پیشنهاد و معرفی فیلم: ارتقا (آپگرید – Upgrade)
· کارگردان: لی ونل
· تهیه کننده: جیسون بلوم
· بازیگران: لوگان مارشال گرین، بتی گابریل، هریسون گیلبرتسون، کریستوفر کیربی
· سال ساخت: 2018
· زمان فیلم: یک ساعت و 40 دقیقه
· امتیاز IMDB: 7.7
· سبک: علمی تخیلی، اکشن، دلهرهآور، ترسناک
از ابتدای تاریخ، رؤیای رویینتن شدن و داشتن قدرت فراانسانی ذهن بشر را همواره تسخیر کرده است. این رؤیاها را میتوان در شخصیتهای افسانهای باستانی نظیر آشیل در ایلیاد و اسفندیار در شاهنامه و دیگر افسانههای امروزی نظیر فیلمها و کمیکهای ابر قهرمانی دید.
Upgrade یا ارتقا نیز یکی از نمودهای جدید و البته تجاری همین افسانههاست که با تفکرات آخرالزمانی مبنی بر تسخیر بشریت توسط هوش مصنوعی که افرادی نظیر استیون هاوکینگ به طبل آن میکوبیدند ادغام شده است.
این فیلم در حقیقت با ایده فیلمهایی نظیر Ghost in shell، Lucy، Limitless و Robocop ساخته شده است که به دنبال ایجاد ابرانسان با ترکیب هوش مصنوعی است. البته در همین ابتدا باید اشاره کرد که ایدهبرداری از فیلمهای یاد شده به معنای آن نیست که ارتقا یک فیلم کپیبرداری شده از آثار تحسین شده علمی تخیلی است؛ با این حال این فیلم هیچ چیز جدیدی برای گفتن در دنیای فیلمهای علمی تخیلی ندارد. ارتقا به عنوان فیلم سرگرم کننده با تهمایه اکشن ارزش یک ساعت و 40 دقیقه از اوقات فراغت را برای سرگرم شدن دارد و دیدن آن به علاقهمندان فیلمهای تخیلی پیشنهاد میشود.
قهرمان داستان ارتقا، شخصیتی متضاد با دنیای علمی تخیلی فیلم دارد؛ او علاقهای به کامپیوترها، هوش مصنوعی و حتی رویینتن بودن ندارد.
در حقیقت گری از تکنولوژی هراس دارد، اما طی اتفاقات آتی مجبور به استفاده از ابزارهای مدرن و حتی همراهی ابدی با یک کامپیوتر مبتنی بر هوش مصنوعی به نام استم میشود. این تضاد را میتوان در همان صحنههای ابتدایی فیلم مشاهده کرد چراکه در این صحنه گری در گاراژی نشان داده میشود که هیچ اثری از کامپیوترهای مدرن و هوشمند نیست. او در خلوت خود، ذهنش را با ابزارهای الکتریکی و مکانیکی نسبتاً قدیمی سرگرم میکند. این مسئله نشان میدهد که فیلم از همان ابتدا با ایدهبرداری از فیلمهای ابرقهرمانی کمیک- هالیوودی ساخته و توسعه داده شده است. اما لی ونل به عنوان کارگردان تلاش کرده تا شروع فیلم علمی تخیلی جدید خودش را از حوصله مخاطب خارج نکند و به سرعت دنیای آینده و مدرن را به تصویر بکشد؛ دنیایی که در آن اتومبیلها خودبه خود حرکت میکنند و دستیارهای دیجیتالی و صوتی تمام جنبههای زندگی بشر آینده را تسخیر کردهاند.
با این حال داستان ارتقا در زمینه دور شدن از کلیشهها نتوانسته زیاد موفق عمل کند همانند بسیاری از فیلمهای سرگرمکننده و به اصطلاح پاپ کورنی، در ابتدا یک زندگی ایدهآل از قهرمان داستان را به تصویر کشیده که به یکباره و در اواسط فیلم، طی اتفاقی ناگوار این آرمان شهر متلاشی شده و زندگی قهرمان داستان به یک جهنم واقعی تبدیل میشود. در قدم بعد فیلم، نحوه تبدیل یک انسان شکست خورده به یک ابرقهرمان رویینتن را نشان میدهد و پس از آن یکباره به سیم آخر میزند و فیلم سراسر از صحنههای هیجانانگیز و دلهرهآور میشود. از طرف دیگر ایدههای استفاده شده در ارتقا بیشتر از فیلمهای علمی تخیلی تحسین شده برداشت شده است؛ با این حال نمیتوان این فیلم را یک کپیبرداری سادهلوحانه از ایده دیگر کارگردانهای برتر سینمای علمی تخیلی در نظر گرفت. ارتقا فیلمی است که با دریافت ایده دیگران، داستان خودش از ایده سیاه تکنولوژی و اسارت بشریت روایت میکند و البته کارگردان برای دور شدن ار کلیشههای امروزی داستانهای علمی تخیلی زحمت زیادی نکشیده است.
