10 پزشکنمای شیطانصفت تاریخ!

تصور ما از پزشکان، اشخاصی است که در صدد هستند به هر نحو ممکن به بهبود بیماری و سلامت بیمارنشان کمک کنند. تلقی جامعه از بیشتر پزشکان، مثبت است.
اما این بار در یک پست متفاوت میخواهیم با هم پرده از فعالیتهای شیطانی پزشکان و به عبارت صحیحتر پزشکنماهایی برداریم که اعمالشان را هیچ عقل سلیمی نمیتواند تأیید کند:
10- جک کورکیان Jack Kevorkian:
کمک به مرگ بیمارانی به شدت بیمار که امید چندانی به بهبود وضعیتشان نیست، در دنیای امروز موضوعی اختلافبرانگیز است. اما دکتر جک کورکین اعتقاد داشت که «مردن، جنایت نیست.» او به مرگ 130 نفر از بیماران بدحالش کمک کرد. جالب است که بدانید او شیوههای «اوتانازی» مخصوص خودش را هم ابداع کرده بود، او به دو شیوه، بیماران را از پا درمیآورد:
شیوه اول را او Thanatron نامیده بود، در این شیوه او مخلوطی از سالین، تیوپنتال سدیم و کلرید پتاسیم به داخل ورید بیماران تزریق میکرد. شیوه دوم Mercitron بود که در آن از ماسکی که مونو اکسید کربن از خود متصاعد میکرد، استفاده میکرد.
سرانجام تحقیقی در مورد کارهای او انجام شد و در پی آن او به جرم قتل درجه دوم، دستگیر شد و از سال 1999 تا 2007، زندانی شد. او هماکنون آزادی مشروط دارد.
پینوشت: جالب است بدانید که «آل پاچینو» در نقش دکتر جک کورکین در یک فیلم تلویزبونی با عنوان You Don’t Know Jack بازی کرده است.
نمایش همین فیلم باعث شد که ما درک بهتری نسبت به شخصیت این پزشک پیدا کنیم و الان که این متن را ویرایش میکنم، دیگر او در فهرست پزشکان منفی جایی ندارد.
9- والتر فریمن Walter Freeman:
والتر فریمن یک متخصص بیماریهای اعصاب یا نورولوژیست بود که از «ییل» و دانشکده پزشکی پنسیلوانیا، فارغالتحصیل شده بود. او در دوران فعالیتش 3500 عمل لوبوتومی انجام داد.
در دهه 40 و 50 میلادی، یعنی زمانی که روانپزشکان داروهای مؤثر کمی برای کنترل بیماریها و اختلالات روانپزشکی در اختیار داشتند، عمل لوبوتومی بسیار معمول بود. شاید از فیلم «دیوانه از قفس پرید» با شرکت «جک نیکلسون»، ماجرای لوبوتومی کاراکتر سرخپوست قصه را به یاد داشته باشید.
در عمل لوبوتومی، ارتباط کورتکس قسمت پرهفرونتال (قسمتی از قشر مغز در ناحیه زیر پیشانی) با سایر نقاط قطع میشود. شیوههای مختلفی برای این عمل وجود دارد. امروزه به خاطر عوارض زیاد عمل لوبوتومی و همچنین وجود شیوههای نوین درمان، لوبوتومی به ندرت انجام میشود، اما او در آن زمان، دکتر فریمن به انجام این عملها و به اصطلاح شفا دادن بیمارانش، افتخار میکرد.
شیوه انجام اعمال جراحی او هم عجیب بود. مثلا او از یک یخ خردکن که از آشپزخانه منزلش برداشته بود، برای انجام عمل استفاده میکرد و بدون کمک هیچ جراحی، روزانه 20 عمل انجام میداد، او حتی اجازه میداد، رسانهها بر سر عملش حاضر شوند، اعمال جراحی که گاه با مرگ بیمار خاتمه مییافتند.
