خاطره و یاد وو وو زیلا در جام جهانی فوتبال در آفریقای جنوب و جنبههای حاشیهای پزشکی آن
بیماری و عذاب هیچ انسانی، نمیتواند باعث خشنودی ما شود. اما این روزها هر وقت صحبت از فوتبال میشود، شاهد نفرینها و دشنامهایی هستیم که بعضیها نثار وو وو زیلا میکنند، در وبلاگستان خودمان هم بارها وبلاگنویسها دشنامهای مؤدبانه و البته غیرمؤدبانه زیادی تقدیم نوازندگان وو وو زیلا کردهاند!
شاید خواندن خبر زیر بتواند دل این دسته از فوتبالدوستان را اندکی خنک کند:
یک کارمند بیمه 29 ساله به نام «یوان مایر» Yvonne Mayer اخیرا دچار مشکل پزشکی شده بود، این مشکل دو روز بعد از شرکت وی در یک جشنواره خیابانی نواختن وو وو زیلا رخ داد!
این برای نخستین بار است که یک مسئله پزشکی مرتبط با وو وو زیلا رخ میدهد و توسط پزشکان تشخیص داده میشود.
یوان که مقیم کیپ تاون است میگوید که پیش از وقوع این مشکل هیچگاه وو وو زیلا به صدا در نیاورده بود، اما وقتی که سر کار یک وو وو زیلا به او داده شد و تصمیم گرفت برای تماشای نخستین بازی آفریقای جنوبی به ورزشگاه برود، تصمیم گرفت این وسیله را آزمایش کند.
یوان جو گیر شود و تا توانست صدای وو وو زیلا را در اورد تا اینکه متوجه شد، گلویش درد گرفته است. روز بعد اوضاع بدتر شد و او مجبور شد به پزشک مراجعه کند، طی معاینه مشخص شد که او گلویش را پاره کرده است! پزشکان هم به او توصیه کردند، دو روز تمام، نه چیزی بخورد و نه صحبت کند تا گلویش خوب شود.
یوان مایر
بعد از دو روز گرسنگی به او اجازه داده شد که سوپ و ماست بخورد. در بیمارستان Medi-Cross کیپ تاون پزشک متخصص گوش و حلق و بینی او را مجددا ویزیت کرد و به او گفت که او دمیدن مستمر او در وو وو زیلا باعث این آسیب شده بود. به او گفته شد که ضایعه او خود به خود بهبود پیدا میکند و تنها مشکل این است که احتمال عفونی شدن محل آسیب وجود دارد. به عبارت دقیق به او گفته شد که آمفیزم وسیعی در ناحیه عقب حنجره او تشکیل شده است و ضایعه از قاعده جمجمه تا ناحیه بالای ترقوه او در هر دو سمت، توسعه یافته است!
پزشکان البته بیشترین خطر وو وو زیلا را همچنان آسیب شنوایی میدانند.
اما از دید پزشکی شاید برایتان جالب باشد که بدانید، استفاده از هر ابزار موسیقی میتواند توأم با خطراتی برای سلامت باشد. البته بعضی از این مشکلات واقعا نادر هستند و بیشتر در حد «کیس ریپورت» در ژورنالهای پزشکی مطرح میشوند.
در انتهای این پست با هم مروری سریع خواهیم داشت بر مشکلات پزشکی که میتوانند متعاقب استفاده از سازهای بادی رخ بدهند، سازهای بادی مثل فلوت، کلارینت، ساکسیفون و غیره:
1- مشکلات پوستی: مواردی از التهاب گوشه لب متعاقب نواختن کلارینت و ساکسیفون گزارش شده است. همچنین تماس فلوت با چانه در حین نواختن میتواند باعث روز بثورات پوستی شبیه آکنه در این قسمت شود.
2- مشکلات عضلانی اسکلتی: از انجا که طی نواختن فلوت، نوازنده شانه راستش را به صورت مداوم از بدن دور میکند و به خارج میچرخاند، این فشار بیش از حد میتواند باعث درد شانه شود. همچنین در نوازندگان کلارینت و قره نی استفاده بیش از حد از عضلاتی که انگشت نشانه و شست را از هم جدا میکنند، میتواند باغث ایجاد مشکلاتی شود.
3- مشکلات عصبی: باز هم استفاده بیش از حد از عضلات دور لب و دست در نوازندگان سازهای بادی میتواند باعث ایجاد آسیبهای خاص عصبی شود. در واقع هم مونو نوروپاتی محیطی و هم مونو نورورپاتی کرانیال متعاقب نواختن این سازها گزارش شده است.
4- مشکلات گوش و حلق و بینی: این مشکلات متعاقب افزایش فشار در حفره دهان باعث آسیبهای گوش و حلق و بینی میشوند.
