قوز قرینه یا کراتوکونوس چیست و راههای تشخیص و درمان آن کدامند؟
قبل از توضیح درباره بیماری قوز قرینه، خلاصهای از آناتومی و عملکرد چشم ذکر میشود:
– چشم، عضوی ارزشمند است که حس بینایی را به انسان و حیوانات ارزانی میدارد و حس بینایی، بیش از چهار حس دیگر، یعنی شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه باعث برقراری ارتباط با محیط اطراف و فراگیری مطالب گوناگون میشود.
– امواج نور، ابتدا از جسم مورد مشاهده، از طریق قرنیه cornea یعنی برآمدگی گنبدی شکل واقع در جلوی چشم، وارد چشم میشوند و سپس از مردمک – pupil) که منفذی حلقوی واقع در مرکز قسمت رنگی چشم – عنبیه) است عبور میکنند. نوسان در شدت نوری که به چشم میرسد، اندازه مردمک را تغییر میدهد یعنی چنان چه شدت نور زیاد باشد، مردمک، منقبض – تنگ) و چنان چه کم باشد، مردمک، متسع – گشاد) میشود. امواج نور، ابتدا به وسیله قرنیه و سپس به وسیله عدسی کریستالی – شفاف و متبلور) چشم، خمیده – همگرا؛ نزدیک به یکدیگر) میشوند و یکدیگر را در نقطهای واقع در سطح پشتی عدسی، موسوم به نقطه گرهی – ; nodal point N قطع میکنند.
عدسی چشم در پشت عنبیه و مردمک واقع است. در نقطه گرهی، تصویر وارونه میشود. سپس امواج نور به مسیر خود ادامه میدهند و از مایع زجاجیه vitreous humor عبور میکنند.
زجاجیه، ژله شفافی است که حدود ۸۰٪ از حجم چشم را به خود اختصاص میدهد. سپس امواج نور بر ناحیهای واقع در پشت زجاجیه، موسوم به شبکیه retina) ) متمرکز میشوند. قسمت کوچک مرکز شبکیه، لکه زرد macula نام دارد که از بهترین دید نسبت به سایر نقاط شبکیه برخوردار است.
- نقطه کور blind spot به فاصلهای طبیعی در میدان دید – میدان بینایی visual field گفته میشود که در هنگام متمرکز شدن تصویر بر روی فضایی واقع در شبکیه که به وسیله صفحه – دیسک) بینایی – optic disc اشغال شده است به وجود میآید. البته باید دانست که در ضایعات شبکیه یا مسیر بینایی و یا در خونریزی، یا در التهاب مشیمیه – کوروییدیت، فاصلهای غیرطبیعی به وجود میآید که به این فاصله نیز نقطه کور گفته میشود و این فاصله اغلب به شکل جرقهها یا نقاط نورانی درک میشود.
- شبکیه، معادل فیلم داخل دوربین است که فوتونهای ظریف نور را ثبت میکند. تکانهها – تحریک) های نوری به سیگنالها – پیامها) ی الکتریکی تبدیل میشوند و سپس از راه عصب بینایی – optic nerve در مسیر بینایی – visual pathway به قشر پسسری – occipital cortex مغز میروند. در اینجا، پیامها – سیگنالها) ی الکتریکی، تفسیر، یعنی به صورت یک تصویر قابل رویت، «دیده» میشوند.
نکته: در واقع، ما به وسیله چشمهای خود نمیبینیم، بلکه این «مغز» است که میبیند و چشمها در حقیقت، نقطه آغاز فرآیند بینایی به شمار میآیند.
– بخشهای مختلف چشم به بیان ساده عبارتند از:
قرنیه cornea که یک ششم خارجی چشم را تشکیل میدهد و پرقدرتترین ساختار متمرکزکننده نورهای ورودی به چشم است. لایه نازکی از اشک، سطح بیرونی قرنیه را میپوشاند.
صلبیه sclera که در ادامه قرنیه و دور آن قرار میگیرد و قسمت سفید رنگ و کدر چشم است و پنج ششم پشتی لایه خارجی چشم را میسازد و عضلات خارجی چشم به آن متصل میشوند.
ملتحمه conjunctive، غشای مخاطی مفروش کننده سطوح داخلی پلکها و بخش پیشین – قدامی) صلبیه چشم است و از دو بخش پلکی و چشمی تشکیل میشود.
