زنانی که زیر مقنعه کلاهداری نمودهاند، زندگی ملک تاج خانم نجم السلطنه

خواندن مقدمه کتابی که در این پست معرفی میکنم، طبعا هر کسی را مشتاق میکند که که تمام کتاب را بخواند. باید تلاش کسانی که به کاوش در تاریخ مبهم ایران میپردازند، قدر دانست. تاریخ جامعهای که میانه خوبی با ثبت و ضبط و ندوین اسناد تاریخی ندارد.
کتاب «زنانی که زیر مقنعه کلاهداری نمودهاند» به بررسی زندگی ملک تاج خانم نجم السلطنه، مادر دکتر مصدق، تمرکز دارد. این کتاب را منصوره اتحادیه نوشته است.
قسمتی از مقدمه کتاب که توصیه میکنم حتما بخوانید:
ویرجینیا ولف نویسنده بنام انگلیسی در کتابی تحت عنوان «اتاقی از آن خود» به مسئله زنان میپردازد که هیچگاه امکان نداشت آنها مانند مردان از استعداد و قدرت خلاقه خود استفاده کنند و پیشرفت نمایند. او سپس میپرسد، اگر شکسپیر خواهری داشت، این خواهر چه میکرد. بنابراین در تخیلش خواهری برای شکسپیر تصور میکند که به همان میزان هوش و قدرت خلاقه دارد اما ناموفق و بدبخت است، زیرا هیچگاه مجالی نیافته تا از استعداد خود بهره گیرد و موفقیت کسب نماید.
ویرجینیا ولف در تخلیلات خود زنی را بعنوان خواهر شکسپیر آفریده و درباره زندگانی او سخن رانده است؛ اما در ایران حتی برای نوشتن زندگانی زنان «حقیقی» و نه تخیلی، باید همانند ولف از تخیلات بهره گیریم. چون اطلاعات ما درباره زندگی، روحیات، انگیزه و آرزوهایشان هیچ است. به همین دلیل نگارش زندگی زنان آسان نیست. منابع نایاب، نادرست و در اکثر اوقات فراموششدهاند و اگر هم به زنی اشاره شده، گذرا و نارسا است. عموما در ایران مردان صحبتی از زنان خود نمیکردند. برای مثال وقتی نام خواهر یکی از زنان ناصرالدینشاه توسط نماینده انگلیس برده شد، چنان جنجالی به پا شد که به قطع روابط دیپلماتیک انجامید.
حتی امروزه نیز بسیاری از مردان مستقیما از زنان خود صحبتی بهمیان نمیآورند و غالبا با جایگزینی نام پسر اول به جای نام زن، یا از عنوان «مادر پسرشان» و در برخی موارد با ذکر واژه «منزلمان» به جای نام زن بهره میگیرند.
در سرشماری سال ۱۳۳۲ق، که اسامی برخی از مخدرات پرسیده شده بود، اعتراضات شدیدی توسط مردم به این امر شد و ذاکرین و واعظین، آنرا «منافی با عادات اهل زمان» دانسته که «در انظار عامۀ رعایا، نهایت رکاکت و وقاحت داشت».
بحث درباره تاریخ زن و اهمیت دادن به آن سابقه نسبتا طولانی دارد. این مبحث در ایران نیز جا افتاده و احتیاج به توجیه ندارد. هرچند که هنوز راه درازی در پیش روی ماست و مشکلات بسیاری وجود دارد. زنان در گذشته اعتماد بهنفسی نداشتند و حتی گروهی از آنان که شعر میسرودند، اغلب اشعارشان را در خلوت زنانه خود نگاه میداشتند. البته شاید به این علت بود که به شعر زنان توجهی نمیشد و یا آنرا بیارزش میپنداشتند. احتمالا به همین سبب بیش از چند دیوان شعر از زنان بجای نمانده است.
زندگانی اکثر زنان در سراپرده ابهام پنهان مانده است و هرگونه تحقیقی با مشکل و کمبود منابع مواجه است. حتی زنانی که در طبقات ممتاز جامعه قرارداشتند و در خانوادههای سرشناس یا اشرافی پرورش یافته بودند، ناشناس باقی ماندند و حتی اگر به زندگی آنها نیز اشارهای شده، گذرا و ناچیز است که آن هم در لوای زندگی مردان خانواده قرار میگرفت. برمبنای آنچه که از منابع مکتوب تاریخی درباره زنان بدست میآید، لااقل تا دوره مشروطه غالب مطالب درباره زنانِ طبقات بالای اجتماع است. بطور کل اطلاع از سایر اقشار جامعه بالاخص از زنانِ طبقات پایین بسیار ناچیز است. در بیشتر بیوگرافیهای مردان اگر به زنی اشاره شده، غالبا از ذکر نام او خودداری گشته و نام زنان در اکثر شجرهنامههای ازدواج رجال ثبت نشده است. البته این امر تا زمانی بود که هنوز از نام خانوادگی استفاده نمیشد و اغلب مردان از لقب بهره میگرفتند. القاب، کمتر موروثی بود، به این جهت روابط خانوادگی همیشه واضح نیست. شاید اگر نام زن و نام پدرش ثبت میشد، ارتباط خانوادگی بهتر مشخص میگشت و کمکی برای درک بسیاری از زدوبند، دشمنی و دوستیها بود که در تاریخ سیاسی ایران نقش بهسزایی داشت. یکی از اهداف این کتاب تاکید بر همین نکته است. یعنی جلب توجه به پیوندهای خانوادگی از کانال زنان میباشد و زندگانی ملکتاج خانم نجمالسلطنه را موردبررسی قرار میدهد و در عین حال به تحولات و رخدادهای دوره قاجار و اوایل پهلوی که تاثیر عمیقی بر زندگانی زنان گذاشت، خواهد پرداخت.
