مطالب پراکنده
اول – لینکگیری و آدابش : جادی زحمت کشیده و یک راهنمای خوب
تصویری برای آشنایی تازه وبلاگنویسان برای لینک گرفتن نوشته ، برای من که همیشه در
برخورد با مسائل راه میانه را ترجیح میدهم ، خواندن این پست بسیار دلنشینتر از
خواندن آن نوشتههای تند به نظر میآید.
اما راستی میخواستم یک چیزی هم برای کسانی که تازه وبلاگنویسی را شروع کردهاند ،
بنویسم. اصلا تلقی شما از بازدیدکننده و ترافیک چیست؟ میخواهید با آن چه کار کنید؟ نمیگویم تعداد بازدیدکننده
مهم نیست ولی کیفیتش هم خیلی مهم است. به نظر من چیز مهم داشتن تعدادی خواننده خاص و
همیشگی است که پستها را با دقت بخوانند ، متوجه اشاره ظریفت بشوند و مطالب را
اسکن سریع نکنند.
مثلا من همین الان ترجیح میدهم که 15-10 نفر به خوانندههایم از این نوع اضافه شود
و در عوض ترافیک وبلاگم 200 نفر پایین بیاید. بنابراین چندان نگران تعداد بازدیدکننده
نباشید. خوب روزهای اول ممکن است تصور کنید که درک نمیشوید ، کسی با وجود مطالب
خوب وبلاگتان ، به آن اهمیتی نمی دهد. ولی مطمئن باشید یک وبلاگ خوب خودش را نشان
خواهد داد ، دیر و زود دارد ، ولی سوخت و سوز ندارد.
دوم : راستی چرا و به چه علتی تعداد وبلاگنویسهایی که متفاوت
مینویسند و سبک و تحلیلهای جدید دارند ، این قدر کم است؟ چرا باید وبلاگها تابع
مد باشند؟ چرا مطلب دست اول در وبلاگستان کم داریم و تولیدکننده محتوا نیستیم. مثلا
من بسیار تمایل دارم که در وبلاگستان چند وبلاگ تمامعیار سینمایی داشته باشیم که
نقدهای متفاوت از فیلمهای روز بنویسند ، ساند ترک بگذارند ، فیلمهای قدیمی را
تحلیل کنند ، مصاحبه با بازیگرهای معروف را ترجمه کنند و یا بسیار تمایل دارم که بر
تعداد وبلاگهایی که به کتاب و کتابخوانی میپردازند اضافه شود و یا فرضا یکی پیدا
شود یک وبلاگ خوب برای نقاشی بنویسد و بیوگرافی استادان این رشته را بنویسد ،تابلو
معرفی کند و در مورد ترمینولوژی نقاشی بنویسد.
چقدر خوب بود که وبلاگی در موسیقی مدرن و کلاسیک داشتیم.
ولی گویا "درم داران عالم را کرم نیست ، کرمداران عالم را را درم نیست" ، آنهایی
که میدانند و تخصص دارند از نوشتن مخصوصا به صورت آنلاین روی گردانند و آنهایی که
کمتر از رشتهای سر درمیآورند به آن میپردازند مثل خود این حقیر.
جالب اینجاست که در مورد موضوع مورد علاقه همه ایرانیان یعنی سیاست هم تفسیرها و
مطالب حاشیهای متفاوت کم میبینم. روال غالب اینطوری است ، خبر مهمی منتشر میشود
، یکی دو خبرگزاری و روزنامه اینترنتی در موردش چیزی می نویسند و تحلیلی انجام می
دهند ، بقیه وبلاگنویسها به آن لینک میدهند ، احیانا عکسی میگذارند ، ابراز شادی
یا غم میکنند ، کامنت میگذارند ، گاهی هم کار به پتیشن میکشد ، ولی در نهایت
خیلی تمایل دارم بپرسم ، فلانی ، خودت که میتوانی "راحت" بنویسی ، تحلیلت چیست. نظر
رسانههای خارجی در این مورد چه بوده ، کتابی خواندهای و میتوانی از آن
مطلبی بیاوری ، که دانش ما را زیاد کند.