جالب است بدانید که یکی از عملهای جراحی که دکتر فریمن انجام داد، روی خواهر «جان اف کندی» یعنی «رزمری کندی» انجام شد. در آن زمان به خانواده او توصیه شد برای بهبود حالات روحی رزمری، این عمل را قبول کنند. در سال 1941، زمانی که رزمری 23 ساله بود، این عمل روی او انجام شد و نتیجه خوشایندی نداشت. رزمری کندی بعد از عمل دچار بیاختیاری ادراری شد و توان ذهنیاش به اندازه یک شیرخوار کاهش پیدا کرد، طوری که ساعتها به دیوار روبرویش خیره میشد. برخی اعتقاد دارند، رزمری، تنها عقبماندگی ذهنی داشت و عمل اصلا برایش مورد نداشت. رزمری کندی با همین شرایط تا سال 2005، به زندگی ادامه داد.
شاید در مورد سرنوشت ناگوار اعضای خانواده کندی، خوانده باشید، سرنوشت شومی که که از آن تعبیر به «نفرین کندیها» میشود. رزمری کندی، نخستین عضو خانواده بود که با چنین سرنوشت ناگواری مواجه شد!
شاید باور نکنید، اما فریمن هرگز به خاطر مرگ بیمارانش با عوارض عمل، به دردسر نیفتاد.
8- هری هوارد هولمز(هرمن ماجت) Herman Mudgett:
نام هری هوارد هولمز در زمان تولد «هرمن ماجت» بود، او نخستین قاتل سریالی بود که در آمریکا به دار آویخته شد. او در سال 1884 به دانشکده پزشکی میشیگان رفت. در این دوره او اجساد را از آزمایشگاهها میدزدید و تخریب میکرد و بعد ادعا میکرد این افراد در طی حادثه کشته شدهاند و با ترفندهایی از شرکتهای بیمه، حق بیمه دریافت میکرد. بعد از فارغالتحصیلی، او به شیکاگو رفت، یک کارگر داروخانه را فریب داد و مالکیت یک هتل را از آن خود کرد. او زنانی را فریب میداد و به قتل میرساند و در هتل، روی جسد آنها آزمایش میکرد، کالبدشکافیشان میکرد و اسکلت آنها را به دانشکدههای پزشکی میفروخت!
7– آرنفین نست Arnfinn Nesset:
آرنفین نست، واقعا یک پزشک نبود، او یک پرستار نروژی بود که قصد داشت پزشک شود. او 22 نفر از بیمارانش را با تزریق دارویی به نام Curacit کشت، این دارو، یک داروی شلکننده عضلات است. به خاطر ماهیت دارو، تحقیقات برای اثبات جرم «نست»، بسیار دشوار بود، چرا که ردیابی این دارو در بدن با گذشت زمان بسیار دشوار است. تحقیقات روی پرونده او دو سال کشید، در پی یک محاکمه دو ماهه، جرم او در قتل بیمارانش ثابت شد و «نست» 21 سال را در زندان به سر برد. در نروژ حداکثر محکومیت 21 سال است. او در سال 2004 از زندان آزاد شد و گفته میشود هماکنون با نام دیگری در نروژ زندگی میکند.
6- کارل کلوبرگ Carl Clauberg:
او یکی از پزشکان نازی است که در اردوگاههای کار اجباری نازیها، روی زندانیها آزمایش انجام میداد. آزمایشات او در اردوگاه آشویتس مشهور است. او استاد بیماریهای زنان در دانشگاه Königsberg بود. در سال 1933 او به نازیها پیوست و در سال 1942، به «هیملر» پیشنهاد کرد که آزمایشاتی برای نازا کردن جمعی زنان انجام دهد. هیملر موافقت کرد و او به بلوک شماره 10 آشویتس رفت. او به دنبال آن بود که شیوه ارزان و سادهای برای نازا کردن زنان پیدا کند. او بارها از تزریق اسید مایع به داخل رحم زنان استفاده کرد. تخمدانهای آسیب دیده زنها برای بررسی بیشتر به برلین فرستاده میشد. گاهی بیماران برای انجام اتوپسی (تکهبرداری) به قتل میرسیدند. گفته میشود او روی 300 زن، آزمایشات وحشتناک خود را انجام داد، سرانجام کلوبرگ دستگیر شد، ولی قبل از محاکمه، فوت کرد.
