مت مولنوگ -خالق وردپرس- چگونه کار روزانه‌اش را انجام می‌دهد؟!

13

این پست تقدیم می‌شود به همه بچه‌های خوب وردپرس فارسی، که با تلاش‌های بی‌چشمداشت خود، نقش زیادی در همه‌گیر کردن استفاده از وردپرس به عنوان یک نرم‌افزار برتر وبلاگ‌نویسی در بین کاربران فارسی، بازی کردند.

به عنوان یک دانش‌آموز دبیرستانی، مت مولنوگ Matt Mullenweg در تختخوابش روی نرم‌افزارهای کدباز کار می‌کرد. با گذشت هفت سال، او هنوز بیشتر کارهایش را در منزلش انجام می‌دهد. مولنوگ 25 ساله، مؤسس «اتوماتیک» است، شرکتی که پشت سر ابزار وبلاگ‌نویسی کدباز وردپرس و همچنین یک مشت پروژه نرم‌افزاری دیگر است. WordPress.com، در حال حاضر مورد استفاده 12 میلیون وبلاگ قرار دارد. وبلاگ‌های نیویورک تایمز هم که سال قبل در شرکت مولنوگ سرمایه‌گذاری کردند، از وردپرس استفاده می‌کنند. شعبه اصلی شرکت اتوماتیک، بسیار نزدیک آپارتمان مولنوگ در سانفرانسیسکو است، طوریکه با یک پیاده‌روی مختصر می‌توان به آن رسید، اما با این وجود مولنوگ به ندرت به شرکت می‌رود.  به جای این کار مولنوگ وقتش را صرف سفر به نقاط مختلف جهان برای دیدار با عاشقان وردپرس یا گوش کردن به Jay-Z و نوشتن کدهای نرم‌افزاری در منزل می‌کند.

مولنوگ سعی می‌کند، صبح‌ها تا یک ساعت بعد از برخاستن از خواب، به کامپیوتر نگاه نکند و ایمیل‌هایش را نخواند. مولنوگ آدم سحرخیزی است و معمولا یک ساعت بعد از طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شود. او عادت ندارد که از ساعت شماطه‌دار برای این کار استفاده کند.

مولنوگ صبح‌ها صبحانه نمی‌خورد و از کافئین پرهیز می‌کند، چون به اعتفاد خودش به اندازه کافی چیزهای برانگیزاننده در زندگی‌اش وجود دارد. او همچنین از ملاقات‌های صبحگاهی پرهیز می‌کند. یازده صبح، زودترین وقت ملاقاتی که او صبح‌ها می‌دهد.

مولنوگ دوست دارد که صبحش را با خواندن شروع کند، او یکی از معتادهای کیندل Kindle است. او کتاب‌های تجاری زیادی می‌خواند، چون می‌خواهد قبل از آنکه کسی به او گوشزد کند که یک بازرگان خوب نیست، پی به رموز این حرفه ببرد. او همچنین از خواندن کلاسیک‌های ادبی لذت میِ‌برد، تقریبا او هر دو ماه یک بار یکی از این آثار را مطالعه می‌کند. مطالعه، استراحت مولنوگ محسوب می‌شود. در سایر اوقات فراغت او یا خوابیده است یا به وردپرس فکر می‌کند.

مولنوگ زیاد به سفر می‌رود، اما وقتی که در سانفرانسیسکو است، معمولا در خانه‌اش کار می‌کند. او می‌گوید که هر کس دیگری هم اگر به جای او بود، در خانه کار می‌کرد: «ما یک شرکت مجازی هستیم. ما اخیرا یک دفتر در Pier 38 خردیدیم، جایی فاصله‌اش در آپارتمانم فقط به اندازه 5 دقیقه پیاده‌روی است. من یک بار در هفته به آنجا می‌روم، معمولا پنج‌شنبه‌ها و برای جلسات هیئت مدیره، که معمولا هر دو ماه یک بار برگزار می‌شود.»

به عبارت دیگر دفتر وردپرس، شش روز در هفته خالی است و این دفتر فقط برای پرهیز از هزینه اتاق‌های کنفرانس خریداری شده است. از 40 نفر کارمند وردپرس، تنها هشت نفرشان در Bay Area هستند. همه خودشان را به نوعی با شرایط تطبیق داده‌اند و می‌توانند در هر نقطه جهان که بخواهند، به سر ببرند.

