هرگز در زندگی تسلیم نشو!
در این بخش وبلاگ که به زودی نامش به «آپارات» تغییر پیدا خواهد کرد، در کنار پادکستهای خودم، پادکستهای خوب فرنگی و همچنین ویدئوهای جالبی را که میبینم، به اشتراک خواهم گذاشت.
اما ویدئوی امروز: دِرِک ردموند یک ورزشکار بازنشسته بریتانیایی است. در جریان یکی از مسابقات، حادثهای برای او پیش آمد که، دستمایه ساخت این ویدئوی بینظیر شد. توصیه میکنم حتما ببینید.
یا دانلود از:
رپیدشیر – مگا آپلود – مدیا فایر
حدود 15 مگابایت
اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک» هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون میشویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوکمارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکههای اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
پرترههای بیماران از بیمارستان روانپزشکی بدنامی در بریتانیا در قرن نوزدهم
این عکسها چهره بیمارانی را نشان میدهد که در بیمارستان سلطنتی بیتلم در لندن - که یکی از بدنامترین بیمارستان روانپزشکی بریتانیا در قرن نوزدهم به شمار میرفت- تحت درمان قرار گرفتند.عکاسی به نام هنری هیرینگ از تعداد زیادی از بیماران…
عکسهایی از طراحیهای داخلی و خارجی بسیار زیبا و بینظیر
طراحیهای داخلی و خارجی هم این روزها بسیار تکراری شدهاند و فاکتورهایی مانند هزینه مواد، هزینه طراح و تخیل او و انتظارات سطح پایین کارفرماها از نظر کاربرد یا زیباییشناسی آنها باعث میشوند که شاهد طراحیهای تقریبا همسان در مجموع باشیم.…
مجموعهای از تصاویر عجیب و غریبی که در گوگل مپ و گوگل استریت دیده شدهاند!
گوگل مپ بسیار کار راهانداز است و گوگل استریت اصلا اگر سرعت اینترنت اجازه بدهد، اجازه جهانگردی مجازی به ما میدهد.اما برخی اوقات اشخاص به صورت تصادفی و یا حین وبگردیهای طولانی تصاویری در این سرویسهای گوگل شکار کردهاند که بسیار بامزه…
معماریهایی که واقعا شایسته تحسین هستند و ستایش هنری ما را برمیانگیزند
تناسب اجزا، انحناها، هماهنگی با فرهنگ و شرایط اقلیمی، عظمت، رنگها یا نشانههای قدمتی که ما را به خلسههای پر از تخیل میبرند، هر کدام از اینها ممکن است یک عمارت را شاخص و برجسته کنند.در این پست بناهایی را با هم مرور میکنیم که هر یک از…
داستان واقعی اسکینر: روانشناس مشهور دهه ۱۹۴۰- آیا او واقعا دخترش را در داخل یک جعبه برای آزمایشاتش…
بوروس فردریک اسکینر معروف به بیاف اسکینر یک روانشناس، رفتارشناس، نویسنده، مخترع و فیلسوف اجتماعی آمریکایی بود. او در ۲۰ مارس ۱۹۰۴ در Susquehanna در پنسیلوانیا به دنیا آمد و در ۱۸ اوت ۱۹۹۰ در کمبریج، ماساچوست درگذشت.اسکینر بیشتر به خاطر…
نقاشیهایی که به بالاترین رقمها قیمتگذاری و فروخته شدهاند
در اینجا می خواهیم لیستی از گرانترین نقاشی هایی که در بازار حراجیها به فروش رسیده اند را با هم مرور کنیم. البته هر لحظه امکان تغییر این لیست و جایگزینی نقاشی های دیگری وجود دارد ولی در آن صورت هم می توان نقاشی های زیر را جزء گرانترین های…
با درود
آشنایی با سایت یک پزشک از اتفاقات خوب گشت و گزارم در نت بود. ویدئوی درک ردموند آغاز مبارکی برای بخش آپارات است. قلبا امیدوارم موفق باشید.
