خاطره روزی که جابز و اشمیت، با هم دیدار کردند – بررسی تقابل‌های سینمایی جالب به این مناسبت!

12

بعد از ظهر یکی از جمعه‌های سال 2010، دو مرد در کافه‌ متروکی در «پالو آلتو» با هم دیدار کردند، البته آنها دو مرد عادی نبودند، آنها رؤسای دو شرکت بزرگ و قدرتمند در «سیلیکون ولی» بودند. اریک اشمیت، رئیس گوگل و استیو جابز، رئیس اپل در حالی با هم دیدار کردند که کسی نتوانست حرف‌های آنها را استراق سمع کند.

استیو جابز و اشمیت

اما چند عکسی که از دیدار آنها گرفته شد و در یکی از وبلاگ‌های مشهور گذاشته شد، مورد تفسیرهای مختلف قرار گرفت.

رقابت و یا شاید بهتر باشد بنویسیم دشمنی این دو شرکت در پاره‌ای از موضوعات و موارد بر کسی پوشیده نیست. آخرین دستاویز عداوت این دو، آندرویید است، سیستم عامل موبایلی اندرویید، اپل را بسیار نگران کرده است، بسیاری شکایت اپل از HTC را ناشی از همین بیم می‌دانند.

هیچ کس به درستی نمی‌داند که در این دیدار چه حرف‌های رد و بدل شده است و احتمالا چه پیامدهایی خواهد داشت، اما یکی از نویسندگان وبلاگ «تک کرانچ» حس نوستالژی‌ سینمایی‌اش با دیدن عکس‌های این دیدار بسیار تحریک شد و به یاد مشهورترین ملاقات‌های اینچنینی در فیلم‌های هالیوودی افتاد، دیدارهایی که در آنها دشمنانی که دیوانه‌وار در پی محو یکدیگر هستند، در یک صجنه دمی در کنار هم می‌نشینند و با هم گپ می‌زنند.

1- مخمصه Heat: در سال 1995، مایکل مان، فیلم Heat را با شرکت دو غول دنیای سینما یعنی آل پاچینو و رابرت دنیرو، ساخت. در این فیلم پاچینو در نقش وینسنت هانا که یک پلیس است بازی می‌کند و دنیرو نقش جنایتکاری به نام نیل مک آلی را به عهده دارد. اما این فیلم رواتیگر یک بازی دزد و پلیس عادی نیست.

فیلم Heat  مخمصه

در صحنه‌ای از این فیلم این دودر کافه‌ای با هم دیدار می‌کنند و هانا، مک آلی را به خوردن قهوه مهمان می‌کند. آنها برای دقایقی، دست از تعقیب و فرار برمی‌دارند و یکی از سکانس‌های برتر دنیای سینما را خلق می‌کنند و درباره سختی‌ها و رنج‌هایی را که حرفه‌شان بر آنها تحمیل می‌کند، صحبت می‌کنند. آنها حتی به این مطلب اشاره می‌کنند، با اینکه در زندگی این جهانی ممکن است یکی از آنها دیگری را بکشد، در زندگی دیگر ممکن است با هم دوست باشند.

2- 500 روز سامر – 500 Days Of Summer: بعد از سپری شدن مدتی از جدایی تام هانسن (ژوزف گوردن-لویت) و سامر فین (زوئی دشانل)، آنها در پارکی با هم دیدار می‌کنند، سامر حالا ازدواج کرده ولی تام هنوز تنهاست. هیچ امیدی به برگشت زمان نیست، اما این ملاقات، در پایان خوب از آب درمی‌آید و این کاراکترهای سینمایی بعد از این دیدار، می‌توانند به راه خود ادامه دهند.

500 روز سامر

3- The Princess Bride: وستیلی (کاری الوس) ویزینی (والاس شان) را با هم شام می‌خورند، ویزنی گمان می‌کند که نوشیدنی وستلی را مسموم کرده است، اما در نهایت این وستلی است که جان به درمی‌برد.

4- صورت زخمی Scarface: پاچینو در نقش تونی مونتانا، به ملاقات یک موادفروش بولیویایی به نام الکس سوسا که دشمن اصلی تونی است می‌رود و در این ملاقات سوسا، اطلاعاتی در مورد یکی از همکارانش به نام عمر به او می‌دهد.

