – پیشنهاد سریال Altered Carbon
از وجود سریال تازهای به نام Altered Carbon به صورت اتفاقی از طریق توییتهای یکی از دوستانم آگاه شدم.
این سریال اقتباسی است از کتابی به همین نام نوشته ریچارد کی مورگان که در سال 2002 منتشر شده است. فصل اول این سریال در فوریه سال میلادی جاری از نتفلیکس در 10 قسمت، پخش شد.
سریال گرچه جزو سریالهای خیلی خوب از دید من نمیتواند قرار بگیرد، اما سرگرمکننده و خوشساخت است و مهمتر از آن ایدهای را دراماتیزه میکند.
این ایده، همان اندیشه جاودانگی ذهنی نوع بشر است. یعنی از آنجایی که عجالتا جاودانه کردن تن آدمی ممکن نیست، بیاییم و کل اندیشه یک انسان را در وسایل رایانشی آپلود کنیم. مگر انسان مترادف به اندیشهاش نیست.
داستان سریال در 350 سال بعد میگذرد. در سال 2384، فناوری جاودانگی ذهنی به صورت انتقال اطلاعات ذهن به یک دیسک و نصب آن روی مهره گردن، ممکن شده و به علاوه میتوان به سادگی دیسک اطلاعاتی هر شخصی را به کالبدهای دلخواه منتقل کرد.
دیسک ذهنی یک مجرم بعد از مدتها بیرون آورده میشود و به پیکری دیگر منتقل میشود و بعد دو راه پیش پای او گذاشته میشود: برگشتن به حالت محکومیت دائمی قبلی یا پذیرفتن ماموریتی خطیر که پیدا کردن قاتل یک میلیاردر باشد…
نقش اول این سریال را جوئل کینامن بازی میکند که پیشتر او را در سریالهای The Killing و House of Cards هم دیده بودیم.
در کنار ماجراهای هیجانانگیز سریال، سریال به صورت حاشیهای سؤالاتی در مورد دردسرهای جاودانگی به این صورت مطرح میکند:
-آیا زاده شدن دوباره، در کالبدی دیگر اخلاقی است؟
-این نوع جاودانگی که مسلما هزینههای خاص خود را دارد، باعث ایجاد شکاف بین فقیر و غنی به صورتی جدید میشود.
-حفظ این نوع جاودانگی، خیلی فناورانه میشود و باید به فضاهای ابری پیشرفته و امکان همسان کردن بیدرنگ اطلاعات بین شخص و این فضاهای ابری فکر کرد.
سریال خیلی خوش ساختیه ، جلوه های ویژه خیلی خوبه ، فضای سریال جالبه ، موضوع فیلم در ابتدا جالبه ، بازیگرایی که انتخاب شدن خوبن ، اما تو همون اپیزود اول متوجه میشین که چقدر فیلمنامه ضعیفه و کاراکتر ها چقدر بچگانه بازی میکنن ، در کل موضوع به این خوبی رو چقدر سطحی و بچگانه درست کردن ، کاراکترا هیچ عمقی ندارن ، خیلی راحت میشه جاشون رو با هر کاراکتر دیگه ای عوض کرد و سریال به مشکل نخوره ، خط داستانیه سریال جوری پیش میره که کمترین علاقه ای به مشکلاتی که برای کاراکترها پیش میاد تو آدم ایجاد نمیکنه و … ، به عنوان کسی که این فضای فیلم و بازیگرا رو دوست دارم سریال رو تا آخر دیدم اما واقعا سریال ضعیفی بود .
سریال بسیار زیبایی هست. محور داستان تنها جاودانگی ذهنی نیست. قدرت ذهن انسان رو نشان میدهد که چقدر می تواند قوی یا ضعیف باشد. این موضوع را در قالب تکنولوژی آینده نشان داده که در آینده ذهن جاودانه تر از بدن خواهد بود و بدن انسان عاریتی خواهد بود. چالش های عمر زیاد ذهنی رو هم نشون میده. مثال: ذهن انسان ممکنه نتونه خطاهای خودشو پاک کنه و دنبال راهی برای پاک کردن خطاها بگرده
بر خلاف نظر کابر پیشین، بازیگران خوب بازی می کنند و فیلمنامه زیبا هست. جای کاراکترها نمیشه عوض کرد با بازیگرهای دیگه.