سوزان پاتر: زنی که وصیت کرد، پیکرش 27 هزار قسمت شود!
در سال 2000 یک زن 72 ساله ناتوان جان به در برده از سرطان به نام سوزان پاتر به دفتر دکتر ویکتور اسپلیتز در دانشکده پزشکی کلرادو رفت. قصد او این بود که وصیت کند پیکرش بعد از مرگ، برای امور پژوهشی پزشکی مورد استفاده قرار بگیرد.
این کاری است که مخصوصا در خارج کشور بسیار معمول است. اما در این مورد خاص سوزان نمیخواست که به صورت معمول از پیکر او در کلاسهای آناتومی استفاده شود یا برشها و لامهایی بافتشناسی به صورت محدود از آن تهیه شود.
هدف سوزان این بود که پیکرش در پروژه هیجانانگیزتری مورد استفاده قرار بگیرد. او پیکرش را به پروژهای ویژه به نام پروژه Visible Human یا انسان مرئی هدیه کرد.
بعد از مرگ بدن او به هزاران لایه بسیار نازک تبدیل شد. از این لایهها و مقاطع عکسهای دقیقی تهیه شد.
فوت خانم سوزان پاتر در سال 2015 رخ داد. او در 87 سالگی در پی ابتلا به بیماری پنومونی یا عفونت ریه فوت کرد. تبدیل پیکر او به مقاطع نازک در حد ضخامت مو در سال 2017 صورت گرفت. به صورت دقیقتر بدن خانم سوزان به 27 هزار لایه که هر یک 63 میکرون ضخامت داشتند، تبدیل شد.
این کار برش و عکسبرداری با وضوح بالا مدت زیادی طول کشید. در نهایت تصاویر تهیه شده به صورت رایگان در دسترس همه دانشپژوهان قرار گرفت.
به این ترتیب خانم پاتر به جمع 2 اهداکننده جسد قبلی پیوست که در همین پروژه شرکت کرده بودند.
نشریه نشنال جئوگرافیک به همین مناسبت مقالهای منتشر کرده است. در ان مقاله ذکر شده است که پروژه انسان مرئی در سال 1987 شروع شد، اما کار عملی زمانی شروع شد که پژوهشکده ملی سلامت آمریکا NIH، مبلغ 720 هزار دلار به دکتر اسپلیتز و همکارش اهدا کرد. تا پیش از این هیچگاه تحقیقات آناتومیک اینقدر ریزبینانه صورت نگرفته بود.
اولین بار در سال 1993 یک متهم به قتل، موافقت کرد که جسدش اهدا شود. بعد از اینکه اعدام او با تزریق سم صورت گرفت؛ بدن او به 2 هزار لایه تقسیم شد.
پس از آن یک بانوی 59 ساله هم در این برنامه شرکت کرد. این بار پیکر به 5 هزار لایه با ضخامت 0.33 میلیمتر تقسیم شد.
خانم پاتر مشکلات پزشکی متعددی داشت، عمل جراحی ماستکتومی یا برداشتن دوطرفه پستانها در مورد او صورت گرفته بود و به علاوه مبتلا به ملانوم بود و عمل جراحی ستون فقرات کرده بود. به علاوه دیابت داشت و مفصل استخوان ران او هم تعویض شده بود.
در یک دهه و نیم بین وصیت و مرگ، او بیکار نبود و در این مدت دوستی خوبی با دکتر اسپلیتز برقرار کرد و دانشجوهای پزشکی را به اهمیت برخوردها و ویزیتهای شفقتآمیز تشویق میکرد.
در 60 روزی که صرف تقسیم و عکسبرداری از پیکر خانم پاتر شد، اعضای گروه به موسیقی کلاسیک گوش میکردند و مشغول ترسیم گلهای رز روی درهای مؤسسه تحقیقاتی شدند. آخر اینها دو وصیت دیگر خانم پاتر بود!
خانم سوزان پاتر چه ادم عجیبی بوده واقعا.