وسیله ارتباطی کارکنان وردپرس P2 است، ابزاری که به کاربرانش اجازه انتشار وبلاگ‌های گروهی را در وردپرس می‌دهد. این ابزاری تا حدی شبیه توییتر است و به صورت بی‌درنگ به‌روز می‌شود. به کمک P2 وردپرسی‌ها کدها و ایده‌هایشان را به صورت بی‌درنگ به اشتراک می‌گذارند. هر بخش شرکت یه کانال اختصاصی در این سامانه دارد و وقتی پیامی بیاید، پیام جدید با علامت قرمز مشخص می‌شود. این پیام می‌تواند به سادگی در مورد این باشد که یک کارمند وردپرس، صبحانه چه چیزی خورده است و یا اینکه می‌تواند مربوط به پیشرفتی در برنامه وردپرس باشد. وردپرسی‌ها همچنین از اسکایپ برای ارتباط تک به تک یا صحبت‌های گروهی استفاده می‌کنند.

مولنوگ در دفتر خانگی‌اش دو مونیتور بزرگ 30 اینچی دارد، که یکی متصل به پی‌سی و دیگری متصل به «مک» است. آنها «موس» و کیبورد مشترکی دارند، مولنوگ می‌تواند عمل کپی و پیست را بین آنها انجام دهد. مولنوگ معمولا کارهای اینترنتی‌اش را با مک انجام می‌دهد اما برای ایمیل و چت، پی‌سی را ترجیح می‌دهد. او همچنین یک لپ‌تاپ دارد، که در همه زمان‌ها با خودش به این سو و آن سو می‌برد، چه زمانی که به مطب پزشک می‌رود و چه زمانی که به خارج از کشور می‌رود. او دوست‌دار شبکه‌های کامپیوتری است و سروری برای شبکه خانگی‌اش در پستوی خانه‌اش دارد.

یکی از برنامه‌های مورد علاقه مولنوگ، برنامه‌ای به نام Rescue Time، این برنامه نشان می‌دهد که کاربر چقدر وقت صرف کارهای مختلف می‌کند. او با استفاده از این برنامه متوجه شد که جواب دادن از ایمیل‌ها وقت زیادی از او می‌گیرد و بنابراین تصمیم گرفت که زمانی را که صرف مدیریت ایمیلش می‌کند، کاهش دهد. مولنوگ همچنین از یک پلاگین وردپرس استفاده می‌کند که پیام های ارسالی را بر حسب ایمیل فرستنده، فیلتر می‌کند. ایمیل‌های با اهمیت به یک پوشه و بقیه، به پوشه دیگری می‌روند.  نویسنده کتابی به نام «4 ساعت کار هفتگی» به نام «تیم فریس»، حتی توصیه کرده است که چک کردن ایمیل‌ها محدود به دو بار در هفته شود، اما عمل به چنین توصیه‌ای برای مولنوگ بسیار دشوار است، بنابراین مولنوگ تصمیم گرفت که به راهکار نویسنده کتاب Power of Less یعنی «لئو بابوتا» عمل کند و دفعات جک کردن ایمیل را محدود کند. مولنوگ استفاده افراطی از ایمیل را مثل پرخوری، زیان‌بخش می‌داند.

موسیقی مورد علاقه مولنوگ، موسیقی «جز» است، او به دکستر گوردون و سونی رویلنز و همچنین «جی زد» و «بیونسه»، علاقه دارد. او یک سیستم پخش استریوی دست‌ساز آنالوگ دارد. گوش کردن به موسیقی در حین کدنویسی به مولنوگ کمک می‌کند.

مولنوگ همچنین همه کسانی را  که در سراسر زمین از آلاباما تا ایرلند و بلغارستان از تکامل محصولات پشتیبانی می‌کنند، مدیریت می‌کند. راهبرد مدیریتی مولنوگ این است که افراد خودانگیخته و بااستعداد را پیدا کند و به آنها اجازه کار و پیشرفت بدهد. مولنوگ به آنها می‌گوید که مدیری نیست که هر روز بر کارشان نظارت کند، بنابراین آنها بایستی خودشان، خودشان را هدایت کنند. به ازای هر کسی که مولنوگ استخدام می‌کند، 800 اپلیکیشن به دست می‌آورد.