حتی در زمینه روزانهنویسی هم شاهد افت هستم. چند وبلاگ البته خیلی خوب
روزانهنویسی میکنند و به شرح خاطرات میپردازند ولی روزمرهنویسی تابع مد بقیه
را جدا نمیپسندم.
نمیدانم در وبلاگ سیبستان بود یا خوابگرد که خواندم ، وبلاگ لزوما یک کارخانه
محتویسازی نیست و نباید کارکردی را که برای یک مجله سینمایی و یا یک مجله تخصصی
عکس میشناسیم در آنها هم جستجو کنیم ولی وقتی درصد خلاقیت در این رسانه مدرن کم
میشود و میبینیم که بعضی روزها وبلاگها میشوند ، تکرار مکررات و بلاگستان مبدل
میشود یه یک "لینکدونی" بزرگ ، سوالی که در اول پست پرسیدم به ذهنم میآید.
سوم : باز هم میخواستم در این روزنوشت بنویسم که یکی از
بزرگترین رنجها برای هر نویسنده و وبلاگنویسی این است که مطالبش خوب خوانده
نشوند. روزنامهنگاری را میشناسم که همیشه مطالبش در وبلاگش به طرز فجیعی "خوانده"
میشود ، هر وقت به کامنتهایش نگاه میکنم با خودم می گویم ، آخر چطور به نوشتن در
وبلاگش ادامه میدهد ، باور کنید 90 درصد کامنتگذرانش برای یک بار هم نوشتههایش
را کامل نمی خوانند و از سر تعقل تفسیر نمیکنند ، گاهی هم کامنتدانیش را به
چتروم تبدیل میکنند و وبلاگش را ابزاری می کنند برای دیتینگ و این حرفها.
چهارم – گیوتین : این را هم می خواستم بنویسم که کم پیش میآید که در
وبلاگ به شخص خاصی گیر بدهم ،چند بار هم که پیش آمده چیزی نوشتهام یا فایلی
گذاشتهام ، خواننده باید خردمند باشد و مطلب را بگیرد ، والا همیشه نمیشود که همه
جوانب امر را سنجید و طرز تلقی یکایک افراد را پیشبینی کرد ، اینطوری که همین اندک
جسارت نوشتنم هم از بین میرود.
ما میآییم و از بین موضوعات به ورزش گیر میدهیم و یکی دو خطی مختصر درباره وضع آن
در ایران مینویسیم ، دوست بسیار خوبی حرمتشکنی میکند و البته با لفظی نامناسب من
و کامنتگذرانم را مورد محبت خاص خودش قرار میدهد که مؤدبانهاش میشود: "تو چه
دانی که پس پرده که نیک است و که زشت"
باید بگویم که سرخوردگی از ورزش و غرور ملیای که از این رهگذر به ضرب و زور
میخواستیم به خودمان تزریق کنیم ، به باورم یک چیز همگانی است و من هم از آن
مستثنی نیستم. بنابراین به من حق بدهید که حداقل در این زمینه بیپروا عکسالعملم
را نشان دهم. وقتی فوتبالیستهایی را میبینم که 24 ساعته دم از معنویات میزنند و
از عشق وعلاقه به پیراهن ملی و باشگاهی حرف میزنند را با الیور کان لابد بیدین
مادی مقایسه کنم ، میبینم به مراتب کان اخلاقش به پوریای ولی نزدیکتر است تا ما ،
گرچه این نوع رفتار را رفتار حرفهای تفسیر میکنیم.
سعی میکنم ساده بنویسم و غرضم را به صورت مشروح بنویسم. در مورد آن بازیکن
به خصوص هم نگران نباشید ، نوشته من از مقامش چیزی کم نمیکند.
بنابراین کاری نکنید که گیوتین کامنتگذارها را بالای سرم احساس کنم.
راستی من از اخلاقگرایی تصنعی هم خوشم نمیآید.
پنجم – کافه ستاره : دکتر رضا مطلب خوبی برای فیلم کافه ستاره نوشته ، همیشه
نگاه مستقل را به فیلمها دوست داشتهام ، این نوشته هم بهترین مطلبی بوده که
درباره این فیلم خواندهام.