5- مشکلات چشمی: این یکی خیلی عجیب است ولی نواختن سازهای بادی در درازمدت می تواند باعث گلوکوم و در نتیجه کاهش میدان بینایی شود. وقتی کسی در ساز بادی میدمد، در واقع مانور والسالوا انجام میدهد و در نتیجه فشار داخل قفسه سینهاش را افزایش میدهد، افزایش فشار داخل قفسه سینه باعث کاهش بازگشت وریدی و در نتیجه افزایش خون داخل وریدهای محیطی میشود. در نهایت این فرایند باعث افزایش حجم مشیمیه و گلوکوم شود.
6- مشکلات تنفسی: بر اساس پژوهشی که طی آن عملکرد تنفسی 34 نوازنده سازهای بادی با 44 فرد عادی دیگر مقایسه شده است، عملکرد تنفسی این نوازندگان کاهش چشمگیر شده است. به عبارت دقیقتر FEV1 و FVC آنها بعد از پیشرفت آسم و آسیب فشاری مستمر بر دستگاه تنفسی کاهش نشان داده است.
البته به صدا درآوردن سازهای بادی میتواند یک فایده پزشکی داشته باشد: میزان بروز آپنه خواب در این افراد بر اساس یک پژوهش کاهش پیدا میکند.
منابع: فاکس نیوز، دیلی میل، arcmedres، medscape
مرسی ، جالب بود
سلام
وب خوبی دارین.
این مطلبم خوب بود.
موفق باشین.
خوب پس چرا این کارو انجام میدن؟؟؟؟
ممنون بابت اطلاعات بروز
ممننون
سلام آقای دکتر ببخشید یک سوال داشتم قالب سایت شما اختصاصی است ؟
بله
سلام
بسیار عالی و جالب بود.
بهترین ها
شما هم چه گیری دادی به این ووووزلا!
با سلام
من که واقعآ نمی دونستم!اینقدر عواقب…
واقعآ وحشتناکه…
باتشکر واقعآ ممنون:)
خیلی جالب بود…
ممنون از این پست…
ممنون از این مطلب خوب
سلام. بهبه. بعد از اون ماجرای کشف چند جانور پریاختهی بیهوازی که خونام-بهعنوان یک جانورشناس حرفهای-از هیجاناش بهجوش اومد، این دومین باریه که به «یک پزشک» عزیز میخوام تبریک بگم.
مطلب برای من بسیار جالبانگیزناک بود. اینبار به عنوان یک خوانندهی آماتور البته.
من این آسیب به حنجره رو بارها تجربهکردم و از استاد آوازم که نوازندهی نی بود شنیده بودم که نواختن نی، صدای خواننده رو خراب میکنه. البته تا وقتی که مدتی به دمیدن در فلوت نپرداختم شستم خبردار نشد!
و از اون بدتر، آسیب به حنجره در اثر خود آوازه. آواز، حتی اگر آواز یک خوانندهی حرفهای باشه، باز هم حنجره رو خستهمیکنه و خوندن نادرست، بهشدت حنجره رو خراب میکنه. این خرابی، بهویژه اگر با تحریک مواد حساسیتزا همراه بشه، اول: مستعد عفونت میشه و کار به جاهای باریک میکشه و دوم: تا چند ماه خواننده رو فلج میکنه. هر دوی این موارد بارها برای من پیش اومده.
آواز روی سینوسها هم اثر میذاره و البته تمرین درست، باعث بازشدن مجاری تنگ سینوسها میشه. سینوسهای گرفته هم متقابلاً خواننده رو ناتوان از خوندن میکنند.
یکی از بدترین آسیبهای آواز، مصرف مواد سرد، داغ، یا معطر و حساسیتزا بلافاصله پس از خواندنه. حتی آب خالی با دمای معمولی هم، پیش از خوندن-به دلیلی که نمیدونم-صدا رو به تعطیلاتی کوتاه میبره.
اما بهترین چیز برای صدا چیزی نیست جز خواب درست. حتی یک ساعت خواب بعدازظهر، حنجره رو کاملاً تازه و جوان میکنه و برعکس بیخوابی، پدر صدا رو در میآره. البته این موارد ربطی به آسیبهای ناشی از آواز نداره (جز همون ماجرای فلوت و نی و آوازخوندن نادرست).
در پایان، یک نکتهی عجیب هم اضافهکنم: آواز خوندن، ظاهراً باعث بالارفتن لحظهای نمودهای فیزیولوژی بدن میشه. یعنی باعث گرمشدن بدن، بالارفتن ضربان قلب و حتی تعریق میشه. گرچه میدونم احتمالاً ربطی نداره، اما در پرندههای آوازخوان، حکمت آواز صبحگاهی و عصرگاهی همین گرمکردن بدنه. حالا نمیدونم من هم جزء پرندهها میتونم باشم یا نه!
مطلب جالب و آموزنده ای بود.
جالب بود ممنون.