جالب است بدانید که به مدت 4 سال، مولنوگ تنها کسی بود که روزی نرم‌افزار ضد اسپم شرکت اتوماتیک یعنی Akismet کار می‌کرد و تازه شش ماه پیش بود که یک مهندس دیگر را برای یاری رساندن در این قسمت، استخدام کرد. موالنوگ انگیزه اصلی خود را برای صرف انرژی روی Akismet مادرش ذکر می‌کند. ماجرا از این قرار است که مادر مولنوگ به تازگی وبلاگ‌نویسی را شروع کرده و مولنوگ نگران بود که وبلاگ او مورد بمباران اسپم‌های نامناسب تبلیغاتی قرار بگیرد!

مولنوگ عادت دارد که ساعت 12:30 دقیقه با مدیر شرکتش یعنی تونی اشنایدر برای صرف نهار به بیرون برود.

مولنوگ عقیده دارد که بدون کمک یکی از مهندسانش به نام «مایای دسایی»، عملکرد بسیار آشفته و نامنظمی دارد. مولنوگ مجبور است هر سال در ده‌ها اجلاس جهانی شرکت کند. مثلا در همین سال قبل او 200 روز را در حال سفر در جاده‌ها گذراند و 175 هزار کیلومتر پیمود، به عبارت دیگر او هفت بار زمین را دور زد. او هر اجلاس را با یک سخنرانی افتتاح می‌کند، سخنرانی‌ای که در مورد وردپرس و تاریخچه نرم‌افزارهای کدباز است. در کوچکترین این همایش‌ها تنها 50 نفر شرکت دارند، اما در همایش‌های بزرگ‌تر، جمعتی پانصد نفری حضور به هم می‌رسانند. در فیلپیپین مردم مثل یک خواننده مشهور راک از مولنوگ استقبال کردند و بعد از اتمام همایش او مجبور شد، دو ساعت با علاقمندانش عکس بگیرد و به آنها امضا بدهد.

مولنوگ عادت دارد دوربینش برای ثبت خاطرات سفرش به همراه ببرد. از آنجا که به اعتقاد مولنوگ حافظه‌اش چندان خوب نیست، عکس‌هایی که او می‌گیرد، نقش زندگی‌نامه را برای او بازی می‌کنند. مولنوگ عادت دارد که هنگامی که سوار هواپیما است، این عکس‌ها را با لپ‌تاپش پردازش، ویرایش و آپلود کند و شرح مختصری در مورد هر عکس بنویسد. اگر وبلاگ مولنوگ را دیده باشید، حتما دیده‌اید که او عکس‌های بسیار زیادی را آپلود می‌کند.

مولنوگ همواره به جذب مخاطب برای وبلاگش فکر می‌کند. ولی حالا نگرش او عوض شده است و او بیشتر برای خودش می‌نویسد. به همین خاطر او هر روز وبلاگش را به‌روز نمی‌کند. با اینکه بعضی از خوانندگانش شکایت می‌کنند که دوست دارند در وبلاگ او بیشتر در مورد وردپرس بخوانند و به جای اینکه مثلا عکس‌هایی از بچه‌های وبتنامی ببینند، مطالبی در این مورد بخوانند، اما مولنوگ شخصی‌نویسی را ترجیح می‌دهد. به مناسبت 25 سال شدن، مولنوگ در ژانویه گذشته، فهرستی از اهدافش را در سال 2009 منتشر کرد. آموختن زبان اسپانیایی و پخت و پز و همچنین پست کردن ده هزار عکس از جمله این اهداف بودند. کار آموختن زبان اسپانیایی خوب پیش می‌رود و مولنوگ تا حالا دو هزار عکس پست کرده است، اما مولنوگ در آموختن آشپزی تا حالا توفیق چندانی کسب نکرده است.