5- جان بادکین آدامز John Bodkin Adams:
او یک پزشک عمومی بود که زندگیای توأم با جنایت و قتل داشت. او از سال 1946 تا 1956، به طرز مشکوکی، 160 نفر از بیمارانش را کشت. 132 نفر از آنها در وصیتنامههایشان برای این پزشک پول نقد یا اشیایی باارزش بخشیده بودند! بعدها مشخص شد، همه این وصیتنامهها جعلی بودهاند. برای قتل بیمارانش او از داروها یا مسکنهایی به میزان زیاد تجویز میکرد که در نهایت بیماران را از پا درمیآورند. سرانجام او پس از اینکه شکهایی در مورد مرگ سریع بیمارانش برانگیخته شد، دادگاهی شد. او به اتهام جعل اسناد هم، باید پاسخ میداد.
4- هارولد شیپمن Harold Shipman:
او تنها پزشک انگلیسی در طول تاریخ است که به خاطر قتل بیمارانش، گناهکار شناخته شد. بسیاری او را برترین قاتل سریالی از لحاظ کسی درآمد غیرمشروع میدانند. او در مورد قتل 218 بیمار مقصر شناخته شده، اما عدد واقعی ممکن است دو برابر باشد، چون هویت بسیاری از بیماران، هرگز شناخته نشد. او درسال 1974 به عنوان یک پزشک عمومی در «یورکشایر» غربی شروع به کار کرد. یک سال بعد، نسخههای جعلی تجویز پتدین (نوعی مخدر) که او برای مصرف شخصی، جعل کرده بود، کشف شد. او چریمه شد، اما به وی اجازه شد به کار ادامه دهد. در طول سالیان، بسیاری از بیماران او عمدتا به خاطر تزریق دیامورفین، فوت کردند. سرانجام خیلیها به خاطر جواز دفنهای زیادی که او امضا میکرد، به وی مشکوک شدند. او همچنین به خاطر جعل وصیتنامه یک بیمار، مجرم شناخته شد. در سال 2000، او در مورد مرگ 15 نفر، مجرم شناخته شد و به حبس ابد محکوم شد اما چهار سال بعد در ژانویه سال 2004، خودش را در سلول حلقآویز کرد.
3- مایکل سوانگو Michael Swango:
گرچه از لحاظ قانونی او به خاطر قتل تنها 3 نفر مجرم شناخته شد، اما بسیار عقیده دارند که او بین 30 تا 60 نفر را در طول زندگی پزشکی حرفهای خود کشته است. همه چیز از وقتی که شروع شد که او وارد دانشکده پزشکی ایلینویز جنوبی شد، در آنجا بعضی متوجه علاقه عجیب او به مرگ بیماران شدند. با اینکه بعد از فارغالتحصیلی، اخراج شد، ولی توانست در دانشگاه ایالت اوهایو، به عنوان انترن مشغول شود. در طبقاتی از بیمارستان که او مشغول کار بود، پرستاران متوجه مرگهای گاه و بیگاه و ناگهانی بعضی از بیماران بدون هیچگونه پیش درآمد قبلی میشدند. یک بار پرستاری مشاهده کرد که در حال تزریق چیزی به یک بیمار است و مدتی بعد از تزریق بیمار به ناگهان فوت کرد. این شکها باعث شد، او دوباره اخراج شود. این بار او به عنوان تکنیسین بخش اورژانس در ایلینویز، شروع به کار کرد و این بار کارکنان بیمارستان را مسموم کرد! سرانجام او به خاطر در اختیار داشتن آرسنیک و سایر سموم، دستگیر شد. سرانجام او به قتل 3 نفر از بیماران، اعتراف کرد.
2- شیرو ایشی Shiro Ishii:
شیرو ایشی پزشک و میکروبشناس ژاپنی بود. در طی جنگ دوم چین و ژاپن او ستوان واحد 731 بود که واحد جنگ بیولویژک بود. گرچه تصور میشد او به زور به این واحد تحمیل شده و از لحاظ شخصیتی آدم خودمحوری است، اما توانست برتری خود را ثابت کند و وارد بیمارستان ارتشی شماره یک توکیو شود. او تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه سلطنتی کیوتو به اتمام رساند. در سال 1942، ایشی، شروع به کار روی تسیلحات میکروبی کرد. او این میکروبها را روی اسیران و شهروندان چینی امتحان کرد و یک بار هم موفق به آزمایش اسلحهاش در میدان نبرد شد. گفته میشود، دهها هزار نفر در آزمایشات وی کشته شدند. در طی آزمایشات او از سلاحهای حاوی میکروبهای کزاز، وبا و طاعون استفاده میکرد. او همچنین آزمایشاتی در مورد القای سقط، سکته قلبی و مغزی و تحقیقاتی در مورد سرمازدگی و کالبد شکافی موجودات زنده انجام داد.