ایشان به این مطلب اشاره کردهاند که فیلمنامه این فیلم اقتباس شده از یک فیلم
مکزیکی است و تشابهات آنقدر زیاد است که نمیشود این موضوع را انکار کرد ، این را
هم نوشتهاند که متأسفانه در تیتراژ ابتدایی و نه در تیتراژ انتهایی به این اقتباس
اشاره نشده است.
راستش ، موضع خوبی مطرح شده ، من به تجربه دریافتهام که بسیاری از فیلمهای ایرانی
که ظاهرا داستان جالب و بکر و فیلمنامهای قویتر از بقیه دارند ، همه اقتباسی
هستند. متأسفانه ضعف فیلمنامهنویسی و شخصیتپردازی را در سینمای ایران نمیشود
انکار کرد.
چندی پیش مطلبی را خواندم درباره اینکه سمفونی مردگان عباس معروفی اقتباسی است از
صد سال تنهایی مارکز. مطلب مهمی که منتقد به آن اشاره کرده بود این بود که اقتباس ،
خود ، آدابی دارد و مهارتی میخواهد. بنابراین شما نمی توانید از سمبلهای فرهنگی و
روتینهای یک فرهنگ و منطقه جغرافیایی در یک اثر ادبی عینا کپیبرداری کنید و
ترجمهای از آن انجام دهید ، در مورد سینما هم همینطور است ، نوع روابط ، باورها ،
مذهب ، آداب و سنون آنقدر در فرهنگهای مختلف با هم تفاوت دارد که ذهنی فعال و
کارآزموده می تواند از عهده ترجمه آن به زبان فرهنگی یک مملکت دیگر برآید.
اما چه میتوانم در مورد وضعیت فیلمنامههای غیراقتباسیمان بنویسم ، مشکل اصلیشان
به اعتقاد من شعاری بودنشان است و اینکه همیشه سعی میکنند یک کنتراست سیاه و سفید
در کاراکترهایشان ایجاد کنند. مشکل دوم هم به باور من عدم رعایت یک ضربآهنگ
یکنواخت در طول فیلم است. بنابراین ممکن است فیلمی را که تماشا میکنید چگالی
یکسانی از اطلاعات به شما ندهد ، گاهی عمده داستانش را در نیمه اولش بزند و گاهی هم
وقت کم بیاورد و به قول دکتر رضا در آخر دست به دامن نریشنخوانی شود.
در عین حال شخصیتها هم به درستی ساخته و پرداخت نمیشوند و باورپذیر نیستند.
ششم : کل این نوشته به سرعت نوشته شد و بدون ویرایش در وبلاگ
گذاشته میشود، بنابراین اغلاط املایی و احیانا گرامری را تحمل کنید.
اول : اینجانب هم قبول دارم به شکل شدیدی !
متنفرم از این جمله که بلاگ خوبی داری به من هم سر بزن!
——————————————–
دوم : دقیقش را می خواهی بدانی چون اینقدر خواننده کم پیدا می شود که سرخوردگی برایشان ایجاد می شود !
به http://www.dialogos.blogfa.com مراجعه کن! بلاگی با دیدگاه فلسفی و شاید نو بر اندیشه های دیوید بوهم فیزیکدان و فیلسوف آمریکایی توسط دکتر شفیعی و تعدادی از دانشجویان دانشگاه شریف .. می دانی زمانی که کمی مطالب قوی می شود تعداد خواننده به گواه ÷رشین استت به 3 نفر کاهش پیدا می کند ( من + دوست من + نویسنده)
—————————————-
سه : به این مطلب شما با اجازه لینک می دهم
—————————————-
چهار : لیوانی نیست که بخواهم نیمه ی پرش را نگاه کنم!
—————————————–
5 یکی از خسته کننده ترین فیلمهایی که در عمرم دیدم آن را با پالپ فیکشن مقایسه می کنم… خوب بهتر است دیگر فیلم ایرانی اپیزودیک نبینم..