صورت زخمی

5- بتمن می‌آغازد: بروس وین (کریستین بیل) به ملافات دشمنش یعنی کارمین فالکونه (تام ویلکینسون) می‌رود. فالکونه اسلحه‌ای به سمت وین می‌گیرد و او را تهدید به کشتن می‌کند.

6- آخرین اپیزودی که از فصل ششم و آخر لاست پخش شد، بسیار قابل توجه بود. ملاقات ژاکوب و مرد سیاه‌پوش در این اپیزود، بسیار جالب بود، در حالی که این دو به آرامی به کنار هم نشسته‌اند، مرد سیاه پوش به ژاکوب می‌گیوید: «می‌دانی که چقدر مشتاقانه می‌خواهم بکشمت؟» ژاکوب هم تأیید می‌کند. اما در این صحنه هیچ کس به دیگری حمله نمی‌کند.

در مورد آخرین اپیزود لاست می‌توان یک پست مفصل نوشت ولی فعلا خواندن این مقاله را به شما توصیه می‌کنم: ژاکوب و مرد سیاه‌پوش کدام یک شیطان هستند؟! این هم اطلاعات کاملی در مورد مرد سیاه‌پوش!

7- مهر هفتم اینگمار برگمان: در این فیلم آنتونیوس بلاک (مکس فون سایدو) با مرگ (بنگت اکروت) بر سر مرگ و زندگی شطرنج بازی می‌کند. در پایان، مرگ چیره می‌شود.

مهر هفتم اینگمار برگمان

پی‌نوشت:

1- ژورنالیست‌های فرنگی به کرات هنگام نوشتن مقالات از این با شاهد آوردن از حوزه‌های دیگر، مقالات خود را جذاب می‌کنند. مثلا در هنگام تفسیر یک رویداد سیاسی، تیتری با استفاده از یک رمان ادبی می‌نویسند یا در یک مقاله ورزشی، بازی دو تیم فوتبال را به یک نبرد تاریخی مانند می‌کنند. کمتر می‌بینیم که روزنامه‌نگاران داخلی هم چنین کاری کنند، شاید به خاطر اینکه سررشته‌ای از عوالم دیگر ندارند، شاید هم با علم به اینکه مخاطبشان، چیزی از نوشته آنها نخواهد فهمید.

2- اگر شما با خواندن این پست به یاد دیدارهای اینچنینی در فیلم‌های مشهور افتادید، حتما با نوشتن کامنت این پست را تکمیل کنید.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

هوش مصنوعی یکی از تخیل‌های کودکی ما را تصویرسازی کرد: کشتزارهایی از همه چیز: بستنی قیفی –…

شاید سریال کارتونی پینوکیو باعثش شد. شاید هم نه! در آن قسمت دلپذیر و خاطره‌انگیز، روباه مکار و گربه ننه، پینوکیو را فریفتند تا سکه خود را بکارد تا درختی از سکه بروید و بتواند سکه‌های بی‌شمار برداشت کند.سال‌ها از آن زمان گذشته، الان هم…

۱۰ واقعیت جذاب درباره جی رابرت اوپنهایمر -پدر بمب اتمی و سوژه فیلم جدید کریستوفر نولان

جولیوس رابرت اوپنهایمر بیشتر به عنوان فیزیکدانی شناخته می‌شود که به ساخت اولین بمب اتمی کمک کرد. اما سنگ‌ها و کانی‌ها عشق اول او بودند و او همچنین شاعرمسلک بود.اوپنهایمر آزمایشگاهی را رهبری کرد که اولین بمب اتمی را ساخت و با موفقیت…

عکس‌های قدیمی از کلاس‌های تایپ دهه 1950 تا 1970 – زمانی که تایپ یک مهارت پایه بود و چه بسا با…

در تاریخ آموزش آمریکا، در یک برهه دبیرستان‌های آمریکا برای آموزش یک مهارت ضروری برای ورود به دنیای مدرن تجهیز شدند: تایپ کردن. ظهور کلاس‌های تایپ در دبیرستان‌های ایالات متحده، فصلی جذاب در تاریخی آموزش بود.شروع  آموزش تایپ را می‌توان در…

خانه‌های با مبلمان‌هایی از غذاهای خوشمزه

هانسل و گرتل، نام داستانی شاه‌پریانی با منشأ آلمانی است که برادران گریم آن را ثبت کرده‌اند. این داستان ماجرای یک برادر و خواهر کوچک به نام‌های هانسل و گرتل را روایت می‌کند که پس از رها شدن در جنگل به خانه‌ای که از کیک و آب‌نبات ساخته شده…