1- جوزف منگله Josef Mengele:
او افسر آلمانی SS و یک پزشک نازی بود. او احتملا شناختهشدهترین نام در فهرست پزشکان جنایتکار است. او لقبهایی مثل «فرشته مرگ» و «شیطان زیبا» داشت. او بود که تعیین میکرد کدام اسیر به درد آزمایشات میخورد و کدام یک به خاطر ضعف، باید کشته شود. در آشویتس، او آزمایشاتی روی اسرای نگونبخت انجام میداد. او بیشتر به وراثت و بیتشر علاقه داشت و دوست داشت روی دوقلوهای همسان آزمایش کند. گفته میشود که او 10 دوقلو را انتخاب کرده بود، آنها را با کلروفورم بیهوش کرده بود و برای مقایسه آنها با هم و پیدا کردن اختلافهای احتمالی، تشریحشان کرده بود. گفته میشود او بعضی از دوقلوها را با ارتباط دادن وریدهایشان به هم متصل میکرد و دوقلوهای به هم چسبیده را به صورت مصنوعی ایجاد میکرد. او آزمایشاتی در مورد تغییر رنگ چشم با تزریق مرکب، قطع اعضا و تلاش برای پیوند دوباره آنها و نابارور کردن زنان هم انجام داد.
شاید همیشه دلم می خواست تو این وبلاگ مطالب اینچنینی بخونم
احتمالا یازدهمین این لیست کنراد موری خواهد بود
چه پزشکانی.باعث تاسف هست کسانی که باید جون بیمار رو نجات بدند…………
تو همین دکترای ایرانی هم بگردی از این دکترا پرن….
بلانسبت بعضی دکترا!!!
به نظر شما پزشکانی که بیماران خود را به بهانه های مختلف برای کسب پول بیشتر به تیغ جراحی می سپارند چه می توان نامید؟ همچنین پزشکانی که بدون پول زیرمیزی به وظیفه شان عمل نمی کنند را؟
جالبه که بیشترشون آلمانی بودن!!!
جا داشت یادی هم از پزشک احمدی خودمون می کردی
پزشک احمدی که اصلا تحصیلات پزشکی نداشت. در این مطلب، کسانی جمعآوری شدن که واقعا مدرک پزشکی داشتن.
خیلی جالب بود و ترسناک:-s
راستی بهتر نیست به جای جمع بستن عربی یه کلمه فارسی مثه آزمایشات بنویسین آزمایش ها؟:)
چقدر جالب…
it is far from justice to say dr kevorkian belong to this group!
اوتانازی کلا خیلی بحثبرانگیز هست. من خودم شخصا دوست دارم، مطلق در مورد افراد قضاوت نکنم. ولی این نوشته به جز چند جا که در اون از ویکیپدیا استفاده شد، ترجمهای بود از منبع.
ترکیب پزشک نما آدم را یاد تماشاگر نما، هنرمند نما، دانشجو نما … و نماهای اینچنینی می اندازد
فکر می کنم بهتر است بپذیریم در هر شغل و حرفه و صنفی افرادی وجود دارند که پایبند اخلاق، وجدان و حتا اصول حرفه خود نیستند
.
در مورد پزشکی قطعا آمار خیلی بالاتر از اینهاست که شما نوشته اید و احتمالن این عده مشهورترین ها هستند. دو هفته پیش تلوزیون مستندی درباره شرکتهای کفن و دفن پخش می کرد و تعداد پزشکان، پرستاران و تکنسینهایی که برای همکاری با این شرکتها بیماران را می کشتند ، کم نبود
.
