زندگینامه بورخس و کارنامه ادبی این نویسنده بزرگ

0

خورخه لوئیس بورخس هنگام مرگ در سال 1986 یکی از مشهورترین نویسندگان دنیا بود. بسیاری از مردم کشورهای غیر اسپانیولی زبان جویای دلیل این امر بودند. اما صرف بر زبان راندن نام او که در اوج شهرت همواره بورخس بود یک اسطوره ادبی پرصلابت را به ذهن متبادر می‌ساخت.

او هرگز رمان ننوشت. در زمان مرگ مهمترین اثرش قصه‌های کوتاه عجیب و غیر قابل طبقه‌بندی متعلّق به چهل سال پیش بود. در محلی دوردست یعنی بوئنوس آیرس زندگی می‌کرد. اما از دید آنهایی که کارهای او را خوانده و به او علاقه‌مند بودند به تمام دنیا تعلق داشت. تأثیر او روی نویسندگان سراسر دنیا گابریل گارسیا مارکز، کارلوس فونتس، آمبرتواچو، گونترگراس، ایتالو کالوینو. جان بارث؛ دیگران ژرف و پایدار بود. بورخس نمونه کامل یک نویسنده برای سایر نویسندگان بود.

با این حال شهرت گسترده وی ناشی از یک سوء تفاهم است. مشکل تا اندازه‌ای به گارسیا مارکز مربوط می‌شود. این برنده جایزه نوبل 1983 زمانی ادعا کرد که هنگامی که در دهه 1960 نوشتن داستان‌های تخیلی را آغاز نمود اتاقش انباشته از کتاب‌های بورخس بود. وقتی که نام گارسیا مارکز مترادف با رونق ادبی آمریکای لاتین گشت مردم اغلب او و بورخس را باهم اشتباه می‌گرفتند.

شش سال پیش که پژوهش برای نگارش زندگینامه بورخس را آغاز کردم، (مرد در آئینه کتاب) برخی گمان می‌کردند هدف نوشتن زندگی نویسنده یک صد سال تنهایی است. اینک تا چه اندازه افسانه‌های پرابهام این کلمبیایی همه جنبه‌های ادبی آمریکای لاتین را تحت استعمار کشیده غم‌انگیز است و غم‌انگیزتر از آن انتقال عبارت وحشتناک «رئالیسم جادویی» از آثار گارسیا مارکز به آثار بورخس است. بورخس یک رئالیست جادویی نبود. او نویسنده‌ای بود که اسپانیولی را به گونه‌ای خیره‌کننده انقلابی می‌نوشت، ولی این امر از او یک رئالیست جادویی یا حتی بنیانگذار این مکتب بی‌قید و بند و سهل‌انگار نمی‌ساخت.

بعلاوه اگر خواننده‌ای گمان کند که با خواندن کم مایه و وصله پینه شده Labyrinths (معروف‌ترین کتاب او به زبان انگلیسی) بورخس را خوانده است سخت در اشتباه است. بورخس آثار خیلی خیلی بیشتری از Labyrinths به رشته تحریر کشیده است. از اشعار هیجان‌انگیز چاپ شده در دهه 1920 گرفته تا قصه‌های شگفت‌انگیز سال‌های بعد و کتابهای حاوی مقالات در دهه 1980 همه ثابت می‌کند که بورخس یکی از بزرگان ادبیات اسپانیولی می‌باشد. چنانچه از یک دو جین نویسنده اسپانیایی خواسته شد بین این دو نویسنده یکی از برگزینند پاسخشان این خواهد بود که گارسیا مارکز را نادیده بگیرید-بورخس استاد و مرشد بی‌چون و چراست.

بورخس در 24 آگوست 1899 در بوئنوس ایرس دیده به جهان گشود. مادر پدرش انگلیسی بود: او نیاکان مادرش را به عنوان رزمندگانی می‌شناخت که در جنگ‌های پایان‌ناپذیری که در سده نوزدهم آرژانتین را چند پاره کرد در راه حق جنگیدند. خانواده وی در خانه به زبان انگلیسی صحبت می‌کرد. نخستین دوست راستین بورخس کتابخانه پدرش بود که بیشتر کتاب‌های آن را ادبیات انگلیسی تشکیل می‌داد در سال 1914 خانواده بورخس غافل از جنگ قریب الوقوع اروپا-به ژنو نقل مکان کرد: پدر بورخس در جستجوی درمانی برای بینایی ضعیف خود بود- عارضه‌ای موروثی که به پسرش منتقل کرد. تا پیش از اواخر دهه 1950 خورخه لوئیس بینایی خود را کاملاً از دست داده بود. با آغاز جنگ بزرگ این خانواده به ناچار در سویس ماندگار شد. خورخه لوئیس جوان-یا «جورجی» نامی که نزدیکانش در تمام عمر او را بدان می‌خواندند- خود را در ادبیات غرقه ساخت: ادبیات آرژانتینی، فرانسوی، آلمانی، آمریکای شمالی.