نه! ژاپن واقعا شبیه هیچ کشور دیگری نیست – عکس‌هایی که این را ثابت می‌کنند

هر کشوری ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی و حکمرانی و اقلیمی متفاوتی از کشور دیگری دارد. اما تفاوت برخی از کشورها با دیگران، چشم‌گیرتر است. ژاپن را یک اقیانوس از دنیاهای دیگر جدا نکرده، اما اگر شما هم این عکس‌ها را با من مرور می‌کنید، می‌بینید که…

چگونه از نشخوار فکری یعنی زیاد فکر کردن به چیزی تنش‌زا، رهایی پیدا کنیم؟

بعضی‌ها درگیر یک نوع نشخوار فکری می‌شوند. مثلا خاطرات بد گذشته، از دوران کودکی یا رابطه بد با شریک زندگی سابقشان را مرتب ناخواسته به هر بهانه‌ای مرور می‌کنند یا در مورد یک کار جزئی که می‌دانند انجام دادنش سخت نیست و از عهده‌اش برمی‌آیند،…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /
12 نظرات
  1. مسعود می گوید

    سلام
    اول اینکه املای صورت زخمی اشتباه شده تصحیح کنید تا مطلب قشنگتون بی عیب بشه

    دوم اینکه در بی اطلاعاتی خیلی از ژورنالیستهای ما هیچ شکی نیست…

    سوم هم اینکه از این جمله مثالها توی فیلمها و کارتونها و بازیها معروف فراوان است که هرکدوم تاثیرگذاری های خاص خودشون رو دارند:
    ۱- کارتون شیرشاه ملاقات موفاسا با اسکار درون غار
    ۲- بازی افسانه ای Metal GEAR بخصوص در قسمت چهارم و در پرده نهایی در مصاف اسنیک و اکتاپوس و همچنین در قسمت اول مقابله اسنیک و برادرش
    ۳- در فیلم مونیخ صحنه ای که عربها و اسرائیلیها در خانه امن یونانی با هم مواجه میشوند
    4- در فیلم روزی روزگاری در غرب سرجیو لئونه قسمتی که چارلز برانسون و هنری فوندا در کافه با هم صحبت میکنند که البته کاراکتر برانسون زیاد صحبت نکرد.
    5 – در فیلم Oldboy صحنه ای که کاراکتر برادر با شخصیت اصلی در تراس خانه صحبت میکنند
    6- نمیدونم جزو همین دسته حساب میشه یا نه ولی سکانس داخل ماشین در فیلم هفت که فریمن و براد پیت در حال حمل کوین اسپیسی به محل قرار هستند هم خیلی جذابه.
    7 – در جنگ ستارگان قسمت سوم (حمله کلونها) سکانس بحث و جدل اوبی وان و آناکین
    8 – و در فیلم ماتریکس قسمت دوم صحبت نئو و آرکیتکت

    چیزهای زیاد دیگه ای هم یادم اومد ولی خب همینها هم فکر کنم چند تاش به لیست شما نخوره

  2. عمار محمدي می گوید

    با سلام و خسته نباشید و تبریک سال نو.
    من مدت هاست از خواندن وبلاگ شما لذت می برم و امیدوارم سالی خوب و خوش داشته باشید.
    برقرار باشید

  3. mohammat می گوید

    aval heat dovom suratzakhmi

  4. فرهاد می گوید

    “wow”
    مرسی به این همه نکته بینی

    دیدار دو غول دنیای تکنولوژی در وسط معرکه هم در نوع خودش جالبه

  5. رضا.ب می گوید

    مطلب فوق‌العاده‌ای بود. و متاسفانه مطالبی از این دست در سطح وب بسیار کم یافت میشوند.
    والا صحنه‌ی تقابل دو دشمن که در فیلم‌ها کم نبوده. دو دشمنی که اول با هم یار‌ِغار بودن و بر خاطر پول و تجارت راهشون رو کج کردن و رفاقت‌ها رو کشتند و دشمنی‌ها رو رو کردن(مثل همین جایز و اسمیت). البته به‌عکسشم بوده. مثل مایکروسافت و یاهو.
    بهترین راه برای پیدا کردن این‌جوری فیلم‌ها استفاده از سایت IMDb هست. و استفاده از MoKA یا http://www.imdb.com/keyword/ .
    مثلا فک کنم duel واژه نسبتا مناسبی برای این باشه. که از این نتایج رو میده و مثلا heat هم توش هست http://www.imdb.com/keyword/duel/ .
    کاش این پی‌نوشت به تحقق بپیونده و ما هم مث غربی‌ها بتونیم از مطالب جذاب-مث همین مطلب- بیشتر لذت ببریم.

