مردِ دیگرِ روی سکوی قهرمانی

21

هر عکس، ارزشی بیشتر از هزار واژه دارد. هر عکس لحظه‌ای و قابی از مکان را منجمد می‌کند و برای همیشه‌ جاودانه‌اش می‌کند. اما همین عکس‌های پرارزش، گاهی اوقات از گفتن همه حقیقت ناتوانند. داستانی که برایتان نقل می‌کنم، شاهدی بر این مدعاست:

40 سال قبل دو دونده سیاه‌پوست آمریکا «تامی اسمیت» و «جان کارلوس»، در دوی دویست متر المپیک سال 1968 مکزیک برنده مدال‌های طلا و برنز شدند. زمانی که آنها بر روی سکوی قهرمانی رفتند، به نشانه حمایت از جنبش‌های اجتماعی سیاه‌پوستان، دستکش مشکی بر یکی از دست‌های خود کردند و مشت‌های خود را بالا گرفتند.

عکس این دو قهرمان که آنها را در حالی نشان می‌دهد که سرهایشان را پایین گرفته‌اند و با جسارت دست‌های خود را بالا برده‌اند، یکی از مشهورترین عکس‌های قرن بیستم محسوب می‌شود. اخراج این دو ورزشکار از تیم المپیک آمریکا، جار و جنجال زیادی در بازی‌های المپیک به پا کرد.

اما چه بر سر ورزشکار برنده مدال نقره در این عکس آمد و اصلا دانشتن سرنوشت این مرد چه اهمیتی دارد؟!

ورزشکار برنده مدال نقره در این عکس یک استرالیایی به نام «پیتر نورمن» بود. نورمن اهل ملبورن بود و در یک خانواده نیکوکار بار آمده بود، او شاگرد قصابی بود که با یک جفت کفش ورزشی قرضی تمرینات ورزشی خود را شروع کرده بود.

با چنین پیشینه‌ای، نورمن در آن لحظه به خصوص تصمیم گرفت که در اعتراض دو ورزشکار هم‌رشته خود علیه نابرابری مشارکت کند.

در حالی که سه برنده مسابقات دوی دویست متر منتظر آمدن به روی سکو بودند، نورمن متوجه شد که دو ورزشکار سیاه‌پوست قصد چه کاری دارند. در حقیقت، این نورمن بود که یک مشکل کوچک این دو را در آن لحظه رفع کرد: جان کارلوس، فراموش کرده که دستکش سیاه را همراه خود بیاورد، به همین خاطر نورمن پیشنهاد کرد که اسمیت یکی از دستکش‌های خودش را به دوستش بدهد و هر یک از آنها با استفاده از یک دستکش، ‌اعتراض مسالمت‌آمیز خود را به صورت این سلام ویژه نشان بدهند. به علاوه نورمن نشان ویژه پروژه المپیک برای حقوق بشر را از اسمیت و کارلوس گرفت و با به تن کردن این نشان، به دو دونده دیگر پیوست.

اما عکس‌العملی که مقامات استرالیایی در پاسخ به این کار نورمن نشان دادند، شدید و آنی بود. نورمن از تیم المپیک استرالیا اخراج شد و با وجود اینکه او در رده‌بندی جهانی ورزشکاران دو میدانی، در مقام پنجم بود و برای شرکت در المپیک بعدی، انتخاب هم شده بود، به المپیک سال 1972 فرستاده نشد. در المپیک 1972 مونیخ، استرالیا برای اولین بار هیچ دونده‌ای در رشته‌های سرعت، شرکت نداد. بعد از این بی‌مهری‌ها، نورمن بازنشسته شد و دیگر مقامی به دست  نیاورد.

در طی سال‌های بعدی، نورمن درگیر مشکلات زیادی شد: از همسرش جدا شد، بیمار شد، دچار افسردگی شد و به الکل و مسکن‌ها پناه برد.