ترکیب این رویدادها با دنیای سیاه تسخیر شده از رباتها و هوش مصنوعی باعث شده تا براحتی بتوان ارتقا را یک اپیزود 100 دقیقهای از سریال آینه سیاه دانست که در آن هوش مصنوعی کنترل تمام جنبههای زندگی انسان را در دست میگیرد و انسان توسط آنچه به دست خود ساخته اسیر و گرفتار میشود. در حقیقت از این دیدگاه میتوان ارتقا را یک فیلم بلند برای انتقاد از گسترش فناوریهای نوین کامپیوتری هم در نظر گرفت که در مورد دنیای آمیخته با هوش مصنوعی به مخاطب امروزی خود هشدار میدهد. از همین حیث میتوان گفت ارتقا نهتنها از فیلمهای ابر قهرمانی و اکشن، بلکه از سریالهای انتقادی نظیر آینه سیاه هم ایده گرفته است.
در بخشهای میانی فیلم و مدتی کوتاه پس از آشنایی گری و همسرش آشیا با رباتی به نام استم گروهی تبهکار به آنها حمله میکنند و پس از کشتن آشا، با گری درگیر میشوند و او در نتیجه این مبارزه فلج میشود. البته زمان زیادی طول نمیکشد که مرد یک میلیون دلاری فیلم لی ونل با فروختن روح خود به استم دوباره زندگی در ظاهر عادی خود را پیدا میکند. البته در مدت کوتاهی گری متوجه میشود که در ازای بازگرداندن سلامتی، استم نفس و روح او را تسخیر کرده و به صدای درونی او تبدیل شده و همیشه با او حرف میزند.
صدای درون گری باعث شده تا استم نمادی از نفس درونی انسانهای آینده باشد. داستان فیلم زمانی ترسناکتر میشود که به قابلیتهای امروزی هوش مصنوعی در زندگی روزمره انسانها توجه کنیم. در دنیای امروز شاهد آن هستیم که دستیارهای دیجیتالی که توسط شرکتهای بزرگی نظیر اپل، گوگل، آمازون و مایکروسافت توسعه پیدا کردهاند، از همین حالا بسیاری از کارهای انسانها را انجام میدهند. این دستگاهها میتوانند تلفن هوشمند یا کامپیوتر شما را کنترل کنند و بدتر از همه اینکه میتوانند کنترل تمامی تجهیزات یک خانه هوشمند را در اختیار بگیرند. تصور اینکه این دستیارهای هوشمند فقط برای یک لحظه اقدام به انجام هر آنچه دوست دارند کنند، ترسناک خواهد بود و استم به تصویر کشیده شده در فیلم ارتقا، میتواند نمادی از آینده این دستیارهای هوشمند باشند که امروزه جایگاه خود را در زندگی انسان باز کردهاند.
استم از همان ابتدا در کنار هوشیاری، روحیه انتقامجویی خشونتبار و بینهایت طلبی خود را به رخ گری و مخاطب فیلم میکشاند. تراشه مبتنی بر هوش مصنوعی به کار رفته در بدن شخصیت اول داستان، او را به یک نیمه خدای افسانههای یونان باستان یا یک ابرقهرمان سریالهای کمیکی تبدیل میکند که البته جنبه تاریک تواناییهای او در داستان بیش از جنبههای روشنش هست.
پس از این رویداد و در نیمه دوم، فیلم تا جایی که که میتواند به سیم آخر میزند و پشت سر هم صحنههای اکشن و دلهرهآور به مخاطب نشان داده میشود. صحنههای تعقیب گریز و صحنههای مبارزههای تنبهتن باعث میشود تا مخاطب حتی از پلک زدن خودداری کند تا هیچ صحنهای را از دست ندهد. باید به یاد داشت که ارتقا یک فیلم با بودجهای نسبتاً محدود بوده که البته در ساخت صحنههای اکشن پرهزینه بسیار خوب و موفق عمل کرده است. این مسئله باعث میشود تا با وجود اینکه ارتقا نظر مناسبی از منتقدان را به خود جلب نکرده اما در جلب توجه مخاطب خود بسیار موفق عمل کند. بسیاری از مخاطبان، ارتقا را فراتر از سطح انتظار برای یک فیلم اکشن و علمی- تخیلی با بودجه پنج میلیون دلاری معرفی کردهاند که میتواند بازار سینما را در حد توان خود و در مدتی محدود تحت تأثیر قرار دهد.