هنگامی که خانواده بورخس در سال 1921 به بوئنوس آیرس بازگشت جورجی مطمئن بود که شاعر خواهد شد.

تصادفی در سال 1938‌ که در اثر آن سرش خراش برداشت و هفته‌ها با مسمومیت خونی که جانش را به خطر انداخت مبارزه کرد او را به قصه‌نویسی کشاند. در دوران نقاهت داستان کوتاهی نوشت درباره مردی که-اکنون مرده است-و می‌خواست تنها از طریق آفرینش دوباره متن کلمه به کلمه دون کیشوت، سروانتس را بازنویسی کند.

با انتشار این داستان‌ها در دو کتاب- ficciones در سال 1944 و پنج سال بعد EI Aleph – نویسنده جورجی را پشت سر نهاده «بورخس» گردید-شخصیتی که براستی در صفحات کتاب خود حضوری دلخواهانه دارد. دوستان و آشنایان وی نیز در آنجا حضور دارند. اینجا شهامتی غیر عادی و نوین در قصه‌نویسی به چشم می‌خورد؛ اشارات طنزآلود به خویشتن که ظاهراً از اهمیت تئوری دانش و اعتبار آن می‌کاهد، بدبینی تردیدآمیزی نیشدار و در عین حال سرور آور.

برتر از همه اینها، همچنان که نخستین خوانندگان آمریکای لاتین او تشخیص دادند، زبان اسپانیولی که بورخس می‌نوشت هم تازه بود-شفاف، موجز-و هم کهنه: زیباترین اسپانیولی از زمان سروانتس به بعد.

سال‌ها طول کشید تا این جنبه بورخس-پیشگام و همچون «جویس» آفریننده زبان ادبی، نویسنده‌ای سختگیر و نه صرفاً شوخ طبع-یعنی بورخس کامل و یکپارچه پدیدار گردد. مجموعه داستان‌های پنگوئن ترجمه انگلیسی جدید اندرو هرلی از همه داستان‌های بورخس از سال 1935 تا 1983 است. ترجمه تازه مجموعه اشعار نیز چندی بعد انتشار خواهد یافت. با آن که بر ترجمه هرلی می‌توان خرده‌هایی کوچک گرفت ولی باید گفت که رویهمرفته کار انتشارات پنگوئن درک انگلیسی‌زبانان را از بورخس بالاتر خواهد برد.

وقتی که آثار بورخس در دهه 1940 به زبان فرانسه ترجمه و مدتی بعد در پاریس چاپ شد گویی اروپا اقلیم ادبی نوین عمده‌ای را کشف کرده بود. در دهه 1950‌«New Novel» چنان به او نزدیک شد که بورخس بیش از آن‌که یک نویسنده آرژانتینی تلقی گردد یک نویسنده فرانسوی قلمداد می‌شد. تا پیش از دهه 1960 داستان‌های وی از راه ترجمه‌های نامنظم به آمریکا رسید.

در سال 1965 جان آپدایک اعلام کرد که با «پذیرش و شناسایی دیرهنگام نبوغ خورخه لوئیس بورخس توسط آمریکای شمالی» قصه‌نویسی از بینش و دانشی برخوردار گردیده است که تا آن زمان بیشتر از ویژگی‌های فلسفه و فیزیک به شمار می‌رفت. فهرست منتقدان بلندپایه‌ای که او را در رده بزرگترین نویسندگان قرن بیستم قرار می‌دادند طولانی‌تر گشت: میشل فوکو، جورج اشتاینر، هرولد بلوم.

بورخس یک ستایش رسمی جهانی را از دست داد و آن جایزه نوبل بود، وی در دهه 1970 یک رشته اظهارات سیاسی نامحتاطانه کرد. بورخس که طبیعتاً آدمی محافظه‌کار بود گاه پشتیبان رژیم‌های دست راستی، از جمله نظام خود در آرژانتین و رژیم پینوشه در شیلی، به نظر می‌آمد. وی از ناآگاهی نسبت به مشکلات سیاسی لذت می‌برد. و این امر خشم دست چپی‌ها را بر می‌انگیخت. همین مسأله به بهای از دست دادن جایزه‌ای تمام شد که بدون تردید شایسته دریافت آن بود.

این مرد همچون نوشته‌های خود پررمزوراز بود. بین سال‌های 1924 و 1961 هرگز منطقه River‌ Plate را ترک نگفت. اختلافات شخصی چندی داشت که حماسی‌ترین و علنی‌ترین آنها نفرت از خوان پرون دیکتاتور آرژانتین بود. بورخس، نابینا، مدیر کتابخانه ملی بوئنوس آیرس بود و تا هنگام مرگ مادرش در سال 1975، با او زندگی می‌کرد.

در دهه‌های 1960 و 1970 بورخس ستاره حیطه سخنرانی‌ها بود؛ همه صندلی‌ها ظرف چند ساعت پر می‌شد. با این حال رفتار فروتنانه، حلقه وفادار دوستان بوئنوس آیرس و شوخ طبعی توأم با زودرنجی خود را تا به آخر حفظ کرد. مطلب را با این سخن جورج اشتاینر به پایان می‌بریم: بورخس چشم‌انداز خاطرات ما را ژرفایی بیشتر بخشید.

