کتاب « سفرهایم با خاله جان »، نوشته گراهام گرین
تقدیم به اچ. اچ. کی.که بیش از آنچه بتوانم بگویم یاریگر من بوده است
بخش اول
فصل اول
خالهجان آگوستا را برای اولین بار بعد از نیم قرن و اندی سال در مراسم تشییع جنازه مادرم دیدم. مادرم وقتی مرد داشت پا در هشتاد و شش سالگی میگذشت و خالهجانم ده ـ دوازده…