مولنوگ معتقد که وبلاگ مثل اتاق پذیرایی یک شخص می‌ماند و وقتی کسی رفتار مناسبی در خانه آدم نداشته باشد، باید عذرش را خواست. بنابراین با وجود اینکه مولنوگ کامنت‌های مخالف را تأیید می‌کند اما اگر در کامنتی حتی اگر موافق باشد، واژه نامناسبی بیابد، ویرایشش می‌کند.

مولنوگ هر روز به اعداد و ارقام میزان استفاده از وردپرس را توجه می‌کند.  برای او مهم است که بداند هر روز چند کلمه در وردپرس پست می‌شود و مردم چند بار، وارد وردپرس می‌شوند.

کار مولنوگ یک تجارت 24 ساعته است. برای مثال کارمندان اروپایی اتوماتیک ساعت 2 تا 3 صبح آنلاین می‌شوند. به همین خاطر مولنوگ سبک خواب و بیداری خاص خودش را دارد. بیشترین کارایی او در نیمه صبح و ساعت یک تا پنج صبح است. در حقیقت مولنوگ به خواب کمی نیاز دارد و نیازش را به خواب با چرت‌های بیست دقیقه‌ای در دفترش و خواب بعد از ظهر برطرف می‌کند.

مولنوگ تلاش می‌کند تا اجتماعی از کاربران وردپرس را ظرف 10 تا 30 سال آینده ایجاد کند، چنین جامعه‌ای مستقل از هوس‌های بازار است.

مولنوگ ملاقات با تعداد هر چه بیشتری از کاربران وردپرس و همچنین هدایت کردن پروژه نرم‌افزاری را در راهی که انعکاس‌دهنده علایق آنها باشد، جزو مسئولیت‌های خود می‌داند. او سال گذشته با دو تا سه هزار نفر از کسانی ملاقات کرد که به یاری وردپرس، زندگی خود را می‌چرخاندند. او دوست دارد وردپرس را مبدل به چیزی شبیه گوگل، آمازون یا eBay کند. همه این سایت ها به کاربرانشان کمک کرده‌اند که به درآمدی بیشتری از آنچه که تصورش را می‌کردند، دست یابند.

مادر مولنوگ، وبلاگی  را چند ماه پیش شروع کرد. شش سال از زمانی که مولنوگ کار روی وردپرس را شروع کرد، گذشته است و حالا او وبلاگ‌نویسی با وردپرس را آنچنان ساده کرده است که مادرش هم می‌تواند از آن استفاده کند!

منبع


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

عکس‌هایی از زیباترین کتابخانه‌های دنیا

کتابخانه‌ها باید مظهر فرهنگ و هنر هر کشوری باشند. ساختمان ایمن و بزرگ، منظره تالار کتابخوانی، نوع چینش کتاب‌ها و تحویل آنها به کتابخوان‌ها، داشتن اینترنت آزاد و پرسرعت، حفاظت از نسخه‌های خطی و اسناد باارزش، آزاد بودن کتابخانه در حد امکان…

روجلدهای خاطره‌انگیز مجموعه کتاب های طلایی که کودکی‌مان را رنگی می‌کردند!

عبدالرحیم جعفری، پایه گذار انتشارات امیرکبیر و کتاب های طلایی، است. او ۱۲ آبان ۱۲۹۸ در تهران زاده شد. عبدالرحیم جعفری در سال ۱۳۲۸ انتشارات امیرکبیر را پایه گذاشت. و در سال ۱۳۴۰ انتشار مجموعه ی کتابهای طلائی را آغاز کرد. کتابهای طلایی مجموعه…

سلبریتی‌ها اگر کاری عادی داشتند – پاسخ‌های تصویری میدجرنی

چه می‌شد اگر یک هنرپیشه نامدار در سنی طلایی امکان جذب شدن در رشته بازیگری را پیدا نمی‌کرد یا بحرانی خانوادگی او را وادار به سال‌ها کار عادی می‌کرد. چه می‌شد اگر نخستین کسانی که تست بازیگری از او می‌گرفتند، به کلی مایوس و دلسردش می‌کردند.…

تصور کنید اگر این مکان‌های مشهور اصلا ساخته نمی‌شدند، منظره پیرامونی آنها چطور می‌شد؟