بودجه کم و خوش ساخت بودن باعث نشده که ارتقا عاری از هرنوع اشتباه باشد. داستان این فیلم در کشور آمریکا روایت میشود با این حال بخشی از آن در استرالیا فیلمبرداری شده که باعث وجود گافهای خندهداری شده است. برای مثال صحنه تعقیب و گریز گری و استم در مقابل خانم پلیس در استرالیا برداشت شده که در آن، بعضی تابلوهای راهنمایی و رانندگی به صورت برعکس قرار گرفتهاند. قوانین راهنمایی و رانندگی در استرالیا همانند انگلستان با دیگر کشورهای جهان متفاوت است و به همین دلیل فیلمبرداری در جادههای این کشور باعث شده تا تابلوهای راهنمایی و رانندگی بر خلاف نحوه حرکت اتومبیلها و آنچه در فیلم به تصویر کشیده شده باشد. این مسئله نشان از آن دارد که کارگردان و تیم سازنده ارتقا، به جزئیترین موارد داخل این فیلم توجه نکردهاند هرچند که برای کارگردان تازه کاری همچون لی ونل داشتن انتظار کمالگرایی کارگردانان پیشکسوت نظیر استنلی کوبریک منطقی نیست.
یکی دیگر از گافهای فیلم را شاید بنوان در اسارت خود خواسته گری به دست استم در نظر گرفت. گری در بخشی از فیلم سعی میکند تا جلوی استم را بگیرد و در مقابل اعمال شیطانی او بایستد. گری در یک دیالوگ فیلم میگوید: نمیتوانم جلویش را بگیرم! این در حالی است که استم در آن زمان هنوز هک نشده بود و اگر گری به او دستور میداد، استم از کار میافتاد و تمام کنترل بدن در اختیار گری قرار میگرفت. این اتفاق میتواند دو نشانه کاملاً متفاوت داشته باش؛ اول اینکه استم از همان ابتدا و پیش از هک شدن توان کنترل بدن گری را بدون اجازه او داشته و در تمام این مدت ظاهرسازی میکرده است و سناریوی دوم این است که گری به طور خود خواسته استم را غیر فعال نمیکند تا نویسنده و کارگردان فیلم بتواند ادامه داستان را بهراحتی روایت کند. اما باید دقت کرد که در پایان فیلم متوجه میشویم که از همان ابتدا استم کنترل همه چیز را در دست داشته و در حقیقت نیازی به هک شدن، نفوذ و حتی مخفی کردن خود از مؤسس شرکت سازندهاش نداشته است، به طور کل ادعایی که ابتدای فیلم مطرح شده، در انتهای فیلم به یکباره نقض میشود و مخاطب در این میان سردرگم باقی میماندو نمیتواند پاسخ پرسشی را دریافت کند که در ابتدا پرسیده شده. اسن مسئله به طور حتم یکی از اشتباههای نویسنده و کارگردان فیلم ارتقا به حساب میآید که بسیاری از مخاطبان، بهسادگی از آن گذر میکنند.
صحنههای خشن، دلهرهآور و ترسناک این فیلم نشان از آن دارد که کارگردان هیچ هراسی از کنار زدن مرزها ندارد در حقیقت همین صحنههای بیش از حد خشونتبار باعث شده تا ارتقا نهتنها یک فیلم علمی- تخیلی و اکشن، بلکه در دسنهبندی فیلمهای ترسناک هم قرار بگیرد، این کار از لی ونل که نویسندگی و تهیهکنندگی مجموعه فیلمهای اره را در کارنامه خود داشته بعید نیست و همین مسئله باعث شده تا او همچنان به تصویر کشیدن صحنههای خشونت بار مورد علاقه خود تا لحظات پایانی فیلم ارتقا هم ادامه دهد. در بخشی از فیلم و دقیقاً زمانی که گری وارد اتاق هکرها در ساختمانی متروکه میشود، عوسک معروف فیلم اره برای لحظهای نشان داده می 2 شودکه میتوان آنرا به عنوان نشانهای از قرار داشتن فیلم ارتقا در دنیای آینده مجموعه فیلمهای اره در نظر گرفت. همین یک صحنه نشان از آن دارد که فیلم ارتقا در حال به تصویر کشیدن آینده دنیای پس از قاتل ارهمویی است که این بار نه یک انسان، بلکه یک هوش مصنوعی زندگی بشر را به تاریکی و سیاهی کشانده است.
