مرور رده

روزنوشت

جذب اسپانسر برای یک سری پست‌های فرهنگی در «یک پزشک»

به مناسبت نمایشگاه کتاب تهران و نیز به خاطر اینکه مدتی است در یک پزشک از روال معمول معرفی کتاب دور مانده‌ام، در نظر دارم در تعدادی پست، احتملا 5 پست، به معرفی کتاب‌های تازه بپردازم.اما مسلم است که معرفی کتاب بدون تهیه آنها و بدون بررسی و تعمق در آنها، کاری…

چگونه به عنوان صاحب یک رسانه از بازتاب دادن اخبار نادرست علمی و رواج خرافه و شبه‌علم پرهیز کنیم؟

صاحبان هر رسانه‌ای برای خود اهداف مشخصی دارند، این اهداف ممکن است به صورت منشوری نوشته شده باشد یا صرفا در ذهن گردانندگان آنها باشد. یک رسانه ممکن است مستقل باشد و فلسفه وجودی‌اش، شور و عشق صاحب آن برای خبررسانی باشد یا اینکه ممکن است صرفا بازوی رسانه‌ای یک…

پاکو دلوسیا و خاطرات پراکنده

ماهیت اینترنت طوری است که خیلی ساده می‌توانید از جاهایی سر دربیاورید که گمانش را نمی‌کنید، عادت دارم پست‌های «یک پزشک» را در اکانت «گوگل پلاس» خودم به اشتراک بگذارم، در آنجا بیشتر 11 هزار نفر دنبال‌کننده دارم، خدا حفظشان کند و بیشترشان کند، اگر کسر کوچکی از…

برش‌هایی از زندگی در این روزها

زندگی شاید، رسوایی در بارسلونا باشد، پی بردن به پایان عصر تیکی تاکا و احیای قانون برد همیشگی محافظه‌کارهای فوتبال و باخت‌های شورشی‌ها، زندگی شاید غروب تأثربرانگیز کاپیتان باشد.شاید هم زندگی در این روزها رسوایی دیگری در بارسلونا را به تصویر بکشد و «نهایت…

از رنجی که می‌بریم: برگزاری کنسرت در شهرستان‌ها

فرانک مجیدی: دوست خوب اهل ادب و هنر، آقای «بیژن فرد»، از من خواستند تا یادداشتی درباره‌ی آن‌که چرا نمی‌توانم بیننده‌ی کنسرت «همایون شجریان» باشم، بنویسم. درباره‌ی اصل این موضوع، حرف‌های زیادی هست که شاید این ایده، وقت خوبی باشد برای گفتن‌ آن‌ها. مدتی است که…

خاطرات آزاردهنده فقر

واقعیت این است که نوشتن یک آرامش خاص را طلب می‌کند، من خودم طوری هستم که وقتی چند روزی در روند نوشتن و مطالعه‌ام وقفه رخ می‌دهد، مدتی طول می‌کشد که ذهنم باز شود و اصلاحا ذهنم از بلوک نویسندگی به درآید. پس به این بهانه هم که شده و برای باز شدن دست روی دکمه‌های…

چرا باید وبلاگ‌های کوچکتان را دوست داشته باشید؟!

بارها پیش آمده که از آدم‌های خوش‌ذوق و بادانشی پرسیده‌ام که چرا وبلاگ‌ نمی‌نویسند، آنها دلایل زیادی را عنوان کرده‌اند، یکی از این دلایل که به صورت خودمانی به من مطرح کرده‌اند، ‌این بوده است که تصور نمی‌کنند با چند ماه نوشتن تبدیل به یک وبلاگ شناخته‌شده پرمخاطب…

پوسته تازه وبلاگ «یک پزشک»

به احتمال زیاد در این چند روزه پوسته تازه «یک پزشک» را دیده‌اید، البته شاید از آن دسته خوانندگان مشترک فید و بیشتر خاموش «یک پزشک» باشید که هنوز متوجه این تغییر نشده‌اند. راستش نمی‌خواستم در قالب یک پست مشروح، وقت عزیز شما را برای تغییری داخلی در وبلاگم بگیرم،…

داستان: رنگ‌فروشی بازار تهران

وارد مغازه که شدم، محو رنگ‌های تابلوهایی شدم که به در و دیوار آویزان بود. بیرون مغازه در بازار تهران، گاری‌های کوچک اجناس را این سو و آن سو می‌بردند: وسایل خانگی، LED، یخچال. من اما محو تابلوها رنگی دیوار بودم و کمی هم متعحب بابت این که با وجود این رنگ‌ها ،…

تعداد مقالات طولانی در روزنامه‌های مهم دنیا در حال کاهش است

امروز این نمودار جالب را دیدم:این نمودار نشان می‌دهد که از سال 2003 تا سال 2012، به صورت معنی‌داری، تعداد مقالات طولانی، رو به کاهش هستند. این قضیه را می‌شود از چند جهت بررسی کرد: 1- تغییر سبک روزنامه‌نگاری متناسب با دنیا پرشتاب 2- مقالات طولانی بازخورد…

در ستایش اقرار به اشتباه، در نکوهش کمال‌گرایی

این آخر شب، فرصتی پیش آمد تا کمی وب‌گردی و خبرهای روز را بخوانم، فرنگی‌ها حال و هوایی کریسمسی دارند و سایت‌های فناوری هم پر شده‌اند از پست‌هایی که کاربران را راهنمایی می‌کنند، چگونه از گجت‌هایی که هدیه گرفته‌اند استفاده کنند، پست‌ها و مقاله‌هایی هم که…

بگویید من چه کسی را نفرین کنم؟!

ابراهیم افشار، روزنامه‌نگار عجیب و غریبی که سال‌ها پیش با سبک نوشته‌های او در کیهان ورزشی آشنا شدم، یک زمانی مقاله عالی‌ای داشت، با ترجیع‌بند «بگویید من چه کسی را نفرین کنم؟»به گمانم بعد از ناکامی ایران در رسیدن به مرحله نهایی جام جهانی 94 آمریکا بود،…

کار عجیب ولی قابل تأمل هلندی‌ها: گرم کردن مسیرهای مخصوص دوچرخه‌سواری در زمستان

به تازگی یک پروژه آزمایشی در هلند شروع شده است که هدف آن استفاده از انرژی خورشید ذخیره شده در فصل تابستان برای گرم کردن جاده‌های مخصوص دوچرخه‌سواری در زمستان است.برای ما اصولا شاید داشتن جاده‌هایی مخصوص دوچرخه‌سوارها، چیز لوکس به نظر می‌رسد، پس دیگر خودتان…