—————————————-
6 شاد زیید
سلام
این مطلب را هم بخوانید
http://golmakani.blogspot.com/2006/08/blog-post_25.html
وبلاگها مثل آدمها هستند همون طور که آدم عمیق و تاثیر گذار کم پیدا میشه وبلاگهای پر محتوا هم کمتر هستند . در مورد گزینه دومت هم موافقم اما مساله اینه که به وبلاگها اکثرا به صورت کارکردی نگاه نمیشه و اکثریت از وبلاگ برای نظرات شخصی شون در مورد اجتماع و سیاست استفاده می کنند . شاید هم بخاطر اینه که محلی برای ابراز عقیده و گله و شکایت و درد دل واقعا کم پیدا میشه اونم با این اخلاق خاص ایرانیها . پس از وبلاگ به عنوان یه جای بی دردسر که امکان حرف زدن آزاد و بی نگرانی رو میده بیشتر استفاده میشه . مثلا من می تونم نظراتم رو در مورد مسائل پزشکی در خیلی جاها بیان کنم و بحث کنم و نتیجه بگیرم . امابرای بعضی از حرفهای شخصی و نظرات مخصوص خودم شاید نتونم مخاطبی توی دنیای واقعی پیدا کنم.
سلام
مثل همیشه مطالبت توپه فقط چون زیاده می خوام افلاین بخونم. راستی یه چند تا اکستنشن فایرفاکس رو معرفی کردم. ببینید چیزی کم و کسر نداره.
با این که سعی کردم در طراحی قالب استاندارهای وب رو رعایت کنم ولی بازم وبلاگم توی IE یک کم خوشگل تره.
یعنی جاستیفی در IE بهتر از فایرفاکس نمایش داده میشه
علتش رو می دونید؟
خیلی ممنون
سلام بر آقای دکتر. احوال شریف؟ خواندن برخی مطالب در وبلاگها شوق خواندن را دو چندان می کنند و این وبلاگ نیز. در باب مطلب اول اتفاقا امروز بحث بر سر این بود که آقای دکتر شکر خواه در دات شان کلی در باب آداب لینکیدن اینترنتی و اصلا آداب یک نوشتار نتی مطلب دارند که در خور تفکر ست، لینک شما هم از زاویه ای تازه به آدال لینک دادن نگریسته. باید به جد بنویسم که این موضوع حتی جای پرداخت بیشتر هم دارد. در باب مطلب دومبه قول شاعر سخن از زبان ما می گویید. ما نیز بارها پرسیده ایم این چرا را و بی جواب مانده ایم و مطلب سوم که دقیقا درد خیلی از ما ست. کامنت گیر شده محل حال و احوال و دعوت به وبلاگخوانی و معرفی وبلاگ خودی و … فس علی هذا… کافه ستاره را ندیده ام و راستش اصلا خیال دیدنش را هم ندارم. شما اگر وقت کردید PRISON BREAK را ببینید که 22 قسمت است و محشر. زنده باشید.
سلام.مطلب عمیق و جذابی بود.هرچند که این موضوع جای بحث و بررسی بیشتری داره….
اما یک مطلبی راجع به سمفونی مردگان.آیا تابه حال خشم وهیاهوی ویلیام فالکنر رو خوندی…به نظرم سمفونی مردگان بیشتر اقتباسی از این اثره….
باسلام
در مورد بلاگ تخصصی موسیقی ، اگر به “گفتگوی هارمونیک”
سری بزنید، مطمئنا از تنوع مطالب تخصصی موسیقی سنتی و کلاسیک، لذت خواهید برد.(البته جسارتی نباشه، اگر خودتون قبلاً باهاش آشنایی داشتین!)
http://www.harmonytalk.com
سلام آقای دکتر
اینکه فقط نظرمو در مورد قسمت آخر این نوشته می گم دلیل این نیست که سایر نوشته های شما رو نخونده باشم . به دلیل این ست که خودمو در مورد اون قسمت ها صاحب نظر نمی دونم .
در مورد فیلم های ایرانی و نبود فیلم نامه نویس در کشور من هم با شما موافقم . یک نگاه کوچک به فیلم های ایرانی بندازید ف فکر کنم به زحمت بتوان اسم 10 فیلم ایرانی را برد که در آنها حرفی از ازدواج و خواستگاری و … نباشد .