ترسناک بودن فیلم ارتقا فقط به صحنههای خشونتبار آن محدود نمیشود، بلکه ایده کنترل انسان و تسلط یک کامپیوتر که خود به دست بشر ساخته شده، به خودی خود یک داستان وحشتناک و دلهرهآور را به تصویر میکشد در این دنیا، حریم خصوصی هیچ معنایی ندارد و انسان به صحنههایی که نباید یا نمیخواهد به آنها توجه کند باید خیره شود. این داستان زمانی ترسناکتر میشود که هوش مصنوعی و ذهن کامپیوتری نهفته در بدن گری پس لز هک شدن، برای انجام کارهایی که دوست دارد، حتی دیگر اجازه هم نمیگیرد و به صورت خودسرانه هر کاری را که دوست دارد، انجام میدهد؛ به گونهای که انگار بدن گری به استم تعلق دارد.
در قسمتهای پایانی فیلم، استم با حبس کردن ذهن گری، بدن او را در اختیار میگیرد و هوش مصنوعی در قالب یک انسان پا ره دنیای بیرون میگذارد. این دقیقاً همان آخرالزمان ترسناکی است که در فیلمهای علمی تخیلی مشابه، نظیر Ex machine هم نمونه مؤنث آنرا دیده بودیم. ورود هوش مصنوعی آن هم با توان تخریب گری و در قالب یک انسان که تفاوت آنرا با آدم عاری قابل تشخیص نباشد، یکی از هراسهای بشر امروزی در دنیای سراسر از کامپیوترها به حساب می 2 آید که میتواند در آینده با تسخیر ذهن و جسم بشر، جهان را از اختیار خود درآورده و انسان را به بردگی بکشاند. از نمونه 2 های دیگر این نوع آخرالزمان در مجموعههای ماتریکس هم به تصویر کشیده شده بود.
به طور کل ارتقا یک فیلم سرگرمکننده، هیجانانگیز و اکشن است که با موضوعی علمی- تخیلی توانسته مخاطب خود را برای مدتی مشخص سرگرم کند. با وجود سرگرمکنندگی، نمیتوان آنرا با فیلمهای علمی- تخیلی نظیر ماتریکس که با تهمایههای فلسفی تولید شدهاند، مقایسه کرد؛ چرا که روایت داستان و صحنههای اکشن و دلهرهآور پشتسرهم در ارتقا، حکایت از آن دارد که کارگردان تلاش کرده تا بیشتر فیلمی سرگرمکننده را با سودآوری تجاری آماده تولید و عرضه کند. ارتقا یک فیلم خوشساخت است که مخاطبان آن بیشتر افراد علاقهمند به فیلمهای علمی- تخیلی و بازیهای کامپیوتری هستند.
ابزارهای برتری که در فیلم ارتقا به عنوان نشانههایی از آینده دنیای تکنولوژی هم به تصویر کشیده میشوند شاید برای مخاطب امروزی زیاد جذاب به نظر نرسد. امروزه به لطف شرکتهایی نظیر تسلاموتورز، اپل و گوگل، بسیاری از فناوریهایی که در این فیلم نشان داده میشوند، از همین حالا توسط انسانها مشاهده شده است. در حقیقت ایدههای بهکاررفته در فیلم ارتقا برای نشان دادن دنیای آینده تا حدودی قدیمی و تاریخ گذشته هستند که مخاطب امروزی از همین حالا نمونههایی از آنها را دیده و آینده به تصویر کشیده است. سبک این فیلم جذابیت زیادی برای آن ندارد. امروزه اتومبیلهای خودران، دستیارهای صوتی و دیجیتالی مبتنی بر هوش مصنوعی و تراشههایی که باعث برطرف شدن نقصهای محدود بیولوژیکی در بدن انسان میشوند، همگی توسط بشر ساخته شدهاند. فیلم ارتقا تلاش کرده تا نسخهای ارتقا یافته از دنیای فناوری امروز را به تصویر بکشد که علاوه بر افزایش سطح باورپذیری مخاطب تا حدودی از جذابیت آن میکاهد. این مسئله شاید نشانهای از تلاش کارگردان برای افزایش پذیرش مخاطب از دنیای آینده به تصویر کشیده شده در این فیلم باشد.
منبع: نشریه دنیای تصویر