شاد باشید
عالی بود دکتر… عالی… بخصوص با صدای “جاش گروبان”… انتخاب خوبی بود برای استارت آپاراتتون
عالی بود
کاش یه نفر ترجمه این چند سطر داخل فیلمو می نوشت
خیلی دوست دارم بدونم
این بخش مخبوب خواهد شد ممنون
مرد جوان علاقمند بود که تو مسابقات 400 متر در المپیک بارسلون پیروز بشه
ولی ناامیدی درحدود 250 متر مونده به خط پایان نصیبش شد
عضلات پشت پاش گرفت و اونقدر لنگید تا کاملا متوقف شد و با درد روی زمین افتاد.
وقتی گروه امداد با برانکار واسه بردنش اومدن، اون فهمید که مجبوره تصمیم سختی رو بگیره
پس باوجود درد زیاد ، بلند شد و شروع کرد به ادامه ی مسیر البته لنگ لنگان
ناگهان ازمیان جمعیت مرد بزرگی اومد و مامورای امنیتی رو به زور برگردوند. اون پدرش بود.
” تو مجبور نیستی اینکارو بکنی ” اینو به پسر گریانش گفت ولی مودبانه پسرش بهش گفت : ” اره ، من انجامش میدم ”
و بعدش به پدرش گفت ” ما تمومش می کنیم ، … باهم … ”
پدر اطراف بازوی پسرشو گرفت و کمکش کرد که لنگ لنگان مسیرو ادامه بده
چند قدم مونده به پایان مسیر به پسرش اجازه داد که خودش مسابقه رو تموم کنه … البته در میان جمعیتی که ایستاده تشویقش میکردن ، جمعیتی حدود 65000 نفر
درک ردمون شاید برای بار اول نتونست که تمومش کنه ولی اون خواست که مسابقه رو به سرانجام برسونه
با وجود درد … با وجود اشک هاش … اون مصمم بود که همه چیزو واسه مسابقش خرج کنه
با عشقی عظیم تحریک شد، عشقی که پدرش بهش داده بود وقتیکه افتاده بود
چه چیزی پدرشو به اینکار واداشت که جایگاهشو ترک کنه و خودشو به پسرش روی مسیر(ترک)مسابقه برسونه
شاید اون دردی بود که تو چهره ی پسرش موج میزد … پسرش صدمه دیده بود اما میخواست که مسابقه رو تموم کنه. پس پدرش اومد تا کمکش کنه
خداوند هم همینطوره . وقتیکه آزار یا صدمه ای بهمون میرسه ولی میخوایم بجنگیم تا تمومش کنیم ، میاد و کمکمون میکنه
شما چطور؟ مسابقه (نبرد زندگی ) شما چی؟ تو هم درد داری؟ خودتو به کلی کنار میکشی؟
خداوند مصرا ازت میخواد که تمومش کنی … چون اون عاشقته … آیا تو دریچه ی قلبتو به روی آغوش گرمش باز کردی؟ …
ر آن مسابقه درک ردموند دونده انگلیسی در اواسط مسابقه مصدوم شد اما لنگ لنگان مسابقه را ادامه داد. او از این می ترسید که پسرش مصدومیت او را ببیند و مسابقه را نیمه کاره رها کند بنابراین به مسابقه ادامه داد تا به پسرش کمک کند تا از خط پایان رد شود. کل تماشاچیان تحت تاثیر این صحنه قرار گرفته بودند و مدام این دو دونده را تشویق می کردند.
فقط میتونم بگم فوق العاده بود … مرسی
chera mataleb o shoma o nemishe too facebook share kard?
in roozha hame facebook darand,shOma?!
عالی بود باره ها در زندگی درست یه قدم مونده به خط پایان نیرویی فوق طبیعی متوقفم کرد اولش نومید و گریانو شاکی میشدم اما آن نوازشگر بی مثال تنهام نذاشت
شاد باشید و امیدوار
سلام میخواستم بگم دست دردنکنه مطالب بسیار عالی است
موفق باشید
عالی بود عالیییییییی
ممنون : )