از سوی دیگر این حرفه آنقدر حساس است که می توان سهل انگاری و ناآگاهی غیرعمدی و ادامه دار افراد را هم نوعی جنایت به حساب آورد
خواهرم مدتی به عنوان هوشبر در بیمارستان مشغول بود و تعریف می کرد که چقدر راحت بیماران به خاطر سهل انگاری پرسنل می میرند و کسی خم به ابرو نمی آورد
.
با این همه نفر اول را مانند شما شیطان صفت و جنایتکار نمی دانم. اگر به بیماری دچار شوم که لاعلاج باشد و خصوصا توانم را گرفته باشد، بسیار بسیار ممنون پزشک و یا هرکسی خواهم بود که مرا از شر زندگی ذلت بار رها کند
فکر می کنم اتانازی به خاطر توافق با خود بیمار بیشتر خودکشی است تا دگرکشی
دکتر خیل خیل خیلی عالی بود.. البته مثل همیشه…
دوباره منتظر چنین مقالاتی هستیم.
سلام
مطلب فوق العاده ای بود .
دکتر جان خوشحالم که دوباره فعال شدی .
مدتی بود که این وبلاگ معروفیتش از محتواش بیشتر شده بود .
نیازه که همین طور بمونه
امروزه میبینیم که خیلیها قصد دارند که برای دانش مرز قائل شوند که مثلا ایرانیها این مطلب را یاد نگیرند و ژاپنیها آن دیگری را و قس علی هذا. اما به نظر من دانش به خودی خودی خطرناک نیست بلکه افکار پلید آدمها است که خطرناک است. برای مثال همین پزشکان عزیز مقاله شما که برای نجات انسانها آموزش دیده اند اما از دانایی و توانایی اشان برای گرفتن جان آنها اقدام میکنند. اگر اینها سیاستمدار میشدند حالا ما در کتابهای درس تاریخمان فصلهای جدید دیگری را باید کنار جنگ جهانی دوم و یازده سپتامبر حفظ می کردیم.
آخریه از همش خطری تر بود
توی تمام حرفه ها هم خوب هست هم بد. البته که در پزشکی هم این مساله وجود داره.
نوشته ی شما فقط عده ی کمی رو در بر گرفته اما بسیارند این جور افراد. حتی توی ایران خودمون!!
امیدوارم کسی دچار مشکلی نشه که مجبور بشه به اینجور افراد مراجعه کنه. اما راستش اگر شخصا مشکلی پیدا کنم که مرگ برام راحتی و آرامش بیاره ترجیح میدم یه نفر مثل دکتر کورکین پزشکم باشه!
how could you possibly put “Jack kevorkian” in such a list ???
بابت ترجمه این مقاله زیبا واقعا” ممنونم.
بسیار مفید بود
انصافا من با جک کورکین مشکلی ندارم
Me too!!
یک نمونه هم من سراغ دارم:
در (…) پزشک شیطان صفتی طبابت میکند که به هر دلیلی به ایشان مراجعه شود، ایشان یک عمل جراحی در کوتاهترین زمان ممکن کمتر از 24 ساعت را توصیه میکنند و مثلا یک مقدار چربی قلبمه شده زیر پوست، از نظر ایشان یه غده یا طومار سرطانی است و فقط با یک میلیون تومان خوب میشود
به نظرمن اولین پزشک رو نباید توی این لیست میذاشتن(دکتر جک کورکین) چون یکی از دوستانم قبل از اینکه فوت کنه آرزو میکرد یه همچین دکتری پیدا کنه، خدا بیامرز توی تصادف از گردن به پائین فلج کامل شده بود و رودهاش از کار افتاده بودند بعد از مدتی دکترها رودشو تخلیه کردن جاش لوله وکیسه مخصوص گذاشتن بعد از دوسال دچار مشکل تنفسی شده بود ریهاش یدفه ایست میکردن بمدت ۵ ثانیه دوباره به حالت اول برمیگشتن دکترا میگفتن هیچ کاری در این مورد از دست هیچ پزشکی بر نمیاد. وقتی ملاقاتش میرفتم زار میزد میگفت روزی چند بار میمیرم ولی باز زنده میشم انگار باید تا ابد توی این برزخ عذاب بکشم. خانوادش خیلی تلاش کردن که بچه شان از این عذاب نجات پیدا کنه حتی حاضر به رشوه دادن شدن که یکی نجاتش بده ولی هیچ دکتری این کارو نکرد. تمام بدنش زخم شده بود بلاخره بعد از 6سال فوت شد. حالا اگه یه دکتری مثل دکتر جک کورکین وجود داشت دوست من انقدر رنج و درد (برای هیچ) میکشید؟
انگار یکی سخت دندان درد گرفته و قابل درمان هم نیست حالا هیچکس حاضر نشه بهش مسکن بده و بگن این کار غیره انسانیه!؟ برای دوست من هم مسکن، مرگ بود.