چیزی که به نورمن امیدواری می‌داد این بود که در المپیک سیدنی مثل بقیه ورزشکاران المپیکی استرالیا از او تجلیل شود. اما به هنگام برگزاری مسابقات در سال 2000 این امید نورمن هم نقش بر آب شد، چرا که او با اینکه یکی از بهترین‌های دو میدانی استرالیا در تاریخ بود، تنها المپیکی استرالیا بود که به جایگاه ویژه تماشای مسابقات دعوت نشده بود.

اما ورزشکاران آمریکایی، با گذشت سال‌ها نورمن را از یاد نبرده بودند. آنها بودند که به او اجازه دادند از لژ اختصاصی آنها، مسابقات را تماشا کند. ورزشکار مشهور دوی امریکا، اد موسس Ed Moses از او استقبال کرد و قهرمان آمریکایی دوی 200 متر المپیک سیدنی -مایکل جانسون- او را در آغوش گرفت و او را قهرمان خطاب کرد.

در سال 2004، برادرزاده نورمن -مت نورمن- فیلم مستندی با عنوان درود Salute ساخت. در این فیلم مت نورمن، برای نخستین بار سه ورزشکار قهرمان دوی دویست متر المپیک مکزیک را در یک و در یک اتاق کنار هم آورد تا در مورد خاطرات آن روز به خصوص، صحبت کنند.

دو سال بعد، پیتر نورمن که تازه فیلم آماده شده را دیده بود، قصد داشت عازم یک تور عمومی در امریکا شود، اما متأسفانه درست در همین زمان دچار یک حمله قلبی شد و درگذشت. تامی اسمیت و جان کارلوس، بعد از شنیدن خبر، به ملبورن سفر کردند تا در مراسم تشییع جنازه دوستشان شرکت کنند و یاد او را گرامی بدارند.

کارلوس در مورد نورمن می‌گوید: «پیتر مجبور نبود که آن نشان ویژه را بپوشد، او آمریکایی نبود، او سیاهپوست نبود، او مجبور نبود که احساسی را که من داشتم، درک کند، اما او یک مرد بود.»

سال 2004، یک تندیس 7 متری، برای قدردانی از کارلوس و اسمیت ساخته شد و در دانشگاه سن خوزه آمریکا، نصب شد. در این تندیس، اسمیت و کارلوس با مشت‌های گره‌شده درست شبیه حالتی که روی سکوی قهرمانی المپیک مکزیک داشتند، دیده می‌شوند. اما در این تندیس هم، نورمن فراموش شده است. در این تندیس، جای او روی سکوی قهرمانی خالی گذاشته است تا دانشجویان و توریست‌ها با رفتن روی پله مقام دومی، بتوانند عکس یادگاری بگیرند.

در فیلم «درود» که اکنون در سراسر استرالیا نمایش داده می‌شود، جای خالی این ورزشکار در این تندیس هم نشان داده می‌شود.

سایت فیلم Salute
تریلر دیدنی فیلم Salute

منبع: بی‌بی‌سی


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

توهم کوتارد: آنهایی که تصور می‌کنند مدتهاست مرده‌اند!

«می‌اندیشم پس هستم»  Cogito, ergo sum با این حال همه کسانی که می‌اندیشند با این باور دکارت موافق نیستند.محتوای تفکر برخی از افراد مبتلا به یک اختلال عصبی روانپزشکی نادر، معروف به سندرم کوتارد، به جای اینکه به حس بودن منجر شود، به احساس…

این هنرمند با خلاقیت‌های خوب خیابان‌های پر از کسالت و یکنواختی را زیبا کرده و یک لحظه لبخند بر لب…

خیابان‌های پر از سر و صدا و چهره‌های خمو، خیابان‌هایی با تزئینات و پیام‌های فوق‌العاده تکراری، خیابان‌هایی که زحمت با شادی‌های اندک مردم شریک می‌شوند و مردم را یک آن با هم می‌کنند. این است توصیف شاید بدبینانه خیابان‌های ما.ما واقعیت این…

جورج اسپنسر میلت: مرگ دردناک به خاطر فرار از بوسیده شدن!