ساختمان‌های مشهور و بناهای زیبا یا کاربردی عظیم، شهرتی برای منطقه خود به ارمغان می‌آورند و سیل گردشگران را سرازیر می‌کنند و حتی پایشان به کرات به دنیای ادبیات و سینما هم باز می‌شود و باز بر شهرت مکان می‌افزایند.به همین خاطر است که ساختن…

عکس‌های بسیار جالبی از روز‌های اولیه هوانوردی، دهه‌های 1890-1930

در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، جهان شاهد تغییر ژرفی در فناوری شد. رویاپردازانی مانند برادران رایت، اتو لیلینتال و آلبرتو سانتوس-دومونت که با میل سیری ناپذیر برای تسخیر قلمرو‌های ناشناخته پرواز می‌کوشیدند، با جسارت و عزم تزلزل ناپذیر داستان…

با این تصاویر کارت پستال خیلی قدیمی در دهه ۱۹۰۰ آمریکایی‌ها، تصور خود از ۱۰۰ سال بعد را نشان داده…

مجموعه‌ای جذاب از کارت پستال‌های عجیب و غریب و در عین حال جذاب از استیون آر. شوک، دیدگاه‌هایی را ارائه می‌دهد که در دهه ۱۹۰۰ تصور شده است و نشان می‌دهند که چگونه شهر‌ها، شهرک‌ها و دهکده‌ها در سراسر ایالات متحده ممکن است طی ۱۰۰ سال آینده…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / قیمت وازلین ساج / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو / مجتمع فنی تهران /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / لیست قیمت تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ / سریال ایرانی کول دانلود / دانلود فیلم دوبله فارسی /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو /توانی نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /تولید محتوا /دانلود نرم افزار /
13 نظرات
  1. بهزاد می گوید

    با ذکر منبع با اجازه ات گذاستم تو وبلاگم

  2. فرح ناز می گوید

    می دونستید وبلاگ شما یکی از بهترین وبلاگای فارسیه که من می خونم؟؟؟:دی
    موفق باشید همیشه

  3. سیروس می گوید

    جی-زی نه جی-زد. متشکرم.

  4. حسين می گوید

    هیچ وقت با وردپرس کار نکردم باید جالب باشه با این داستانی که گفتی… .

  5. khak313 می گوید

    آقای مجیدی واقعا ممنونم، خیلی وقت بود همچین متن و صد البته ترجمه ی خوبی نخونده بودم. انصافا لذت بردم و صد البته درس گرفتم.
    باز هم ممنونم

  6. مسعود می گوید

    بازهم مطالعه میدانی مناسب و مطلب عالی… خیلی ممنونیم دکتر

  7. r b می گوید

    سلام . مطلبی در مورد وضعیت آراء کروبی نوشته ام . خوشحال میشم نظر شما رو هم بدنم

  8. pars می گوید

    جالب بود

  9. مسعود می گوید

    اقای دکتر سلام
    شما هم توجه کردید تو تصویر دوم اون قابی که پشت سرشه رو دیدید.
    مینیاتور ایرانیه. مگه نه؟
    با تشکر

  10. سید امین می گوید

    سلام!
    کار خیلی خوبیه که زندگی نامه افراد پیشرو در IT و Computer رو به وبلاگتون اضافه می کنید.
    امیدورام بازم از این پست ها ارسال کنید.
    در مورد Amazon و eBay حتماً چیزی بنویسیسد

  11. بابک می گوید

    ممنون دکتر جان مطلب بسیار خوبی بود.
    فقط در قسمت «به ازای هر کسی که مولنوگ استخدام می‌کند، ۸۰۰ اپلیکیشن به دست می‌آورد.» من فکر می کنم منظور این بوده که حدودآ از هر 800 نفر که درخواست استخدام می کنند یک نفر انتخاب میشه… (Application Form) ولی این طور که شما نوشته اید بیشتر این مفهومو می رسونه که هر یک نفر حدودآ 800 اپلیکیشن (کامپیوتری) تولید می کنه…

  12. selen می گوید

    با سلام واقعا عالی بود حداقلش این که واسه زندگیم یه برنامه بهتری بچینمو چشم انداز داشته باشم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

••4 5