شما تا به حال به همچین چیزی فکر کرده اید ؟
به کیفیت فیلم های سه ماهه همین تابستان ؟
شما به راستی از بین این همه کانال و شبکه که 24 ساعته برنامه پخش می کنند چند تا رو می تونین تحمل کنید ؟
همه اش رو خوندم بسیار بسیار عالی
ازاشنایی باوب پروپیمون شما بی اندازه خوشوقتم.دانشجوی پزشکی ازمشهد
سلام خدمت شما
یک انتقاد در زمینه وبلاگ نویسی از شما دارم
من همیشه مطالب شما را دنبال می کنم
ولی همیشه یک سوال برای من پیش آمده:
که چرا گاه نوشت شما از روزنوشت شما بروزتر است؟
آخر چرا؟
علیرضای عزیز ممنون بابت لطفت … شرمنده کردی … بارها گفتم حجم اطلاعات و موضوعات مختلفی که تو وبلاگت مینویسی همیشه برای من جذاب و آموزنده بوده … 🙂
سلام دوست عزیز ..از اینکه این سایت رو پیدا کردم واقعا خوشحالم .. مطالب دقیق و مفیدی دارید و البته هم صنف هم به نوعی هستیم ! ..در مورد اوضاع وبلاگستان کاملا موافقم که متاسفانه همه چیز عادت شده ست و سخن گفتن از هرچیز بدیع و نو به کناره رفته ست ! هم به مقتضای شرایط و هم به عناوین دیگر … راستی من یک وبلاگ میشناسم که آهنگ های قدیمی را با ترانه هایشان و ذکر خواننده و آهنگساز مینویسد و خب از همان نمونه هاست که گفتین کم پیدا میشه ..در مورد کامنت گذاری هم بدین گونه ست .. با جمله ( وبلاگ زیبایی دارید و به منم سر بزنید ) همه چیز را خلاصه میکنند !! اصلا به محتوای کلام کاری ندارند … نقد کافه ستاره را حتما میخوانم ولی در مورد اقتباس حرف درستی رانقل قول کردید .. آداب آن باید رعایت شود .. البته پیکر فرهاد از همان آقای معروفی برگرفته از بوف کور هدایت بوده که ایشان این مطلب را ابتدای کتاب ذکر کرده اند ولی خب سمفونی مردگان که بی شباهت به مارکز هم نیست خودش موردی دارد …
اینقدر مطالب جالبی داشتید که کامنتم به درازا کشید .. شاد باشید .
سلام آقای دکتر ممنون از بابت لینک:) مطالبتون همیشه آموزنده است و من از خوندنش لذت می برم
موفق باشید
سلام
من از خوانندگان قدیمی ضما هستم.لطفا اگر ممکن است در باره چگونگی نوشتن با Movable ونحوه دریافت آن و وبلاگ نویسی با آن راهنمایی فرمایید.
متشکرم
سلام دکتر جان تقریبا با هر شش بند مطلبت موافقم اما برای ادای دین به مطلب چند خطی می نویسم :
گمان می کنم که چیزی که درمورد کامنت هاوکامنت گذاران نوشتی رشه د چند امر دارد 1 – ساندویچی شدن به این معنی که اغلب افراد دنبال چیزی هستند که سریع و سهل الوصول باشد اگرچه کم ارزش یا حتی بی ارزش تنها به نامی و ژستی دل خوش م کنند 2 – تکنولوژی از موبایل گرفته تا کامپیوتر و اینترنت و وبلاگنویسی برای خیلی از ما بیشتر جنبه جلوه فروشی دارد ! و وقتی هدف دید شدن است دگر نمی شود گفت «همین الان ترجیح میدهم که 15-10 نفر به خوانندههایم از این نوع اضافه شود و در عوض ترافیک وبلاگم 200 نفر پایین بیاید» چون کمیت بر کیف پیشی گرفته و دلایلی دیگر که فعلا مجال نوشتنش نیست راستی به این لینک سری بزن در مورد رکورد دار یوتیوب مطالب جالبی نوشته : http://msnbc.msn.com/id/14816502/wid/11915829>1=8596
دکتر جون می ترسم چیزی بنویسم.چون من هم باید مثل دیگران بنویسم قشنگ بود به من هم سر بزن!