جورج اسپنسر میلت یک پسر 15 ساله که در ساختمان متروپولیتن لایف نیویورک در سال 1909 کار دفتری می‌کرد. در پانزدهمین سالگرد تولدش، همکاران زنش او را مسخره کردند و تظاهر کردند که در نظر دارند که برای هر سال زندگییک بار او ببوسند. میلت به شوخی از…

عملیات گانرساید: حمله نروژ به تاسیسات آب سنگین نازی‌ها که آنها را از بمب اتمی محروم کرد

سرهنگ ارتش سلطنتی نروژ، لیف ترونستاد، پس از تحویل کپسول‌های انتحاری، به سربازانش اطلاع داد: «نمی‌توانم به شما بگویم که چرا این مأموریت اینقدر مهم است، اما اگر موفق شوید، برای صد سال در خاطره نروژ زنده خواهد ماند.»با این حال، این…

اگر قرار بود ابرقهرمان‌ها، لباس‌های قرن نوزدهمی می‌پوشیدند

ما عادت کرده‌ایم ابرقهرمان‌ها را در لباس‌های امروز ببینیم و فیلم‌های زیادی هم که بر مبنای کامیک‌بوک‌ها ساخته شده، این تصور را در ذهن ما تشدید کرده‌اند.اما اگر قرار بود همین ابرقهرمان‌ها لباس‌های قرن نوزذهمی می‌پوشیدند، چه می‌شد؟…

به نظرتان کدام شغل‌ها بیش از آنچه که لایقشان است، درآمد دارند؟!

بسته به فرهنگ هر کشور و شرایط سیاسی و اقتصادی هر ناحیه پاسخ به این سوال هم متغییر است.اما چرا ما برخی‌ها را از این نظر همیشه در رادار خود داریم و بعضی‌ها را نه.واقعیت این است که برخی اصلا چراغ خاموش حرکت می‌کنند و در رادار ما نیستند…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
21 نظرات
  1. ساتگین می گوید

    داستان جالبی است اما سئوال این است این حرکت آنها چه تاثیر مهمی در جنبش نهاد. اکثر حرکتها نمایشی است و بهایش بیشتر از نفع‏اش است. مثل اکثر حرفها و شعارها.

  2. رضا می گوید

    …او آمریکایی نبود، او سیاهپوست نبود، او مجبور نبود که احساسی را که من داشتم، درک کند، اما او یک مرد بود.

    ممنونم دکتر.

  3. بیا تو خبر می گوید

    تحت تاثیر قرار گرفتم…

  4. نیما می گوید

    دکتر عالی بود تحت تاثیرقرار گرفتم

    حس نوع دوستی

    فکر میکنم انسانها ی کامل یا آنهایی که سعیدر رسیدن به تکامل را دارند

    دارای آن هستند .

    موفق باشی

  5. مسعود زماني می گوید

    و باز هم ممنون از اینهمه زحمتی که برای هر پست میکشید…
    برایتان آرزوی “خستگی ناپذیر ماندن” میکنم !!!

  6. مسعود می گوید

    خیلی غم انگیز بود
    در این دنیای عجیب و غریب انسانیت گاهی وقت ها مثل یک شهاب برقی می زندو سریع خاموش می شود

  7. سیروس می گوید

    مثل همیشه عالی بود . . .

  8. ترانه می گوید

    سلام. من همیشه مطالب شمارو میخونم .این پست هم مثل بقیه خیلی جالب و قشنگ بود.ممنون

  9. MOEiN می گوید

    مرسی از مطلبت دکتر..
    روحش شاد..

  10. شهریار می گوید

    آقا/خانم ساتگین، متاسفانه از لحن شما بوی منفعت طلبی به مشام میرسد. ظاهرا شما این نکته را در نظر نمیگیرید که عملی هر کس، در درجه اول معطوف به خود اوست! ضمن آنکه اگر بخواهم پاسخ ایراد شما را بدهم باید بگویم تداوم دشمنی استرالیایی ها با نورمن حتی تا سال 2000 نشان دهنده آن است که این حرکت تا چه حد قوی بوده است. اگر این حرکت قوی نبود، لزومی داشت پس از 40 سال استرالیا باز هم با نورمن دشمنی کند؟!
    سوای این موضوع باز هم تاکید میکنم که انتقاد شما وارد نیست و اگر قرار باشد با هرحرکت اعتراضی همین برخورد را بکنید، از رادیکالترین محافظه کاران هم محافظه کارتر میشوید و یا برعکس، برای هر موضوع کوچکی قصد به پا کردن انقلاب دارید. چراکه معتقدید یا هیچ حرکتی نباید کرد یا اگر حرکتی انجام شد، باید از بیخ و بن بساط ظلم و فساد را برکند! نه عزیزم! هر کس در هر مقامی که هس میتواند در برابر ظلم بایستد.