جامعه نیاز داره، خدا نکنه سر آدم بیاد آگه بیاد انوقت ارزش این دکترو میفهمه.
من هم روزهای بدی رو در بیمارستان گذروندم
فکر کنم این دوستمون حق داره
من پزشکی میخونم… و واقعا نمی دونم وقتی پزشک بشم حاضر خواهم بود موردی رو که شما گفتی، به مرگش کمک کنم یا نه؟ (اتانازی)
از طرفی حق رو به شما میدم که به خاطر هیچ واسه 6 سال این آدم درد کشید و آخرش فوت کرد ( که هیچ کسی هم امیدی به بهبود وضعش با علم امروز نداشته)
از طرفی به خودم جرئت نمی دم وقتی خدا نمیخواد باعث مرگ کسی بشم حتی اگه به رضایت خودش و خونوادش باشه…
اوه، چه هولناک بودن اینا. جالبه اکثر اینا رو از روی قیافه اصلا نمیشه نظر داد چه شخصیتهایی داشتن. مثلا همین آخری جناب منگل بیشتر به یه دانشمند شرافتمند میخوره تا یه جلاد.
درود بر شما
اگه دیدمون رو یک مقدار آزاد کنیم و خودمون رو بیشتر در موقعیت شکارچی بزاریم نه شکار…کمک به کسی که داره غرق میشه گاهن اینکه سرشو فروکنی تو آب !
باحال بود !توهمه ولی واسه اون دکترا واقعی!
دوستان راجع به آناتومی عکس ناک فایل یا سایت ندارین؟arashandisheh@gmail.com
حالم بد شد بعد از خوندن این مقاله…
خدا…
شاید بشر به سمت کم شدن آدم ها باید بره من Carl کلاوبرگ قبول دارم
واقعا وحشتناکه… انسان چه موجودی عجیبیه! چه کارهایی که نمی تونه بکنه…
فکر می کنم همین الان هم چنین آدمهایی هستن و دارن با خیال راحت کارشون رو می کنن و سالها بعد یه عکسشون این طرف و اون طرف چاپ میشه و ….
قیافه ی دکتر کورکین تنها صورت مهربون این جمع هست!!! من فکر نمی کنم کار ایشون شیطانی بوده به هر حال با توافق بیمار انجام میشده.
از ۲ مطلب اخیر بسیار ممنون
سلام.خیلی جالب fبود.از روی زندگی کدومشون فیلم ساختن؟بریم بخریم نگاه کنیم!
مرسی دکتر، مطلب جالبی بود
تو این فکرم که اگه مردمی که بدون دونستن اینا اینقد به پزشکا بدبینن، با دونستن اینا چه بلایی سرشون میارن!!
البته تقصیری هم ندارن، متاسفانه بعضی پزشکا زیاد به بیمار احترام نمیذارن و براش کارای لازم رو انجام نمیدن.
ولی در کل فکر کنم شیطان صفتی تو صنف پزشکا کمتر باشه و اگه هم باشه به مراتب خطرناکتره!