شوخی کردم خوب می نویسی و به جا فقط سایه ات واسه من سنگینه! نمی دونم چرا همون بازدید کننده متخصص و با حال که خودت باشی واسه وبلاگ بنده قدم رنجه نمی کنن!
ارادتمند
تا بعد….
سلام
من هر بار که برای شما کامنت می گذارم جواب نمی گیرم. نمی دونم چه مشکلی وجود داره؟
این دفعه در مورد یک پست قدیمی شما سوال دارم که نمی تونم پیداش کنم. یکبار در مورد بازی های اینترتی و پزشکی نوشته بودید. مثلاٌ یکی از اون بازی هادر مورد تعیین گروه خونی بود.
ممنون می شم
خب من همیشه همه ی مطالب بلاگتون رو خط به خط می خونم ..حتا شده بعضی وقتا یه پست رو چند بار بخونم اما خیلی وقتا هم کامنتی نمی ذارم!شما چطور متوجه میشد که خواننده ای به این پروپا قرصی دارید؟!!
salam. rastesh man fekr nemikonam ke weblogaye takhasosi kam bashan. yani kheili weblogha ro mishnasam ke darbareye ye mozooe kahs minevisan ke age kasi moshtagh bashe darbareye ye mozoo etelaat begire,kam nayare! shayadam man chon ziyad tarafdare injur webloga nistam az nazaram ziayd ham hast. montehash darbareye roozane nevisi,khode man be shakhse,faghat weblogai ro mikhunam ke khundaneshun dige baram aadat shode o hameye jomlehay ke darbareye zendegishun minevisan baram moheme ama fek mikonam yeki ke taze khanandashun shode,ya dusteshun nist,barash che ahamiyaty dare ke chi pish amade?! khode man kehili be nodrat pish miyad ke ye webloge jadid ro biyaram too liste weblogai ke mikhunam o taze bad az in sakhtgirie avaliyast ke kamel o daghigh mikhunameshun. aksare weblogai ham ke man alan daem mikhunameshun male zamaniye ke hanuz tedade mahdoodi weblog neveshte mishod o mai ke mineveshtim taghriban ye ekip boodim ke hame ba ham doost boodim.alan enghadr weblog ziyad shode ke peyda kardane khanandeye sabet,unam baraye roozane nevisi, mostalzeme neveshtane khube ke albate kame. baraye hamin kheilia faghat baraye inke be tedade bazdidkonandehashun ya commentashun ezafe beshe miyan ye jomle az webloge yekio mikhunan o majburesh mikonan aghalan un ham haminkaro dar ghebaleshun anjam bede ta deleshun khosh bashe ke jozve weblogaye khuban injuri dar zamane kamtar,tedade bishtario jazb mikonan dige! bebakhshid ke pinglish neveshtam
salamon
baiad begam kolli zog zade shodam choon belakhare didam kasani hastan keh mesle khodam hastan pezeshkan ba kolli mashgholitahaye ghiere pezeshki!!!!!!!!!!!!
سلام
تبادل لینک میکنید
مرکزدانلود برنامه وکرک
http://www.tafrihi.ir
خبرم کنید
سلام راستش من یک ساله وبلاگ مینویسم و فکر میکنم خواننده های اصلی خودم را بیدا کردم/ولی خب فکر میکنم هر وبلاگنویسی دوست داره که تعداد مخطبان بیشتری داشته باشه/مشکل اصلی من اینه که اکثر دوستان و کسانی که به من سر میزنند با من موافق هستند و این کمی برای من ترسناک است./یعنی در این دنیای بی در و نشون اینترنت فقط چند نفر یافت میشوند که با من مخالف باشند؟/
1. با نظرت در مورد بازدید کننده خیلی موافقم. بازدید کننده باید فعال باشد و گرنه اگر ارزش یک سایت به بازدید کننده باشد. سایتهای س ک س ی بهترین سایتها هستند.
2. متاسفانه وبلاگ تحلیل خیلی کم داریم
3. موافقم مثل اولی
4. ——-
5.کافه ستاره رو ندیدم بنابراین نظری هم نمیدم
موفق باشی