منبع: بخارا , فروردین 1378 – شماره 5

اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

عکس‌هایی از ترسناک‌ترین ساختمان‌های دنیا – آلبوم عکس

چرا برخی از ساختمان‌ها و خانه‌ها خیلی ترسناک به نظر می‌رسند. اینها دسته از سکونت‌گاه‌ها طیف گسترده‌ای دارند:- آنهایی که سایه روشن شب ترسناک‌شان می‌کند و هنگام روز یک ساختمان تقریبا عادی هستند.- آنهایی که مدت‌ها متروک مانده‌اند و…

خودکشی دسته جمعی در دمین آلمان در پایان جنگ جهانی دوم

خودکشی دسته جمعی در دمین به رویداد غم‌انگیزی اشاره دارد که در پایان جنگ جهانی دوم در شهر دمین آلمان رخ داد. در اواخر‌آوریل و اوایل ماه مه 1945، هنگامی که نیرو‌های شوروی در حال پیشروی به سمت شهر بودند، بسیاری از ساکنان آن، از جمله زنان،…

عکس‌هایی از حوادث ناگوار که با کمی «احتیاط» و عقل قابل پیشگیری‌اند

گاهی ما در کارهایمان به اصطلاح از خلاقیت استفاده می‌کنیم یا سعی می‌کنیم کاری را بدون اینکه وسایل لازمش را داشته باشیم با چیزهای بی‌ربط، در زمان کم، تمام کنیم. خب راستش گاهی شانس می‌آوریم و پز می‌دهیم که خلاقیت داشته‌ایم، اما خیلی وقت‌ها…

این معماری‌های بسیار عجیب و در مواردی هراس‌انگیز دوران سوسیالیسم در روسیه و کشورهای اقماری آن

شوروی و سوسیالیست‌ها هم برای خود سبک معماری خاصی داشتند. در مواردی باشکوه، در مواردی خشن و در معدودی موارد مفهومی و زیبا.چیز جالب در آنها هدف ساخت آنها بود: بزرگداشت مبارزات میهنی و پیشرفت‌هایی که در سایه دولت‌های چپ به دست آمده بودند.…

داستان قهرمانانه خواهران میرابال، فعالان دومینیکنی که به سرنگونی یک دیکتاتور کمک کردند

خواهران میرابال: پاتریا، مینروا و ماریا ترزا که در خانواده‌ای کشاورز از طبقه متوسط به دنیا آمدند، در جمهوری دومینیکن زندگی نسبتاً راحتی داشتند.اما با به قدرت رسیدن رافائل تروخیو، دیکتاتور خشن، در سال ۱۹۳۰، زنجیره‌ای از حوادث به راه…

هوش مصنوعی یکی از تخیل‌های کودکی ما را تصویرسازی کرد: کشتزارهایی از همه چیز: بستنی قیفی –…

شاید سریال کارتونی پینوکیو باعثش شد. شاید هم نه! در آن قسمت دلپذیر و خاطره‌انگیز، روباه مکار و گربه ننه، پینوکیو را فریفتند تا سکه خود را بکارد تا درختی از سکه بروید و بتواند سکه‌های بی‌شمار برداشت کند.سال‌ها از آن زمان گذشته، الان هم…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / زانوبند زاپیامکس / لیزر فوتونا / زانوبند زاپیامکس /بهترین مرکز لیزر ساری /داروخانه تینا /خرید مواد اولیه آرایشی در شیمی سنتر /خدمات فیزیوتراپی /لیفت صورت در تهران / کمربند طبی / زانوبند زاپیامکس / فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن / biniclinic.com / کمربند پلاتینر / مراقبت پوست / مهدکودک فلکه اول تهرانپارس / سایت نوید / روپوش پزشکی / سرور مجازی ایران /بای پپ / ویدیوهای دیدنی /بهترین فیزیوتراپی تهران /خرید سیفتی باکس /ویکی درمان /خرید پروتز مو /حرف آخر /کاندوم / خرید سرور مجازی / بهترین کلینیک زخم تهران /فروشگاه لوازم آرایشی بهداشتی / مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو /چاپ فلش / لاغری فوری / داروخانه اینترنتی آرتان / فروشگاه آنلاین زوجیم /درمانکده / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /دانلود فیلم دوبله فارسی / دانلود فیلم هندی /فروشگاه لوازم آرایشی بهداشتی شاواز /پزشک زنان سعادت آباد / ایمپلنت دندان /خرید خودنویس /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت /سریال ایرانی کول دانلود /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /کاشت مو / دانلود سوالات استخدامی آموزش و پرورش /فروشگاه اینترنتی زنبیل /خرید ساعت دیواری /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /چاپ کلاه /کاشت مو /کاشت مو /پزشکا /قیمت ساک پارچه ای /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /مجتمع فنی ونک /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5