  11. کهکشان می گوید

    درود
    این پست، یکی از زیباترین و کاملترین پستهای وبلاگ شما که در این چند سال هر روز به آن سر میزنم، بود. شاد و پیروز باشید.

  12. پوریا می گوید

    🙂

  13. فرگرد می گوید

    او آمریکایی نبود، او سیاهپوست نبود، او مجبور نبود که احساسی را که من داشتم، درک کند، اما او یک مرد بود.

  14. mehdi می گوید

    آقای دکتر،شما خیلی‌ پر شور(مثل (…))در مورد این حرکت نوشتی‌ و طبقه معمول،تعصب آمیز حرف زدی و گفتی‌ که این ورزشکار‌ها از تیم المپیک اخراج شدند.
    ۱- این ورزشکاران اخراج نشدند چون استخدامی در کار نبود چون تیم المپیک شرکت نفت نیست.
    ۲ حتا در همون لحظهٔ ارتکاب این عمل نژاد پرستانه هم هیچ کس دشمنانه با این ورزشکار‌ها بر خورد نکرد.
    ۳- دلیل دعوت نشدن این ورزشکاران مشهور در المپیک‌های بعدی این بود که اونا روح المپیک که نماد آزادی انسان و عدم بر تری نژادیه رو زیر پا گذاشتند.
    ۴- جالبه که بدونی زمانی‌ که این دونفر این حرکتو کردند تقریبا احتیاجی به این کار نبود و همون طور که خودت هم نوشتی‌ حتی رقیب سفید پوستشون هم باهاشون هم عقیده بود و جنبش ضد نژاد پرستانه پیروز شده بود.
    نژاد پرستی‌ حرکت مقبولی نیست و المپیک بخصوص جای ابراز عقاید نژاد پرستانه نیست.
    مثل این میمونه که برای دعوت به آهسته حرف زدن خودت جارو جنجال راه بندازی.

  15. سهیل می گوید

    خیلی جالب بود “اما او یک مرد بود”

    ممنون خسته نباشی

  16. نرم افزار می گوید

    توی ایران باید ورزشکارها با یک لیتر نفت برن روی سکوی قهرمانی یک سفره هم بندازند دوششون

  17. افروز می گوید

    سلام دکتر
    و باز هم ممنون به خاطر اینکه من را با کسانی آشنا کردید که در زمان خود واقعا انسان بودند و امیدوارم پاینده باشید.

  18. Next می گوید

    معرکه بود …

  19. خودم می گوید

    اولین لحظه که عکس را دیدیم احساس کردم برنده مدال برنز خیلی هم دلش با این حرکت نبوده و یه جورایی به زور این کار را انجام داده، نه به این معنی که کسی مجبورش کرده بلکه به عنوان مثال تو رو دربایستی دوستش مونده یا اینکه خیلی هم دنبال این هدف نبوده یا از عواقبش می ترسیده. به نظرم نیاوردن دستکش ها هم اتفاقی نبوده و به دنبال بهانه ای برای دودره کردن خودش بوده. نگاه دوباره خودم به عکس میگه پر بیراه نمیگم. نظر شما چیه؟

  20. motahare می گوید

    خوندم به نظرم دنیا جای این انسانهانیست چرا چون کسی وواسشون ارزش قایل نیس چون هر کی به فکره خویشه نگاه کنید به نظرم اون با این کار فوق انتظارش اینده حرفه ای و خونوادگیشو از دس داد کی میفهمه که 1برنده مدال نقره کی و کجا چه کرده از خوده نویسنده می پرسم تعصب رو نوشتتو بزار کنار ….حالا در مورد این مرد چی میگی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.