  6. mostafa faridi می گوید

    نکنه این ملاقات مربوط می شه به خارج شدن گوگل از چین
    آخر اپل اکثر محصولات خودش را در چین می سازه
    فکر می کنم جابز برای پادر میانی به دیدن اشمیت رفته.
    خوب این هم یک گمان است دیگه

    در راه لینوکس و BSD موفق باشید
    فریدی

  7. عباس می گوید

    ممنون از اطلاعات کامل و همیشگی شما . مثل همیشه استفاده می کنم در ضمن عیدتون هم مبارک

  8. هادی می گوید

    سلام
    دیدار این دو جالبه. قبلا هم یه عکس دیده بودم که بیل گیتس با جابز کنار هم نشستن و صحبت میکنن جای اریک اشمیت خالی بود. راستی گفتین چند تا عکس از این دو گرفته شده. بقیه عکسها رو آدرس دارین من ببینم؟

  9. Max می گوید

    سلام .
    همینجوری داشتم می خوندم و پایین می اومدم که رسیدم به این اسم «۵۰۰ روز سامر – ۵۰۰ Days Of Summer:» بعد گفتم خوب باشه باز خوندم و اومدم پایین دیدم نوشتید «بتمن می‌آغازد» گفتم بابا فارسی نویسی هم خوبه اما دیگه نه اینقدر .
    «500 روز از تابستان» و «آغاز بتمن» (این نوع نگارش یعنی بیان چگونگی بتمن شدن بتمن)
    بماند . یه کم هم به ایرانی بودنمون مربوط میشه . ما همه چی رو جدی می گیریم ، مثلا توی سیاست فیلم وارد نمی کنیم ، توی فوتبال هم همینطور ، توی اخبار اجتماعی هم همینطور . اون چیزی که همه جا واردش می کنیم (و صد البته بدون اندکی تامل و مطالعه) سیاست هست که 100 ایرانی ها بلدن در موردش حرف بزنن اما 10 درصدشون هم از علم سیاست چیزی نمیدونن .
    با اینکه از جمیع فیلم ها 3 تاش رو دیده بودم اما خیلی برام جالب بود .
    در پناه خدا موفق و پیروز باشید .

  10. فرانک مجیدی می گوید

    @ Max
    دوست عزیز، 500 روز سامر ترجمه‌ی صحیحی است، چون سامر، نام کاراکتر زن این فیلم است و ما نام خاص را ترجمه نمی‌کنیم. چنان‌که در «جاده‌ی رولوشنری»، نام جاده همین بود و ترجمه‌ی آن به انقلابی، اشتباه محض است. اما درباره‌ی «بتمن می‌آغازد»، این ترجمه هم کاملاً صحیح است، نام فیلم
    Batman Begins
    است، یعنی ما در جمله فعل داریم و آغازیدن هم مصدر صحیحی است و اگر تردیدی دارید می‌توانید آن را در لغت‌نامه بیابید!

  11. arman می گوید

    با درود.من به یاد سکانس گفتگوی آل پاچینو و لی استراسبرگ توی پدرخوانده 2 در کوبا می افتم.و همچنین سکانسی که پاچینو پس از بازی عالی و درخشانی که با حرکات چشمانش انجام میده تو کافه با پلیس فاسد و کسی که می خواست دون کرلئونه رو بکشه در پدرخوانده 1 با هم نشستن و صحبت میکنن هرچند مایکل کرلئونه در نهایت اونها رو میکشه و دیالوگشون به پایان مثبتی نمی رسه!

  12. جعفر می گوید

    مظلب فوق العاده جالبی بود و واقعا لذت بردم .
    به نظر من روزنامه نگار های ما وقتی برای مطالعه علوم دیگه نمیزارن و فقط به تحریر در اوردن دیده هاشون بسنده میکنن .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.