عنیبه iris صفحه رنگی و مدوری است که در زلالیه – aqueus hunwr) بین قرنیه و عدسی چشم آویزان شده و مردمک را محصور میکند. قسمت محیطی عنبیه، در امتداد جسم مژگانی ciliary body قرار دارد،
عنبیه، فضای بین عدسی و قرنیه را به دو قسمت موسوم به اتاقک قدامی – اتاقک پیشین) و اتاقک خلفی – اتاقک پشتی) تقسیم میکند. عضله غیرارادی عنبیه از رشتههای حلقوی و شعاعی تشکیل شده است.
سلولهای رنگدانهای پر رنگ واقع در بافت شفاف عنبیه، در افراد مختلف به صورتهای متفاوت مرتب میشوند و در نتیجه، رنگ عنبیه چشم افراد با یکدیگر تفاوت دارد.
نکته
رنگ، بافت و الگوی عنبیه هر شخص، مانند اثر انگشت او منحصر به فرد است.
مردمک – pupil در قسمت میانی عنبیه طبیعی قرار دارد. عنبیه، مانند شاتر دوربین عمل میکند و مردمک معمولاً به شکل سوراخ گردی است که نقش دریچه دیافراگم دوربین را دارد یعنی مقدار نوری را که از شبکیه عبور میکند تنظیم مینماید.
یووهآ – uvea غشای میانی عروقی و رنگدانهای چشم را تشکیل میدهد و جلوییترین بخش آن، عنبیه است. یووهآ از عنبیه، جسم مژگانی و مشیمیه – کورویید) تشکیل میشود. جسم مژگانی، بخش ضخیم شده یووهآ است که عنبیه را به بخش جلوبی مشیمیه متصل میکند و عضله مژگانی در آن قرار دارد. عضله مژگانی، شکل عدسی چشم را کنترل میکند.
مشیمیه – choroid لایهای نازک و بسیار پر عروق واقع در بین شبکیه و صلبیه است.
عدسی متبلور – crystalline len، عضوی شفاف است که بلافاصله در پشت عنبیه قرار گرفته و از رشتههایی تشکیل شده که از سلولهای اپیتلیال تولیدکننده هورمون مشتق میشوند. عدسی، نورهای وارد شده از طریق مردمک را میشکند تا در نتیجه، تصاویر بر روی شبکیه چشم متمرکز شوند.
زجاجیه – vitreous humor مادهای شفاف و نیمه ژلاتینی است که در غشایی نازک قرار دارد و حفره پشت عدسی چشم را پر میکند و نور پس از ورود به عدسی از طریق آن به شبکیه میرسد.
شبکیه – retina; retin داخلیترین لایه چشم به شمار میآید و میتوان آن را با فیلم داخل دوربین مقایسه نمود.
شبکیه از بافتهای عصبی بسیاری تشکیل شده است که ورود نور به داخل چشم را حس میکنند. این سیستم پیچیده عصبی، تکانهها را از طریق عصب بینایی optic nerve به مغز میرساند تا در آنجا به تصاویر قابل رویت ترجمه و تفسیر شوند.
شبکیه از ۱۰ لایه تشکیل میشود که از جمله آنها باید از لایه گیرندههای نور – قطعات خارجی و داخلی گیرندههای مخروطها و استوانهها) نام برد.
استوانههای شبکیه retinal rods قطعاتی استوانه و کاملاً تخصص یافته از سلولهای بینایی و حاوی رودوپسین هستند. استوانههای شبکیه، وظیفه تشخیص حرکت، شکلها و دید در شب را بر عهده دارند.
مخروطهای شبکیه – retinal conts قطعات بیرونی مخروطی بسیار تخصص یافته سلولهای بینایی، حاوی یدوپسین – iolopsin) هستند و برای دید رنگی اهمیت دارند.
لکه زرد – nacula lutea که به اختصار ماکولا – macula نامیده میشود. منطقهای کوچک و رنگدانهدار است که به طور جدا و یا با رنگی متفاوت از بافت اطراف، به شکل نقطه زرد رنگی در مرکز بینایی شبکیه و در فاصله ۲ میلیمتری عصب بینایی قرار دارد و دارای یک فرورفتگی است و رگ خونی در آن یافت نمیشود. حفره مرکزی – fovea Centralis) واقع در ماکولا، فقط دارای
مخروطهای شبکیهای است و دید مرکزی با حدّت – تیزی) بالا، هنگامی روی میدهد که تصویر به طور مستقیم بر حفره مزبور متمرکز شود.