یه پزشک احمدی هم زمان رضا شاه بود که زیاد قتل درمانی می کرد
مطلب جالبی بود متشکرم
جالبه که هیچ کدوم زن نیستند
اگه در رده های پایین تر هست خبردارمون کنید
چقدر وحشتناک!! من فکر میکنم کار جک کورکین هم خیلی غیر انسانیه! همه آدم ها وقتی یه مشکلی براشون پیش میاد دوست دارن سریع نجات پیدا کنند ، ولی شاید نتونن تو اون لحظات بحرانی تصمیم درستی بگیرن و اولین چیزی که به ذهنشون برسه مرگ باشه! ولی یک دکتر باید راه های دیگه ای هم پیش پای بیماراش بگذاره و به اونها امیدواری بده. مگه هرکی جسمش بیمار باشه ذهنش هم بیمار میشه؟؟؟ نه اینطوری نیست! نمونه بارزش هم “استیون هاوکینگ”، با اینکه تمام اندامش در اثر یک نوع بیماری به تدریج از کار افتاد، ولی تونست یک دانشمند بزرگ و قابل تقدیر بشه. (قبول دارم که خیلی خیلی سخته و امیدوارم خدا واسه هیچکس پیش نیاره ولی نباید نا امید شد، زندگی باید کرد 🙂 )
اگه بیماران جک کورکین مایل به ادامه زندگی توام با درد نبودن و از پزشکشون میخواستن اونا رو راحت کنه !! اونوقت کورکین چه گناهی داشت این وسط؟
ممنون دکتر جان
واقعا به خودم افتخار کردم که سال دوم دبیرستان به حرف بابام گوش نکردم و نرفتم رشته تجربی الان احساس میکنم یه مهندس امکانات کمتری برای انجام چنین جنایت های خوفناکی داره…یعنی اگر هم بخوام نمیتونم اینجوری آدم بکشم…
اشتباه بزرگی کردم این مطلبو خوندم.حالم یه جوری شد
سلام.
من حداقل در ۱۰ وبسایت دیگه عین همین مطلب رو دیدم. فقط کافیه توی گوگل کلمه لوبوتومی رو جستجو کنین. نمی دونم ترجمه اصلی کدومه ولی در هیچ کدومشون هیچ اشاره ای به اینجا و یا منبع دیگه ای نبود. شباهت کامل متنها هم نشون میده که ترجمه جدیدی نیستن و احتمالا مستقیما کپی شده اند. چون تنها اینجا لینک منبع رو دیدم گفتم که اگر اصل ترجمه از شماست شاید بخواید اقدامی انجام بدین.
ممنون.
چرا مطالب قدیمی سایت تصاویرش نمیاد ؟!
خب این خوبه که آدم روی کسانی که محکوم به مرگ هستن آزمایشاتی بکنه تا شاید درمان بعضی بیماریهارو پیدا کنه و جون خیلیارو نجات بده
به نظرم نفرِ یازدهمِ لیستِ بالا باید دکتر «بهروز عشقی» در سریال «در حاشیه» باشه. 🙂
1. در مورد اشخاص تحقیق کنید، و از اخبار دنیا نیز مُطلع بشید.
2. خجالتی نباشید.
3. صریح باشید.
4. ورزش کنید.
5. سعی کنید در نظر دشمنانتون، ترسناک جلوه کنید، و در نظر دوستانتون، مهربان و دوست داشتنی.
6. تا جایی که می تونید از وابستگی به کسی خودداری کنید.
7. سعی کنید خودتون رو از هر رُخدادی که در اطرافتون وجود داره، مُطلع کنید.
8. پُر رو باشید.
9. اجازه بدید تا دیگران زور و قدرت شما رو از کَلامِتون تشخیص بدن.
10. سکوت نمی تونه جای عصبانیت رو بگیره. نگذارید تا دیگران شما رو پَخمه ببینن.
11. فراموش نکنید که «دو به علاوه دو» همیشه «مساوی با چهار» نیست. ممکنه کمتر باشه، یا بیشتر. پس، اول از همه، یعنی قبل از اینکه دو عنصر رو با دو عنصر دیگر جمع کنید، سعی کنید اون عناصر رو بشناسید. ممکنه عنصر شماره یک، با پیوستن به عنصر شماره دو، دَه تا عنصر جدید از خودش تکثیر کنه; این یعنی، «سَریعا» به اطلاعاتی که از طریق حواس پنجگانه تون بهتون رسیده، اعتماد نکنید.
دکتر جک کارش درست بوده و هست.تصمیم زندگی خودشونه و مرگ راحت توسط پزشک…و خیلی بهتر از حلق اویز کردم خود و قرص خوردن و تیغه…منصف باشیم…