پروژه «کتابخانه آینده»: ۱۰۰ کتاب محرمانه چاپ نشده از نویسندگان معروف برای ۱۰۰ سال آینده
یک آرزو و حس و حال مشترک شاید به بسیاری از آدمها از طیفهای مختلف رسوخ کرده باشد. فرقی نمیکند که شخص یک سیاستمدار بوده باشد یا یک نویسنده بزرگ، یک روزنامهنگار باشد یا یک بلاگر یا اصلا یک آدم عادی.
در هر صورت در زندگی لحظاتی هست که ما تصور میکنیم حرفهایی داریم که «اکنون»، زمان مناسب برای گفتنشان نیست. این اندیشهها و سخنها ممکن است ساختارشکن باشند، در تضاد با باورهای اکثر مردم باشند یا رازهایی از زندگی شخص را در خود پنهان کرده باشند.
در هر صورت انتشار آنها در «اکنون» میتواند به صلاح نباشد، ممکن است صاحب قلم را با عواقب شدید مواجه کنند یا اصلا درک نشوند.
گاهی هم پیش میآید که ما به سادگی میخواهیم چکیدهای از حس و حال اکنون خود یا دعای خیر و آرزوی نیکمان را برای نسلهای بعد باقی بگذاریم.
اما واقعا آیا راهی هست که ما بتوانیم به صورت ایمنی نوشتههای خود را به رؤیت نسلها بعد برسانیم. مثلا من بلاگر خیلی دوست داریم که همین وبلاگ «یک پزشک»، یک قرن بعد هم باشد. اما نوع تعاملات مجازی ما در یک قرن بعد مگر به همین صورت میماند؟! چه کسی میخواهد از وبلاگ حفاظت کند و با کدام راهکاری فناورانه پستهایم را برای انتشار در آینده حفظ کنم؟!
امروز خبری خواندم که ذهنم را خیلی به خود مشغول کرده است و دقیقا در همین راستا است:
پروژه «کتابخانه آینده» یکی از همین ایدههای آیندهنگرانه اما در دنیای ادبیات و کتاب است. «کتابخانه آینده» میتواند محرمانهترین و مرموزترین کتابخانه جهان باشد چون کتابهایی دارد که هیچگاه منتشر نشدند و هیچکس جز نویسنده کتاب از متنشان خبردار نیست!
در طول تاریخ نویسندگان بزرگی مانند دیوید سالینجر، فرانس کافکا، ارنست همینگوی و دیگران کتابها و داستانهایی نوشتند ولی به هر دلیلی تمایل به انتشار آن نداشتند. برخی از این نویسندهها ترجیح دادند دستنوشتهها را بسوزانند یا یک جوری از بین ببرند.
برخی دیگر آنها را به کتابخانه یا شخصی سپرده و درخواست کردند هیچگاه منتشر نشود. برخی هم دستنوشتهها را پنهان کردند و تاریخ از خواندنشان محروم شد.
شاید بتوان گفت هر نویسنده و شاعری کتابی محرمانه دارد که نمیخواهد منتشر شود یا فعلا و در زمان حیاتاش منتشر نشود. پروژه «کتابخانه آینده» دقیقا برای نگهداری این کتابهای محرمانه کلید خورده و البته اهداف بزرگتری هم دارد: انتشار کتابهایی در آینده؛ برای نسلهای بعدی در یک قرن دیگر!
«کتابخانه آینده» در سال ۲۰۱۴ با ابتکار «کیتی پترسون» هنرمند اسکاتلندی راهاندازی شد. این کتابخانه، کتابهایی از نویسندگان و شاعران معروف جهان را دریافت میکند که جز نویسنده، فرد دیگری از متنشان اطلاعی ندارد.
قرار است این کتابهای محرمانه و منتشر نشده در ۱۰۰ سال آینده؛ دقیقا سال ۲۱۱۴ منتشر شوند. در این پروژه، برای تامین کاغذ انتشار این کتابها هم ایدهای ارایه شده است.
در همان سال ۲۰۱۴، در اطراف شهر اسلو، پایتخت نروژ ۱۰۰۰ اصله درخت کاج کاشته شده تا یک قرن بعد با چوبشان بتوان کاغذ چاپ این کتابها را تامین کرد.
تا کنون نویسندههای معروفی مانند مارگارت اتوود نویسنده سرشناس کانادایی، دیوید میچل از انگلیس و سیون شاعر و نویسنده ایسلندی کتابهای محرمانه خود را به «کتابخانه آینده» اهدا کردند.
برای مخاطب یک قرن بعد
در سال ۲۰۱۷، الیف شیف، نویسنده معروف ترکیهای و مولف رمان پرمخاطب «ملت عشق» یک کتاب محرمانه خود را به این کتابخانه سپرد و به تازگی هم هان گانک، نویسنده برنده بوکر برای کتاب «گیاهخوار»، موافقت کرد کتاب بعدی خود را تحویل «کتابخانه آینده» بدهد.
هان گانک میخواهد در ماه می سال آینده، دستنوشته کتاباش را طی مراسمی به این کتابخانه بدهد. در نهایت؛ قرار است «کتابخانه آینده» ۱۰۰ کتاب از نویسندگان معروف کشورهای مختلف را برای ۱۰۰ سال آینده نگهداری کند.
بزرگترین هدف و انگیزه این نویسندهها برای سپردن کتابهایی به «کتابخانه آینده»؛ نوشتن مطالبی برای مخاطبان آینده است. آنها دوست دارند برای بشر یک قرن آینده بنویسند و هنوز در بازار کتاب و ادبیات زنده و ماندگار بمانند.
این نویسندهها صد سال دیگر زنده نیستند ولی کتابشان و نوشتههایشان زنده و تازه خواهد بود و مردم را به خوانش افکارشان و داستانهایشان دعوت میکنند.
شاید اگر پروژه «کتابخانه آینده» صدها سال پیش آغاز شده بود؛ امروز میتوانستیم کتابهای جدیدی از نویسندگانی مانند ویکتور هوگو، الکساندر دوما، آنتوان دوسنتاگزوپری، فلانری او کانر، چارلز دیکنز و غیره را بخوانیم و کنکاشی در تاریخ، تفکر، جامعه و زمانه گذشته داشته باشیم.