زلالیه – aqueous humor مایعی شفاف است که بخش پیشین چشم یعنی فضای بین قرنیه و عدسی را اشغال میکند و وظیفه آن تغذیه و عدسی و سلولهای اپیتلیال است
کانال اِشِلم – canal of schlemm سیاهرگ ظریفی واقع در زاویه اتاقک قدامی چشم است که زلالیه را تخلیه و به داخل گردش خون هدایت میکند.
عضلات خارجی چشم – stratoculair muscles به ۶ عضله ارادی حرکت دهنده کره چشم گفته میشود که نسبتاً کوچک، قوی و کارآمد هستند و حرکات چشم در زوایای مختلف را بر عهده دارند.
– قوز قرنیه – کراتوکونوس؛keratoconus عبارت است از نازک شدن غیرطبیعی و پیشرونده دو طرفه و غیرقرینه قسمت مرکزی قرنیه که موجب برآمده شدن تدریجی آن به سمت بیرون و مخروطی شدن آن میشود.
– معمولاً قوز قرنیه بین ۱۰ تا ۳۰ سالگی شیوع بیشتری نسبت به بقیه سنین دارد. ممکن است رشد بیماری ناگهانی یا تدریجی باشد.
– بیماری در مرحله نهفته، علامت بالینی آشکاری ندارد و فقط نمره عینک بیمار به طور مکرر تغییر میکند که این تغییر به شکل نزدیکبینی و آستیگماتیسم منظم یا نامنظم متوسط تا شدید بروز مینماید. کاهش وضوح دید وجود دارد.
– معمولاً بیماری دو طرفه و گاهی یک طرفه یا دوطرفه و کاملا غیر یکسان است. ممکن است هاله بینی و حساسیت به نور موجود باشد.
توجه
چنانچه کاهش دید چشمان شما با عینک به سختی اصلاح میشود ممکن است مبتلا به قوز قرنیه باشید.
– نقش اختلالات ارثی در بیماری قوز قرنیه مشخص نشده است و تنها در ۷% بیماران سابقه خانوادگی قور قرنیه وجود دارد
– احتمال دارد آسیبهای ناشی از لنز تماسی به دنبال چند سال استفاده، یا مالش مکرر چشم به دنبال بیماریهای آلرژیک چشمی در ایجاد این بیماری نقش داشته باشد. در بعضی بیماریهای چشمی – مثل رتینیت پیگمنتوزا) و بیماری های سیستمیک – مثل سندرم داون) هم ممکن است قوز قرنیه ایجاد شود.
درمانهای مرسوم
– پس از تشخیص بیماری به وسیله چشمپزشکی که در مراحل اولیه، با استفاده از کراتومتری و توپوگرافی – تعیین نقشه قرنیه)، پاکسی متری – تعیین ضخامت قرنیه) و در مراحل پیشرفته یا متوسط به وسیله دستگاهی به نام اسلیت لامپ صورت میگیرد، ابتدا دید بیمار با عینک، اصلاح میشود ولی در صورتی که آستیگماتیسم و نزدیک بینی بدتر شود ممکن است استفاده از لنزهای تماسی ضرورت پیدا کند. درمان بعدی، استفاده از لنزهای سخت دارای قابلیت نفوذ گاز است.
– چنانچه لنز تماسی، بیاثر و یا غیرقابل تحمل باشد از عمل جراحی پیوند قرنیه استفاده میشود. انجام اعمال جراحی اصلاح عیوب انکساری مانند لیزیک – LASIK) و لیزر به دلیل نازکی پیشرونده قرنیه ممکن نیست.
– در ۱۰ تا ۲۰ درصد مبتلایان، سرانجام قرنیه دچار بافت جوشگاهی – اِسکار) زیاد میشود و قادر به تحمل لنز تماسی نخواهد بود و در این موارد باید از پیوند قرنیه استفاده کرد.
– درمان قوز قرنیه تا چه حد موفقیت آمیز است؟
– از سالها قبل، عمل پیوند قرنیه در این بیماری با موفقیت حدود %۹۵ همراه بوده است ولی فقط حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد بیماران به این عمل نیاز دارند. پس از عمل پیوند قرنیه، ۶۰% بیماران برای اصلاح دید به لنز تماسی نیاز پیدا میکنند و عود قوز قرنیه پس از پیوند به ندرت روی میدهد. امروزه اعمال جراحی دیگر مانند اپیکراتوپلاستی، قرار دادن حلقه در داخل قرنیه، قرار دادن لنز داخل چشمی و درآوردن عدسی چشم بیمار و کاشت عدسی داخل چشمی در حال افزایش است.