مسئله مالی و بدست آوردن پست و مقام یکی از مسائل بنیادین وصلت خانوادههای اغنیا و شاهزادگان بشمار میآمد که در ازدواج نقش بسیار مهمی را ایفا میکرد. غالبا ازدواج به شکل خانوادگی انجام میگرفت. بنابراین خانوادهها فرزندان خود را از طفولیت نامزد قوم و خویش خود میکردند. ولی قبل از آغاز به بحث درباره این نکات و بهخصوص پرداختن به زندگانی نجمالسلطنه که موضوع اصلی کتاب است، بد نیست به چگونگی شکلگیری این کتاب بپردازیم.
مدتی بود در فکر تدوین کتابی درباره زندگانی چهار زن شاخص از خانواده سلطنتی قاجار بودیم، به این منظور که پیوندهای خانوادگی را از طریق زنان نشان دهیم. این چهار زن به قرار ذیل بودند: ملک جهان خانم مهدعلیا، همسر محمدشاه و مادر ناصرالدینشاه که از شهرت بسیاری برخوردار است. دخترش ملکزاده (عزتالدوله) خواهر ناصرالدینشاه که چندی همسر میرزاتقیخان امیرکبیر بود و به همین سبب نام او در اذهان به جای است. آنها صاحب دو دختر شدند که یکی از آنان تاجالملوک بود. او به عقد مظفرالدینمیرزای ولیعهد درآمد که در بعضی کتب جستهگریخته به نام وی اشاره شده است، ولی اطلاع چندانی از زندگانی این زن وجود ندارد. چهارمین زن عزتالملوک (لقب او عزتالسلطنه بود) دختر امالخاقان و مظفرالدین میرزا بود که به همسری عبدالحسین میرزا فرمانفرما، پسرعموی پدرش درآمد. زندگانی این زن نسبت به دیگران کمتر شناخته شده است.
زندگانی هر یک از این زنان که از موقعیت خانوادگی بسیار ممتازی برخوردار بودند، درخور توجه است. علاوه بر مهدعلیا که زن مطلع و باسوادی بود، سایر زنان نامبرده در این مجموعه نیز از سواد نسبی برخوردار بودند. بویژه که نوشتن برای زنان این دوره چندان متداول نبود. نکته مهم این است که هرکدام از این زنان ثروت شخصی داشتند که در اختیارشان بود و میتوانستند آنرا اداره کنند.
نزدیکی به مرکز قدرت یا شاه از ویژگیهای ممتاز این زنان به حساب میآمد. بجز ملکزاده، سایرین با اقوام بسیار نزدیک ازدواج کردند. این زنان با همه امتیازاتی که در زندگانی داشتند، اما با مشکلات و مسائل بسیاری مواجه بودند که وجه مشترک بسیاری با دیگر زنان طبقات اجتماعی همعصر خود داشتند. زنان، ضعیفه بهحساب میآمدند و عنان زندگی را در دست نداشتند. آنها در نوجوانی به ازدواج درمیآمدند و غالبا به همسری مردان مسنی درمیآمدند که از علاقه و احساس برخوردار نبودند. در اکثریت این وصلتها مردان یا پیش از این مزدوج شده بودند و یا زن جوان دیگری میگرفتند که سوگلی میگشت.
واقعا از این سایت ونوشته هاش لذت میبرم
و بهتون تبریک میگم که اینقدر سریع مطالبو به روز میکنید
میبخشید اگه زودتر ازاین اظهارنظری نکردم آخه ازطریق گوگل ریدر من هروز مطالب جدیدو میخونم ….
موفق وپیروز باشید
باید کتاب جالبی باشه
این معرفی کتاب آی حال میده …آی حال میده …آی حال میده
هزار بار ممنون
نکته جالبی که در کتاب جامعه شناسی خودمانی ذکر شده بود و شما هم اینجا به گونه ای مبهم اشاره کردید، عدم وجود شجره نامه درست و حسابی از خانواده های ایرانی است که زنان در این بین مهجورتر واقع شده و حالا حالا ها باید جور عقب ماندگی بافت جامعه را بکشند.
با تشکر از مطالب بسیار آموزنده شما
س
درود بر شما و همه آنهائی که جهان بشریت را از دانش و شادی و زیبائی های در دسترسشان برخوردار می سازند. به گفته حضرت حافظ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است // با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
البته من مروت و مدارا را در همین راستا می گذارم و به شما درود می فرستم .
زیبائی و شادمانی هر چه بیشتر را برایتان آرزومندم
با همه اندیشه های نیکی که در پیرامون من اند ، باز هم نمی دانم چه می گوئید.
درود بر شما
کتاب بسیار جالب وخواندنی ایست من به همه دوستان خواندن این کتاب را توصیه میکنم